کریو
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
جمعه 8 تیر 1403
https://cgie.org.ir/fa/article/273296/کریو
سه شنبه 2 بهمن 1403
چاپ شده
7
کِریو، پیمانی دوسویه میان دو خانواده در کرمانجهای خراسان که با کیفیتی خاص، در آیین ختنهسوران منعقد میشود و بهصورت بینالنسلی تداوم مییابد. در فرهنگ مردم کرمانج، ختنهسوران با دو عنوان «سِنَت» و «دست حلال کِرن» شناخته میشود. این جشن بعد از عقد و عروسی، بزرگترین و مهمترین وجه سور و سرور خانوادگی میان کرمانجها ست. ختنهسوران از این نظر اهمیت دارد که خبر ورود یک «مرد» را به جمع خانواده و به تبع آن، ایل و طایفه اعلام میکند. عنصری که توالد نسل و تقویت پشت و قدرت را نوید میدهد؛ ازاینرو، شایسته است که چنین رخدادی با جشن و سور همراه باشد. متعاقب ختنهسوران، فرزند پسر، که در آستانۀ بالندگی قرار دارد، دستانش حلال میشود و میتواند مطابق سنت، در بعضی امور، ازجمله ذبح حیوانات حلالگوشت مشارکت کند. در این جشن، شخصی که قرار است کریو خانواده باشد بر بالین فرزندی که ختنه میشود، حضور مییابد؛ حبۀ قندی در دهان او میگذارد و کامش را شیرین میکند؛ سپس، با اعطای هدیهای درخور، بهصورت رسمی، کریو خانوادۀ پسر میشود. پس از این کار، پدر خانواده دوست همپیمان خود را کریو خطاب میکند و در آغوش میگیرد. همسران دو طرف هم با خطابکردن کریو، یکدیگر را در آغوش میگیرند و این پیمان را به یکدیگر تبریک میگویند. این مراسم با سلام و صلوات، در فضایی آکنده از عطر اسپند و کندر با مشارکت خویشاوندان برگزار میشود و شور و هیجانی خاص دارد؛ سپس، استاد سلمانی با مجمری حاوی اسپند در حلقۀ «لیستک» (ه د، کرمانجی، رقص) میهمانان میایستد و آیین خاص دستحلالکردن پسر را اجرا، و خبر کریوشدن دو طرف را اعلام میکند. بزرگان و شرکتکنندگان مجلس با اظهار مسرت از این رخداد، هدایایی را به استاد سلمانی تقدیم میکنند و مراسم با شوق «شاباش» (ه م) ادامه مییابد. کریو در جشن ختنهسوران رونمایی میشود؛ اما چگونگی انتخاب آن نتیجۀ مشورتها و مصالحی است که پیش از برگزاری جشن، میان دو طرف بررسی شده است. ازآنجاکه معتقدات، تعهدات و باورهای سنت کریوی گسترده است و اهمیت دارد، بدیهی است که انتخاب کریو با مصلحتاندیشی، نکتهسنجی و دقت همراه باشد. مصالحی که دو طرف برای انتخاب کریو در نظر میگیرند عبارتاند از: 1. انتخاب کریو موضوعی فراخویشاوندی و سببی است و میان خانوادههایی صورت میگیرد که از نظر اجتماعی در یک سطح، و در اصطلاح، همکفو باشند؛ 2. انتخاب کریو در جوامع روستانشین، از میان افراد ساکن روستاهای مجاور است و در جوامع عشایری، کریو از بین تیرههای غیرخویشاوند و غیرهمتبار انتخاب میشود تا دامنۀ دوستیها و پیوندها گسترش یابد؛ 3. دو طرف برای کریوشدن به موضوعاتی ازقبیل اعتبار اجتماعی، خوشنامی، اقتدار فردی، خوداتکایی مالی، شجاعت ایلیاتی و اشتهار به سلامت اخلاقی توجه میکنند؛ 4. توجه به پشتوانۀ قومی، اتکا به شجرۀ خانوادگی و ایستادگی در دفاع از موقعیت و حیثیت (آبرومندی) از دیگر موضوعاتی است که در گزینش کریو مدنظر قرار میگیرد؛ و 5. دو طرف با بزرگان خاندان و خویشاوندان نزدیک مشورت میکنند و ضمن أخذ نظر، خواستار تأیید موضوع از سوی آنها میشوند.مراسم انتخاب کریو در چند حالت صورت میگیرد. فردی که در نظام اجتماعی، همپیمان کریو نداشته باشد یا احساس کند برای کریوگرفتن لازم است انتخابی جدید داشته باشد یا ترجیح بدهد با شخصی از سلالۀ کریو خانوادگی تجدید میثاق کند، پس از در نظرگرفتن مصالح و شرایط یادشده، در آستانۀ برگزاری مراسم ختنهسوران فرزندش، خانوادهای را انتخاب میکند؛ سپس، با دعوت، مذاکره یا پیشنهاد، موضوع را با آنها در میان میگذارد. طرف انتخاب با اعلام اینکه «از همین حالا کریو خانوادۀ ما هستی»، پذیرش خود را اعلام میکند یا خواستار فرصتی برای مصلحت و مشورت با بزرگان و خویشاوندان میشود. نخستین پرسشی که طرف مقابل پس از پذیرش، مطرح میکند دربارۀ زمان برگزاری جشن است. دانستن این موضوع به دو دلیل اهمیت دارد؛ نخست، اشتیاقی است که کریوها برای رسمیتبخشیدن به عهد خود در سر دارند؛ دلیل دوم که اهمیت بیشتری دارد، برای فرصتی است که کریو باید در اختیار داشته باشد تا برای رسمیتبخشیدن به این عهد نانوشته، وظایف و تمهیداتی را تدارک ببیند. او در استقبال از پیشنهاد کریوی، یک یا دو روز پیش از برگزاری جشن ختنهسوران، یک بارِ گندم به میزان تقریبی 100 کیلوگرم، که معادل ربع خروار است، همراه یک «کاور» یا «بریندر» (برّۀ نرینۀ یک تا دوساله) به منزل دوست خود پیشکش میکند. در فرهنگ کرمانجها، گندم نماد برکت و برّه نماد افزونی و زایایی است. این کار نخستین قدمی است که نامزد کریوی برای نشاندادن حسننیت خود برمیدارد. گاهی دیده شده است که کریو همۀ مخارج جشن ختنهسوران را بر عهده میگیرد.پس از رسمیشدن پیوند کریوی، وظایف و تعهدات مرسوم و خاصی بر عهدۀ دو طرف گذاشته میشود. پارهای از این وظایف عبارتاند از: 1. نخستین و شاید مهمترین موضوع پیمان کریوی این است که تعهدات، اختیارات و اعتباراتی که در این پیمان مطرح میشوند وجهی متقابل دارند و دو طرف خود را ملزم میدانند که آنها را رعایت کنند.2. کریو بالاترین و پربسامدترین عنوانی است که دو طرف در برخوردهای متقابل، پیغامها و گفتمانهای اجتماعی آن را به کار میبرند. کاربرد این عنوان، همانطور که اشاره کردیم، در خانواده و نسلهای بعد تداوم دارد. رواج این عنوان به اندازهای است که حتى اگر دو طرف تمایل داشته باشند، نام یکدیگر را خطاب قرار دهند، حتماً پیشوند کریو را در ابتدای نام به کار میبرند؛ برای نمونه، «کریوی حسن» و «کریوی هاشم» کماکان در فرهنگ مردم معمول است.3. احترام به باورهای معمول در سنت کریوی وظیفهای متقابل است. این امر سبب شده است که تداوم پیوند کریوی بین برخی خانوادهها به بیش از 3 تا 4 سده استمرار یابد.4. معمولاً فرزندان کریوها با همدیگر وصلت نمیکنند و پیوند زناشویی انجام نمیدهند؛ چون خود را بهنوعی، خواهر و برادر معنوی میدانند. افزونبر این، شاید چنین وصلتی زمینهساز اختلافاتی نظیر طلاق شود و به از بین رفتن و کمرنگشدن رابطۀ کریوی بینجامد.5. با انعقاد پیمان کریوی، دو طرف معاهده اختیاردار امکانات، مسئولیتها، دستاوردها و محصولات یکدیگر میشوند؛ یعنی در صورت هر درخواستی در حوزۀ زندگی کریوها، اولویت با خانوادۀ متقاضی است؛ برای نمونه، اگر کریو خانوادهای به خانوادۀ مقابل پیغام بدهد که به گاوهای ورزای آنها نیاز دارد، خانوادۀ پسر، بهرغم بودن در فصل کشتوکار و نیاز به گاوهای خود، آنها را در اختیار کریو قرار میدهد و برای شخمزدن، گاوهای بستگانش را قرض میگیرد. در مقابل، بسیار دیده شده است که کریو بدون اطلاع، به کشتوکار و جمعآوری محصولات طرف مقابل اقدام کند.6. کریوها در آیینهای جشن و سرور، سوگ، جمعآوری محصول و نیز، زمان وقوع مشکلات، خود را سهیم و شریک کریو میدانند و به همپیمان خود ادای وظیفه میکنند.در آیینهای جشن و سرور، کریو و اعضای خانوادۀ او نخستین افرادیاند که همراه هدایایی ارزشمند در برگزاری جشن مشارکت میکنند. هدایایی چون کلهقند، شیرینی، روغن حیوانی، سفرۀ کردی یا قالیچه، چادرشب، جاجیم و پارچههای دستبافت، مواردی است که بانوان در خوانچه بر سر میگیرند و با شادی به منزل کریو میآورند. همسر کریو جلودار گروهی است که این هدایا را به منزل صاحب جشن میبرند. افزونبر این، هدایای سبک، بار گندم، گوسفند و هیزم هم از جملۀ پیشکشهایی است که کریو برای کمک و مشارکت در برگزاری جشن به خانوادۀ طرف مقابل میدهد. باید یادآور شد که کریو عضو ثابت مجالسی مانند خواستگاری است.در آیینهای سوگواری، نیز کریو مکلف است که با تأمین بخشی از نیازها، کنار همپیمان خود قرار بگیرد. در مراسم عزا، بهطور معمول، کریو خود را صاحب عزا میداند و سربند سیاه میبندد. همسر و خانوادۀ او هم کار پختوپز و پذیرایی از میهمانان را بر عهده میگیرند.یکی دیگر از تکالیف کریو همیاری در موقعیتهای سخت و هنگام بروز مشکلات است. مشارکت با همپیمان برای رفع مشکلات و تأمین هزینهها در حد مقدور، از جملۀ این تکالیف است. بسیار دیده و شنیده شده است که با بروز مشکلات، بهویژه در دورههای خشکسالی، بدون اینکه کسی اطلاع یابد، کریو در رفع مشکل پیشقدم شده است. افزونبر اینها، کریوها در حل بسیاری از مسائل اجتماعی، خانوادگی و ابتلائات پیشگام میشوند و هر کاری که از عهدهشان برآید انجام میدهند.بدیهی است کـه وجود این سنت قویپایۀ اجتمـاعی ـ ایلیاتی تأثیراتی در روند رشد جامعه داشته باشد که برخی از آنها عبارتاند از: 1. با دقت در انتخاب کریو و پایبندی به تعهدات مرتبط با آن، نظام خانواده و ایل و تبار افزونبر خویشاوندان و وابستگان، پایگاهی مییابد که بر اعتماد متقابل مبتنی است و در هر برههای، میتواند به آن تکیه کند؛ 2. کریو مایۀ پشتگرمی خانواده و نسل آینده است و عاملی برای آرامش روانی، و پایگاهی مطمئن برای همیاریهای اجتماعی و رویارویی با مشکلات محسوب میشود؛ 3. تداوم روند سنت کریو، بهویژه در جوامع روستایی و عشیرهای، سبب افزایش اقتدار خانوادگی و ایلی میشود و استحکام بنیانهای نظام زندگی اجتماعی را در پی دارد. این امر بهصورت طبیعـی، عـاملی بـازدارنده در بـروز رفتـارهای سوء اجتمـاعی و نزاعهای احتمالی است؛ 4. با تداوم سنت کریو، رشتههای دوستی در نسلها تقویت، و آثار مطلوب ناشی از همزیستی و احترام متقابل در رفتارهای اجتماعی پدیدار میشود.
کریو در اشعار، ترانههای شفاهی و کنایات کرمانجها بازتاب فراوان دارد؛ مانند شعر هَرَ بانَ کریو کَه/ بِوِ پَزان دِریو که/ ایشَو وَ مه را شیو، که به معنی برو کریو را خبر کن تا بیاید و گوسفندان را در داغگاه داغ، و امشب شام را با ما صرف کند. در مَثَلی کرمانجی نیز آمده است که ما هر دو از طایفۀ «وری» هستیم و از این به بعد، رابطۀ کریوی ما قطع میشود. این کنایه ظاهراً مربوط به اعضای طایفهای است که بنابر دلایلی با هم قطع مراوده کردهاند و هرگاه دو تن پس از مجادلهای، بخواهند بگویند که دیگر بین ما هیچ ارتباطی نیست، این کنایه را به کار میبرند.
تحقیقات میدانی مؤلفان.
حسن روشان ـ مهدی رستمی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید