: موزه هنرهای معاصر تهران از 24 مهر تا 19 دی ماه نمایشگاهی را با عنوان «نوسنتگرایی در هنر معاصر ایران» برپا کرد. در این نمایشگاه 170 اثر از 84 هنرمند با تکیه بر هنر ایرانی با نگاه مدرنیسم به نمایش درآمد. رویکردهای متفاوت هنرمندان تجسمی معاصر ایران به سنت از دهه 20 تا امروز در این نمایشگاه به نمایش گذاشته شده بود و تلاش برگزارکنندگان نمایشگاه بر این بود تا هر کدام از گالریهای موزه بتواند به طور جداگانه، با انتخاب 5 دستهبندی و ارائه مناسب، محل بررسی علاقهمندان هنر و پژوهشگرانی قرار گیرد که در زمینه هنر معاصر ایران تأمل میکنند. این نمایشگاه، برگزیده آثار ارزندهای بود از تلاش 80 سال هنرمندان ایرانی برای ساخت هنری نو، برگرفته از ریشهها و تار و پود وجودشان در زندگی و دنیای امروز، هنرمندانی که درباره سنت تأمل کردهاند و به درکی نو و تازه از آن در آثارشان دست یافتهاند.
دلدادگی به سنت و همگامی با مدرنیته در نگاه هنرمندان معاصر
صبا موسوی: موزه هنرهای معاصر تهران از 24 مهر تا 19 دی ماه نمایشگاهی را با عنوان «نوسنتگرایی در هنر معاصر ایران» برپا کرد. در این نمایشگاه 170 اثر از 84 هنرمند با تکیه بر هنر ایرانی با نگاه مدرنیسم به نمایش درآمد. رویکردهای متفاوت هنرمندان تجسمی معاصر ایران به سنت از دهه 20 تا امروز در این نمایشگاه به نمایش گذاشته شده بود و تلاش برگزارکنندگان نمایشگاه بر این بود تا هر کدام از گالریهای موزه بتواند به طور جداگانه، با انتخاب 5 دستهبندی و ارائه مناسب، محل بررسی علاقهمندان هنر و پژوهشگرانی قرار گیرد که در زمینه هنر معاصر ایران تأمل میکنند. این نمایشگاه، برگزیده آثار ارزندهای بود از تلاش 80 سال هنرمندان ایرانی برای ساخت هنری نو، برگرفته از ریشهها و تار و پود وجودشان در زندگی و دنیای امروز، هنرمندانی که درباره سنت تأمل کردهاند و به درکی نو و تازه از آن در آثارشان دست یافتهاند.
در این نمایشگاه آثاری از محمود جوادیپور، جلیل ضیاپور، احمد اسفندیاری، حسین کاظمی، منوچهر شیبانی، ابوالقاسم سعیدی، حسین زنده رودی، فرامرز پیلارام، پرویز تناولی، منصور قندریز، مسعود عربشاهی، ناصر اویسی، صادق تبریزی، علی اکبر معصومی، حسین محجوبی، ژازه طباطبایی، رضا مافی، محمد احصایی، نصرالله افجهای، جلیل رسولی، منصوره حسینی، مارکو گریگوریان، منیر فرمانفرماییان، پرویز کلانتری، محمدابراهیم جعفری، حامد صدر ارحامی، غلامحسین نامی، جعفر روحبخش، آیدین آغداشلو، علی اکبرصادقی، هانیبال الخاص، اصغر محمدی، رحیم ناژفر، رضا بانگیز، محمدعلی ترقیجاه، پروانه اعتمادی، شهلا حبیبی، گیزلا سینایی، فرح اصولی، فرهاد مشیری، مصطفی گودرزی، ناصر پلنگی، کاظم چلیپا، حبیبالله صادقی، عباس کیارستمی، ضیاءالدین امامی، همایون سلیمی، مهدی حسینی، بهروز مسلمیان، رضا درخشانی، ایرج اسکندری، بهمن جلالی، خسرو خسروی، بهنام کامرانی، جمشید حقیقتشناس، احمد نادعلیان، رضوان صادقزاده، آنه محمدتاتاری، فریدون مام بیگی، صداقت جباری، صادق تیرافکن، کامبیز صبری، محمد معمارزاده، علیرضا آستانه، سروش میلانیزاده، گلناز فتحی، سمیرا علیخانزاده، قدرتالله عاقلی، مهدی مقیمنژاد، جلال سپهر، جمشید بایرامی، نازگل انصاری نیا، پرهام تقیاف، مهدی نبوی، رکسانا منوچهری، کوروش گلناری، بابک کاظمی، لادن بروجردی، مهرداد افسری، شهریار احمدی، وحید چمانی، حامد رشتیان، سهند حسامیان و مصطفی چوبتراش به نمایش گذاشته شد. فرناز محمدی، دبیر این نمایشگاه درباره ایده این اقدام به «ایران» گفت: «سنت از زمان ورود مدرنیته و در تمام دهههای اخیر واژهای تأملبرانگیز بوده، بسیاری از هنرمندان و اندیشمندان در دوران فعالیتشان نسبت خود را با این واژه در آثارشان تعریف کردهاند. مطالعه عمیق در هنر ایران نشان میدهد، حتی مدرنیسم وارداتی نیز پس از ورود به ایران، با ایستادگی در برابر تقلید محض روبهرو شده و به نوعی با محتوای غنی فرهنگ بومی ایرانی همراه شده، ایده اصلی شکلگیری این نمایشگاه نیز از این نیاز برخاسته است.» همچنین رئیس مرکز هنرهای تجسمی و سرپرست موزه هنرهای معاصر تهران هم در مورد این نمایشگاه بر این باور است که: «این نمایشگاه روایتی از 70 سال هنر معاصر ایران و خوانشی مدرن و آوانگارد است. نمایشگاه «نوسنتگرایی در هنر معاصر ایران» راه سلایق مختلف هنر اقوام ایران را ارائه میکند. هدف از برگزاری این نمایشگاه تنها ارزش نهادن بر آثار نیست، بلکه قصد ما از برپایی این نمایشگاه نگاه هنرمندان معاصر ایران به آثارشان است که در آن خاطرات قومی هنرمند در قالب رنگ، فرم و... بیان شده تا جنبههای تاریخی ایران را همراه با تاریخ و تمدن چند هزار سالهاش نمایش دهد.» به اعتقاد مجید ملانوروزی، «حدود یک قرن اخیر هنر مدرن و هنر مفهومی که به نوعی سردمدار هنر مدرن است، فعالیت جدی دارد و کشورهایی که سابقه و تاریخ فرهنگی دارند با نگاه به سنتها نشان دادند که پاسخهایی به هنر جهانی دارند، بنابراین هنرمندان معاصر نیز سعی کردند با خوانش معاصر، فرمهای سنت خود را حفظ کنند. نمایشگاه نوسنتگرایی بیانگر خوانش نو و جدید خاطرات قومی است که در هنر معاصر ما حضور دارد. نگاه و خوانش معاصر به خاطرات فرهنگی، قومی و سنتها به شکلهای مختلف رنگ، فرم، قالب، ترکیببندی و مواد در آثار این نمایشگاه دیده میشود.»
رویکردهای متنوع هنرمندان با سنت
حمید کشمیرشکن، مشاور هنری این رویداد هم معتقد است که «این نمایشگاه تلاشی بود برای بازنمایی رویکردها و مواجهههای متنوع هنرمندان با سنتهای ایرانی و نمودهای گوناگون آن از آغاز جریان نوگرایی در ایران در دهه 1320 هجری تا کنون، در این راستا کوشش به عمل آمده تا بخشهای «ششگانه» این نمایشگاه گونه گونی و تحول این مواجههها را بر مبنای روالی تاریخی به نمایش بگذارد.»
بخش نخست این نمایشگاه به تاثیر فرآیند مدرنیزاسیون در ابعاد مختلف فرهنگ ایرانی در دهههای 20 و 30 و توجه هنرمندان نوگرا به سنتهای بومی در امتداد دستیابی به الگویی برای «ایرانی ساختن» آثار خود متمرکز شده بود. در ادامه این رویکرد به جریان سقاخانه، به عنوان مهمترین جنبش هنری نوسنت گرا توجه شده که سعی در برقراری تعاملی میان سنتهای بومی و بیان نوین هنر همعصر خود داشته است. به گفته کشمیرشکن، هنرمندان منسوب به این جریان در جست و جوی آمیختن ریشههای بومی و اشکال هنری سنتی با شیوههای نو هستند تا به بیانی مشخصاً ملی دست یابند؛ برای نمونه، نقوش برگرفته از خوشنویسی و حروف الفبا از کارمایههایی بودند که برای نخستین بار توسط پیشگامان نهضت سقاخانه در سالهای آغازین دهه 40 مورد استفاده قرار گرفتند و بعد به عنوان روشی برای تطبیق اشکال سنتی با دغدغههای مدرنیستی در میان هنرمندان رواج یافت. در کنار رویکردهای رایج در هنر تکثرگرایی دهه 50، این دهه همچنین شاهد بروز رویکردها و شیوههای تازهای در هنر نوسنتگرا بود. یکی از این شیوههای تازه به کارگیری مواد و مصالح سنتی به عنوان ساختار بنیادی آثار برخی هنرمندان در قالبی نوگرا بود.
به اعتقاد مشاور هنری این رویداد، تمایلات مدرنیستی نوسنت گرا در دوره پس از انقلاب اسلامی در اواخر دهه 60 و بویژه سالهای آغازین دهه 70 نمودی دوباره یافت. توجه به ایجاد گونهای هنر ایرانی- اسلامی مستقل از هنر غربی با ظرفیتهای انتقال ارزشهای فرهنگی ملی از اهداف این گرایش بود. بازگشت به «ساختارهای بنیادین» هنر گذشته در هر دو وجه شکلی و محتوایی از جمله اهداف گروه وسیعی از هنرمندان این دوره بود. سنتهای بومی هنر عامیانه و مضامین اسطوره ای ایران باستان و آثار ادبی و عرفانی با بیانی نمادین و تمثیلی، استفاده از عناصر شکلی هنر گذشته ایرانی، مانند نگارگری، نقش مایههای تزئینی و خوشنویسی از کارمایههای اصلی آثار هنرمندان نوگرای این دوره بود. سالهای پایانی دهه 70 و 80 شاهد فراهم آمدن زمینههایی برای ارتقای اشکال متنوعی در هنر ایرانی بود که در قالب رسانهای نوین متجلی شد. در این نمایشگاه دو گرایش عمده هنری در این دوره در میان هنرمندان به نمایش گذاشته شده است.
نخستین گرایش در حقیقت تداوم جریانات هنری قبلی در بهره مندی از موضوعات و کارمایههای سنتی در راستای بازگشت و دستیابی به هویت جمعی است. ابزار و شیوههای تولید و ارائه آثار در این گرایش میان رویههای مدرنیستی و رویکردهای معاصر، شامل اشکال متنوع «هنر جدید» در نوسان است. اما رشد هنرمندان در تجربه با ابزارهای تازه بیان و حضور در صحنه بینالمللی هنر، انگاره «معاصر بودن» یعنی شوق همواره و تنها در «حال» بودن، را به دغدغه اصلی در شناسایی، بازتعریف و ارزیابی «خود» هستند. انتقاد از خود، اقتباس و نقد موضوع اصالت که از وجوه اصلی اندیشه و هنر معاصر است، در آثار هنرمندان این دوره تجلی می یابد. نمونههای هنر این دوره به زمینههای روانی، فلسفی، زندگینامه ای، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی ارجاع میدهند، این آثار حاکی از نیازهای شخصی، اجتماعی و پیچیدگیهای فرهنگ معاصرند.
نوسنت گرایی نیازمند آنالیز
حبیبالله صادقی، نقاش معاصر درباره موضوع نوسنتگرایی که برای نمایشگاه موزه هنرهای معاصر در نظر گرفته شده، گفت: «در جهان معاصر کسانی که سابقه تاریخی و فرهنگی آنها به ۳۰۰ سال نمیرسد به ساختن تاریخ و کسب هویت برای خود مشغول هستند و موزهها نیز از این قاعده مستثنی نیستند. متاسفانه بسیاری، تاریخ ایران را به ۲۵۰۰ سال تقلیل میدهند در حالی که تاریخ مردم پارس و سابقه ریشههای معرفتی آنان به بیش از شش هزار سال قبل بازمیگردد. در اواخر دوران صفویه و با ورود نقاشان بلژیکی به ایران هنرمندان نگارگر ایرانی مورد بیمهری بسیار قرار گرفتند. در دوره قاجار، پهلوی اول و پهلوی دوم نیز همه یک سره به هنر غرب گرایش داشتند و از هنر ایران تنها شبحی باقیمانده بود و این در حالی است که جهان معاصر به دنبال مطرح کردن سنت فرهنگی با بیان جدید هستند.»به اعتقاد صادقی، نوسنتگرایی به کمی بررسی و آنالیز نیاز دارد؛ در برخورد با این مفهوم نباید هرچیزی که به دنبال سنت بود عیناً بازگو شود. ما باید سنت را دوباره کشف کنیم همین طور که ماتیس این کار را در نگارگری ایرانی انجام و ماکه در نمایشگاه ماتیس به او گفت شرق ما را نجات داد. این کاری است که ما نیز میتوانستیم انجام دهیم اما به آن چندان توجه نکردهایم.
همچنین محمد ابراهیم جعفری، نقاش پیشکسوت که سه اثر از او در نمایشگاه «نوسنتگرایی در هنر معاصر ایران» به نمایش درآمده، درباره انتخاب این عنوان توضیح داده است که نوسنتگرایی معادل (Neo-Traditionalism) در زبان انگلیسی است و دارای سابقه است. از سوی دیگر ما به عنوان ایرانی در ریشه و جان کارمان چیزی وجود دارد که آن را سنتی میکند حتی جدیدترین کار من که ممکن است بسیار «نو» باشد نیز به نظر خودم سنتی است زیرا عناصر این کار از آن چیزهایی ساخته شده است که در ناخودآگاه من وجود دارد و تنها با واکاوی خاطراتم میتوانم آنها را پیدا کنم. این هنرمند با اعتقاد به اینکه تکرار سنت، کپیکاری است بیان کرده که چنین رویکردی به سنت چیزی به ما یاد نمیدهد هرچند همیشه سرآغاز سنتشکنی مورد توجه قرار نمیگیرد. به خاطر دارم وقتی در دهه 40 نخستین کارهای گلی من به نمایش درآمد کسی آنها را نمیخرید چون میگفتند از گل ساخته شده و شکننده است. انتخاب این متریال برای من بسیار مهم بود در واقع این متریال در کنار آن ذهنیت و ناخودآگاهی که پیشتر به آن اشاره کردم باعث شد که کار من سنتی باشد، این آثار اساساً آبستره هستند و اشاره مستقیمی به هیچ شیء خاصی ندارند.
همچنین پیش از این نصرالله افجهای پیشکسوت عرصه نقاشیخط درباره این نمایشگاه گفته بود: «برای صحبت درباره نوسنتگرایی ابتدا باید بدانیم که سنت چیست. سنتگرایی تکرار همه چیزهایی است که در گذشته انجام میشده است، سنتگرایی، تکرار مکررات و گذاشتن پا جای پای قدما است. هنرمند امروز نمیتواند و نمیخواهد به دنبال تکرار برود و به همین دلیل به شیوه خود و با شکل و نگاهی نو به همه چیز نگاه میکند. من از استادانم بسیار آموختهام اما در نهایت دیدم که با آن شیوه، حرفی برای گفتن ندارم به همین دلیل از آن سنت استفاده کردم و از آن قاب خارج شدم تا با نگاهی به روزتر حرف خودم را بزنم. برای من نقاشیخط سنتگرایی با نگاه نوین است ما همان ظرف خوشنویسی را داریم اما مظروف آن را عوض کردهایم. معنای نوسنتگرایی این نیست که خط را عوض کنیم، باید نگاه به روز داشته باشیم.
افجهای معتقد است «این نامگذاری نشان میدهد که در آثار ارائه شده در این نمایشگاه نگاهی به سنت وجود دارد اما دقیقاً این طور نیست، شاید بهتر بود عنوانی به معنای نگاهی به ۴۰ سال هنرهای تجسمی میگذاشتیم، زیرا در این ۴۰ سال نگاه درست و غلط در هنر بسیار وجود دارد و اتفاقات بسیاری افتاده است و به نظرم این نام میتواند مخاطب را سردرگم کند.»
منابع:
کتاب رویکرد به سنت نوسنت گرایی در هنر معاصر ایران، انتشارات موزه هنرهای معاصر تهران و سایت هنرآنلاین.
روزنامه ایران