ثریا

ثریا اسفندیاری از مادری آلمانی و پدری ایرانی در سال 1311 در شهر اصفهان به دنیا آمد. پدر وی خلیل اسفندیاری و پدربزرگش اسفندیار خان سردار اسعد بود. خلیل اسفندیاری سفیر ایران در آلمان بود و ثریا دوران کودکی خود را در برلین سپری کرد.

 

 

محمود فاضلی: ثریا اسفندیاری از مادری آلمانی و پدری ایرانی در سال 1311 در شهر اصفهان به دنیا آمد. پدر وی خلیل اسفندیاری و پدربزرگش اسفندیار خان سردار اسعد بود. خلیل اسفندیاری سفیر ایران در آلمان بود و ثریا دوران کودکی خود را در برلین سپری کرد.  

در 19 مهر 1329 دربار ايران در اعلاميه‌ای خبر نامزدی محمد‌رضا پهلوی با ثريا اسفندياری را به اطلاع مردم ايران رساند و در 23 بهمن همان سال مراسم عقد آن دو در كاخ مرمر تهران برگزار شد.  ثريا كه روحيه‌ای دور از سياست داشت و به امور اجتماعی علاقه زيادی نشان می‌داد با تأسيس جمعيت خيريه ثريا پهلوی خود را از امور سياسی كنار كشيد.

او همواره در ناملايمات از شاه می‌خواست كه سلطنت را رها كرده و در گوشه‌ای از اروپا به كشاورزی بپردازند. ثريا به محمد‌رضا گفته بود كه او را به عنوان يك شوهر می‌خواهد نه يك پادشاه.  در مرداد ماه 1332 كه موضوع بركناری مصدق مطرح شده بود و كشورهای حامی شاه قصد كودتايی عليه مصدق داشتند، ثريا نيز به همراه شاه از رامسر به عراق و از آنجا به رم گريخت و پس از كودتای آمريكايی ـ انگليسی 28 مرداد، چندی پس از محمد‌رضا به ايران بازگشت.

او از سال 1951 تا 1958 ملکه ایران بود. در سال 1336 شاه اميد خود را به بچه‌دار شدن همسرش از دست داد. از اين رو در دی ماه 1336 ثريا به سن موريس سوئيس رفت و در 23 اسفند همان سال خبر طلاق آن دو منتشر شد. شاه در نطقی راديويی به همين مناسبت اعلام كرد كه تصميم گرفته است مصالح مملكتی را بر علايق شخصی خود مقدم بدارد. در طلاق‌نامه‌ای كه در آلمان توسط دكتر محمد‌علی هدايتی وزير دادگستری و سرلشكر نعمت‌الله نصيری فرمانده گارد سلطنتی ايران به ثريا تسليم شد، شرايط زيادی قيد شده بود از جمله حقوق ماهيانه سيصد هزار ريال و عنوان والاحضرت و حق استفاده از گذرنامه سياسی. او پس از جدایی ایران را ترک کرد. ثریا بعدها خود در زندگی‌نامه‌اش نوشت که علیرغم زندگی پرشکوه در فرانسه از افسردگی رنج می‌برده است. از آن پس، ثريا در اروپا زندگی خود را در سرگردانی آغاز كرد. او از اين كشور به آن كشور می‌رفت و همواره سوژه‌ای مطرح نزد خبرنگاران مطبوعات اروپايی بود.

ثريا مدتی به هنرپيشگی در سينما روی آورد اما موفقیت چندانی به دست نیاورد. وی در دو فيلم سينمايی از جمله فيلم «سه چهره يك زن» ساخته بولونينی نيز بازی كرد، اما از آنجا كه نتوانسته بود در اين راه موفقيتی كسب كند، از اين كار كناره گرفت. او مدتی نيز به همسری فرانكو ايندو وينا كارگردان ايتاليايی درآمد كه زندگی مشترك آنان با مرگ فرانكو بر اثر سانحه هوايی،‌خاتمه يافت.

کتاب «ثریا» (رویایی که به کابوس مبدل شد) نوشته الکساندر شولر، با همکاری مونیکا کوپفر با ترجمه امیرحسین اکبری شالچی که از سوی انتشارات روزگار انتشار یافته به بررسی زندگینامه وی پرداخته است. در بخشی از این کتاب 328 صفحه‌ای آمده است «دو سه روز گذشت و از عکس‌های ثریا در خیابان‌های تهران هیچ نشانی بر جای نماند. کارکنان دولت همه را کنده بودند. یک‌باره چنان همه چیز رنگ دیگر گرفت که گویی شهبانوی جوان، هرگز هستی نداشته است! همان روز، مردی پیر و بیمار هم به خانه برگشت. شاه مهربانی کرده بود و از کیفر زندان دکتر محمد مصدق گذشته بود. این اندیشمند برجسته باید چند ماه  (شاید هم چند سال) زیر نگاه و بین نگهبانان، همچنان به کبوترهایش می‌رسید. دیگر نمی‌توانست هیچ خطری برای شاه داشته باشد. همه می‌دانستند مصدق را در کجا می‌توان پیدا کرد. یک نقاشی رنگ روغنی را لای چاپ ظریف و کهنه‌ای از غزلیات سعدی یافت. آن را پس از نخستین دیدار خود با ثریا کشیده بود. اینک نگاه مهرآمیزی به آن می‌انداخت و با شکیبایی روی دیوار کتابخانه جایی درخور برای آن می‌جست. هنگامی که جای شایسته‌ای را تعیین کرد، چند پونز از کشوی میز تحریر بیرون آورد و نقاشی بی‌قاب را به دیوار زد. دکتر مصدق یک گام به واپس گذاشت، نه، کج نبود. رو به ثریای روی دیوار گفت:«علیاحضرت می‌دانید چه شده؟ در این میانه همه‌عکس‌های شما را از خیابان‌ها کنده‌اند. پس ثریای ارجمند، اجازه بفرمایید من خود را مانند همان روز نخست همچنان آشوبگر بنامم - هر چند این شاید واپسین روز زندگی‌ام باشد»!

ثریا اسفندیاری در 4 آبان 1380 در سن 69 سالگی بر اثر سکته مغزی در پاریس درگذشت. مراسم تشیع جنازهٔ وی در کلیسایی آمریکایی در پاریس برگزار شد. در این مراسم اشرف پهلوی و غلامرضا پهلوی نیز حضور داشتند. ثریا را در قبرستانی در مونیخ آلمان دفن کردند.

 

«ثریا»

رویایی که به کابوس مبدل شد

الکساندر شولر

ترجمه: امیرحسین اکبری شالچی

انتشارات: روزگار

نوبت اول: 1393

قیمت: 15000 تومان