صفحه اصلی / مقالات / دانشنامه زبانها و گویشهای ایرانی / فینی /

فهرست مطالب

فینی


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : سه شنبه 16 مرداد 1403 تاریخچه مقاله

فینی/ fīnī/ ، ‌از گویشهای‌ جنوب‌ غربی ‌ایران که در شهر فین رواج دارد. 
‌شهر ‌فین نخلستانی ‌است ‌که ‌در 95کیلومتری ‌شمال ‌غربی ‌شهرستان ‌بندرعباس‌ در ‌استان ‌هرمزگان، ‌یعنی ‌در ‌جنوبی‌ترین ‌نقطۀ ‌سرزمین ‌پهناور ‌ایران، در طول 55 و °52 و ´41 و عرض 27 و °37 و ´39 واقع ‌شده ‌است ‌(نجیبی، بررسی زبان‌شناختی ... ، 19). این نخلستان سرسبز به‌علت ‌محصور‌بودن‌ بین کوهها ‌و ‌تپه‌ها، ‌تابستانی ‌گرم ‌و ‌زمستانی ‌معتدل دارد. ‌در‌ فین ‌خانه‌ها ‌به‌صورت‌ پراکنده ‌و‌ دور ‌‌از ‌‌هم ‌هستند، زیرا ‌اهالی‌ شهر ‌خانه‌های ‌خود ‌را ‌در ‌نخلستان ‌بنا ‌می‌کنند‌ ‌تا‌ بهتر ‌بتوانند ‌از ‌آنها ‌محافظت ‌کنند‌. 
بنابر ‌‌‌‌آنچه فسایی ‌در ‌فارسنامۀ ‌ناصری ‌در‌بارۀ ‌فین ‌آورده، ‌و با ‌توجه ‌به ‌اینکه ‌کریم‌ خان ‌زند ‌در اواخر ‌سدۀ 12 ق ‌حکومت ‌می‌کرده ‌است ‌و از آن ‌زمان ‌تا‌کنون ‌نزدیک‌ به ‌دو سده ‌می‌گذرد،‌ مشخص ‌می‌شود‌ که این شهر ‌از ‌200‌ سال‌ پیش‌ جزو ‌نواحی ‌آباد ‌منطقه ‌بوده، ‌و ‌فعالیت ‌اقتصادی ‌چشمگیری ‌داشته ‌است. فین ‌از ‌شمال ‌به ‌حاجی‌آباد، ‌از ‌مشرق ‌به ‌ناحیۀ ‌فارغان، ‌از مغرب ‌به ‌لارستان ‌و ‌از ‌جنوب‌ به‌ شهرستان ‌بندرعباس ‌محدود‌ است (نک‍ : همو، بررسی گویش ... ، 11). طبق ‌آخرین ‌سرشماری ‌منطقه‌ در ‌سال ‌1385‌ ش، شمار ‌جمعیت‌ شهر فین 532‘2 تن، شامل 860 خانوار بوده است (نک‍ : «درگاه ... »، بش‍ ). 
بنا‌‌بر‌‌‌‌ این دلایل،‌ گویش ‌فین ‌شاخه‌ای ‌از ‌گویش ‌جنوب ‌غربی ‌ایران ‌محسوب ‌می‌شود‌: 1. ‌ابدال ‌واجهای /ѳr/، /dz/،؛/ št‌‌‌‌‌/ و /rd/ z/ ایران باستان به d،؛؛st و l؛ 2. همانندی‌ صرف ‌فعل ‌ماضی در این گویش ‌با ‌فارسی ‌میانه (نجیبی، بررسی ‌‌زبان‌شناختی، 23-24). 

سبب نام‌گذاری

ازآنجاکه ‌شهر فین ‌‌‌‌‌‌در ‌دامنۀ‌ کوه ‌‌‌قرار ‌دارد ‌و‌ در ‌گویش ‌‌مردم ‌فین به ‌دامنۀ ‌کوه، پین گفته می‌شود، ‌چنین ‌به ‌‌نظر ‌می‌رسد ‌که ‌نام ‌‌‌این ‌شهر ‌در آغاز ‌پین ‌بوده، و‌ بعدها ‌‌به‌دلیل‌ فرایند ‌ابدال، ‌همخوان‌‌ ‌/ p/ به / f/ تبدیل ‌شده ‌است‌ (تحقیقات ... ).

پیشینۀ پژوهش

کتاب فین ‌بندرعباس نوشتۀ ‌احمد ‌‌‌سایه‌بانی در 1369 ش توسط ‌انتشارات‌ جداگانه ‌در ‌تهران ‌به ‌چاپ‌ رسیده،‌ و شامل 12 ‌فصل‌ و 4 ‌‌‌پیوست ‌است‌. ‌بررسی ‌گویش ‌فینی‌‌ تألیف بهجت‌ نجیبی ‌فینی ‌توسط ‌نشر ‌آثار ‌و‌ زیر ‌نظر ‌‌‌‌‌‌فرهنگستان زبان و ‌ادب ‌فارسی ‌به‌ چاپ ‌رسیده ‌است‌ (نک‍ : مآخذ).‌‌ مؤلف در ‌این ‌کتاب نخست ‌دربارۀ ‌شهر فین ‌اطلاعاتی ‌به ‌مخاطب ‌داده، سپس به ‌تلفظ‌ واژه‌ها و ‌نکات ‌دستوری‌ این ‌گویش‌ پرداخته، و در‌ پایان، بیش ‌از ‌هزار واژۀ ‌گویشی ‌‌همراه با آوانویسی و معادل ‌فارسی‌ معیار آنها آورده است. پایان‌نامۀ ‌دکتری نجیبی نیز با عنوان ‌بررسی‌ زبان‌شناختی‌ گویش فین ‌شامل این بخشها ست: ‌باب ‌اول، «‌تعریف‌ گویش ‌و تاریخچۀ ‌گویشهای ‌ایرانی»؛ باب ‌دوم، «‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بررسی ‌آوایی‌ گویش ‌فین»؛ ‌باب ‌سوم، «‌صرف‌ و نحو»؛ ‌باب چهارم،‌ «واژگان ‌در ‌گویش ‌فین» (نک‍ : مآخذ). همچنین، دو کتاب ‌فرهنگ‌ مردم ‌‌فین ‌و مارم‌ (ضرب‌المثلها ‌‌‌‌‌‌و‌‌‌ ‌اصطلاحات)‌ و ‌فین و ‌مارم، ‌زیباترین ‌باغ‌شهر ‌جنوب اثر ‌عبدالحمید ‌ترابی ‌توسط ‌نشر همسایه ‌در ‌1387 ‌و 1394 ش‌ در ‌تهران ‌به ‌چاپ ‌رسیده‌‌اند. دو مقاله نیز ‌از نگارندۀ ‌این‌ متن با ‌عنوانهای «واژه‌ها‌‌ و ‌اصطلاحات‌ مربوط‌ به ‌درخت ‌نخل، گیاهان‌‌ و درختان مخصوص شهر فین» (‌زبانها ‌و ‌گویشهای ‌‌‌‌‌ایرانی، ویژه‌نامۀ نامۀ فرهنگستان، تهران، 1392 ش، شم‍ 2) و «بررسی ریشه‌شناختی ‌گویش‌‌ فین» (مجموعه‌‌مقالات ‌دومین ‌همایش ‌بین‌المللی ‌زبانها ‌و ‌گویشهای ‌ایرانی، تهران، 1394 ش) به چاپ رسیده است. 

ویژگیهای ‌آوایی

گویش فینی ‌شامل ‌24 ‌همخوان‌، 8‌ ‌واکۀ ‌ساده ‌و ‌3 ‌واکۀ ‌مرکب ‌است. در‌ این گویش، ‌همخوان / q/ وجود ندارد ‌و همخوان ‌/ xw/ با ‌این ‌مشخصه ‌‌دیده ‌می‌شود: ‌ملازی، سایشی، بی‌واک ‌و لبی‌شده. تمام‌ همخوانهای ‌گویش‌ فین‌ به‌‌وسیلۀ‌ جریان ‌برون‌سوی ‌هوای ‌شش‌‌‌، به ‌عبارت ‌دیگر‌، ‌به‌صورت‌ مکانیسمهای ‌بسته ‌و ‌‌‌‌‌‌‌باز‌‌‌‌ تولید ‌‌‌می‌‌‌‌‌‌‌شوند ‌‌(نجیبی،‌ بررسی ‌‌زبان‌شناختی، 27، 29). ‌‌‌‌‌‌در ‌این ‌‌گویش، ‌3 ‌واکۀ ‌دو‌صدایی /ey/،؛/ ow/ و/ ay/ وجود دارد و نحوۀ ‌تولید آنها چنین ‌است: 
/ ey/ ‌: اندامهای ‌گفتار‌ طی ‌یک‌ حرکت ‌پیوسته ‌از ‌موقعیت ‌/ e/ به‌‌سوی ‌/ i/ حرکت ‌می‌کنند. ‌نقطۀ ‌پایانی ‌این ‌حرکت ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بین‌/ e/ و‌ / i/ است. اندامهای ‌سازندۀ ‌این ‌واکه‌ پشت‌ زبان قرار دارند.
‌‌‌‌‌/ ow/ ‌: شروع ‌برای ‌تولید ‌این ‌واکه‌، جایگاه ‌تولید ‌واکۀ‌ / o/ است. ‌اندام ‌گفتار ‌از ‌موقعیت ‌لازم ‌برای ‌/ o/ به ‌سمت ‌/ u/ می‌رود. فک‌ پایین ‌اندکی ‌به ‌بالا ‌کشیده ‌می‌شود و ‌لبها ‌‌از حرکت ‌نیمه‌گرد ‌به ‌حالت ‌گرد ‌در‌‌می‌‌آیند. 
/ ay/ ‌: در ‌هنگام‌‌‌ تولید ‌این‌ واکه،‌ اندامهای ‌گفتار ‌از ‌موقعیت ‌/ a/ به‌‌سوی ‌/ i/ حرکت ‌می‌کنند. لبها ‌از ‌حالت ‌نیمه‌باز ‌به ‌حالت ‌‌‌باز ‌در‌‌‌‌‌می‌آیند (همان، 39). 
انواع ‌هجا ‌در گویش ‌فین ‌‌عبارت‌اند ‌از: ‌صفرهمخوانی، ‌تک‌همخوانی ‌و ‌دوهمخوانی. الگوی ‌هجا ‌در ‌این ‌گویش‌، مانند ‌گویش‌ معیار، cv(c(c)) است.‌ بر‌طبق ‌این ‌الگو، پیش ‌از ‌مرکز ‌هجا، ‌تنها ‌یک‌ همخوان ‌می‌آید. ‌هر ‌هجا ‌تنها ‌یک‌ واکه ‌دارد. ‌پس ‌از ‌واکه ‌در ‌هجا ‌حداکثر ‌دو ‌همخوان ‌(خوشۀ ‌همخوانی‌) ‌می‌تواند ‌قرار بگیرد. ‌در این ‌گویش هیچ ‌هجایی ‌با ‌واکه ‌شروع ‌نمی‌شود؛ درواقع، پیش از هجاهایی ‌که ‌در‌‌ظاهر ‌با ‌واکه ‌شروع ‌می‌شوند، ‌همخوان ‌چاکنایی / ?/ قرار دارد.‌‌‌ تحولات ‌تاریخی ‌واجها ‌در ‌‌گویش‌ فین ‌شامل ‌تحول در ‌واکه‌ها و‌ همخوانها ‌ست که برخی ناشی ‌از ‌تحول‌ واجهای ‌ایران ‌باستان ‌و ‌برخی‌ نیز ناشی ‌از ‌فارسی‌ میانه ‌است (همان، 42، 61):
الف ـ واکۀ / a/ فارسی میانه گاهی به / e/ بدل شده است: raftan؛ ← raten.
ب ـ گروههای /ab/؛ / āb/ و / av/ ایرانی میانه به / ow/ تبدیل می‌شوند: āb؛ ← how،؛ xāb؛ ← xow. 
ج ـ واکۀ فارسی میانۀ / ā/ پیش از / m/ و / n/ در این گویش به / o/ تبدیل می‌شود: xāne؛ ← xona. 
د ـ همخوان / p/ فارسی باستان، که در گویش معیار به/ f/ یا / b/ بدل شده، هنوز در برخی از واژه‌های گویش فینی باقی‌مانده است:

ویژگیهای ‌صرفی

در‌ گویش ‌فین، ‌مانند ‌گویش‌ معیار، ‌7 ‌مقولۀ ‌دستوری ‌وجود ‌دارد که ‌عبارت‌اند از: ‌اسم، ضمیر، صفت، قید، حرف، اسم ‌صوت ‌و فعل. اسم ‌در ‌‌‌‌‌‌این ‌گویش ‌از ‌ویژگی ‌خاصی ‌برخوردار ‌نیست (نجیبی، بررسی زبان‌شناختی، 72). 7 ‌نوع ‌ضمیر ‌در ‌این ‌گویش ‌وجود ‌دارد ‌که ‌برجسته‌ترین ‌آنها ‌ضمایر شخصی ‌متصل‌اند‌ ‌و ‌در ‌صرف‌ افعال ‌به ‌شیوۀ ‌ارگتیو به‌ کار‌ می‌روند. این ‌ضمایر ‌بازماندۀ ‌ضمایر ‌شخصی ‌متصل ‌‌فارسی ‌میانه‌اند ‌که خود برگرفته از ‌ضمایر ‌شخصی ‌ایران ‌‌باستان هستند.‌ در این گویش، ‌ضمایر ‌متصل ‌در صرف ‌ماضی ‌افعال ‌متعدی ‌استفاده ‌می‌شوند. این ‌ضمایر ‌به‌عنوان ‌عامل ‌به‌ کار ‌می‌روند و‌ جانشین ‌شناسۀ ‌فعل ‌هستند ‌و پیش ‌از ‌مادۀ ‌فعل‌ می‌آیند (همان، 64-65) ‌و عبارت‌اند از:

قیدها در‌ گویش ‌فینی بازماندۀ ‌قیدهای ‌فارسی ‌باستان، ‌فارسی ‌میانه، ‌و فارسی‌ دری‌اند و ‌از ‌نظر ‌معنی‌ مانند ‌گویش ‌معیار دسته‌بندی ‌می‌شوند‌، مثل doš «دیروز». ‌گفتنی ‌است ‌که ‌در ‌این ‌گویش ‌صفت ‌برترین ‌وجود ‌ندارد، مثلاً گفته نمی‌شود خواهر من زیباترین خواهر دنیا ست، بلکه می‌گویند: dādāye me a hamaye dādā-o-ye donyā jongteren «خواهر من از همۀ خواهرهای دنیا زیباتر است». 
دربارۀ ‌اعداد، گویش فینی ‌تنها ‌در ‌ساخت ‌اعداد ‌کسری، ‌‌که باز‌ماندۀ ‌شیوۀ ‌ساخت این ‌اعداد ‌در ‌فارسی ‌میانه ‌است، با فارسی ‌معیار تفاوت دارد؛ بدین‌گونه ‌که اگر ‌صورت کسر ‌‌یک ‌باشد، ‌نخست ‌مخرج ‌‌‌‌و سپس ‌صورت ‌می‌آید، مانند se yak «یک‌سوم» (نجیبی، بررسی زبان‌شناختی، 66- 68).
یکی ‌از مهم‌ترین ‌ویژگیهای ‌صرفی ‌در گویش‌ فینی، ‌صرف‌ افعال ‌متعدی ‌به‌صورت‌ ارگتیو (کُنایی) ‌می‌باشد که‌ باز‌ماندۀ ‌صرف ‌فعل ماضی متعدی ‌در ‌فارسی ‌میانه ‌است. ماضی ‌سادۀ ‌متعدی‌ ‌در فارسی ‌میانه ‌‌به‌ کمک‌ عامل ‌و‌ مادۀ ‌ماضی ‌ساخته ‌می‌شود؛ عامل ‌معمولاً ‌پیش‌ از ‌مادۀ ‌ماضی ‌می‌آید. 
ساختار ‌ارگتیو ‌ماضی ‌متعدی‌ ‌از ‌مصدر ‌»گفتن» در ‌فارسی‌ میانه ‌و‌ گویش‌ فینی (همان، 71، 76):

ماضی‌ نقلی ‌در گویش فینی ‌باز‌ماندۀ ماضی‌‌ نقلی‌ در ‌فارسی ‌میانه ‌است‌ و ساختاری شبیه به آن دارد که یکی ‌از ‌ویژگیهای ‌‌‌‌‌‌این ‌گویش ‌نیز به شمار می‌رود (همان، 80):

ویژگیهای‌ نحوی

گویش ‌فینی، ‌نظامی ‌نوشتاری ندارد‌؛ بنابراین اجزای ‌جمله‌، ‌که ‌عبارت‌اند ‌از نهاد‌، مفعول، ‌قید، متمم، مسند، تمیز ‌و یا ‌یکی ‌از ‌این ‌مقوله‌ها، ‌نمی‌توانند‌‌‌ جای ‌مشخصی ‌داشته ‌باشند ‌و‌ ‌در هر‌ جای ‌جمله می‌توانند ‌قرار بگیرند‌؛ برای ‌نمونه‌‌‌‌‌‌‌‌‌: ormā-o-vā dast vāčen «خرماها ‌را ‌با ‌دست‌ جمع‌ کن.»، omru yadafayči bārešt hond «امروز ناگهان باران بارید» (همان، 94). 

واژگان

واژگان ‌این ‌گویش گاه ‌صورتهای کهن را به‌خوبی حفظ کرده‌اند: 
ĵuγ «‌یوغ» ‌[ایرانی‌باستان:‌ yaug ‌(=‌ به‌هم‌بستن‌)، اوستایی: yaog√]؛ doronĵ «‌اسم. ‌موجودی ‌افسانه‌ای ‌و ‌مؤنث‌ با هیبتی ‌دهشتناک‌« [فارسی باستان: duruĵ از ‌ریشۀ draug√ =دروغ‌گفتن، اوستایی: druĵ] (همان، 105)؛ bošk «‌اسم. زلف، طره»‌ [اوستایی: ‌bavəša (=پشت ‌اسب)، فارسی ‌میانه،‌ buš ‌(=‌یال ‌اسب)]؛ gak «اسم. قورباغه» [فارسی ‌میانه: ‌wak‌]؛ galm «‌اسم.‌گودال‌ آب ‌در بستر ‌رودخانه» [فارسی ‌میانه: ‌warm‌]؛ turg «‌اسم. شغال» [فارسی‌ میانه‌: ‌turak] (نجیبی، بررسی زبان‌شناختی، 105، 106). 
گویش‌ فینی به‌سبب دایرۀ ‌واژگانی ‌بسیار ‌گسترده ‌برای ‌هریک‌ از ‌بیماریها‌، ‌پدیده‌های ‌جوی، ‌اعضای بدن ‌انسان‌، نامهای ‌حیوانات‌ و جز اینها، واژه‌های ‌معادل فارسی ‌معیار دارد. 
پدیده‌های ‌جوی: bāpir «‌مه»؛ barest «باران»؛ gozil «‌کسوف و ‌خسوف»؛ nohr «نسیم، وزش ‌‌باد ملایم»؛ γorrešt «‌تندر».
اعضای بدن ‌انسان: borm «ابرو»؛ boč «‌دهان»؛ penĵ «ناخن»‌؛ penehk «پیشانی»؛ pop «شُش‌«؛ melāl‌ «مژه».
بیماریها: bāsuk «گرفتگی ‌ماهیچۀ ‌دست ‌و پا»؛ bibari‌ «جذام»؛ towve seyak «تب‌ مالاریا»؛ kolāb‌ «قولنج»؛ gūdūrūm «اگزما»؛ garek «آبله»‌.
حیوانات: eškāl «بز‌کوهی»؛ tambulak «میمون»؛ dārxoku «مورچه‌خوار»؛ sixor «جوجه‌تیغی‌«؛ singow «خرچنگ»؛‌ gak «قورباغه».
حشرات: aspakešayton «سنجاقک»؛ peličakon «عنکبوت»؛ putuk «پشه»؛ xaruk «شپشک»؛ xazuk «نوعی‌ سوسک»‌؛ morukgolompā «مورچه‌سوار»؛ gowz «زنبور قرمز»؛ suri «زنبور ‌زرد»؛ kalpak «مارمولک» (همان، 111، 112، 113).

مآخذ

تحقیقات میدانی مؤلف؛ «درگاه ملی آمار»، آمار (نک‍ : مل‍ )؛ نجیبی ‌فینی‌، بهجت، بررسی ‌زبان‌شناختی ‌گویش ‌فین، پایان‌‌نامۀ ‌دکتری انستیتو زبان و ادبیات و شرق‌شناسی و میراث خطی رودکی وابسته ‌به ‌آکادمی ملی علمهای ‌جمهوری‌ تاجیکستان، دوشنبه، 2011 م؛ همو، بررسی‌ گویش ‌فینی، تهران، 1381 ش؛ نیز:

Amar, www.amar.org.ir/ default.aspx?tabid.
بهجت نجیبی ‌فینی

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: