سرگذشت تقسيمات كشوري / شادروان دکتر حسن حبيبي - بخش سوم

1392/11/29 ۰۹:۲۵

سرگذشت تقسيمات كشوري / شادروان دکتر حسن حبيبي - بخش سوم

از ديگر منابع مهم اين دوران مي‌توان به «كليات جغرافيايي ايران» اثر نجمي تبريزي (ميرزا رضاخان مهندس‌الملك، تولد: 1296ق) اشاره كرد كه در سال 1300ش تهيه شده است. در اين كتاب نيز ايران به دو دسته‌بندي «شش ناحيه‌اي» و «چهار ناحيه‌اي» تقسيم شده كه در درون هر ناحيه چند ولايت قرار گرفته است. و در مجموع، ايران از دوازده ولايت تشكيل مي‌شود. از آنجا كه اين كتاب در سال 1300 تأليف و گردآوري شده و همچنين مهندس‌الملك از اولين مدرّسان دارالفنون بوده است، نگاه او به مسائل جغرافيايي ايرانِ آن روز داراي اهميت است.

 

 

از ديگر منابع مهم اين دوران مي‌توان به «كليات جغرافيايي ايران» اثر نجمي تبريزي (ميرزا رضاخان مهندس‌الملك، تولد: 1296ق) اشاره كرد كه در سال 1300ش تهيه شده است. در اين كتاب نيز ايران به دو دسته‌بندي «شش ناحيه‌اي» و «چهار ناحيه‌اي» تقسيم شده كه در درون هر ناحيه چند ولايت قرار گرفته است. و در مجموع، ايران از دوازده ولايت تشكيل مي‌شود. از آنجا كه اين كتاب در سال 1300 تأليف و گردآوري شده و همچنين مهندس‌الملك از اولين مدرّسان دارالفنون بوده است، نگاه او به مسائل جغرافيايي ايرانِ آن روز داراي اهميت است.

دوره‌هاي جغرافيايي و كتب درسي همچون دوره جغرافيايي (1305ش) اثر عباس اقبال آشتياني (1314ق ـ 1275ش)، دوره جغرافيايي (1310ش) اثر حسين گل گلاب، كتاب جغرافياي نظامي (1315ش) از سلطان احمد احتسابيان و... نيز منابع تكميلي بودند. در ميان اين آثار، كتاب «جغرافياي نظامي» به اجمال به بررسي تمامي نواحي كشور در سالهاي 1311 و 1315 مي‌پردازد. از آنجا كه در ميان مطالب اين كتاب، پاره‌اي اشكال وجود دارد، در استخراج مطالب آن در تكميل اطلاعات، احتياط بيشتري شده است. يكي از دلايل اين امر آن است كه مقالات احمد احتسابيان كه در مجله قشون چاپ مي‌شد، در سال 1311 در كتاب او گردآوري و چاپ شد و در فاصله سه سال دو بار تجديد چاپ گرديد. در نتيجه، تغييراتِ ناشي از دگرگونيهاي ايجاد شده در اين فاصله، در ساختار تقسيمات كشوري در كتاب احتسابيان موردملاحظه قرار نگرفت.

مسعود كيهان در كتاب «جغرافياي مفصل ايران» (1311ش)، با تقسيم‌بندي متفاوتي، ايران را به 27 قسمت تقسيم و اسامي تمامي واحدها را در اين 27 قسمت ذكر مي‌كند. تقسيم‌بندي ايران امروز (استانهاي سي‌گانه) را تا حدودي مي‌توان منطبق بر همان 27 قسمت دانست. اين كتاب، به دليل ساختار مناسب و شمول اطلاعاتي كامل، از جمله منابع اصلي ما بود.

علي‌رزم‌‌آرا نيز در سالهاي 1320ـ1322، بخشهاي مختلف ايران را در قالب مجموعه «مجلدات جغرافياي نظامي ايران» توصيف كرده است. اين مجموعه بيش از شهرها و...، به ويژگيهاي طبيعي مناطق، البته نه تمامي آنها، مي‌پردازد. در اين پژوهش، از نقشه‌ها و برخي اطلاعات اين مجموعه استفاده شده است.

چنان كه اشاره شد، كتاب «اسامي دهات كشور» مربوط به سالهاي 1323 و 1329 پاره‌اي اطلاعات تكميل كننده دارد؛ اما يكي ازكتابهاي مهم چاپ شده در سالهاي 1328 تا 1332، كتاب ده جلدي «فرهنگ جغرافيايي ايران» است كه در دايره جغرافيايي ستاد ارتش و به همت حسينعلي رزم‌آرا تهيه شده است و در بردارنده اطلاعاتي درباره شهرستانها، بخشها، دهستانها، و آباديها به ترتيب حروف الفباست. اين مجموعه شامل اطلاعات جزئي، نقشه‌هاي دقيق و... است؛ البته پاره‌اي تناقضها در اطلاعات داده شده از اهميت، دقت، و شمول اين مجموعه نكاسته است. مبناي تقسيم‌بندي دراين كتابها براساس تقسيمات كشوري مصوب نوزدهم دي 1316 مجلس شوراي ملي است.

از ديگر كتابهاي مهم، «فرهنگ آباديهاي ايران» نوشته لطف‌الله مفخم پايان و گروه همكاران ايشان متعلق به سال 1339 است كه در آن، نام تمامي واحدهاي تقسيمات كشوري (44159 واحد) در سراسر كشور، اعم از شهر، روستا، بخش، و شهرستان، به صورت الفبايي آمده است. در كنار هر نام، طول و عرض جغرافيايي واحد و نيز وابستگي‌اش به بخش يا شهرستان مشخص شده است.

كتاب ديگري نيز از اين دست مربوط به «فرهنگ آباديها و مكانهاي مذهبي كشور» اثر پاپلي يزدي 1367ش است. روش اين كتاب با برخي تفاوت همچون كتاب مفخم پايان است، اگر چه از نظر تعداد آباديهاي ذكرشده دو برابر آن است.

 

منابع مهم

«كتاب‌شناسي كتابهاي مهم جغرافيايي»، متعلق به سالهاي 1279 تا 1340، كه اطلاعات مهمي درباره تقسيمات كشوري در اختيار پژوهشگران مي‌گذارند، عبارتند از:

ـ «كفايه‌الجغرافي جديد»، عبدالغفار نجم‌الدوله، بي تا، 1319ق/1279ش؛

ـ «كتاب جغرافيا»، محمدصفي‌خان، وزارت معارف،1325ق/ 1286ش؛

ـ «كليات جغرافيايي ايران»، نجمي تبريزي ميرزا رضاخان مهندس‌الملك، بي تا، 1341ق/ 1300 ش؛

ـ «جغرافياي مفصل ايران»، مسعود كيهان، چاپخانه مجلس، 1311‌ش؛

ـ «جغرافياي نظامي ايران»، سلطان احمدخان احتسابيان، مطبعه باقرزاده، 1311ش؛

ـ «جغرافياي ايران»، سلطان احمد احتسابيان، تهران، مطبعه طلوع فردوسي،1315ش؛

ـ «دورة جغرافيا»، حسين گل گلاب، شركت مطبوعات، 1310ش؛

ـ «مجموعه كتابهاي جغرافيايي نظامي»، علي رزم‌آرا، 1320ـ 1325ش؛

ـ «كتاب جغرافيا و اسامي دهات كشور»، اداره كل آمار و ثبت احوال، چاپخانه مجلس، 1329ـ1331 ش؛

ـ «اسامي دهات كشور»، ج1، استانهاي1 و2 و3 و4، تهران، اداره آمار و سرشماري، 1329؛ جغرافيا و اسامي دهات كشور، ج2، استانهاي 5و6و7و8، تهران، اداره آمار و سرشماري، 1329؛ جغرافيا و اسامي دهات كشور، ج3، استانهاي 9 و 10، چ2، تهران، اداره آمار و سرشماري، آذر1331.

ـ «فرهنگ جغرافيايي ايران» (ده جلد)، حسينعلي رزم آرا، دايره جغرافيايي ستاد ارتش، در سال 1328 تا 1332 مشتمل بر فرهنگ جغرافيايي ايران.

ـ «كتاب فرهنگ آباديهاي ايران»، دكتر لطف‌الله مفخم پايان، چاپخانه، فردوس،1339ش؛

ـ اطلاعات جمع‌آوري شده در دوره‌هاي سرشماري (1335، 1375،1365،1355،1345 و1385) به ترتيب استان، شهرستان، بخش، دهستان، شهر و آبادي، از منابع مهم مطالعاتي درباره تقسيمات كشوري در طول مراحل تحقيق بود.

 

گردآوري تمامي منابع

7ـ گردآوري تمامي منابع و دستمايه‌هاي پيش گفته، در كنار هم، بخش بزرگي از سير تغييرات تقسيمات كشوري را مشخص مي‌كرد؛ اما در برخي از دوره‌ها همچون دوران آغازين مورد بررسي، سيماي تقسيمات كشوري به دست نمي‌آمد، مگر به استناد اسناد و مدارك و گزارشهاي رسمي. با جمع‌آوري تمامي اسناد و مدارك (جدا از تصويب‌نامه و بخش‌نامه‌ها) معلوم شد، مي‌توان نكات مبهم باقي‌مانده در ميان اطلاعات را روشن كرد. پاره‌اي از اين اسناد عبارتند از: گزارشهاي مختلف بخشداران، استانداران و فرمانداران، اسناد و گزارشهاي مالي، آمارهاي وزارتخانه‌هاي مختلف؛ مكاتبات دولتمردان و درخواستهاي مردمي براي پاره‌اي تغييرات؛ بخشنامه‌هاي قضايي؛ صورت اسامي آباديها در سيستم‌هاي نظامي، و... اين اسناد از مركز سازمان اسناد ملي كشور و نيز بايگاني‌هاي دفتر هيأت دولت و رياست جمهوري و... جمع‌آوري شد.

 

شيوه تدوين كتاب

شيوه اخذ اطلاعات از مآخذ و مدارك و تنظيم آنها به گونه‌اي طراحي شده است كه بتوان همه داده‌ها را با يكديگر مقايسه و مقابله كرد. اين كار هم وقت‌گير و هم دشوار بود، از آن جهت كه تقسيمات كشوري طي صد سال گذشته چندين بار به صورت كلي و هر چند سال يك‌بار و گاه هر سال، هر چند ماه يك‌بار، به صورت قسمي و جزئي تغيير كرده‌اند؛ به گونه‌اي كه هم ساختار و كالبد و هم محتوا را از لحاظ مبنايي دگرگون ساخته‌اند. تنها يك مثال وسعت تغييرات شكلي و مفهومي را براي ما روشن مي‌كند. از مفهوم ايالت و ولايت تا استان و شهرستان و از داشتن چهار ايالت تا سي استان، فاصله‌اي در واقع به اندازه صد سال تقويمي راه است؛ در نتيجه، درج اين تغييرات كمي و كيفي در متن يك كتاب و نمود و نمايش سير تدريجي آنها نبايد كار ساده‌اي تلقي شود.

به هر حال، كوشش شده است كه اين كلاف پيچيده به آرامي و طمأنينه باز شود. از جمله دشواريهاي پژوهشگران در اين عرصه، علاوه بر اختلاف مطالب، بريدگي آثار و نشانهاي اطلاعاتي در بعضي از موارد است و تلاش در زمينه نكات راهنما براي دستيابي به يك پاسخ قانع كننده در اين خصوص در موارد متعدد به نتيجه‌اي نمي رسيد؛ بنابراين بايد به جستجو و پرسش و حدس و گمان ادامه داد تا شايد بتوان در متني پاسخ خود را يافت. يكي از دلايل ناپيدايي دوره‌اي مدارك، تغييرات ناگهاني و بدون اطلاع‌رساني نامهاي اماكن يا جدايي از يك محل و پيوستگي به محلي ديگر است.

مشكلاتي نيز از ابتدا در زمينه آماده‌سازي جدولهاي تقسيمات كشوري از 1285 تا 1385 وجود داشت؛ چرا كه در ترسيم جدولها امكان استفاده از روشي همسان نبود. اگر از ابتدا تقسيمات كشوري براساس تعيين استان بود و استانها، طبق قراري معين، در كنار يكديگر قرار مي‌گرفتند، قاعده‌مند كردن گزارشها و حذف و اضافه شهرها و شهرستانها، از يك استان به استاني ديگر، كار چندان دشواري نبود.

اگر از ابتدا تقسيمات كشوري براساس تعيين استان بود و استانها، طبق قراري معين، در كنار يكديگر قرار مي‌گرفتند، قاعده‌مند كردن گزارشها و حذف و اضافه شهرها و شهرستانها، از يك استان به استاني ديگر، كار چندان دشواري نبود. همچنين كم و بيش امكان گزارش افزايش تعداد استانها كه حاصل كاهش وسعت استانهاي همجوار است، به آساني وجود داشت؛ اما هنگامي كه تبديل ايالات چهارگانه و چند ولايت به استانها و شهرها و بلوكهاي متعدد و سپس به سي‌استان به يكباره باشد، برقراري ارتباط بين تصميم‌گيري‌هاي قديم و جديد آسان نيست.

 

تغيير نامها

پي بردن به تغيير مكرر نامها، كه گاه نيز دلايل آن نامعلومند، به سهولت ميسر نيست. انتزاع از يك محل و الحاق به محلي ديگر و مجدداً انتزاع از محل دوم و الحاق به محل اول يا به محلي غير از محل اول(يعني به محل سوم) و سپس تغيير عنوان آن در تقسيمات كشوري، تسلط بر هر يك از اين قسمت‌ها را دشوار مي‌كند. در مورد اين تغيير و تبديلهاي ناگهاني در اندازه‌هاي نامتجانس، يكي از دو روش زير، پيش رو قرار داشت:

يكي آنكه تغيير و تبديل نامها به دنبال هم و بدون عنوان‌بندي به صورت تقويم تاريخي ذكر شوند؛ بي‌‌آنكه جدا شدن‌ها و تغيير جهت‌ها نشان داده شود و مجموع اطلاعات در كنار هم باشد. با اندكي دقت معلوم شد كه چنين روشي راهگشا نيست. درست است كه در اين روش، اتفاقات تاريخي متصل به هم يا با فاصله كم، در كنار يا به رديف، قرار مي‌گيرند و شرح داده مي‌شوند، اما چرايي و چگونگي امر و دخالت علل و عوامل گوناگون، كه اصولاً جامعه در متن آنها زندگي و حركت مي‌كند، نه به هنگام گزارش و نه پس از آن، در هنگام توصيف و تحليل، به آساني ممكن نيست.

روش ديگري كه عملاً در پيش گرفته شد، آن بود كه وقايع و اتفاقات مربوط به يك دوره نه چندان طولاني را، كه مشخصات بيش و كم يكساني دارند، تحت عنوان واحد دركنار هم قرار دهيم و يك امر سلسله وار و زنجيره‌اي را تقطيع كنيم؛ يعني وقايع احتمالاً متصل به هم را تقطيع كنيم و وقايع و اتفاقاتي با منشأ و مبناي يكسان را در كنار هم قرار دهيم و به طبقه‌بندي و دسته‌بندي آنها بپردازيم. در واقع اتفاقات ظاهراً پي‌درپي را با روش انفصالي ذيل عناوين موضوعي متفاوت بررسي كنيم.

درخصوص تغيير و تبديلهاي كم و بيش فرعي و جزئي نيز همين دو روش در برابر ما قرار داشت كه در نهايت، به اين نتيجه رسيديم كه نظير مورد اول، از روش انفصالي پيروي كنيم؛ بدين‌معني كه در دوره‌اي كه سير اتفاقات آن از منطق تقريباً يكساني پيروي مي‌كند، مسائلي نظير الحاق و انتزاع، تبديل وضعيت، و... را نه تنها براساس تاريخ وقوع كه براساس عنوانهاي مورد نظر طبقه‌بندي كنيم.

بدين‌ترتيب خواننده پژوهشگر نه با وقايع‌نگاري، بلكه به مجموعه داده‌هاي دسته‌بندي و طبقه‌بندي شده انديشيده، درخصوص تحولات مربوط به تقسيمات كشوري، در يك دوره معين رو‌برو مي‌شود و تقريباً به آساني مي‌تواند بسياري از اطلاعات را خود، با مقايسه فصلها يا بخشهاي مختلف، كسب كند و مثلاً دريابد كه در دوره«الف» به نسبت دوره «ب» جابه‌جايي موردي، يعني انتزاع و الحاق، زياد، اما تبديل وضعيت روستا به شهر يا ايجاد بخش يا... اندك بوده است يا برعكس، روستاها كمتر به يكديگر ملحق شده، اما بسياري از روستاها عنوان شهر يافته‌اند و...

براي اشراف به تقسيمات اصلي و فرعي هر استان در مقاطع مختلف، لازم بود كليه اجزاي تقسيمات استاني در فهرستهايي منسجم درج و در عين حال، كوشش شود كه در حد مقدور نظم دروني هر فهرست با نظم دروني فهرست مقطع بعد هماهنگ باشد تا امكان مقايسه فراهم آيد. نمودارهاي هر مقطع نيز شيوه ديگري براي وضوح بيشتر مطالب بود.

 

ابزار كار منحصر به فرد

به طور كلي با پيروي از اين روش، كليه اطلاعات كتابخانه‌اي مربوط به تقسيمات كشوري در صد سال اخير گردآوري شده است، و چنانچه مطلبي از قلم نيفتاده باشد ـ كه اميدواريم چنين باشد ـ اين مجموعه، ابزار كار منحصر به فردي براي بررسيهاي بعدي، كه پيشتر بدان اشاره شد، خواهد بود؛ يعني با در دست داشتن اين اطلاعات مي‌توان مسئولان هر دوره را در رأس تصميمات مربوط به دوره خود قرار داد؛ وظايف و اختيارات انها را با توجه به مدارك تعيين كرد و براساس ابعاد حوزه مسئوليتشان، ميزان اين وظايف و اختيارات را سبك و سنگين و با توجه به عرف و رسوم محلي يا فرا قانوني بررسي كرد؛ چگونگي ارتباط مسئولان ايالات و ولايات يا استانها و شهرستانها را، براساس شناختي شرح داد كه از مسئولان هر دوره و حوزه مسئوليتشان به دست آمده است؛ و اقداماتي كه براساس اختيارات مسئولان در هر دوره و در جغرافياي حوزه مسئوليتشان و... انجام يافته است ارزيابي و شرح حال مسئولان هر دوره را تنظيم كرد.

در نتيجه، با به كارگيري چنين روشي مي‌توان به بررسي علل و عوامل تغييرات نظام تقسيمات كشوري در طول صدسال اخير پرداخت و وقايع و حوادث تاريخي مهم را در هر دوره باز شناخت.

نكته‌هاي عمده‌اي كه در تدوين كتاب بايد مدنظر قرار مي‌گرفت، ضمن شرح مختصر شيوه بررسي و پژوهش مطرح شد. در واقع چون موضوع بررسي سازمان اداري ايالات و ولايت، استانها و شهرستانهاست، بخش اول اين پژوهش لزوماً بايد به بررسي مقررات و قوانين مربوط به تقسيمات كشوري و نتايج عملي اين مقررات و قوانين بپردازد. در نتيجه، فصل‌بندي و تدوين كتاب با توجه به اين مقررات و قوانين، از يك سو، و چگونگي اعمال و اجراي آن در استانهاي كشور، از سوي ديگر، بايد طراحي مي‌شد كه چنين هم شد.

 

تغييرات صدساله

استانها طي صد سال اخير، از لحاظ تعداد، نامگذاري و ... تغييرات زيادي كرده‌اند كه در برخي، مانند آذربايجان و خراسان، بسيار عمده و در برخي ديگر، مانند زنجان و قزوين يا تهران و قم، قابل توجه بوده‌اند. علاوه بر اين، استانهاي كنوني، در مقايسه با چهار ايالت ابتدايي نيز از لحاظ عنوان و تعداد، دگرگونيهاي فراواني داشته‌اند؛ بنا بر اين بايد در تدوين مطالب كتاب ترتيبي داده مي‌شد كه اين تغييرات معني‌دار به شكلي دريافتني در كنار هم درج مي‌گرديد. از اين رو تغييرات صد سال اخير مربوط به هر استان به ترتيبي تاريخي در پي هم آمده‌اند تا سير تحول آنها روشن باشد. در نتيجه اين تحولات، هر يك در بخش خود از بهره‌اي خاص نصيب برده‌اند، و بدين ترتيب، پايان هر بهره، آغاز بهره بعد شده است. در بهره اول نيز جدولهاي مربوط به داده‌هاي آن بهره آمده است.

 

به دو نكته بسيار مهم ديگر بايد توجه كرد:

نخست آنكه هنگامي كه گفته مي‌شود بر جمعيت شهرها اضافه و بنابراين، از جمعيت روستاها كاسته شده است، بايد به اين مطلب اساسي توجه كرد كه معمولاً تعداد جمعيت شهرها و روستاها را در بيشتر اوقات به صورت كلي به دست مي‌دهند: تعداد كل جمعيت شهرها، از يك سو، و تعداد كل جمعيت روستاها، از سوي ديگر؛ اما به اين مسأله بسيار مهم توجه نمي‌شود كه بسياري از روستاها، بي‌آنكه دخل و تصرف ديگري در آنها شده باشد، به شهر تبديل شده‌اند و آمار جمعيتشان پس از تبديل آنها به شهر، جزء آمار جمعيت شهرها به حساب آمده است!

در گذشته‌اي به نسبت نزديك، اندكي بيش از چهارصد شهر داشتيم و هم‌اكنون شمار اين شهرها فراتر از هزار است. جمعيت روستاهايي كه به شهر تبديل شده‌اند، در شهرهاي جديد (همان روستاهاي قديم)، ساكن‌اند و بدين اعتبار شهرنشين تلقي مي‌شوند نه اينكه روستاها خالي شده‌اند. نتيجه‌گيري‌هاي شتاب‌زده و نسنجيده‌اي اين‌گونه را پيتريم‌سوروكين ـ جامعه‌شناس روس ـ در حدود شصت سال پيش خود از جمله «نابختياري‌هاي» آمارگيري و آمارشناسي‌ها مطرح كرده است. اساس كار در اين سنخ آمارگيري تنها شمارشهاي كمّي و ناديده گرفتن علل و عوامل كيفي است.

و نيز از ديگر نابختياري‌هاي اين قسم آمارگيري، بيان اين نكته بدون سعي در علت‌يابي و پيگيري منطقي و علمي است كه معمولاً در آمارهاي نفوس و مسكن، در خصوص خالي شدن روستاهاي كوچك، مزارع، كارگاهها، و نظاير آن ديده مي‌شود. در اين اطلاع‌رساني نيز به اين نكته اساسي توجه نمي‌شود كه با ماشيني شدن زراعت و توسعه آن يا توسعه راهها و بهتر شدن شرايط براي رفت‌وآمدها، بسياري از نقطه‌هاي كوچك فعاليت انساني (نظير مزارع، كارگاه‌ها، مرغداري‌ها و ...)، بي‌آنكه از ميان بروند يا حتي از تعداد كارگرانشان كم بشود، در مركز بزرگتري گرد آمده‌اند و اين خالي شدن كارگاه به معني حذف آن نبايد تلقي شود و...

 

فهرست كامل روستاها

بناي اوليه بر آن بود كه فهرست كامل روستاهاي كشور (و نيز نام شهرها، دهستانها، بخشها و شهرستانها) در اين كتاب درج شود. بدين ترتيب كه آخرين تغييراتي كه در مجلدات مختلف كتاب آمده است، در فهرست نهايي بيايد و وابستگي دهستاني، بخشي، شهرستاني و استاني در رديف مربوط معلوم شود تا جستجوگر علاقه‌مند كه مي‌خواهد بداند اين يا آن شهرستان يا شهر يا روستا از لحاظ وابستگي به كدام استان تعلق دارد، در فهرست الفبايي مربوط اين اطلاع را به آساني به دست آورد.

 

 

 

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

برچسب ها

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: