پاکتچی: خدادهای تاريخی بافت و زمينه‌ای برای فهم آیات قرآن هستند

1394/11/20 ۱۰:۳۲

پاکتچی: خدادهای تاريخی بافت و زمينه‌ای برای فهم آیات قرآن هستند

پاکتچی، عضو هئیت علمی دانشگاه امام صادق گفت: اگر رخدادهای تاريخی و آيات قرآن کريم را با هم‌ديگر مقايسه کنيم خواهيم ديد که رخدادهای تاريخی بافت و زمينه‌ای برای فهم آیات قرآن به شمار می آیند. نشست علمی «قرآن به مثابه منبعی برای سيره‌نویسی» در پژوهشکده تاريخ اسلام با حضور احمد پاکتچی، عضو هئیت علمی دانشگاه امام صادق (ع) برگزار شد.





پاکتچی، عضو هئیت علمی دانشگاه امام صادق گفت: اگر رخدادهای تاريخی و آيات قرآن کريم را با هم‌ديگر مقايسه کنيم خواهيم ديد که رخدادهای تاريخی بافت و زمينه‌ای برای فهم آیات قرآن به شمار می آیند.

 نشست علمی «قرآن به مثابه منبعی برای سيره‌نویسی» در پژوهشکده تاريخ اسلام  با حضور احمد پاکتچی، عضو هئیت علمی دانشگاه امام صادق (ع) برگزار شد.

پاکتچی، در ابتدای این نشست گفت: کسی که کار سيره‌نويسی را انجام می‌دهد به منابعی مراجعه می‌کند كه يکی از اين منابع آثار تاريخی هستند اما در صدر آن‌ها به نظر می‌رسد يکی از منابعی که می‌تواند خيلی کليدی و مهم باشد خود قرآن کريم است. خداوند درباره نبی‌(ص)، عصر پيامبر و مسائلی که در عصر وی بوده، صحبت کرده است. استفاده از قرآن کريم در حوزه سيره‌نگاری يک جايگاه کهن دارد و يک جايگاه معاصر دارد. در رويکرد کهن کتب سيره و مغازی مانند مغازی واقدی و قرآن کريم جايگاه خاصی دارد.

وي ادامه داد: مواردی پيش می‌آيد که آياتی از کلام الله در لا به‌لای کتب سيره مطرح می‌شود که در خلال سال فلان در ارتباط با فلان اتفاق اين آيه نازل شده است. يکی از مواردی که اين موضوع بسيار جدی در آن ديده می‌شود به صورت کتاب مغازی واقدی است. اين کتاب که در بحث جنگ‌های رسول اکرم‌(ص) نوشته شده است اثری مربوط به اواخر قرن دوم و اوايل قرن سوم هجری می‌باشدکه در سيره نگارش يافته است. آن‌قدر ميزان استنادهای قرآنی در مغازی واقدی زياد است که واقعا می‌توان از درون آن يک تفسیر استخراج کرد.اگر ما رخدادهای تاريخی و آيات قرآن کريم را با هم‌ديگر مقايسه بکنيم خواهيم ديد که اين رخدادهای تاريخی است که به آيات قرآن کريم پيوند خورده است يعنی در واقع به‌عنوان بافت و زمينه نزول اين آيات مطرح شده‌اند يا اين‌که رخدادهای تاريخی بافت و زمينه‌ای برای فهم آیات قرآن به شمار می‌آيند. به عبارت ديگر، تاريخ به تفسير قرآن کريم کمک می‌کند. حال آن‌که بر عکس اين قضيه اتفاق می‌افتد و از قرآن به‌مثابه منبعی برای تاريخ‌نگاری استفاده می‌شود که استفاده  از قرآن کريم به‌عنوان منبع به‌نظر می‌رسد که چندين قرن طول کشيده است که اين قضيه اتفاق بيفتد.

عضو هيئت علمی دانشگاه امام صادق‌(ع) در خصوص پيوند مسأله قرآن سلفی‌گری در جهان اسلام تصريح کرد: منشأ اين مسئله به قرن دوم به بعد بر می‌گردد که نخستين کتب سيره توسط امثال ابن اسحاق و واقدی نوشته شد، بيشتر نگاه به سيره نگاه روايت‌گرانه بود. البته اين نگاه از سوی عموم مسلمين تأييد می‌شد و اختلاف در ميان مذاهب در مورد سيره نبوی اختلافی مربوط به اقوال و گزارش‌ها بود. البته اگر ما از فضای اهل سنت خارج بشويم در کتب شيعه مانند کتاب الارشاد شيخ مفيد و کتب ديگر می‌بينيم که اين شيوه روايت‌محور وجود دارد.

پاکتچی در رابطه با ديد انتقادی نسبت به سيره نبوی اشاره کرد: نگاه اخباری در سيره نبوی غلبه داشت. تا اين‌که ما با امواجی مواجه هستيم که دچار نوعی بازگشت هستند. اگر قرار باشد که ما آن‌چه در سيره نبوی وجود دارد با ديد انتقادی نگاه کنيم يا با ديد شک و ترديد به آن نگاه کنيم ديد ما چگونه خواهد بود؟ در اين زمينه اين سؤال هميشه وجود دارد اين کار با چه ابزاری ممکن است؟در قرن ششم عبدالغنی مقدسی کتابی با عنوان «مختصر سيره النبی و سيره اصحابه العشره» می‌نويسد. وی در اين کتاب به‌دنبال آن است که سيره نبوی را بازخوانی کند. اما هنوز من نمی‌توانم اين کتاب را به عنوان کتاب مرتبط با بحث امروز معرفی کنم، زيرا رويکرد مقدسی روايی و اخباری است ولی او کوشش می‌کند که استانداردهای اهل حديث در مورد اخبار را رعايت کند و بسياری از مرويات را که اهل حديث آن‌ها از مرويات معتبر نمی‌دانند از برنامه کاری سيره حذف کند. اين شيوه برخورد، شيوه‌ای نيست که کارکرد قرآن کريم را منبعی در سيره نبوی قرار ‌دهد ولی شروع يک نگاه تجدید‌نظر‌طلبانه و يک نگاه انتقادی به سيره نبوی تلقی می‌شود. از سوی ديگر، و با توجه به اين‌که عبدالغنی مقدسی يکی از آغازگران سلفی است نشان می‌دهد که جريان سلفی از همان زمان شروع شده است.

عضو هيئت علمی دانشگاه امام صادق‌(ع) در ادامه تصريح کرد: کتاب عبدالغنی و بعضی افراد سلفی که بعد از او کتاب‌هايی نوشتند به‌شدت به دنبال اين روحيه هستند که کتب سيره مفصل پر از دروغ هستند. اگر می‌خواهيد کتاب سيره‌ای را پيدا کنيد که درست باشد به‌دنبال سيره مختصر بگرديد. يعنی می‌خواهد به اين توافق برسد که در مورد پيامبر حرف مفصل حسابی  نمی‌توان زد اگر بخواهيد برويد سمت تفصيل دچار دروغ خواهيد شد. اين باوری است که سلفی‌ها از همان آغاز به آن توجه داشته‌اند که عناوين، مقدمه، حجم آثار آنان مبين اين امر است.

وي افزود: افکار ابن تيميه شکل سامان‌يافته تفکر عبدالغنی مقدسی است. ابن تيميه افکار سلفی را مدون کرد و آن را کاربردی نمود. وی در ادامه راه عبدالغنی مقدسی کتاب المنتقی من اخبار المصطفی می‌نويسد. او به‌دنبال اين بود که جايگاه قرآن در استنباط علوم اسلامی احيا کند.در اين زمينه مي‌توان به کتب ديگری همچون: «زاد المعاد فی هدی خير العباد» در پنج جلد اثر ابن قيم جوزيه، «السيره النبويه» نوشته ابن کثير، «مختصر سيره الرسول» اثر محمد بن عبدالوهاب، «صحيح السيره» تأليف البانی اشاره کرد.

پاکتچی در زمينه اشکال سيره کم‌گو افزود: سيره کارکرد اجتماعی دارد که سيره کم‌گو در اين زمينه پاسخ‌گو نيست. اين از موانع است که هر وقت سلفی تهذيب‌گرا به سمت فشرده کردن سيره روی آورده از نيازهای اجتماعی دور شده است و فشارهای اجتماعی دوباره شاگردان آن فرد را واداشته است که به سمت سيره پرگو بازگردند و به بسياری از ريزه‌کاری‌های زندگی پرداخته‌اند که در برخی از موارد ممکن است اين ريزه‌کاری‌ها با هم تناقض هم داشته باشند.نکته ديگری که در اين‌جا ممکن است اهميت داشته باشد آن است که استفاده کردن از قرآن کريم در حوزه سيره موانعی دارد؛ چراکه وقتی فرد می‌خواهد در عمل از قرآن استفاده کند امکان تحقق عملی ندارد و آن فرد مجبور است که از آن شعار عبور کند که اين خودش از موانع است که چندين قرن سيره‌نویسان با آن مواجه بوده‌اند.

استاد دانشگاه امام صادق‌(ع) در رابطه با موج جديد استفاده از قرآن در حوزه سيره نبوی افزود: اگر يک موجی جديدی درباره مسئله استفاده از قرآن در حوزه سيره نبوی مطرح می‌شود بايد دید که اين موج جديد چه تضمينی دارد که اين موج جديد مانند موج‌های قبلی يک موج مقطعی نباشد و دوباره ما را به وضعيت قبلی بر نگرداند. در 40 سال اخير جماعتی از علما تصميم گرفتند که به مسئله استفاده از قرآن کريم در حوزه سيره نبوی و سيره اهل بيت نگاه کنند. در دوره معاصر افراد ادعاي‌شان بر اين است که می‌خواهند کلا سيره را بر اساس قرآن بنويسند. برخی از کتب تأليف شده در اين دوره عبارت است از: «السيره النبویه فی ضوء القرآن و السنه» نوشته ابوشهبه، «العرض القرآنی لسيره الرسول» نگارش حمزه، عمر يوسف.

پاکتچی در ادامه نشست در رابطه با عملکرد تهذيب‌گرايان در بازنگری سيره نبوی تشريح کرد: بازگويی و بازنگری در سيره نبوی با تکيه بر منابع اصلی آن به خصوص به وسيله تهذيب‌گرایان انجام می‌شود. تهذيب‌گرایان کسانی هستند که معتقدند که تصويرسازی‌هايی که از پيامبر اکرم‌(ص) برای ما صورت گرفته است ممکن است که ناشی حاصل از جعل و تحريف باشد. بنابراين باید از نو با مراجعه به منابع اصيل زندگی پيامبر‌(ص) را مورد بازنگری قرار داد. نکته مهمی که وجود دارد آن است که دهه 1960 دهه مهمی در تاريخ سلفی‌گری به شمار می‌آيد. اين دهه مصادف با دهه 1380ق است. موج اول بنيادگرايی با تأسيس جماعت اسلامی هند توسط ابوالعلا مودودی همزمان است. مستشرقين از اين دوره با عنوان آغاز موج اول بنياد‌گرايی ياد می‌کنند. کتاب ابوشهبه به‌عنوان کتابی که سعی می‌کند سيره نبوی را بازسازی کند بر همين دوره نگارش يافته است.

عضو هيئت علمی دانشگاه امام صادق‌(ع) در تشريح مانع بازسازی سيره نبوی بر اساس قرآن گفت: بازسازی سيره نبوی بر اساس قرآن کريم امری مطلوب به شمار می‌آيد اما تمام بحث برای اين است که چقدر اين موضوع عملی است و در غير اين صورت کسی از اين امر نهی نمی‌کند. اگر شخصی ادعا می‌کندکه می‌خواهد آن سنت موجود را کنار بگذارد و با مراجعه به قرآن کريم به‌دنبال بازخوانی سيره نبوی است چه ابزاری بايد داشته باشد که اين کار محقق شود. آيا ابزاری جديد در اين زمينه لازم است و يا با همان ابزاری که از قبل بود اين کار را انجام می‌شود.در بين مسلمين چه شيعه و چه اهل سنت يک عبارتی مشهور است که قرآن قطعی‌الصدور و ظنی‌الدلاله و حديث ظنی‌الصدور و قطعی‌الدلاله مي‌باشد. برخی در اين خصوص اشکال دارند با اين توضيح که قرآن قطعی‌الصدور و ظنی‌الدلاله و حديث را اين‌ها نشان می‌دهد که عين مشکلات موجود در فهم عبارات قرآن کريم می‌تواند فهم حديث نيز وجود داشته باشد دارد. کتاب‌هايی مانند شرح مشکل الحديث، تأويل مختلف الحديث و بسياری از کتاب‌های ديگر نشان می‌دهند که در اين حوزه هم بحث ظنی‌الدلاله بودن مطرح می‌باشند. لازم به ذکر است که قطعی‌الصدور بودن قرآن کريم و ظنی‌الصدور بودن احاديث از مشترکات مسلمين است، افزون بر اين، ظنی‌الدلاله بودن قرآن کريم هم مورد اتفاق مسلمين مي‌باشد.

وی اضافه کرد: در فهم قرآن کريم دو نوع ابزار قابل استفاده است؛ ابزارها و ادله لُبی که به حوزه تعقل انسانی مربوط مي‌شوند و ابزارها و ادله نقلی. اگر بحث در حوزه لبی باشد يعنی بر اساس فهم و استنباطات می‌باشد اگر بحث ما در حوزه نقلی باشد برای فهم آيه‌ای از قرآن به دليل نقلی مانند مثل تفسير روایی استناد کنيم آن مفسر ما ظنی‌الصدور است. بنابراين فهم ما که مبتنی بر روايت شکل گرفته قطعی نيست بلکه فهمی ظنی به‌شمار می‌آيد. از سوی ديگر، اگر فهم ما بر اساس ادله لبی باشد اين ماهيتا ظنی است. بنابراين ما در هر حال درگير فهم ظنی از قرآن کريم هستيم، ما نمی‌توانيم بگوئيم چون قرآن قطعی‌الصدور است ما تماما يا جزئا يک فهم قطعی درباره قرآن داريم.

پاکتچی در ادامه اين نشست در خصوص مسائل تفسير و فهم قرآن تصريح کرد: داده‌های پيرامونی قرآن از جنس اخبار است؛ روايات تفسیر، اخبار اسباب النزول اعم از کتب اسباب و کتب مغازی، اطلاعات مربوط به شاکله قرآن کريم و روابط ساختاری آن مانند ترتيب نزول، ناسخ و منسوخ و امثال آن اين‌ها همه اخبار است. نمونه ديگر آن‌که، کسی که می‌گويد ترتيب موجود قرآن ترتيبی توقيفی است بر اساس اخبار می‌گويد. همه این موارد جزء اخبار و روايات محسوب می‌شوند و چون اخبار به شمار می‌باشند در نتيجه ظنی‌الصدور و در حوزه قطعی‌الصدور جای نمی‌گيرند.
اخبار اسباب نزول جزء اضعف اخبار هستند.

اين استاد دانشگاه افزود: زمانی که کسی مي‌گويد با تکيه کردن بر اين استدلال که قرآن قطعی‌الصدور است ما می‌خواهيم سيره نبوی را از آن استخراج کنيم خيلی جالب و خيلی خوشحال‌کننده است. اما آن‌چه در عمل اتفاق می‌افتد آن چيزی است که روايت آورده‌اند. مثلا اين روايت تفسيری است، اين روايت سبب نزول است در حالی‌که از منظر معرفت‌شناسی يا روش‌شناسی نگاه کنيم يا این باب را نبايد باز کرد و در غير اين صورت تا آخر به آن ملتزم باشيم. از نظر محتوا هيچ تفاوتی بين روايات موجود در اسباب نزول واقدی و با روايات موجود ابن هشام وجود ندارد. هر دو از سنخ روايات به شمار می‌آيند اگر ما اين مجوز را صادر کرديم که از روايت‌های اسباب النزول استفاده کنيم هيچ دليلی ندارد که از روايات‌های تاريخ طبری و از روايت‌های سيره ابن اسحاق يا مغازی واقدی استفاده نکنيم بلکه، به عکس خيلی از مواقع اين روايات معتبر‌تر به‌شمار می‌آيند. اخبار اسباب نزول جزء اضعف اخبار هستند. اين‌ اخبار از نظر سندی متزلزل به شمار می‌آيند. نتيجه اين‌که اگر ما بخواهيم باب استفاده از روايات را باز کنيم چه دليلی وجود دارد که احاديث اصح را کنار گذاشته شوند و احاديث اضعف را مورد ملاک قرار بدهيم.


منبع: مهر

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: