سال 1340 سالی عجیب برای تاریخ معاصر ایران بود. زمانهای که هر چند در پژوهشهای تاریخی به آن پرداخته شده اما تاکنون بازخوانی مناسبی از آن صورت نگرفته است.
درباره سال 1340 و سالروز مرگ ابوالقاسم کاشانی
سجاد صداقت : سال 1340 سالی عجیب برای تاریخ معاصر ایران بود. زمانهای که هر چند در پژوهشهای تاریخی به آن پرداخته شده اما تاکنون بازخوانی مناسبی از آن صورت نگرفته است.
این سال به دلیل اتفاقاتی که در آن رخ داد نهتنها در تعیین سرنوشت حکومت پهلوی تاثیرگذار و مهم بود، بلکه اقشار گوناگونی از مردم ایران را نیز تحت تاثیر خود قرار داد. بهگونهای شاید بتوان گفت اتفاقات سال 1340 بخشی از پازلی بزرگ بود که در نهایت 17 سال بعد به شکلگیری انقلاب اسلامی منجر شد. اما در پایان این سال و در روز 23 اسفند مردی چشم از فرو بست که او نیز بخشی از تاریخ معاصر این سرزمین را نگاشته بود. آیتالله سیدابوالقاسم کاشانی پس از یک دوره درد و رنج ناشی از بیماریهای مختلف بر اثر ابتلا به بیماری برونشیت از دنیا رفت. نام کاشانی تقریبا پس از شهریور1320 تا زمان مرگ همواره بهعنوان یکی از تاثیرگذارترین شخصیتهای ایرانی در تاریخ و سیاست کشور مطرح شده اما مرگ او در پایان سال 1340 به راستی پایان یک عصر و ورود به عصر تازهای در سیاست، اجتماع، اقتصاد و فرهنگ ایرانی بود.
دموکراتهای مزاحم
امروز اسناد تاریخی نشان میدهند که محمدرضا پهلوی معمولا علاقهمند بود طرف حسابش در دولت ایالات متحده جمهوریخواهان باشند تا دموکراتها. او در طول دوران حکومت خود هر اندازه میتوانست نیازهای افراطیاش در زمینه تامین اسلحه و مسائل حقوق بشری را با جمهوریخواهان به خوبی حل و فصل کند و حمایت کامل آنها را داشته باشد، هرگز در رابطه با دموکراتها این برگ را که شاه ایران آن را برگ برنده میدانست، در اختیار نداشت. بیشک یکی از مهمترین مخالفان شاه در سالهای سلطنت او بر ایران جان اف کندی و تیم همراهش در کاخ سفید بودند. از قضا کندی در دی ماه 1339 و در شرایطی که شاه مسرور از قدرتگیری پس از کودتای 28 مرداد، قرارداد کنسرسیوم نفتی و... بود و خود را در اوج قدرت میدید، به کاخ سفید وارد شد. رئیسجمهوری که چندان قدرت مطلقه محمدرضا را بر نمیتابید به همراه اعضای کابینهاش تلاش کرد تا قدرت شاه را کم کند. به همین دلیل هم بود که از نخستوزیری علی امینی حمایت کرد و به این ترتیب در اردیبهشت 1340 مردی با فرمان شاه نخستوزیر ایران شد که «آزادی فعالیت احزاب سیاسی از جمله جبهه ملی»، «اصلاحات ارضی» و «مبارزه با فساد» را از اقدامات دولت نوشتهاند. به این ترتیب نخستوزیری در سال 1340 راس کار نشسته بود که چندان به شاه و دربار وابسته نبود و اتفاقا همین باعث شد که بیش از 14 ماه دوام نیاورد و شاه خود پروژه اصلی دولت امینی یعنی اصلاحات ارضی را اجرا کند.
درگذشت رئیس مطلق حوزه
10 فروردین 1340 آیتالله سیدحسین طباطباییبروجردی «رئیس مطلق حوزه علمیه» درگذشت. آیتالله بروجردی که سالها در نجف از آخوند خراسانی، سیدمحمدکاظم یزدی، مرتضی طالقانی، آقا شریعت اصفهانی و... در رشته خارج فقه و اصول تحصیل کرده بود، در 30 سالگی در ردیف استادان حوزه نجف به تدریس علما اشتغال داشت. پس از فوت مرحوم حائری یزدی موسس حوزه علمیه قم به تدریج آیتالله بروجردی در راس استادان بزرگ حوزه قم قرار گرفت و به گفته بسیاری از مورخان مسبب اصلی تحکیم حوزه علمیه قم شد. رویکردهای خاص آیتالله بروجردی و نوع خاص برخورد او با دربار تقریبا 20 سال ابتدایی حکومت محمدرضا شاه را با تلاطمی از سوی نهاد اصلی مرجعیت در ایران روبهرو نکرد و حتی در مواردی چون مبارزه با حزب توده مورد حمایت نیز واقع شد. با این تفاسیر درگذشت آیتالله بروجردی در ابتدای سال 1340 ضربه محکمی نهتنها به حوزه علمیه بلکه به ساختار سیاسی در ایران آن روز وارد کرد.
درگذشت مبارز نفت
با همه این شرایط اما حکومت ایران پس از به مسند نشستن علی امینی و رحلت آیتالله بروجردی در تلاش بود خود را با شرایط جدید وفق دهد. اصلاحات ارضی که گفته شده آیتالله بروجردی از مخالفان آن بوده است، در شرایطی اتفاق افتاد که 50 درصد از زمینهای کشاورزی در دست مالکان بزرگ بود. مالکانی که شاید جزء مهمترین حامیان حکومت حساب میشدند و طرح اصلاحات ارضی با تغییراتی در شیوه مالکیت زمینهای کشاورزی، آنها را از دست مالکان بزرگ میگرفت و بین کشاورزان توزیع مجدد میکرد. با این طرح ایران در میانه اتفاقات تازهای قرار میگرفت که دقیقا دورنمای آن مشخص نبود اما حکومت پهلوی برای راضی نگه داشتن دموکراتهای کاخ سفید انجام این ریسک را پذیرفته بود. اما در پایان سال 1340 شرایط تازهای در ایران رقم خورد.
سیدابوالقاسم کاشانی که بر خلاف آیتالله بروجردی، در سیاست حضوری فعال داشت و بارها بازداشت شده بود و در همه اتفاقات سیاسی و بهطور ویژه حوادث ملی شدن صنعت نفت حضور داشت از دنیا رفت. کاشانی که آخرین بار پس از اعتراض به قرارداد کنسرسیوم بازداشت شده بود، در حالی در روزهای پایانی سال 1340 از دنیا رفت که بهعنوان وزنه سیاسی روحانیت شیعه در ایران شناخته میشد. با مرگ آیات کاشانی و بروجردی در سال 1340 عملا حکومت ایران با وضعیتی ناشناخته روبهرو شده بود. از یک سو مرجعیت بعدی حوزه علمیه قم چندان مشخص نبود و از سوی دیگر آیتالله کاشانی بهعنوان یکی از مهمترین روحانیون تاثیرگذار سالهای گذشته از دنیا رفته بود. با این شرایط ایران فصل تازهای را تجربه میکرد. تجربهای که مرگ آیتالله کاشانی ورود به دنیای تازهای را نوید میداد.
تمامی اتفاقات سالهای 1341 تا خرداد 1342 و ظهور امام خمینی(ره) در ادامه همین اتفاقات رقم خورد. روحانیای بهعنوان یکی از بزرگان حوزه علمیه قم ظهور میکرد که علاوهبر حضور در راس حوزه علمیه قم، دیدگاههای سیاسی بینظیر و بیبدیلی نیز داشت. ایران با مرگ آیتالله کاشانی و پایان سال 1340 فصل تازهای را به خود میدید که حوادث 17 سال بعد همه نتایج آن بود.
منبع: فرهیختگان