1393/1/18 ۱۲:۵۰
ميگويند كه او رييسجمهور آينده افغانستان است؛ مردي است كه روز شنبه اكثريت افغانها نام او را علامت زدهاند و به صندوق راي ريختهاند، دستكم خودش و تيم «اصلاحات و همگرايي» كه به جد همين باور را دارد. دكتر عبدالله عبدالله، مجاهد دهه 90 ، دوست نزديك احمدشاه مسعود، يكي از ابزارهاي انتقال قدرت در دوره پس از طالبان و وزير خارجه نخستين دولت دموكراتيك تاريخ افغانستان، نامزد معترض انتخابات 2009 و منتقد جدي حامد كرزاي، اكنون ميتواند پيروز انتخابات رياستجمهوري شود و به اين ترتيب حامد كرزاي را ناچار كند تا كاخ رياستجمهوري كابل را به جديترين منتقد شش سال گذشتهاش تحويل دهد اما اين رويداد كه ممكن است، «تغييري بزرگ» در افغانستان را رقم بزند، بيش از هر چيزي به نظر ميليونها افغان بستگي دارد كه روز شنبه با شور و هيجان، بيهراسي از تهديد طالبان پاي صندوقهاي راي رفتند تا سرنوشت خود را بسازند.
Abdullah Abdullah 53 ساله |زاده پنجم سپتامبر1960 (1338) فارغالتحصيل رشته طب از دانشگاه كابل دين: اسلام داراي سه دختر و يك پسر آغاز فعاليت در «جبهه شمال» از 1364 آشنايي و همكاري از نزديك با احمد شاه مسعود در جريان جنگ مجاهدين عليه شوروي رييس دفتر و سخنگوي احمد شاه مسعود (وزير دفاع) در زمان دولت موقت سرپرست وزارت خارجه در دولت برهان الدين رباني بازگشت به پنجشير و همكاري با احمد شاه مسعود پس از به قدرت رسيدن طالبان سخنگوي جبهه متحد ملي (مجاهدين) پس از ترور احمد شاه مسعود و آزادسازي افغانستان وزير خارجه دولت موقت پس از سرنگوني طالبان و مشاركت تاثيرگذار در كنفرانس بن وزير خارجه در دولت حامد كرزاي (تا 1383) كنارهگيري از سمتهاي دولتي و پيوستن به منتقدان كرزاي شركت در انتخابات رياستجمهوري، اعتراض به تقلب و كنار كشيدن از دور دوم (1388) شركت در پايهگذاري «ائتلاف ملي افغانستان» با مشاركت اصلاحطلبان افغانستان (1389) اعلام كانديداتوري در انتخابات رياستجمهوري 93 با ائتلاف «اصلاحات و همگرايي»
ساسان آقايي: ميگويند كه او رييسجمهور آينده افغانستان است؛ مردي است كه روز شنبه اكثريت افغانها نام او را علامت زدهاند و به صندوق راي ريختهاند، دستكم خودش و تيم «اصلاحات و همگرايي» كه به جد همين باور را دارد. دكتر عبدالله عبدالله، مجاهد دهه 90 ، دوست نزديك احمدشاه مسعود، يكي از ابزارهاي انتقال قدرت در دوره پس از طالبان و وزير خارجه نخستين دولت دموكراتيك تاريخ افغانستان، نامزد معترض انتخابات 2009 و منتقد جدي حامد كرزاي، اكنون ميتواند پيروز انتخابات رياستجمهوري شود و به اين ترتيب حامد كرزاي را ناچار كند تا كاخ رياستجمهوري كابل را به جديترين منتقد شش سال گذشتهاش تحويل دهد اما اين رويداد كه ممكن است، «تغييري بزرگ» در افغانستان را رقم بزند، بيش از هر چيزي به نظر ميليونها افغان بستگي دارد كه روز شنبه با شور و هيجان، بيهراسي از تهديد طالبان پاي صندوقهاي راي رفتند تا سرنوشت خود را بسازند. عبدالله عبدالله اما انگار از نظر آنها آگاه است؛ ميگويد كه «رقيب جدي» در انتخابات نداشته و خود را به پيروزي بسيار نزديك ميداند. او يك بار ديگر هم اين تجربه را داشته است. در بهار 2009 ، با حامد كرزاي به رقابت پرداخت، آن روز هم گفت كه «خود را برنده انتخابات ميدانم» و اعتراضهاي گسترده او، به همراه يك فشار جهاني سبب شد تا رييسجمهور كنوني افغانستان از پيروزي در مرحله نخست انتخابات چشم بپوشد و تن به رقابت با عبدالله در مرحله دوم انتخابات دهد؛ مرحلهيي كه هرگز برگزار نشد. عبدالله از انتخابات كنار كشيد، چون ميگفت كه همان «تقلبات» دور نخست تكرار خواهد شد. اكنون اما انگار در موضعي قدرتمندتر ايستاده كه هشدار ميدهد؛ «اعتراض به تقلبات احتمالي امسال، قابل قياس با سال ???? نخواهد بود». روند انتخابات البته چنين چيزي را نشان نميدهد. از مدتها پيش به نظر ميرسيد كه انتخابات رياستجمهوري افغانستان، روندي قانوني و بهتقريب سالم خواهد داشت و ??? هزار ناظر داخلي و خارجي در تمام مرحلههاي اين انتخابات، خود به خود سلامت انتخابات را تضمين ميكند. نگراني مهمتر از سلامت انتخابات، امنيت بود كه نيروهاي نظامي افغان، نمرهيي قابلقبول و چشمگير گرفتند؛ آنها روز شنبه بدون شليك گلولهيي، طالبان را شكست دادند و اين دستاوردي براي دولت كرزاي بهشمار ميرود، دولتي كه عبدالله عبدالله در سراسر اين گفتوگو آن را به باد انتقاد گرفته و به جاي نمره دادن به آن، كوشيده تا برنامههاي آينده خود را براي ما بازگويد و در اين مسير گاهي چهرهيي تبليغاتي از خود به نمايش گذاشته است. هرچند كه دكتر عبدالله با دقت و با وجود وقت بسيار كم و مشغلههاي فراوان انتخاباتي، همه پرسشهاي شفاف «اعتماد» را پاسخ داده اما پاسخ برخي از پرسشها مكتوم مانده است. گفتوگوي رودررو با او و گرفتن پاسخ آن پرسشها، ميماند براي روزي كه روياي پوشيدن جامه رياستجمهوري عبدالله تعبير شده باشد و او در مقام «رييسجمهور افغانستان» به تهران آيد. آن روز كه بخشي از ديكته نانوشته دكتر عبدالله در مقام رياست دولت نوشته شده است، براي او يادآوري خواهم كرد كه انتقاد كردن چقدر آسان است و در مقام اجرا برآمدن چقدر دشوار. گفتوگويم با مردي كه در سال 2009 نيز هوادار رياستجمهورياش بودم و امسال با اقبال جامعه مدني ايران نيز روبهروست را با اين توضيح بخوانيد كه تلاش شده، در فارسي شيرين افغاني تغييري ندهيم و گويش افغان در كلام آقاي عبدالله باقي بماند. جا دارد از «سيدآقا حسين سانچاركي» سخنگوي ستاد انتخاباتي دكتر عبدالله كه با تلاشي چشمگير امكان اين گفتوگو را فرآهم آورد نيز سپاسگزاري كنم.
جناب آقاي عبدالله، نخستين شانس بردن انتخابات بودن، چه حسي در شما برميانگيزد؟ در ابتدا اجازه ميخواهم تا با فرستادن درود بر مسوولان محترم روزنامه وزين اعتماد، خوانندگان گرامي و ملت ايران از فرصت استفاده كرده و به همه آنها نوروز باستاني را تبريك بگويم. در پاسخ به پرسش شما هم بايد گفت؛ دست يافتن به پيروزي در انتخابات براي من حس مسووليت بيشتر خدمتگزاري براي مردم نجيب افغانستان را تقويت ميكند.
تحليلهايي كه ميگويند شما بيشترين بخت را براي بردن انتخابات داريد، تا چه ميزان واقعي و برآمده از نتيجه نظرسنجيهاست. خود شما اين احساس را داريد كه رييسجمهور آينده افغانستان هستيد، به بياني ديگر، پيروزي را از نزديك ميبينيد؟ تحليلهاي مشير به برنده شدن ما همه ناشي از واقعيتهاي انكار ناپذير در جامعه ما است. استقبال ميليوني مردم و حضور حماسهگون آنها در صحنههاي كارزار انتخابات بر اين حقيقت صحه گذاشته است كه اينبار هم مردم، ما را براي خدمتگزاريشان نسبت به ديگران ترجيح ميدهند، بنابراين پيروزي نزديك و نزديكتر است.
مهمترين رقيب خود را در انتخابات چه كسي ميدانيد؟ در دوران كارزارهاي انتخاباتي بر همگان روشن شد كه ما رقيب جدي نداريم. حكومت افغانستان و نهادهاي انتخاباتي ميبايد متوجه مسووليتهاي مليشان باشند و در فكر حكومت برخاسته از تقلبات نباشند.
به نظر ميرسد كه آقاي رسول مهمترين رقيب شماست كه مورد پشتيباني پشتونها و دولت كرزاي هستند. ايشان را چقدر ميشناسيد و تا چه ميزان به يك رقابت سالم اميدوار هستيد؟ به نظر ما رقابت از مولفههاي مهم پويايي مردمسالاري تلقي ميشود. آرزومنديم رقيبان ما با ظرفيتها و تواناييهاي خودشان در برابر ما قرار گيرند اما متاسفانه چنين نيست، در مورد حمايت پشتونها از نامبرده با شما موافق نيستم، حمايت مردم خوست، پكتيا و بهويژه قندهار از تيم ما را بهحتم از طريق رسانهها ديده و شنيدهايد، اما حمايت آقاي كرزاي را رد نميكنم، اميدوارم رييسجمهور بيطرفي خود را حفظ كند و رقابت را به سوي ناسلامتي نبرد و كشور را به بحران نكشد.
مهمترين تفاوتهاي ديدگاههاي جنابعالي با دكتر رسول در كجاست؟ تفاوت مهم ما با تيم آقاي رسول در اين است كه آنها تداوم دولت ناكام آقاي كرزاي را سرلوح كار خود قرار دادهاند، اما ما اصلاحات بنيادين و همگرايي عقلاني در سطوح متنوع را برنامهريزي كردهايم، ما سلامت افغانستان در عرصههاي گوناگون را وجهه همت خويش قرار ميدهيم.
شما يكبار تجربه شركت در انتخابات رياستجمهوري و اعتراض به «تقلب» را داريد. آيا نگران تكرار اين تجربه نيستيد؟ آيا اگر در انتخابات شكست بخوريد، آن را ميپذيريد يا سندي بر تقلب ميدانيد؟ حكومت برخاسته از «تقلب» هزينه سنگيني را بر مردم افغانستان تحميل كرده است. اگر تشخيص بدهيم تقلبات، مهندسيشده و گسترده باشد، شكي وجود ندارد كه اعتراض ما با دوره پيش قياسپذير نخواهد بود.
مهمترين ضامن سلامت انتخابات آتي را چه ميدانيد؟ آيا انتظار داريد كه نيروهاي ائتلاف صحت و سلامت انتخابات را تضمين كنند؟ سلامت انتخابات مربوط به امانتداري حكومت و نهادهاي انتخاباتي افغانستان است، آنها مسوولاند تا با وجدان وظيفه و مسووليتهاي مليشان را به خوبي و شايستگي انجام دهند. اصولا نيروهاي خارجي با وجود كمك به امنيت افغانستان، در امور سياسي افغانستان دخالت نميكنند اما انتظار ما اين است كه جامعه جهاني به اراده ملي افغانستان احترام كند.
عملكرد دولت كرزاي درباره انتخابات رياستجمهوري تا به امروز چگونه بوده است؟ آيا رفتار دولت در قبال انتخابات مسوولانه بوده و بيانگر آن است كه انتظار يك انتخابات سالم را بايد داشت؟ متاسفانه سابقه آقاي كرزاي در رابطه با پروسههاي انتخاباتي چندان درخشان و قابل اعتماد نيست اما آرزومنديم كه اينبار به مصلحت عمومي كشور پايبندي نشان دهد و اعتماد ملي در افغانستان را بيشتر از اين خدشهدار نكند.
در سال 2009كه با اعتراض شما، انتخابات به مرحله دوم كشيده شد، از شركت در آن انصراف داديد. دليل اين انصراف جنابعالي چه بود؟ بخش زيادي از تحليلگران بر اين باورند كه هر چند تخلفهاي زيادي در آن انتخابات رخ داد اما در نهايت، حامد كرزاي از شانس بالايي براي كسب مجدد كرسي رياستجمهوري برخوردار بود و شما با آگاهي از همين امر، از ادامه انتخابات انصراف داديد. اين تحليل تا چه ميزاني درست است؟ رفتن به دور دوم انتخابات در سال 2009با وجود هيچگونه تغييري در تشكيلات، حلقههاي تاثيرگذار و سازوكارهاي معطوف به تقلب، نه تنها به مصلحت نبود كه توجيه منطقي هم نداشت وگرنه آقاي كرزاي كه در دور اول شكست خورده بود، در دور دوم هم شكست ميخورد. ايشان يگانه راه را در تقلب جستوجو ميكرد و از امكانات دولتي استفاده كرده بود.
امنيت مهمترين نگراني موجود در افغانستان است. تا به امروز به امنيت برگزاري انتخابات چه نمرهيي ميدهيد؟ نسبت به دوره قبلي كه شما كانديدا بوديد، شاخص امنيت كشور بالاتر رفته يا افت آشكاري داشته است؟ امنيت يك نگراني جدي است اما نسبت به دورههاي قبل، نيروهاي امنيتي افغانستان از نظر كميت و كيفيت از وضع بهتري برخوردار شدهاند و مخالفان مسلح ديگر توان عملياتهاي بازدارنده پروسههاي ملي را ندارند. البته امكان دارد اقدامهاي تبليغاتي يا عمليات ايذايي در پيش بگيرند اما به شكل كلي، در پروسههاي ملي به گونهيي جدي اثرگذار نخواهند بود. ديديم كه انتخابات صورت خواهد گرفت و مردم افغانستان به جريانهاي جنگ افروز «نه» گفتند.
و مهمترين برنامه شما براي «امن» كردن افغانستان چيست؟ دولت در سالهاي گذشته، شعارهاي زيادي در اينباره داده است اما هنوز نتوانسته ثبات و امنيت را به شكل كامل در افغانستان پياده كند. آيا بحث «امنيت» در راس شعارهاي شما قرار دارد و مهمترين اولويت شما است؟ بلي؛ بحث امنيت براي ما جايگاه مهمي دارد و از اولويتهاي عمده ما به شمار ميرود. در برنامه ما امنيت به گونهيي تك بعدي در نظر گرفته نشده است بلكه در همبستگي با ارزشهايي مانند حكومتداري خوب، ارتقاي قابليتهاي دفاعي و امنيتي كشور، مبارزه جدي با تروريزم و افراطيگري، ستر سرحدات كشور (تامين امنيت مرزها)، ارتقاي مشروعيت سياسي نظام، تدوين استراتژي امنيت ملي، تامين عدالت ساختاري در كشور، تقويت روند گفتوگو و مصالحه معطوف به «عدالت» و «جامعه امن» با مخالفان، كاهش فقر و ازدياد فرصتهاي شغلي، توسعه اعتماد ملي، توسعه سياسي و دولت با قاعده وسيع، اراده سياسي براي تامين امنيت ملي، امضاي توافقنامههاي استراتژيك به سود ثبات ملي كشور، قانونمندسازي حضور نيروهاي خارجي، بهبود دسترسي به تواناييهاي اقتصادي- اجتماعي و منابع حياتي، تامين و گسترش امنيت رواني شهروندان، جلوگيري از افراطيگري و خشونتگرايي، جمعآوري سلاح غيرقانوني و ايفاي نقش براي تامين امنيت منطقهيي و بينالمللي تعريف شده است.
دستاوردهاي دولت كرزاي را تا چه ميزان قابلقبول ميدانيد؟ آيا نمره دولتي كه كشور را در دوران دشوار گذار با بحرانهاي پيچيده در اختيار گرفت، يك نمره قبولي است؟ ارزيابي شما از دولت آقاي كرزاي چيست؟ در آغاز، زماني كه اجماع ملي و بينالمللي پشتوانه اداره موقت و دولت انتقالي بود، افغانستان داشت به سوي بهبود گام ميگذاشت اما از زماني كه احترام به اراده ملي و حمايتهاي بينالمللي بيارزش تلقي شد، افغانستان غرق فساد شد و با سوءمديريت روبهرو شد. ميراث آقاي كرزاي چندان افتخارآميز نيست.
مهمترين موفقيت دولت حامد كرزاي در طول يك دهه عمر خود و مهمترين ناكامي وي از ديد شما كدامها بوده است؟ اگر حمايت خارجي نبود اداره آقاي كرزاي براي يك ساعت هم دوام نميكرد. اداره (دولت) يادشده از فاسدترين و ناكامترين اداراتي بوده كه تا به امروز تاريخ معاصر افغانستان تجربه كرده است؛ مهمترين ناكاميها را ميتوان در عرصههاي رهبري، سلامت اداري، ثبات سياسي و اجتماعي، بهبود اقتصادي، پايداري امنيت و توسعه فرهنگي برشمرد.
شما از جمله همراهان ابتدايي آقاي كرزاي بودهايد و در دولت وي نقش داشتيد. چه شد كه از دولت كنار رفتيد و سپس از در انتقاد بر دولت كرزاي برآمديد براي ما منافع ملي و مصلحت اجتماعي كشور ملاك است، ميزان همگرايي و واگرايي ما بر همين مبناست و بس.
مهمترين اختلافنظر سياسي شما با آقاي كرزاي در چه بوده است؟ مهمترين اختلافنظر سياسي ما با كرزاي بر سر مردمسالاري و حكومتداري است. ايشان به سنتهاي سياسي گذشته پايبندي نشان داده و براي نهادينه كردن حكومت غيرپاسخگو تلاش كرده است. مهمترين خواسته ما برپايي حكومتهاي مشروع مردمي، پاسخگو و قانونمدار است مابهالامتياز (تفاوت اصلي) ما با نامبرده را مسائل بالا تشكيل ميدهد.
با توجه به دشواريهاي واقعي در مسائل افغانستان، نوپا بودن دولت و دموكراسي، دخالتهاي خارجي و بسياري از موردهاي ديگر، از نظر شما امكان پيشرفت بيشتري براي افغانستان در 10 سال گذشته وجود داشته كه به دليل زمامداري حامد كرزاي افغانستان به افقهاي موردنظر نرسيده است؟ افغانستان از جنگ و خشونت خسته شده است، مردم اين سرزمين صلح و سلامت را نياز اساسي براي پيشرفت تلقي ميكنند. براي رسيدن به آينده بهتر تقويت مردمسالاري، حكومتداري خوب و خدمتگزاري حكومتكنندگان واجد اهميت جدي است، ما در اين راستا تمامي مساعيمان را به خرج خواهيم داد.
اگر امنيت اولويت نخست شما باشد مهمترين مساله چگونگي برخورد با طالبان است. ديدگاه شما در اين زمينه چيست؟ آيا شما به جنگ طالبان ميرويد تا آن را ريشهكن كنيد يا اگر در قدرت قرار بگيريد، به مرور به مانند دولت آقاي كرزاي مايل به سازش با يك طالبان ميانهرو ميشويد؟ ما افزون بر تقويت سيستم دفاعي و امنيتي كشور به آنچه پيشتر گفتم توجه ميكنيم. به حكومتداري خوب، تقويت اعتماد ملي، توسعه اقتصادي اشتغالمحور، توسعه فرهنگي و اعتمادسازيهاي منطقهيي توجه جدي خواهيم كرد چرا كه اينها خواهند توانست امنيت را به ارمغان آورند.
آيا تقسيم طالبان به دو گروه ميانهرو و تندرو را قبول داريد؟ تقسيم كردن گروهها به تندرو و كندرو مشكلات ما را حل نميكند و اين يك نگاه تاكتيكي به مساله است. مهم اين است كه چگونه و با كدام ابتكارات ميتوانيم چالشهاي امنيتي را برطرف كنيم. از نظر ما بايد با تمامي خطرات اعم از بالفعل و بالقوه مواجهه صورت گيرد.
اين شما را آزار نميدهد كه رييسجمهور كشوري شويد كه اجازه اعمال قدرت و حاكميت خود را در بخشهايي از كشورتان نداريد و اين بخشها با حكومت طالبها اداره ميشود. چگونه حاكميت يكپارچه را بر كشور خود مستقر خواهيد كرد؛ بيشك طالبها بر سر بخشهايي از خاك افغانستان كه حكومت دارند در آنجا وارد گفتوگو نميشوند. اگر قصد اعمال قدرت بر سراسر خاك افغانستان را داريد بايد وارد يك جنگ پرهزينه با طالبان شويد. آقاي عبدالله، آماده چنين كاري هستيد؟ آيا با توجه به توانايي اندك نيروي نظامي افغانستان، وضعيت شكننده اقتصاد و... شما پرچم جنگ با طالبان را برافراشته ميكنيد؟ مشروعيت سياسي، حكومتداري خوب، خدمتگزاري به مردم و اعتمادسازي در سطح منطقهيي و جهاني زمينه انزواي نيروهاي خشونتطلب را فراهم ميكند. ما از حقوق و حيثيت مردم دفاع ميكنيم و در اين راه استوار خواهيم ماند، افزون بر آن گفتوگوي معطوف به عدالت را نيز منتفي نميدانيم.
اكثريت مردم افغانستان موافق امضاي معاهده امنيتي با امريكا هستند. لوييجرگه نيز به همين مساله راي داد اما آقاي كرزاي از امضاي اين پيمان سر باز زد. به نظر ميرسد كه محافل سياسي و اقتصادي افغانستان هم بيصبرانه در انتظار امضاي اين قرارداد امنيتي هستند. آيا نخستين كار شما در سمت رياستجمهوري امضاي معاهده امنيتي با امريكاست؟ به نظر شما پافشاري آقاي كرزاي بر سر گرفتن امتياز از امريكا در اين زمينه كه تا حدودي بيانگر حاكميت و استقلال ملي افغانها بوده است، كار درستي بود يا لجاجت در اين پروسه، به زيان افغانها تمام شده است؟ شروط كرزاي غيرمنطقي است زيرا به شكل شفاهي مطرح ميشود و شامل موافقتنامه امنيتي نيست. به نظر ما هر اقدامي كه براي بقا و آينده افغانستان مفيد و موثر باشد، بايد مورد تاييد قرار گيرد و نميتوان در مسالهيي ملي، خواست شخصي را به عنوان آجنداي (مطالبه) ملي دخالت داد.
ميتوان انتظار داشت كه اگر شما برنده انتخابات شويد، از پرزيدنت اوباما درخواست تمديد ماموريت نيروهاي خارجي در افغانستان را داشته باشيد تا در جنگ با طالبان از نيروي نظامي امريكا بهره گيريد؟ ما هميشه منافع ملي، مصلحت عمومي، ارزشهاي اجتماعي و ثبات سياسي و اجتماعي را در كشورمان در نظر ميگيريم و مهم ميشماريم.
از ديد شما ايالات متحده امريكا براي افغانستان چه چيزي تلقي ميشود؛ بهترين دوست قدرتمند افغانستان يا يك دشمن خارجي اشغالگر؟ مطلقگرايي، مشكل جدي حوزههاي سياست و قدرت است. ما در زماني به سر ميبريم كه منافع ملي مطلق جاي خودش را به منافع متقابل بينالمللي داده است، ما براساس معيارهاي بينالمللي به عنوان كشور آزاد و مستقل حق داريم، براي تنظيم مناسبات مان تصميمگيري كنيم. هر آنچه را منافع و مصالح ما ايجاب كند همان را انجام ميدهيم، دشمنتراشيهاي فرضي براي افغانستان را منطقي نميدانيم، كمككنندگان افغانستان آن هم در شرايط سخت را مورد تحسين و تشكر قرار ميدهيم.
و ايران و پاكستان دو همسايه مهم افغانستان اكنون چه نقشي در كشور شما دارند ؟ نقش پاكستان بايد از گذشتهگرايي به آيندهگرايي متحول شود، بايد واقعيت جديد در منطقه و جهان را نظر بگيريم و خطرات جدي تروريسم، افراطگرايي و توسعه نيافتگي را به مثابه تهديدات مشترك تلقي كنيم؛ اميدواريم شاهد تحول مثبت در راستاي همگرايي و اعتمادسازي منطقهيي باشيم.
با پاكستان كه گفته ميشود، طالبان را تغذيه ميكند، چه كار خواهيد كرد. آيا باور داريد كه در پاكستان يك انگيزه غيرسازنده وجود دارد كه افغانستان قدرتمند را نميخواهد؟ در پاكستان و منطقه تحولات مهمي رخ داده است، فكر ميكنم در تناسب با آنها، بايد پاليسيها (سياست) و راهبردها را نيز متحول كرد. جا دارد راهبرد نظامي - سياسي را به استراتژي اقتصادي - سياسي تغيير داد و در جهت امنيت و توسعه منطقهيي همكاري همهجانبه كرد.
ايران را براي افغانستان چگونه توصيف ميكنيد؛ چه انتظاري از ايران داريد و چه چيزي به ايران خواهيد داد؟ ايران كشور همسايه افغانستان است و داراي مشتركات فرهنگي و تاريخي با ما است. ما از ايران انتظار همكاريهاي اقتصادي، علمي و فرهنگي داريم، همچنين انتظار همسويي اين كشور دوست را در جهت مبارزه با مواد مخدر، تروريزم و افراطيگري داريم.
اين انتظار را داريد كه خواستههاي افغانستان از ايران با دولت ميانهروي حسن روحاني بهتر دنبال شود؟ بلي؛ زمينه همكاري با دولت «تدبير و اميد» آقاي حسن روحاني هم منطقي است و هم قابل توجيه و اميدواركننده.
اگر برنده اين انتخابات باشيد، چه زماني منتظر ديدار شما در تهران باشيم؟ آن روزي كه به تهران آمديد، من منتظر ملاقات شما براي انجام يك گفتوگو با «رييسجمهور افغانستان» باشم آقاي دكتر عبدالله؟ ايران كشور دوست و برادر افغانستان است، من آرزومند تحكيم هر چه بهتر مناسبات دوستانه با ايران هستم. در زمان مناسب به تهران سفر خواهم كرد و در خدمت شما خواهم بود.
و مساله زنان؛ زنان افغان امروز چه جايگاهي دارند. فكر ميكنيد هراسي كه از طالبان در بدنه دولت و حاكميت و اجتماع افغانستان وجود دارد، سبب نشده تا پيشرفت زنان افغان روند كندي داشته باشد و گاهي نگران پايمال شدن حقوق خود در منازعههاي سياسي باشند. براي پايان دادن به هراس از طالبان و پايان دادن به معامله بر سر حقوق زنان با طالبها، چه برنامهيي داريد؟ در برنامه ما براي توسعه و تامين حقوق زنان به گونهيي واضح و متناسب با مقتضيات پيشرفت اجتماعي جايگاه زنان در نظر گرفته شده است. تيم اصلاحات و همگرايي در رابطه حقوق و حيثيت زنان كشور تعهد ميكند به؛ رعايت آموزههاي ديني و اخلاقي، احترام به حقوق انساني زنان، امحاي هرگونه تبعيض و خشونت عليه زنان، عرضه خدمات با كيفيت فرهنگي، صحي (بهداشتي)، تقويت مهارتهاي زنان، مساعي براي تحقق پلان (برنامه) كاري ملي براي زنان افغانستان، زمينهسازي براي نقش پر رنگتر زنان در امر مشاركتهاي سياسي در ردههاي تصميمگيريهاي كلان ملي و انكشاف (پيشرفت) اقتصادي، جلوگيري از سوءاستفاده از زنان، زمينهسازي براي دسترسي بهتر زنان به عدالت، حمايت و انكشاف حقوق زن كه شامل بهرهگيري از زنان در برنامههاي صلح و ساختارهاي امنيتي ميشود و حمايت از قشر آسيبپذير زنان. ما ميخواهيم تا اين برنامهها را در سرلوحه اولويتهاي خويش براي بهبود اوضاع ملي قرار دهيم. ما هرگز در روند ادغام نيروهاي مخالف در جامعه، جايگاه زنان را قرباني نخواهيم كرد.
چرا زنان حضوري اينقدر كمرنگ در ستاد انتخاباتي شما دارند؟ اتفاقا نقش زنان در تيم ما پررنگ است. در ائتلاف ملي افغانستان، شوراي سراسري زنان فعال است و همچنين در برنامه تيم اصلاحات و همگرايي براي زنان جايگاه شايسته قايل شدهايم.
و البته اقتصاد؛ اقتصاد امروز افغانستان، بيانگر توانمنديهاي اين كشور هست؟ آيا شما فكر ميكنيد كه وضعيت اقتصادي كشورتان امروز بايد به مراتب بهتر از جايي باشد كه هست و در اين زمينه دولت كرزاي را متهم به ناكارآمدي ميكنيد؟ اقتصاد امروز افغانستان دچار مشكلات جدي است و نياز به تحول دارد، در برنامه اقتصادي ما سه محور عمده تلقي شده است: نخست، برنامه ملي گذار از اقتصاد توريدي (غيرمولد) به اقتصاد توليدي، دوم، برنامه ملي اشتغال و كار و سوم، برنامه ملي تمويل (تكميل) پروژهها. دولت كرزاي به عنوان اداره (دولت) فاسد توان اين را پيدا نكرد تا جهش اقتصادي را ساماندهي كند، ما در اين حوزه پاليسيهاي كارآمد و برنامههاي معقول را طراحي كردهايم.
جداي از شعارهاي عمومي همه كانديداها، برنامه واقعي شما در اقتصاد چيست؟ فكر ميكنيد كه ايدهيي براي يك تحول اقتصادي بزرگ در افغانستان داريد و اين ايدهها شدني و ممكن است؟ تا چه ميزان به ديدگاه ليبرال در اقتصاد پايبندي داريد و از فرامين نهادهاي معتبر اقتصادي جهان پيروي خواهيد كرد؟ ما براي رسيدن به توسعه اقتصادي كشور اين برنامهها را در نظر گرفتهايم: رشد اقتصادي معطوف به حمايت از اقشار كمدرآمد، پشتيباني از نهادها و روندهاي دموكراتيك و كاهش فقر و آسيبپذيري در كشور، طرح جديد استراتژي انكشاف (پيشرفت) ملي، توسعه متوازن اقتصادي، اصلاح و تطبيق قوانين، بهترسازي سياستهاي پولي و مالي متوازن، ارتقاي زيرساختهاي اقتصادي، مديريت موثر منابع طبيعي، بهبود خدمات زيربنايي مانند تعليم و تربيت، تحصيلات عالي، صحت عامه و امنيت، طرح استراتژي بهبود در توسعه روستايي، بهترسازي عرصه زراعت، باغداري و مالداري، ايجاد هماهنگي براي «برنامه ملي كار و اشتغال»، تعادل ميان صادرات و واردات، زمينهسازي براي همكاري سكتور (بخش) خصوصي، دولتي و مختلط، تامين شرايط براي شفافيت اقتصادي و رقابت سالم، حضور در بازارهاي منطقهيي و بينالمللي، مصونسازي سرمايهگذاري، طرد رانت خوري و امتيازات مافيايي، بهترسازي كيفيت جمعيت كشور، طرح پاليسي (سياست) حمايت از اقتصاد خانوادهها، انكشاف سكتور خصوصي، حمايت از نوآوري سكتور خصوصي. براي ما ساماندهي توسعه ملي مهم است و اقتصاد ليبرال را داراي مصداق واحد نميدانيم. تجربههاي توسعه اقتصادي قياسناپذير است، ما براي افغانستان بحث گذار از نابسامانيهاي اقتصادي به سوي ثبات اقتصادي و اجتماعي را واجد اهميت ميدانيم.
آقاي دكتر عبدالله؛ اگر ماشين زمان اختراع شده باشد و ما را بازگرداند به آغاز قرن بيستويكم به سال 2000 ، آن زماني كه طالبان هنوز در اوج قدرت كابل را در دست داشت و مجسمههاي بودا را تخريب ميكرد و زنان را در برقع، و مردان را به دار ميآويخت، اگر بازگرديم به آن زمان، و من آقاي عبدالله را در بهار 2000 يا 2001 پيدا كنم و از او بپرسم كه آيا يك روزي ميرسد كه افغانستان هم تجربه دموكراسي و انتخابات آزاد را داشته باشد، شما چه پاسخي به من ميدهيد؟ آن زمان كه شما در صف جهاد بوديد، آيا دورنماي واقعي، نه شعاري داشتيد كه روزي كشورتان آزاد ميشود و روزي الگوي دموكراسي در منطقه هم ميشود؟ آيا اصلا فكر ميكرديد اين شدني است و آيا اين اصلا بدون دخالت نيروهاي ائتلاف به دست آمدني بود؟ شما اگر به آرشيوهاي همان زمان مراجعه كنيد؛ رهبران مقاومت افغانستان بهويژه شهيد احمدشاه مسعود قهرمان ملي كشور بر دو چيز تكيه ميكرد: نخست، احترام به اراده مردم و دوم، نگاه به آينده براي مردمسالاري. در آن زمان من سخنگوي جبهه مقاومت بودم، همواره حقايق بالا را به عنوان نصبالعين مطرح ميكردم و به آنها اميدوار بوديم.
حالا كه بيش از يك دهه از سرنگون شدن طالبان ميگذرد، اگر بخواهيد داستان آن را براي نسل بعدي افغانستان تعريف كنيد، آن روزهاي سياه را چگونه توصيف خواهيد كرد؟ داستان حاكميت جور و جهل، ترور و خفقان را برايشان بازگو خواهيم كرد.
و حالا كه بيش از يك دهه از سرنگون شدن طالبان ميگذرد و افغانستان يك دولت قانوني دارد، در راهي اميدوارانه قرار دارد، يك دموكراسي دارد، به اين هم فكر كردهايد كه بدون جنگ با طالبان امكان اين موفقيت و اميدواري وجود نداشت. آيا شما از جانباختگان اين جنگ رهاييبخش چه خارجيها و چه افغانها، از كساني كه شجاعت تصميمگيري براي آزادسازي را داشتند، سپاسگزار نيستيد؟ مردم افغانستان در سختترين شرايط از آزادي و استقلال مليشان دفاع كردهاند. ما از كساني كه در برابر يك تهديد مشترك جهاني با ما همسويي كردهاند، سپاسگزاريم.
اگر شما برنده انتخابات شويد جناب دكتر عبدالله، ميشود براي من توضيح دهيد كه پنج سال بعد افغانستان از نظر شاخصهاي سياسي و اجتماعي و اقتصادي و فرهنگي در كجا خواهد بود؟ پاسخ اين پرسش براي اين مهم است كه ببينيم افغانستان با رياستجمهوري احتمالي جنابعالي قرار است به كجا برسد و اين پاسخ ثبت بشود تا پنج سال بعد در انتخابات آينده شما درباره آن به چالش كشيده شويد. در صورت برنده شدن، برنامه حكومتداري خوب، گسترش امنيت، تامين عدالت، ساماندهي اقتصادي، مبارزه با مواد مخدر، احياي اعتماد ملي، توسعه سياسي و اجتماعي، سلامت اداري و اهميت بخشيدن به ارزشهاي شهروندي را جايگاه خواهيم بخشيد و يقين داريم كه آينده كشور ما بهتر از امروز خواهد شد.
و اگر شما برنده اين انتخابات نباشيد، باز هم گمان ميكنيد كه انتخابات رياستجمهوري 2014 افغانستان، جهشي براي كشور و بيانگر رشد دموكراسي و فرهنگ آن در كشور شماست. آيا با وجود شكست، شما باز هم به نتيجه اين انتخابات و دولتي كه بر اساس آن بر سر كار ميآيد، خوشبين خواهيد بود؟ ما به مردمسالاري اعتقاد جدي داريم، مردم افغانستان شايسته دموكراسي و دولتهاي مشروع است، ما به وجود و حضور مردم در صحنههاي سياسي افتخار ميكنيم، نتيجه شفاف و عادلانه را ميپذيريم و تقلب را خيانت به آراي مردم تلقي ميكنيم.
و در نهايت، اگر شما كسي باشيد كه قرار است رييسجمهور شود، در روز تنفيذ قدرت به حامد كرزاي چه خواهيد گفت؟ جوانمردي را توام با اخلاق سياسيمان در نظر خواهيم گرفت. منبع: روزنامه اعتماد
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید