1394/9/10 ۰۹:۳۷
دیباچهای بر شکلگیری یک «تشکیلات سودمند» در تاریخ معاصر ایران کدام آتشسوزی بزرگ در تهران، زمینه را برای راهاندازی اداره اطفائیه فراهم کرد
دیباچهای بر شکلگیری یک «تشکیلات سودمند» در تاریخ معاصر ایران
کدام آتشسوزی بزرگ در تهران، زمینه را برای راهاندازی اداره اطفائیه فراهم کرد
«موضوع دیگر عدم وسائل اطفائیه است. ما واقعا وقتی فکر کنیم ما هیچ وسایل اطفائیه نداریم. ما یک اداره به خصوص اطفائیه میخواهیم برای اینکه به مجرد وقوع حریق و صدا کردن زنگ تلفن آن اداره، سوت اتومبیلهای اطفائیه هم از طرفی بلند شود. متاسفانه تاکنون در این قسمت توجهی نشده است و مامورین نظمیه و بلدیه باید با نبودن وسایل کافی خود را در خطر حریق بیندازند. علیایحال امیدواریم اداره محترم بلدیه زودتر در صدد تهیه وسایل کافی برای اطفاء حریق و تهیه چند دستگاه اتومبیلهای اطفائیه و اداره و بودجه به خصوص برای این منظور برآید که از مشقت کارکنان و مامورین محل اطفائیه و خطرات آن کاسته شود و همانطور که ما طالب کسب تمدن جدید دنیا هستیم باید لوازم آن را نیز از هر جهت فراهم کنیم».
هشدار روزنامه اطلاعات به تاریخ ٨ مهر ١٣٠٧ درباره لزوم تجهیز بلدیه «وسایل اطفائیه» و راهاندازی «یک اداره به خصوص اطفائیه»، پس از یک آتشسوزی خطرناک در خیابان لالهزار، میتواند سرآغاز ایجاد آتشنشانی یا به تعبیر آن زمانه، اطفائیه، در ایران به شمار آید. آتشسوزی یادشده، ساعت ١٩:٣٠ در سالن مدرسه صنعتی در خیابان لالهزار در زمان نمایش سینما رخ داد و موجب شد سالن سینما و تالار مجاور آن آتش بگیرند. سالن تئاتر از جمعیت «خواتین محترمه» سرشار بود. آتشسوزی وحشت و اضطراب خانمها را موجب شد. ماموران نظمیه برای «استخلاص زنها و اطفای حریق» در آنجا حضور یافتند و سیم چراغ برق لالهزار فورا قطع شد زیرا «بیم مخاطره میرفت». خاموش کردن آتش یک ساعت زمان برد و تلفاتی نیز دربرنداشت. نکتهای که اما در این میانه جالب توجه مینمایاند «عدم وسایل اطفائیه کامل» بود «بر اثر اطلاعی که به بلدیه و قشون داده شده بود عده زیادی مامورین بلدیه و گردان مهندسی قشون در محل وقوع حریق با ادوات لازم حاضر گردیده با کمک مامورین پلیس با کمال جدیت مشغول اطفاء حریق شدند و ساعت هشت و نیم بعدازظهر با وجود عدم وسایل اطفائیه کامل موفق به خاموش کردن و جلوگیری از سرایت آن به عمارت مجاور شدند».
هرچند برخی پژوهشها و منابع تاریخی برآناند که راهاندازی نخستین واحد اطفائیه در تهران به سالهای ١٣٠٣ یا ١٣٠٤ بازمیگردد اما تاکید گزارشگر روزنامه اطلاعات بر لزوم وجود اداره اطفائیه در سال ١٣٠٧ خورشیدی، دو موضوع را در این زمینه بیانگر است؛ یکی نبود مرکزی برای «اطفائیه» و دیگری، آشنایی نویسنده روزنامه با موضوع اطفائیه بوده است. حسین محبوبی اردکانی در کتاب «تاریخ موسسات تمدنی جدید در ایران» برآن است که شالوده اداره آتشنشانی در اوایل سال ١٣٠٥ یا در سال ١٣٠٤ و در زمان تصدی سرلشکر بوذرجمهری در شهرداری تهران ریخته شده است «عدهای از شوفرهای مستعد نقلیه قشون و گروهبانهای قدیمی هنگهای بهادر و آهنین به این موسسه منتقل شدند و به امر [پهلوی اول] یک نفر آلمانی به نام «هانری فردریش دوئل» به ریاست فنی و یکی از افسران روس سفید به نام «کلنل وربا» به ریاست نظامی آتشنشانی تعیین شدند و سپس این موسسه تحت نظر روسای ایرانی که غالبا از افسران بودند قرار گرفت». چنانچه این تاریخ را برای ایجاد اداره اطفائیه در بلدیه تهران بپذیریم، شواهد و اسناد نشان میدهد این تشکیلات دستکم تا ٥ سال بعد، هویت و حضوری مستقل نداشته است، زیرا در گزارشهایی که روزنامههای آن زمان از دو آتشسوزی بزرگ تا سال ١٣١٠ به دست میدهند، نه تنها به وجود چنین تشکیلاتی اشاره نمیشود، که، به نبود تجهیزات مناسب در این زمینه، انتقاداتی وارد میآید.
کلانتران محلهها، تبریزِ همیشه پیشگام و باز هم امیرکبیر
تا پیش از راهاندازی اطفائیه در بلدیه تهران در نخستین سالهای سده چهاردهم خورشیدی، چندان روشن نیست که حکومت و ماموران آن چگونه با آتشسوزیها رویاروی میشدهاند. در میان گزارشهای کلانتران محلهها در دوره قاجار، به مواردی برمیخوریم که از رخداد آتشسوزی در برخی محلههای تهران و دیگر شهرها سخن رفته، اما این که آتش چگونه مهار و خاموش شده، اشارهای نیامده است. احتمالا خود مردم با همکاری مامورانی که وظیفه نظم و انتظام شهری را برعهده داشتند، در نبود تشکیلاتی منسجم برای این کار، به خاموش کردن آتش همت میگماشتند. اندیشه ایجاد آتشنشانی در ایران را به امیرکبیر نسبت میدهند اما هیچ سندی در اینباره نمیتوان یافت.
تبریز به روایت اسناد و منابع تاریخی، نخستین شهر در تاریخ ایران به شمار میآید که به اطفائیه و تجهیزات آن مجهز شده است، حدود ٨٠ سال پیش از راهاندازی اداره اطفائیه در پایتخت؛ رخدادی که البته یک دستاورد ایرانی برشمرده نمیشود. نیروهای روسی حاضر در شهر تبریز در سال ١٢٢١ خورشیدی نخستین تشکیلات خاموشکردن آتش را در این شهر بنا نهادند. این تاسیسات در سال ١٢٩٦ خورشیدی به کوشش قاسم خان والی گسترش یافت. برج یانقین به عنوان نخستین برج دیدهبانی آتشنشانی در ایران، دستاورد این تلاش به شمار میآید. انگلیسیها نیز برای محافظت از تشکیلات نفتی خود در جنوب ایران به ویژه در مسجدسلیمان و آبادان، واحدهای درونی برای مهار آتش راه انداخته بودند. با ایجاد تشکیلات اطفائیه در پایتخت، شهرهای دیگر نیز ضرورت راهاندازی مرکزی برای خاموش کردن آتش را دریافتند. اداره اطفائیه بدینترتیب پس از تهران در شهرهای قزوین، اهواز، بندر انزلی، رشت، مشهد، قم، زنجان و اصفهان راهاندازی شد.
گورستانی که مرکز آتشنشانی پایتخت شد
نخستین مرکز اطفائیه در تهران، در سهراه امینحضور در گاراژ حسینی ایجاد شد. این تشکیلات در سال ١٣١١ به چهارراه حسنآباد جابهجا شد. مکان تازه، تا پیش از آن، گورستانی بود که قبر کلهر خوشنویس معروف تاریخ معاصر ایران نیز در آنجا قرار داشت. نام اطفائیه پس از تشکیل فرهنگستان ایران در سال ١٣١٤ به آتشنشانی تغییر کرد. به روایت محبوبی اردکانی، ١٥ دستگاه ماشین اطفائیه نو و آماده کار، سه دستگاه بنز مرسدس، ٤ دستگاه اشکودا، دو دستگاه پورسک ان.آ.گ و چهار دستگاه موتور پمپ، نخستین تجهیزات اطفائیه نوپای تهران را دربرمیگرفتند. همچنین ٨٤ کامیون هم در اختیار این نهاد بود. یک دستگاه اتومبیل آبپاشی نیز در سال ١٣٠٦ برای خیابانهای تهران خریداری شد. بلدیه تهران همچنین در آذر ١٣٠٧ تجهیزاتی تازه از جمله پنج دستگاه اطفائیه، یک دستگاه آبپاش بزرگ و چهار دستگاه آبپاش کوچک از آلمان خرید. دولت نیز با آگاهی از لزوم وجود تشکیلات اطفای حریق، یک فروند کشتی اطفائیه از آلمان خرید تا برای خاموش کردن حریق کشتیها در دریای خزر به کار آید. کشتی در بندر انزلی نگهداری میشد. آتشنشانی تهران تا دهه سی خورشیدی، یک مرکز داشت. شهرداری تهران در سال ١٣٣٣ خورشیدی، این مجموعه را گسترش داد. بر این اساس مقرر شد شهر تهران یک مرکز و سه شعبه آتشنشانی داشته باشد و یک شعبه نیز در شمیران ایجاد شود. شهباز، شوش و بهار، خیابانهایی بودند که شعبههای آتشنشانی در آنجاها پدید آمد. آنگونه که منابع و اسناد تاریخی بیان میکنند، بیشترین کوششها برای گسترش آتشنشانی تهران و تجهیزات آن از دهه سی خورشیدی انجام گرفت. در این دوره تجهیزاتی گوناگون از کشورهای چکسلواکی، آمریکا و آلمان برای برای نوسازی تشکیلات آتشنشانی خریده شد. همچنین در سال ١٣٣٦ یک متخصص آتشنشانی به نام «مستر استاک» برای بهبود وضع آتشنشانی، آموزشهایی به آتشنشانان ارایه کرد.
آتش در تاریخ معاصر ایران، گویی با هنر به ویژه سینما و موسیقی پیوندی ناگسستنی داشته است! تا آنجا که منابع تاریخی نشان میدهند نخستین آتشسوزی بزرگ در تاریخ معاصر ایران در سالن سینما در خیابان لالهزار به سال ١٣٠٧ خورشیدی رخ داد که موجب شد، لزوم راهاندازی اطفائیه مورد توجه جدی قرار گیرد. آتشسوزی بزرگ بعدی در ١٨ آذر ١٣١٠ رخ داد. روزنامه اطلاعات با تیتر «حریق مهیب در پارلمان» گزارشی تفصیلی از آتشسوزی ساختمان مجلس شورای ملی ارایه کرد. در این رخداد، اتاقهای جلسه خصوصی و آیینه مجلس سوخت «فورا بوسیله تلفون به اداره اطفائیه بلدیه نظمیه و ادارات مربوطه اطلاع داده شد "مجلس آتش گرفت عجله کنید" ... وسائل اطفائیه در مجلس موجود نبود ... در همان حینی که اعضاء و مستخدمین مجلس و مطبعه با نهایت شجاعت مشغول بیرون کشیدن اشیاء و اثاثیه اطاق جلسه و اطاقهای مجاور و اطاق آئینه مجلس بودند بوق اتومبیلهای اطفائیه صدا کرد و چهار دستگاه اطفائیه در دو طرف عمارت برای اطفاء قرار گرفت. مامورین اطفائیه فورا تلمبههای اطفائیه را روی عمارت قرار داده و در موقعی که شعلههای آتش هر ثانیه بلندتر میشد و طالار بزرگ جلسه عمومی را تهدید میکرد مشغول کار شدند». این آتشسوزی از زمان خودنمایی آتش تا خاموشی آن دو ساعت و نیم زمان برد و «ماموران اطفائیه، افراد پلیس، افراد نظامی و همچنین مستخدمین مجلس شجاعت مخصوص و مهارت تامی از خود بروز دادند». آتشسوزی ساختمان مجلس شورای ملی جز سوختگی مختصر یک نفر، تلفاتی بر جای نگذاشت اما توجه جدی به اداره اطفائیه بلدیه و نیز تجهیز ساختمانهای بزرگ به وسایل اطفائیه را یادآور شد. آتشسوزی انبار باروت مهران در سهراه ضرابخانه به سال ١٣١٣ و حریق کارخانه کبریتسازی در خیابان مخصوص به سال ١٣٢٧، از رخدادهای مهمی به شمار میآیند که حضور ماموران آتشنشانی را موجب شدند. رخداد دوم به روایت منابع، عدهای زیاد کشته بر جای گذاشت. آتشسوزی بزرگ دیگر، به سال ١٣٣٤ بازمیگردد. این حادثه از انبار پنبه نزدیک انبار غله شروع شد، به موسسه دخانیات هم خسارت زیاد وارد آورد و ٥٧ نفر کشته و زخمی برجای گذاشت. از دیگر آتشسوزیهای مهم پس از راهاندازی آتشنشانی در ایران میتوان به آتشگرفتن سینما تهران در نزدیکی ساختمان پلاسکو در ٣ شهریور ١٣٤٧ اشاره کرد. روزنامهها با تیتر «حریق بزرگ در تهران»، گزارش دادند که پس از آتش گرفتن سینما در زمان نمایش فیلم غروب بتپرستان، همه نیروهای آتشنشانی تهران بسیج شدند و ٢٥ کامیون اطفای حریق در آنجا حضور یافتند. این آتشسوزی بزرگ سینما تهران و هتل پالاس را منهدم کرد و به ٨ مغازه آسیب جدی رساند. به گزارش منابع «این حریق از نظر محل وقوع و ارتفاع شعلههای آتش در سالهای اخیر در تهران بینظیر بود ... شعلههای آتش بخشهایی از تهران را روشن کرده بود». ٣ سال بعد در ١٩ خرداد ١٣٥٠، باز، میان سینما و آتش، ارتباطی برقرار شد! انبار سینما نادر در کوچه باربد در لالهزار که قدیمیترین استودیو فیلمفارسی به شمار میآمد، آتش گرفت و امتحان نهایی دانشآموزان ششم ریاضی دبیرستان ادیب را تعطیل کرد. ٨ ماشین آتشنشانی و ٢٠ مامور برای خاموش کردن آتش حضور یافتند. رخداد مهم بعدی که پای آتشنشانی را به میان آورد، نخستین حضور جدی این نهاد در حادثهای به جز آتشسوزی به شمار میآید. سقف فرودگاه مهرآباد به تاریخ ٧ آذر ١٣٥٣ فروریخت. این رخداد که «آوار ناگهانی مرگ» نام گرفت، ١٦ کشته و ١١ مجروح برجای گذاشت و پای ماموران آتشنشانی را در کنار شیر و خورشید سرخ ایران و بیمارستانهای نزدیک فرودگاه به مکان رخداد باز کرد. آتشسوزی بزرگ بعدی، به تاریخ 2 مهر ١٣٥٤ در شهری رخ داد که دارنده نخستین مرکز اطفائیه در ایران به شمار میآمد. این آتشسوزی نیز همچون دیگر رخدادهای همسان پیشین باز با حوزه هنر مرتبط شد. آتشسوزی بزرگ دانشگاه تبریز ١٠ میلیون تومان خسارت به جای گذاشت که ٤ میلیون تومان آن به وسایل موسیقی مربوط به کنسرت پری زنگنه بازمیگشت. شب همان روز قرار بود کنسرت برگزار شود. گستره آتشسوزی به اندازهای بود که از ٧ صبح تا ٣ بعد از ظهر آتشنشانان تبریزی را به خود مشغول داشت.
منبع: روزنامه شهروند
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید