آشتیان، شهر
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
دوشنبه 27 آبان 1398
https://cgie.org.ir/Fa/article/239882/آشتیان-شهر
یکشنبه 29 تیر 1404
چاپ شده
1
آشْتیان، شهر و مرکز شهرستانی به همین نام از استان مرکزی ایران، واقع در°50 و ´1 طول شرقی و°34 و ´33 عرض شمالی (مفخمپایان، 7؛ آمارنامه، 27؛ در نقشۀ عملیات مشترک: °50 طول شرقی و°34 و´31 عرض شمالی) در فاصلۀ 80 کیلومتری شمال شرقی اراک (مرکز استان مرکزی)، 120 کیلومتری جنوب غربی قم، و بر سر راه فرعی قم، گرکان و تفرش، با 1 / 2 کمـ2 مساحت و 447‘5 نفر جمعیت (سرشماری عمومی نفوس و مسکن، نتایج مقدماتی کل کشور، 4؛ شناسنامۀ شهرهای کشور، 28).
تنی چند از پژوهشگران، بیارائۀ سند، اَبْرَشْتِجان (و نه اشتجان) مذکور در تاریخ قم را آشتیان پنداشتهاند (دهگان، تاریخ اراک، 143، 144) و آنچه دربارۀ وجه تسمیۀ ابرشتجان در این کتاب آمده در ذیل آشتیان نقل کردهاند (سیفیقمی، 72-75). صرفنظر از افسانهای بودن این وجهتسمیه، از تاریخ قم و دیگر منابع آشکارا برمیآید که ابرشتجان نه از نظر لفظ قابل تطبیق بر آشتیان است و نه از لحاظ موقعیت جغرافیایی. در تاریخ قم زیر عنوان «ذکر بارویی که به قم محیط بوده نو و کهنه» از دیواری سخن به میان است که «یزدانفاذار رئیس ناحیت ابرشتجان» و چند تن از فرمانروایان محلی چون اسفید و پسرش، صفین، برای ایمن شدن از «لشکر دیلم» بر گرد دیههای قم برآورده بودند. (صص 33-35). از این سخن برمیآید که ابرشتجان و جَمکَران که دیواری آن دو را به هم میپیوسته و نیز دیگر دیهها و نواحی یعنی سرفت، جبل، کشویه، اسفراباد، سعدآباد، قزدان، کَمیدان، مَزدِجان و جُمَر که باروی قم آنها را دربر میگرفته بایستی نواحی و دیههایی نزدیک به هم بوده باشند. این سخن را متون مربوط به سدههای اخیر و برخی آبادیها و محلات کنونی قم نیز تأیید میکنند. نام این دیهها و جایها برخی عیناً و برخی با اندکی تصحیف در کتابچۀ تفصیل و حالات دارالایمان قم (تدوین در 1305ق / 1888م) آمده است: «مزرعۀ غزوان [احتمالاً تصحیفشدۀ قزدان]: از مزارع قدیم ... از نهر شهرستان مشروب میشود ... مزرعۀ جمکران: ... طرف شرقی بلد در یک فرسخی واقع است ... مزرعۀ ابرستجان: (بر وزن بهمن نشان) ... در دامنۀ کوه یزدان که در نیم فرسخی شهر است واقع است ... مزدیجان: ... در حوالی شهر واقع است ... کمیدان: در جنب بلد واقع و از مزارع قدیم است ... جُمَر و سعدآباد: در زیر بلد واقع است» (افضلالملک، 79-83). علاوه بر این، تاریخ قم در «تفصیل سکک ابرشتجان» (یکی از رساتیق قم) از 11 محله و مزرعه نام برده که نام هیچ یک از قری و دیههایی ناحیهای که امروز آشتیان بهشمار میآید، در میان آنها نیست حال آنکه در گفتوگو از «ضیعتها و دیههای» وره (یا ورّه، یکی دیگر از رساتیق قم)، در کنار نام اشتجان از 35 «دیه وضعیت» نام میبرد (صص 135، 138) که از آن میان میتوان هنوز نامهای جَرَکان (گرکان)، جوزه، کردجان (کردیجان)، موسیآباد، آهویه (آهو)، شهراب، سیاوشان، خورجه و دستجرده را در میان نام آبادیهای شهرستان آشتیان و نقشۀ جغرافیایی آن یافت (جهاد سازندگی، فرهنگ اجتماعی، 20-22؛ نقشۀ عملیات مشترک؛ دهگان، تاریخ اراک، 142، 143). بنابراین میتوان گفت که شهرستان آشتیان حدوداً همان رستاق ورۀ کهن، و شهر آشتیان نیز همان اشتجان (اشتگان)، یکی از دیههای کهن وره است. ذکر نام روستاهای وره، فراهان و طبرس در کنار هم، زیر عنوان مضافات قم، در البلدان یعقوبی نیز این سخن را استوارتر میسازد (ص 49). اما اشتقالی که کسروی در وجه تسمیه و معنای واژۀ آشتیان پیشنهاد کرده (کاروند، 304؛ دهگان، گزارشنامه، 63-64)، از نظر زبانشناسی جای تأمل و پذیرفتن آن مشکل است.
شهر آشتیان در جنوب خاوری کوه کلاهه و غرب کوه زیرگان (کوه مشرف بر روستای آمره و دهستان دستجرد، از شهرستان قم)، در سراشیبی تپههای مجاور رودخانۀ آهو، با خانههایی مشرف بر یکدیگر (پله پله) واقع شده است (شناسنامۀ شهرها، نقشه؛ ناصرالدین شاه، 196، 197؛ فووریه، 389؛ کیا، یک). با هوایی سرد و خشک و زمستانهایی دراز. میزان باران سالانۀ آن از 200 تا 250 میلیمتر در تغییر است. رودخانۀ آشتیان (آهو) از پیوستن دو شاخه شکل میگیرد. شاخۀ بزرگتر، رود آهو، از درههای کوه کلاه و نزدیک به سرچشمههای رودخانۀ آب کمر تفرش جریان مییابد و پس از گذشتن از ده آهو (در شمال شرقی آشتیان) در نزدیک شهر آشتیان به شاخۀ دیگر میپیوندد. شاخۀ کوچکتر از درۀ حاصلخیز دامنههای کوه کلاه و کوه زیرگان سرچشمه میگیرد. رودخانۀ آهو که تنها در بهاران آب دارد، پس از گذشتن از میان شهر و تقسیم آن به دو نیمۀ شرقی و غربی به سوی جنوب جریان مییابد و پس از گذشتن از دیههای سیاوشان و دستجرده به کویر میقان میریزد. آشتیان کوهستانی و دارای آب و هوای سرد و خشک و زمستانهایی دراز است (فرهنگ جغرافیایی، 15؛ نقشۀ عملیات مشترک؛ سدیدالسلطنه، 304؛ قریب، 15).
کهنترین متنی که از دیه اشتجان (شهر آشتیان کنونی) سخن به میان آورده تاریخ قم (تألیف در 378ق / 988م) است که زیر عنوان رستاق ورّه (حدوداً شهرستان آشتیان فعلی) و طسوج جوزه و جَرَکان (گرکان) از اشتجان و چند دیه دیگر از دیههای وره نام برده است. (صص 119، 139). از این تاریخ تا روزگار قاجاریه (٠1193ـ1344ق / 1779-1925م) نامی از اشتجان یا آشتیان در متون تاریخی و جغرافیایی نمییابیم (سیفیقمی، 19، 20). اگر آنچه را در تاریخ قم آمده، درست و دور از اشتباه کتابتی بدانیم، میتوان حدس زد که اهمیت جوزه (یکی از دیههای دهستان دستجرد قم) و جرکان از اشتجان بیشتر بوده است. زیرا یکی از طسوجهای پنجگانۀ رستاق وره به این دو نام خوانده میشده است. در متون روزگار قاجاریه، خاصه سفرنامهها، مکرر از آشتیان به عنوان قریهای بزرگ یا قصبهای آباد یاد شده: «آشتیان قریهای است قصبهمانند و محلی است خاطرپسند از توابع بلوک فراهان ... محتوی است به قرب هزار خانۀ دلگشای و باغات فرح فزای ... » (شیروانی، حدائقالسیاحة، 56؛ همو، بستانالسیاحة، 41، 42). ناصرالدینشاه، آشتیان را چنین کرده: «قصبۀ آشتیان که فیالحقیقه شهری است ... معمور و آباد است. خانههای عالی دارد که مرتبه به مرتبه مشرف به یکدیگر ساختهاند» (صص 196-197). فووریه آشتیان را آبادی کمآب و بادخیزی که خانههایش «طبقهطبقه ساخته شده» توصیف کرده است (ص 389). از آشتیان، خاصه در عهد قاجاریه، مردان ناموری در علم و دین و سیاست برخاستهاند. برخی از این بزرگان اینانند: میرزامحمدعلی بلبل آشتیانی، مستوفی اصفهان در روزگار صفویه که دفتری شعر به گویش آشتیانی (ه م) از او به جای مانده (زنده در 1060ق / 1650م)؛ میرزامحمدعلی آشتیانی، نمایندۀ دولت ایران (در عهد محمدشاه قاجار) در پیمان صلح با عثمانی در 1238ق / 1823م؛ میرزاحسن آشتیانی (د 1261ق / 1845م) مستوفیالممالک عهد محمدشاه و حاجمیرزا آقاسی (مغدم، 124؛ خورموجی، 17؛ اعتمادالسلطنه، صدرالتواریخ، 286)؛ میرزایوسف مستوفیالممالک (د 1303ق / 1886م)، صدراعظم دولت ناصری؛ حاج میرزا محمدحسن آشتیانی (د 1319ق / 1901م) از مجتهدین و مراجع بنام دورۀ ناصری و صاحب تألیفات بسیار که به پشتیبانی از تحریم تنباکو برخاست و مردم تهران در حمایت از او به قصر سلطنتی حمله بردند؛ شیخمرتضى آشتیانی (د 1365ق / 1946م) پسر او که پس از پدر مرجعیت روحانی یافت و از مخالفان دولت ناصری بود؛ میرزامصطفى آشتیانی، فرزند دیگر او (مق 1327ق / 1909م) ملقب به افتخارالعلماء و از اطرافیان علیاصغرخان اتابک؛ حاجمیرزا هاشم آشتیانی، پسر دیگر میرزا محمدحسن (د 1328ش / 1949م)؛ میرزا احمد آشتیانی، فرزند دیگر او، حکیم، متکلم و فقیه، صاحب نامۀ رهبر در اخلاق، حاشیه بر منظومه و اسفار؛ میرزامهدی آشتیانی، (1269-1332ش / 1953-1980م) صاحب حواشی بر منظومه، اسفار و فصوص (دانشنامه، ذیل آشتیانی؛ دولتآبادی، 2 / 7، 16، 30)؛ میرزا محمود آشتیانی، پسر شیخمرتضى، فقیه زاهد عارف؛ اسماعیل آشتیانی فرزند دیگر شیخمرتضى، نقاش معاصر (1271- 1349ش / 1970-1892م) شاگرد کمالالملک، متخلص به شعله (عربگل، 596)؛ عباس اقبال آشتیانی، محقق و مورخ معاصر (1314-1375ق / 1896-1956م).
آشتیان شهری است کوچک با 342’1 خانوار (سرشماری عمومی نفوس و مسکن، 4) و 4 / 3 درصد رشد جمعیت. میزان باسوادی 6 / 66 درصد است و این شهر در این زمینه، به ترتیب، پس از محلات، کمیجان، اراک و تفرش در مرتبۀ پنجم (در میان 16 شهر استان) قرار دارد. آشتیان دارای 4 دبستان (2 پسرانه، 2 دخترانه)، 3 مدرسۀ راهنمایی (2 پسرانه، یک دخترانه)، 2 دبیرستان (یک پسرانه و یک دخترانه) و بر روی هم 88 نفر عضو آموزشی و 249’1 دانشآموز است. دیگر مراکز و امکانات بهداشتی، مذهبی، فرهنگی، اجتماعی و رفاهی اینهاست: آب لولهکشی، برق، تلفن، یک بیمارستان 25 تختی، 3 درمانگاه، یک آزمایشگاه طبی، 5 داروخانه، 4 بخش تزریقات، 5 مسجد، یک کتابخانه با 721 / 4 جلد کتاب، 3 پارک، 4 ورزشگاه، آتشنشانی، کشتارگاه، یک جایگاه فروش نفت، بنزین و گازوئیل، یک عامل فروش نفت، یک مهمانخانه و 5 دستگاه تاکسی (شناسنامۀ شهرهای کشور، 2 / جم). مردم همه بر مذهب شیعۀ دوازده امامیاند و زبان همگان فارسی است، جز روستاییان محلههای کهن بخش غربی شهر (مازِری، لاق، سَرِدِی (دِه)، نیان دِی، مِیدَنگاه، آقا زیارت و محل چِناری) که به گویش آشتیانی، از گویشهای مرکزی ایران، سخن میگویند (کیا، یک).
نک : آشتیان، شهرستان.
هادی عالمزاده
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید