معماری کنیساهای اصفهان / رافائل صدیق‌پور

یهودیان،اززمان های بسیار دور در اصفهان زندگی می‌کرده‌اند. بررسی قدمت زندگی این اقلیت در اصفهان، مقوله‌ای تاریخی است که تاکنون بارها به آن پرداخته شده است.

 

   یهودیان،اززمان های بسیار دور در اصفهان زندگی می‌کرده‌اند. بررسی قدمت زندگی این اقلیت در اصفهان، مقوله‌ای تاریخی است که تاکنون بارها به آن پرداخته شده است. در این میان، مکان‌های زندگی آنان که اقلیتی ساکن در این شهر هستند،به عنوان جزئی از معماری اصفهان، کمتر مورد تحقیق قرار گرفته است. در ابتدا، باید گفت سکونت طولانی یک اقلیت کوچک دریک کشورِ بزرگ با میراث کهن و غنی فرهنگی-که معماری هم جزئی ازآن است-جنبه های مختلف زندگی آن اقلیت را به گونه‌ای قوی متأثر و متحوّل می‌کند؛به نحوی که آن اقلیت در بسیاری از موارد از فرهنگ سرزمینی که در آن سکونت دارد-و ازجمله معماری- گرته‌برداری می‌کند. برای نمونه، می‌توان به خانه‌ها و محله‌های زندگی کلیمیان اشاره کرد. این بناها، مطابق با اصول و روش‌های معماری ایرانی ساخته شده و کاملاً با سایرقسمت‌های شهر، پیوسته‌اند؛ به گونه‌ای که ازنظر کالبدی و نحوه سازمان‌دهی فضایی، نمی‌توان هیچ گونه جدایی  یا تفاوت میان آنها و دیگر قسمت‌های شهر یافت. دراین میان، تنها بناهایی که به گونه‌ای خاصِ این اقلیت هستند و از سایر بناهای ساخته شده در شهر متمایزند، عبادتگاهها و یا «کنیسا»های آنان هستند. گرچه در نگاه نخست،این تمایز به نظر نمی‌آید، با نگاه دقیق‌تر بخصوص به سازمان‌دهی فضایی این بناها می‌توان نکاتی خاص و منحصربه فرد در آنها یافت که این نگارش، سعی در معرفی و تجزیه و تحلیل این نکات دارد.

 آنچه در ادامه می آید، نتیجه نگرش مجدد بر مطالعات نگارنده برای تدوین پایان نامه‌ی کارشناسی ارشد معماری است.(2) و(3)دراین گفتار، ابتدا به محله‌ی زندگی یهودیان و عبادتگاه‌های آنان در مقیاس شهر پرداخته  سپس نکات خاص معماری این کنیساها بیان و تشریح می‌شود، به گونه‌ای که در پایان و به‌عنوان نتیجه، کلیتی از عبادتگاه‌های اصفهان، معرفی می‌گردد و درصورت امکان، به توصیف یکی- دو نمونه از این بناها، پرداخته خواهد شد. ذکر چند نکته نیز دراین میان لازم است: نخست آنکه ساختمان کنیساهای موجود حال حاضراصفهان،اززمان برداشت میدانی آنها(1380هـ.ش.)تاکنون،دستخوش تغییرو تحوّل بوده‌اند. گاه این تغییرات، با مطالعه و بررسی کارشناسانه صورت گرفت و باعث بهبود کالبد بنا شده‌اند(4) و گاه بر اثر اقدامات ناآگاهانه و غیرکارشناسی، تغییرات ناموزون و ناهماهنگ با کالبد اصلی در آنها ایجاد شده است. نکته‌ی دوم آنکه،این نوشتارهمانند هراثر تحقیقی دیگر، تمام و کمال نخواهد بود و نقایص خاص خود را خواهد داشت. براهل فن و صاحب‌نظران است که این اندک را به عنوان «فتح باب» قلمداد نموده و نگارنده را در تکمیل و جبران اشتباهات احتمالی آن، یاری کنند.

 

موقعیت کنیساها در شهر اصفهان

  کنیساهای موجود حال حاضر اصفهان، به غیراز دو مورد در محله‌ی جوباره واقع شده‌اند که دست‌کم 74 سال قدمت دارند. محله‌ی جوباره، یکی از سه محله‌ی قدیمی یهودیان اصفهان است که بیشترین جمعیت یهودی درآن ساکن بوده اند.(5) کنیسای جدید اصفهان در محدوده‌ی مرکزی شهر (خیابان آمادگاه) واقع شده است. اولین نکته‌ی قابل توجه، موقعیت محله‌ی جوباره نسبت به مسجدجامع قدیمی شهر است. جوباره در شعاع کمتر از 500متری مسجدجامع واقع شده است که باتوجه به وسعت و جمعیت شهر اصفهان، فاصله ی زیادی محسوب نمی شود و نشان‌دهنده مجاورت و هم‌زیستی اقلیت کلیمی در دل شهراست.(6) پراکندگی و مکان‌یابی کنیساها در میان محله،همانند بافت خود محله به صورت ارگانیک و نامنظم است. با نگاه به نقشه‌ی پراکندگی این کنیساها، مشخص می‌شود که 6عدد از 12کنیسای حال حاضر جوباره در مجاورت گذراصلی این محله (کوی کمرزرین و دوگذر منشعب ازآن) واقع شده‌اند. این امرحاکی ازاهمیت این گذر به عنوان ستون فقرات اصلی محله است. سایر کنیساها هم از این ویژگی مستثنی نیستند و به غیرازیک مورد،همگی در مجاورت معابراصلی محلّه ساخته شده‌اند. به این ترتیب،همه‌ی آنها در عرصه‌های نیمه عمومی واقع شده‌اند و سلسله مراتب فضاهای عمومی و خصوصی در مکان‌یابی آنها رعایت شده است که دراین میان، هیچ کدام ازاین بناها به صورت منفرد و جداشده از دیگر دانه‌های بافت که عمدتاً خانه‌های مسکونی هستند،ساخته نشده‌اند؛بلکه همانند کلیه ساختمان‌های سنتی به صورت پیوسته با سایر بناها شکل گرفته‌اند و سازنده بافت محله هستند.(7)آنچه ازکالبد این کنیساها در معابر یافت قابل مشاهده است، ازیک ورودی کوچک، تا درنهایت دو دیوار خارجی است. کیفیت این اجزا در پیوستگی و هماهنگی کامل با بسترخود یعنی بافت محله است؛ جداره‌هایی ساده و اغلب اندود شده با کاهگل که این ساختمان ها را کاملاً به سایر بناهای محله پیوسته می‌کند، به گونه‌ای که تشخیص آنها برای افراد ناآشنا، تقریباً ناممکن است. مقیاس این کنیساها نیزعامل دیگری در تقویت پیوستگی بیشترآنها با بافت مجاورشان است. این بناها، دارای مقیاس بزرگ و حتی متوسط در مقیاس شهری نیستند. اغلب این کنیساها در مقیاس کوچک بنا شده‌اند و شاید یکی ازعلل تعدد این بناها، همین امر باشد که به جای ساختن یک بنای بزرگ و چشمگیر (چیزی مشابه مسجدجامع) برای قسمت‌های مختلفِ محلّه عبادتگاه‌هایی کوچک ساخته شده‌اند.

گونه‌شناسی کنیساهای اصفهان، چنانکه درمقدمه اشاره شد، پیرو اصول معماری حاکم بر کلّ شهر هستند؛ویژگی‌هایی بنیادین و اصلی که ازجمله آنها،می‌توان به درون‌گرایی، هندسه‌ی منظم و... اشاره کرد. روش‌های ساخت و اجرای این کنیساها نیز تفاوتی با سایر بناها ندارند. ساختمان کنیساها با تاق و قوس و گنبد و جرزهای باربر ساخته شده‌اند.نازک‌کاری و تزئینات داخلی آنها از همان روش‌های متداول و مرسوم است، نظیر:گچ‌بری، نقاشی روی گچ، استفاده از انواع کاشی کاری(مقرنس، هفت رنگ و...). بنابراین،ازنظر کالبدی و کیفیت ساخت، این بناها کاملاً مشابه و جزئی از معماری سنتی شهرمحسوب می شوند. سازماندهی فضایی   جزء فضاهای اصلی: جزء فضاهای یک عبادتگاه یهودی که به آنها در قوانین مذهبی اشاره شده است،به ترتیب اهمیت و سلسله مراتب مقدس بودن، عبارتند از: -جایگاه الواح تورات -جایگاه پیش‌نماز –مکان‌های نشستن افراد - جایگاه ویژه بانوان - ورودی

افزون بر موارد فوق، در برخی از کنیساهای اصفهان، اجزای خاص معماری ایرانی نیز دیده می‌شود، نظیر حیاط.(8) دراین میان، نحوه سازمان‌دهی و کنار هم قرارگرفتن این اجزاء، کیفیت هریک از آنها و نحوه ارتباط آنها با یکدیگر و درنهایت سلسله مراتبی که نحوه این قرارگیری در هریک ازاین کنیساها ایجاد می‌کند، در هرکدام ازآنها بنایی خاص و منحصربه فرد می‌سازد.درعین حال، مجموعه‌ای از اصول و کیفیات مشترک نیزمیان آنها ایجاد می‌کند که می‌توانند به عنوان شاخصه‌های یک کنیسا و گاه درزمره شاخصه‌های کنیساهای اصفهان به شمارآیند. جایگاه الواح تورات به عنوان مقدس‌ترین نقطه دریک کنیسا، در جبهه‌ی غربی کنیساهای اصفهان واقع شده‌اند. این جایگاه‌ها،دراکثر موارد، به صورت تاقچه‌هایی در دیوارغربی کنیسا ساخته می‌شوند که دریچه‌هایی چوبی از محتویات درون آنها محافظت می‌کنند.درمقابلِ این دریچه‌ها نیز پرده‌ای آویخته می شود. این نقطه، به عنوان کانون توجه هنگام عبادت،ایجادکننده «جهت» در فضای داخلی هستند و سمت روکردن به عبادت را که طبق قوانین مذهبی باید رو به اورشلیم باشد، مشخص می‌کنند.ازآنجا که جایگاه الواح هم مقدس‌ترین نقطه در یک کنیسا محسوب می‌شوند و هم کانون توجه و تمرکز به هنگام عبادت، معمولاً پُرکارترین و قابل توجه ترین جزء فضای داخلی کنیساهای اصفهان محسوب می‌شوند.اولین بخش از فضای داخلی کنیسا که مورد تزئین قرار می‌گیرد، جایگاه‌های الواح تورات است. میزان تزئینات، بسته به مقیاس کنیساها متفاوت است که ازیک گچ‌بری مختصر تا مقرنس کاری و نقاشی روی گچ را شامل می‌شود، و نتیجه‌ی آن،گاه نمونه‌هایی بسیار زیبا و چشمگیراست. این قسمت از عبادتگاه، مقدس‌ترازسایرنقاط آن است و باید به گونه‌ای ازسایرقسمت ها جدا و مجزا شود؛ و چون محوطه‌ی مقابل جایگاه الواح، محلّ برگزاری برخی از قسمت‌های خاص عبادت است،خود این محوطه جایگاه الواح را از بقیه‌ی قسمت‌های عبادتگاه تا اندازه‌ای جدا می‌کند. گاه این محوطه، چند پله از کف عبادتگاه بالاتر ساخته می‌شود که این امر،علاوه برایجاد فاصله‌ی میان جایگاه الواح و سایر قسمت‌ها، بر اهمیت آن نقطه در فضای داخل، بیشتر تأکید می‌کند. جایگاه پیش نماز مکانی است که در آن یک نفربه نمایندگی ازطرف جماعت، متون نماز را با صدای بلند می‌خواند.این جایگاه در نقطه‌ی میانی و مرکزی کنیساهای اصفهان و همانند محوطه‌ی مقابل جایگاه الواح، بالاتر ازکف عبادتگاه ساخته می‌شود. این جایگاه‌ها-به غیرازیک مورد-دارای طرح چهارگوش هستند(9). گاه این جایگاه،به صورت یک تخت بزرگ از چوب ساخته می‌شود و گاه به شکل یک سکو که جداره‌های آن با سنگ یا کاشی پوشیده می‌شود. دسترسی به این جایگاه ازطریق پله‌هایی که در وسط اضلاع شرقی، شمالی و جنوبی آن قرار دارند، صورت می‌گیرد و گاه فقط از وسط ضلع‌های شمالی و جنوبی. درجایگاه‌هایی که از چوب ساخته می‌شوند معمولاً یک جان پناه کم ارتفاع دورتادورجایگاه را احاطه می‌کند تا بر نقاط دسترسی که در وسط سه ضلع هستند، تأکید بیشتری کند. در کنیساهایی که سقف‌های با پوشش گنبدی دارند، معمولاً یک گنبد اصلی و بزرگ در وسط ساخته می شود که جایگاه پیش‌نماز در مرکز این گنبد است. ازآنجا که معمولاً گنبدهای میانی بر روی چهارجرز  یا ستون قرار می‌گیرند، واقع شدنِ چهارستون یا چهار جرز در اطراف جایگاه پیش‌نماز،محدوده‌ای برای آن داخل عبادتگاه تعریف می‌کند و بر اهمیت آن می‌افزاید. دربسیاری از موارد، یک نورگیر سقفی نیز درمرکز گنبد میانی کنیسا ساخته می‌شود که پایه‌ی آن به شکل هشت ضلعی منتظم است. نمود خارجی این نورگیر،یک منشورهشت وجهی کم ارتفاع است که پنجره‌های چوبی مشبک در همه‌ی وجوه آن به چشم می‌خورد. دربرخی کنیساهایی که فاقد حیاط هستند،این نورگیر تنها منبع تأمین نورطبیعی و هوای تازه است و محلّ قرارگیری آن نسبت به جایگاه پیش‌نماز و نوری که ازبالا بر این جایگاه هدایت می‌کند، یک حالت تمثیلی به جایگاه پیش نماز می‌دهد و آن را به واسطه‌ای میان عبادتگاه و آسمان تبدیل می کند-امری که عیناً با متون مذهبی،مطابق و مشابه است.(10) درمرکز یا ضلع غربی این جایگاه که نزدیک‌ترین نقطه‌ی آن به جایگاه الواح است، میز مخصوص قرائت قرار می‌گیرد که معمولاً یک میز چوبی مستطیل شکل مرتفع است.این میز نیز یکی از اجزائی است که اغلب تزئین می‌شود و گاه برخی ازاین میزها، اشیایی نفیس و ارزشمند درزمینه‌ی کارچوبی هستند. تقریباً تمام فضای داخلی عبادتگاه به غیر از نقاط خاص آن، به مکان‌هایی برای نشستن افراد اختصاص دارد. محلّ نشستن افراد، یا به صورت سکو متصل به دیوارها ساخته می‌شود  یا با قراردادن میزوصندلی داخل عبادتگاه مشخص می‌شود.(11)سازمان دهی این محل‌ها پیرامون جایگاه پیش‌نماز و معمولاً رو به آن صورت می‌گیرد. این سازمان‌دهی جایگاه پیش‌نماز را به یک کانون توجه در عبادتگاه تبدیل می‌کند، همچنین تأکید دیگری بر پیش نماز به عنوان نماینده جماعت عبادت کننده است. مکان‌های نشستن یک جزء کالبدی خاص و منحصربه فرد نیست که به طورخاص و جداگانه ساخته شود و در اصل قسمت خالی داخل عبادتگاه به آن اختصاص دارد. اما قسمت بانوان به عنوان یک فضای مجزا و منحصربه فرد و جداشده از عبادتگاه در کنیساها به چشم می‌خورد. قسمت بانوان به صورت یک نیم‌طبقه ساخته می‌شود .پله‌ی دسترسی به این نیم‌طبقه در جایی ساخته می‌شود که نمود بارز و چندانی ندارد. ارتباط بصری بین این قسمت و عبادتگاه، در بسیاری از موارد محدود و به گونه‌ای است که ازداخل عبادتگاه قسمت بانوان قابل رؤیت نیست. یک جداره مشبک و غالباً تزئین‌شده با آجرو کاشی ارتباط میان این دو بخش (جایگاه بانوان و عبادتگاه) را محدود می‌کند.

 

ورودی در هرنوع عبادتگاه ازاهمیت بسیار زیادی برخوردار است؛چراکه «عنصرِ گذار» ازیک مکان نامقدس به یک مکان مقدس می باشد.این قسمت ازعبادتگاه، می باید بتواند فاصله ی بیشتری-چه ازنظر فیزیکی و چه ازنظر ادراکی-بین «داخل» عبادتگاه که یک مکان مقدس است،با «بیرون»که نامقدس محسوب می شود،ایجاد کند.این ویژگی درکنیساهای قدیمی اصفهان، تا حدّ ممکن رعایت شده است.درهیچ کدام از آنها درِورودی ازکوچه به طور مستقیم به عبادتگاه گشوده نمی شود،بلکه یک فضای واسطه بین آن و ورودی عبادتگاه وجود دارد.دراغلب کنیساهای اصفهان، این فضای واسط یک «دالان»طولانی و تاریک است.کیفیت فضایی دالان(مسیری تاریک که باید پیموده شود)،به گونه ای تأثیرگذار بین داخل و بیرون عبادتگاه فاصله ایجاد می کند.دربرخی ازکنیساها به جای دالان یک فضای هشتی گونه به چشم می خورد که این فضا نیزتاریک است.دریک نمونه، پس از دالان،حیاطِ کنیسا قرار گرفته است و در دو نمونه،فضای واسط بین عبادتگاه و ورودی از کوچه، حیاط کنیسا است. آنچه به طور قطع درباره ی تمامی این کنیساها می توان گفت،آن است که همواره یک فضای واسطه بین عبادتگاه با خارج ازآن وجود دارد. ورودی عبادتگاه،معمولاً در وسط ضلع شرقی آن رو به جایگاه پیش نماز واقع می شود. قرارگیری سه عنصر ورودی،جایگاه پیش نماز و جایگاه الواح در یک امتداد، با ایجاد یک محور،فضای داخل عبادتگاه را جهت دار می کند؛ محوری در راستای شرق-غرب که نقطه ی ابتدایی آن،ورودی عبادتگاه است و نقطه ی انتهایی آن، جایگاه الواح و رو به اورشلیم.البته،ورودی همه ی کنیساها در وسط ضلع شرقی آنها واقع نشده اند.دربرخی ازکنیساها،ورودی در گوشه ی ضلع شمال شرقی و یا جنوب شرقی عبادتگاه واقع شده است. ورود از گوشه به عبادتگاه،قدری از اهمیت و قدرت محور شرقی-غربی می کاهد،درعین حال، باعث می شود کلّیت فضای داخلی عبادتگاه در دید اول،ادراک شود. حیاط،چنان که پیش تر ذکر شد،ازاجزای ثابت و فراگیر در کنیساها محسوب نمی شود و در معدودی از آنها به چشم می خورد.سازمان دهی حیاط به عنوان فضای باز درنمونه هایی که دارای حیاط هستند، از اصول کلّی حاکم بر معماری قدیمی تبعیت می کند که درآن،«فضای باز، درون فضای بسته»، قرار گرفته و توسط آن احاطه شده است؛گرچه گاه به خاطر توسعه ی معابر، این حیاط ها درمجاورت کوچه واقع شده اند و فصل مشترک آنها با کوچه ی مجاورشان فقط یک دیواراست.نقش حیاط نیز به عنوان تأمین کننده نورو تهویه‌ی طبیعی فضاهای مجاورش همچنان ثابت است، اما نقش زیادی در کیفیات داخل عبادتگاه ایفا نمی‌کند و تنها نقشی که در ارتباط با آن دارد، به عنوان بخشی از سلسله مراتبِ دسترسی است.

 

 جمع‌بندی و نتیجه‌گیری

   معماری کنیساهای اصفهان از اصول معماری حاکم بر کلّ شهر تبعیت می‌کند، چه ازلحاظ اصول فضاسازی و چه ازلحاظ روش‌های ساخت، این کنیساها بناهایی کاملاً ایرانی محسوب می شوند. «هر کنیسا، برای خود مرکز جداگانه ای برای ارتباط با عالم بالاست». این امر، در کنیساهای اصفهان به شکل یک فضای مرکزگرا نمود پیدا می کند؛ فضایی که درآن مکان‌های نشستن پیرامون یک نقطه‌ی میانی سازمان‌دهی شده اند و در نقطه‌ی میانی یک نفر به نمایندگی ازطرف جماعت متون نماز را با صدای بلند قرائت می‌کند. مکانی که این شخص در آن می‌ایستد چند پله از زمین بالاتر است و او را به آسمان نزدیک‌تر می‌کند. آسمان از خلال نورگیربالای سر این شخص دیده می‌شود و شعاع‌های نور که از این نورگیر به داخل عبادتگاه می‌تابند به مثابه‌ی الهامی از جانب آسمان هستند. این شخص، هنگام عبادت رو به سمت غرب می ایستد(12) که در ضلع غربی با معرفی مقدس‌ترین نقطه در فضای داخلی نمود عینی پیدا می‌کند. در این نقطه،جایگاه الواح تورات قرار گرفته است. کلّ فضای داخل کنیسا از دنیای بیرون خود «جدا شده» و ارتباط چندانی با آن ندارد. برای رسیدن به این فضا  باید مسیری را پیمود، مسیری عموماً تاریک و طولانی؛ مسیری که ارتباط پوینده را با دنیای فانی قطع می کند و او را برای «حضور»ی مجدد،آماده می‌سازد؛ حضوری در پیشگاه آفریننده ی نورو روشنایی...

پی‌نوشت‌ها:

   1. کارشناس ارشد معماری، از دانشگاه شهید بهشتی.

2- نگارنده،مراتب سپاس و قدردانی خویش را ازاستادان راهنما، آقایان دکتر هادی ندیمی و دکتر بهمن ادیب زاده، به عمل می آورد.

3. مقاله‌ای نیز با عنوان «معماری کنیساهای ایران» از نگارنده در فصلنامه‌ی آبادی،سال سیزدهم، شماره39، تابستان82 چاپ شده است.

4. درسال های اخیر، ازسوی سازمان محترم میراث فرهنگی اصفهان، اقداماتی برای تهیه‌ی شناسنامه و مرمت کنیساهای قدیمی صورت گرفته که شایسته تقدیر است.

5. دو محله‌ی دیگر کوچک‌تر و کم‌جمعیت‌تر هم وجود داشته است: -محله ی گلبهار در محدوده‌ی گذرهارون ولایت که یکی ازکنیساهای آن هنوز پابرجاست. -محله ی دردشت در محدوده ی خیابان عبدالرزاق،مجاوربازار سید اسماعیل. -علاوه براینها، درقبرستان قدیمی واقع در پیربکران از توابع اصفهان نیز سه کنیسای قدیمی وجود دارد که ازنظر قدمت با کنیساهای جوباره،قابل مقایسه هستند.

6. این ویژگی (نزدیکی «گذر یهودی ها» به مسجدجامع) در شهر یزد هم دیده می شود.

 7. این امر، یکی از ویژگی های اصلی در بافت‌های سنتی است که از بناهای کوچک تا بناهایی بزرگ در مقیاس شهری را شامل می‌شود.

 8. از 12 کنیسای جوباره، 6 تای آنها دارای حیاط هستند.

 9. جایگاه پیش‌نماز کنیسای حاج الیاهو به تبعیت ازطرح کلّی کنیسا، دارای طرح هشت ضلعی منتظم است.

 10.همچنین،پایه‌ی هشت‌ضلعی این نورگیر، تمثیل دیگری از یک واسطه میان زمین و آسمان است.ن.ک.: GUENON, RENE_Funamental Symbols_ISBN: 1870196104, PP:177, 178. 11.

البته، پیشترافراد در کنیساها بر روی زمین هم می‌نشسته‌اند.

 12. جهت رو به اورشلیم.

نشریه دانش نما ،شماره 162-161. /ج  

منبع: انسان شناسی و فرهنگ