از مبارزه مسلحانه تا مدیریت بزرگترین مرکز پژوهشی ایران

1394/12/16 ۰۷:۵۹

 از مبارزه مسلحانه تا مدیریت بزرگترین مرکز پژوهشی ایران

به مناسبت پنجاهمین سالگرد صدور حکم اعدام سید محمدکاظم موسوی بجنوردی، رهبر حزب ملل اسلامی؛ پنجاه سال پیش و در چنین روزی، حکم مجازات اعضای نخستین تشکیلات مخفی مسلحانه ضد رژیم پهلوی، صادر شد. اکنون، اما؛ رهبر و موسس آن حزب، پس از فراز و فرود هایی در دوران محکومیت و با دست خالی، اندیشه هایش را با نمود فرهنگی و پایدارتر دنبال می کند.

به مناسبت پنجاهمین سالگرد صدور حکم اعدام سید محمدکاظم موسوی بجنوردی، رهبر حزب ملل اسلامی؛

پنجاه سال پیش و در چنین روزی، حکم مجازات اعضای نخستین تشکیلات مخفی مسلحانه ضد رژیم پهلوی، صادر شد. اکنون، اما؛ رهبر و موسس آن حزب، پس از فراز و  فرود هایی در دوران محکومیت و با دست خالی، اندیشه هایش را با نمود فرهنگی و پایدارتر دنبال می کند.

 

به گزارش خبرنگار تاریخ جی پلاس؛ « … در ساعت ۳ بعد از ظهر روز ۲۳/۷/۴۴ مأمورین گشت شهربانی به یک نفر که حامل کیف مشکی رنگی بوده ظنین و دستور توقف به وی داده و از محتویات کیف پرسش می‌نمایند. حامل کیف اظهار می‌دارد محتویات آن کتب دعا می‌باشد موقعی که مأمورین خواستار کیف می‌گردند حامل با مشت به مأمور حمله و در عین حال کیف را به منزلی پرتاب و خود متواری می‌شود که مأمورین وی را تعقیب و دستگیر نموده و ضمناً کیف را از منزلی که به آن پرتاب شده بود با کسب اجازه از صاحب منزل داخل شده و به دست می‌آورند سپس نامبرده را به کلانتری محل جهت بازجویی‌های اولیه دلالت می‌نمایند ضمن بازرسی کیف چند شماره نشریه به نام (خلق) ارگان حزب ملل اسلامی و همچنین مقادیری اوراق پلی‌کپی شده دیگر به دست می‌آید و حامل خود را به نام محمدباقر فرزند ابوالفضل شهرت صنوبری شاگرد خرازی فروشی معرفی می‌نماید ولی از دادن هرگونه اطلاعی یا توضیح درباره محتویات کیف و سئوالاتی که از وی می‌شود خودداری می‌کند …»

 

این متن، قسمتی از گزارش ساواک درباره چگونگی کشف و دستگیری شبکه مخفی مسلحانه حزب ملل اسلامی است که در مهرماه ۱۳۴۴ اتفاق افتاد.

 

رهبری حزب، بر عهده جوان ۲۱ ساله ای به نام «سید محمدکاظم موسوی بجنوردی»، فرزند آیت الله العظمی سید حسن موسوی بجنوردی، مرجع و استاد بزرگ حوزه علمیه نجف اشرف و صاحب کتاب القواعد الفقهیه بود که نسب مادریش هم به آیت الله العظمی آقا سید ابوالحسن اصفهانی می رسید.

 

سید کاظم درسال ۱۳۲۱ در نجف متولد شد. وی همزمان، علوم قدیم و جدید را فرا گرفت و در حوزه نجف از محضر اساتید استفاده کرد. او از همان ایام، به علوم عقلی و فلسفی علاقه وافر نشان می‌داد. در سال ۱۳۳۹ به ایران آمد و پس از سکونت در قم، به تهران رفته و در مدرسه سپهسالار به تحصیلات حوزوی ادامه داد.

 

اوضاع نابسامان سیاسی و اجتماعی سرزمین‌های اسلامی همواره فکر او را به خود مشغول می‌داشت و در اندیشۀ یافتن پاسخ این پرسش بود که عوامل رکود فکری و عقب‌ماندگی اجتماعی و فرهنگی اقوام مسلمان، پس از قرن‌ها مجد و شکوه فرهنگی، چیست و چگونه می‌توان تمدن اسلامی را احیاء نمود و مسلمانان را در جهان نو، با تحولات عمیق فرهنگی و سیاسی و اجتماعی هماهنگ و هم داستان کرد. با این هدف، موسوی بجنوردی، در عراق و در سن ۱۶ سالگی، به عضویت حزب الدعوه الاسلامی درآمد و وارد کارهای تشکیلاتی شد. سرانجام، سید کاظم، مصادف با ایام ارتحال آیت الله العظمی بروجردی در سال ۱۳۴۰، و با استئانت از تشکیلات عراقی، هسته اولیه حزب را تشکیل داد. اعضای این گروه، اکثراً دانش‌آموز بودند و سن بیشتر اعضای آن به ۲۵ سال نمی ‌رسید. به همین علت، ابتدا با نام «گروه محصل» شهرت یافت که پس از تعریف سازمانی و تشکیلات، «حزب ملل اسلامی» نامیده شد.

 

نخستین اقدام حزب، که هدف خود را «سرنگونی نظام سلطنتی و برقرار ساختن حاکمیت اسلام» کرده بود، تصویب برنامه‌ ۶۵ماده‌ای، و تعیین و تبیین اهداف حزب، در زمینه‌های اقتصادی، قضایی، فرهنگی و سیاسی بود. ناگفته نماند که «برقراری حکومتی واحد میان تمام کشور‌های اسلامی»، آرمانشهر اصلی بود که اعضای حزب، در سر می پروراندند. حزب ملل اسلامی، ۵۵ عضو تشکیلاتی داشت که از جمله مهمترین آنها می توان به: محمد مولوی عربشاهی، ابوالقاسم سرحدی زاده، محمد‌جواد حجتی کرمانی، سید‌محمد میر‌محمد صادقی، سید‌حسن طباطبایی، عباس دوزدوزانی، محمد‌کاظم سیفیان و سید‌ اصغر قریشی اشاره کرد. همچنین، عباس آقا زمانی (ابو شریف)، جواد منصوری، محمد پیران، احمد منصوری، حمید خان محمد، احمد شیرینی، ابوالحسن فلاحتی موحد، محمد علی جمالیان، محمد تقی شالچی، سید احمد تقوی، مرتضی حاجی، احمد احمد، و علی نور صادقی و…، سید کاظم بجنوردی را در هدایت حزب همراهی می کردند.

 

برخی معتقدند، این حزب به موازات هیئت های موتلفه اسلامی، بر چهار اصل مهم شکل گرفت: تاکید بر اسلام، استناد به قرآن و عقل، تأکید برهمبستگی ملل و سرزمین های اسلامی و اعتقاد به انقلاب. اما چیزی که روشن است، سه هدفی است که در ۶۵ ماده اولیه حزب گنجانده شده که بدین شرح است: -۱. مرحله ازدیاد و تعلیم (رشد کمی و آموزش)، ۲- مرحله استعداد (آمادگی رزمی)، ۳- مرحله ظهور (مبارزه علنی) که در مرحله اول ایجاد هسته‌های اولیه حزب، عضوگیری و انسجام حزب مدنظر بود.

 

درمرحله استعداد، باید با ایجاد سازمانی نظامی، کلیه افراد آموزش نظامی می دیدند و پس از جمع‌آوری سلاح و مهمات عملیات تخریبی در دستگاه های مهم دولتی از قبیل مجلس، وزارتخانه‌‌ها و مراکز دولتی رژیم پهلوی انجام می یافت و در مرحله سوم، موجودیت حزب اعلام می شد و مبارزات مسلحانه و درگیری نظامی با مرحله ظهور، شکوفا می گشت.

 

ترفند حزب، برای در امان ماندن از ضربات ساواک و اطلاعات، از این قرار بود که، هر یک از اعضا، از میان مقامات بالاتر حزبی، تنها مسئول مربوطه را شناخته و از آشنایی آنها با دیگر مقامات بالاتر جلوگیری شود.

 

اما ساختار درونی حزب، در میان بقیه تشکل های انقلابی تا آن موقع، بسیارعجیب و پیچیده بوده است. بدین ترتیب که، در رأس نمودار سازمانی، رهبر و کمیته مرکزی قرار داشت. کمیته مرکزی، چند شبکه را هدایت می ‌کرد که هر شبکه، خود از دو گروه و دسته تشکیل می ‌شد. هر دسته دارای دو شاخه بود و هر شاخه در ذیل خود دو واحد داشت. هر واحد با دو مدرسه در ارتباط بود و در نهایت در هر مدرسه، چند کلاس حزبی وجود داشت. جذب نیرو در آن به صورت کاملاً گزینشی و مخفیانه انجام می‌ گرفت. ارگان رسمی حزب ملل اسلامی هم، «ماهنامه خلق» بود که از بهمن ۱۳۴۳ تا زمان فروپاشی، در ۹ شماره چاپ و بین اعضا پخش می شد. همچنین نشان و پرچم حزب، زمینه ای سرخ رنگ با ستاره‌ ای هشت پر در داخل یک دایره سفید بود.

 

پس از ۴ سال، در فرجام، وقتی که حزب ملل اسلامی، در آستانه فعالیت رسمی مسلحانه خود بود، توسط شبکه اطلاعاتی رژیم طاغوت کشف شد. درشب ۲۰ مهرماه ۱۳۴۴، هنگامی که یکی از اعضای حزب به نام «محمدباقر صنوبری»، در بازگشت از شهرری و انجام مأموریتی که به منظور عضو‌گیری انجام داده بود، در اواخر شب مورد سوء‌ظن مأموران شهربانی قرار گرفته و پس از درگیری مختصری، دستگیر شد، مورد بازرسی قرار گرفت و کیف او، که در یک حرکت غیر حرفه ای، حامل شمارگان ارگان رسمی و تعدادی از اسناد مهم حزب بوده است، سبب کشف شبکه مخفی نظامی می شود.

 

صنوبری، مدتی زیر شکنجه‌ های مأموران مقاومت کرد تا دوستانش مخفی شوند، اما در نهایت، نام یکی دیگر از اعضا و پس از آن آدرس دفتر مرکزی حزب، در خیابان ری، به دست مأموران افتاد. رهبر و دیگر اعضای حزب ملل اسلامی، پس از اطلاع از موضوع، به کوه های دارآباد در شمال تهران رفته و مخفی شدند. اما مخفیگاه آنها نیز کشف شد و پس از درگیری مختصری که در شب ۲۴ مهر ۱۳۴۴ بین مبارزین و مأموران رخ داد، در نهایت، همگی دستگیر شدند. حاکمیت، در روزنامه ها، بر روی خبر کشف و دستگیری تشکل و اعضای حزب، مانور اساسی داد و جنگ روانی وسیعی به راه انداخت.

 

محاکمه ۵۵ نفر عضو اصلی حزب ملل اسلامی، در تاریخ ۱۵ اسفند ۱۳۴۴ و در دو دادگاه عادی و تجدید‌نظر، برگزار شد. در جریان دادگاه سرانجام، رهبر حزب به اعدام و بقیه اعضا از جمله، سرحدی زاده و حجتی کرمانی، به حبس های ابد و سه تا ده ساله محکوم شدند. در پی صدور حکم اعدام برای سید محمد کاظم موسوی بجنوردی، بسیاری از شخصیت های بزرگ اسلامی و جهانی از جمله، آیت‌الله العظمی سید‌محسن حکیم از نجف و آیت الله العظمی سید هادی میلانی از مشهد، در نامه‌ هایی جداگانه که برای محمدرضا پهلوی فرستاده بودند، و همچنین ژان پل سانتر، فیلسوف و متفکر بزرگ قرن، کنفدراسیون دانشجویان خارج از کشور و رئیس کمیته دفاع از زندانیان سیاسی رژیم پهلوی، به ناچار حکم اعدام بجنوردی را به حبس ابد تغییر داد.

 

پس از انحلال عملی حزب، عده ای از اعضا، از جمله ابوشریف، جواد منصوری و احمد احمد، در سال ۴۶، تشکلی با عنوان سازمان حزب الله را تاسیس کردند، جمعی به سازمان مجاهدین خلق و موتلفه اسلامی پیوستند و کسانی هم، در آستانه انقلاب از اسارت آزاد گشته و به مبارزه ادامه دادند.

 

اما سید کاظم، مجموعا، ۱۴ سال در زندان به سربرد و در این مدت، در خلال آشنایی با بسیاری از مجاهدان و مبارزان انقلابی و ناکامی در ایده تشکیل حزب «ملل اسلامی»، برای رسیدن به آرمان هایش، به نتایجی رسید که امروز و با سختی فراوان، آنها را در قالب مرکزی با عنوان « دائره المعارف بزرگ اسلامی»، به عنوان بزرگترین مرکز تخصصی و پژوهشی در ایران و خاورمیانه، درست در تپه های دارآباد و جایی که با دستگیری اش تمام امید هایش ناامید شد، پی می گیرد. بجنوردی، همچنین در کارنامه اجرایی اش، سابقه نمایندگی دوره اول مجلس، استانداری اصفهان و ریاست کتابخانه ملی ایران را دارد و از همه این فرصت ها نیز، در جهت پیشبرد اهدافش استفاده کرد.

 

ماجرای هیجان انگیز محمد کاظم موسوی بجنوردی و افت و خیز های زندگی اش، می تواند بخوبی چراغ راه یک جوان مومن و انقلابی امروز باشد. جوان امروز که تشنه فهمیدن و آگاهی بیشتر از دنیا است و در پی چراغی برای گم نکردن راه است تا به وسیله عقلانیت و مشارکت سیاسی سالم، در سرنوشت کشور خود به بهترین شکل ایفای نقش کند، می تواند با نگاهی به سرگذشت مبارزانی نظیر موسوی بجنوردی، راه را بهتر تشخیص دهد. تکمیل کننده این نوشتار، کتاب خاطرات و زندگی خود نوشت بجنوردی، با نام «مسی به رنگ شفق» است که توسط نشر نی، چاپ شده است.

منبع: پایگاه اطلاع رسانی جماران

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: