رئیس انجمن مفاخر معماری ایران: دوران معماری کاخ‌های باشکوه گذشته است

1394/8/26 ۱۳:۴۷

رئیس انجمن مفاخر معماری ایران: دوران معماری کاخ‌های باشکوه گذشته است

یک معمار معتقد است: امروزه معنای بنای فاخر و شاخص نسبت به دوره‌های پیش، تفاوت‌های زیادی کرده‌ و دوران کاخ‌های باشکوه شبیه «ورسای» گذشته است.

 

 

یک معمار معتقد است: امروزه معنای بنای فاخر و شاخص نسبت به دوره‌های پیش، تفاوت‌های زیادی کرده‌ و دوران کاخ‌های باشکوه شبیه «ورسای» گذشته است.

علیرضا قهاری - رئیس انجمن مفاخر معماری ایران - در گفت‌و‌گو با خبرنگار سرویس هنرهای تجسمی ایسنا، اظهار کرد: در دوره‌ای که ما در آن زندگی می‌کنیم، قحط‌ الرجال معمار نیست، اما معماران باید متناسب با دانش و نیازهای روز مردم و مبتنی بر فرهنگ کشور، اقدام به ساختن بناهای شاخص کنند و اگر قرار باشد با بازگشت به دوران گذشته، معماری ایرانی را احیا کنند به بی‌راهه رفته‌اند.

او با توضیح معنای واژه «فاخر» در گذشته و تصور مردم از این واژه، بیان کرد: ممکن است لباس فاخر را لباسی زربفت بدانیم یا کار فاخر را در معماری، به معنای کاخ باشکوه یا ساختمانی که تزیینات آنچنانی دارد تصور کنیم، آن‌گاه با ناراحتی بیان کنیم که بنای فاخری در این دوران ساخته‌ نشده‌ است، اما معنای کار فاخر در هنر با کار قابل توجه، تفاوت دارد.

وی ادامه داد: می‌توان گفت در دوره‌ای هستیم که بنابر وضعیت اجتماعی و اقتصادی و شاید تغییر نگرش جامعه، رویکرد در حوزه معماری ایران مقداری نسبت به معنی واژه فاخر تغییر کرده باشد، بنابراین شاید بهتر است اساسا دنبال معماری فاخر به آن معنا نباشیم. یعنی اگر افراد یک دید جامعه‌نگر و جامعه‌گرا داشته باشند، به این نکته پی می‌برند که معماری فاخر به معنای پرزرق و برق، حتی ضد ارزش نیز به‌شمار می‌رود.

رئیس انجمن مفاخر معماری ایران ساختمان‌های بناشده در شمال شهر تهران را مثال زد و افزود: در حال حاضر بناها و خانه‌هایی که در شمال تهران توسط افراد نوکیسه ساخته می‌شود، با وجود میلیاردها تومان هزینه‌ای صرف ساخت آن‌ها می‌شود، یک نوع معماری ضد ارزش دارند و از نظر هنر معماری قابل دفاع نیستند. بنابراین مفهوم بنای فاخر در هر دوره‌ای متفاوت است. اگر به معماری‌ای که نیازهای روز جامعه را برطرف کند نگاه کنیم شاید اساسا فاخر به معنای کاخ‌های باشکوه دیگر مورد نظر نباشد.

قهاری با بیان این‌که مردم بیشتر تابع آن چیزی هستند که می‌بیند، ادامه داد: امروزه بناهایی به‌جز بناهای عمومی ساخته می‌شود که به شهرها و روستاها شکل می‌دهند. این البته حاصل وضعیت اجتماعی و اقتصادی معاصر است. شاید اگر در مدیریت شهرها به‌گونه‌ای دیگر عمل می‌کردیم یا حتی رسانه‌های ما نوع دیگری از سلیقه را اشاعه می‌دادند، این‌گونه بناها ساخته نمی‌شد. به همین خاطر است که در شمال شهر خانه‌های ساخته می‌شوند که سلیقه‌ سازندگان و مالکان‌شان توسط رسانه‌ها، بویژه تلویزیون و ماهواره شکل گرفته است.

او با تأکید بر این‌که بهتر است به جای واژه فاخر از شاخص استفاده کنیم، گفت: البته فقط گروهی از مردم به‌دنبال این‌گونه بناها هستند که نمی‌دانند ثروت بادآورده‌ی خود را چگونه خرج کنند و ترجیح می‌دهند در قصرهایی به سبک «ورسای» و «عصر لویی شانزدهم» زندگی کنند. ساخت چنین بناهایی ممکن است از نظر جامعه‌شناختی و زیبایی‌شناختی ضد ارزش نیز باشد.

 

معماری هر دوره با استفاده از تکنولوژی زمانه‌اش ماندگار شده

قهاری اولین مولفه‌ی یک بنای شاخص را وجود تفکر معماری بلند پروازانه دانست و گفت: این تفکر در این دوره همراه با تکنولوژی روز به‌دست می‌آید. همان‌طور که در معماری چند هزار ساله تخت جمشید و بناهای دوران صفویه توانسته‌اند با استفاده از تکنولوژی زمان خود ماندگار شوند. وقتی از این‌گونه بناها صحبت می‌کنیم، در واقع آن‌ها را بیانگر فکر و خرد در استفاده از تکنولوژی زمان خودشان می‌دانیم. بنابراین اگر معماران تفکر و فلسفه زمان خود را با فناوری عجین و ادغام نکنند، موفق به ساخت بنایی ماندگار نمی‌شوند که معرف عصر حاضر باشد.

او درباره بناهای شاخص این دوره، توضیح داد: این بناها، معماری‌هایی هستند که فناوری روز را با نیاز مردم عجین کرده‌اند. در دورانی که ما زندگی می‌کنیم نیز بناهای قابل توجه و شاخص ساخته شده‌اند و منظور، شکلی تزیینی و کاخ‌مانند نیست. هنر هر دوره به مرور زمان، خود را نشان می‌دهد و بناهای ماندگار با گذشت زمان معلوم می‌شوند مانند موسیقی که از میان چند آهنگ، یکی از آن‌ها شاخص و ماندگار می‌شود.

این معمار ادامه داد: دهه‌های 40 و 50، بخصوص دهه 50 که زمان بازگشت معماری ایران به الگوهای قدیم بود و از معماری مدرن فاصله گرفته شد، به‌گونه‌ای که مدرنیسم با معماری سنتی تلفیق شد، مانند موزه‌ هنرهای معاصر و بنای میدان آزادی که از معماری گذشته تأثیر گرفتند. به علاوه، این بناها نیازهای روز را نیز برطرف می‌کردند. به نظر می‌رسد، معماری‌ای موفق است و ماندگار می‌شود که این جنبه‌ها را در نظر بگیرد، یعنی نیازهای روز را برطرف کند. مثلا ما به موزه نیاز داریم. بنابراین باید هم نیازهای روز را برطرف کنیم و هم بنا به‌گونه‌ای باشد که خود را شاخص نشان دهد. فرض کنید یک معمار بهترین موزه را از نظر خودش بسازد، اما کسی رغبت نکند به آن وارد شود. بنابراین اگر بخواهیم یک بنا بسازیم که بعدها به یک اثر تاریخی تبدیل شود، اما در حال حاضر نتوانیم از آن استفاده کنیم، هم درست نیست.

او همچنین گفت: حالا هم که مساجد خود را به سبک دوران صفویه می‌سازیم کار بیهوده‌ای است، زیرا بهترین مساجد را در آن دوره داشته‌ایم و هرچه بخواهیم بسازیم به پای آن‌ها نمی‌رسد. بنابراین بهتر است آن‌ها را برای دوره خودشان بگذاریم و اگر می‌خواهیم کاری انجام دهیم و مثلا مسجدی بسازیم که روح زمانه در آن وجود داشته باشد و مردم با آن ارتباط برقرار کنند، باید با نیازها و فناوری روز پیش برویم. این‌گونه آن بنا را می‌توان شاخص نامید.

وی اظهار کرد: اگر یک معمار بتواند این‌ها را تشخیص دهد و رعایت کند بهترین کاربرد را در معماری خواهد داشت. خوشبختانه تکنولوژی‌ای که امروز در اختیار اوست مانند مصالح و اسکلت‌های سبک می‌تواند به معمار کمک کند. در حال حاضر نیازی نیست به سبک 200 سال پیش معماری کنیم، بلکه با استفاده از روحی که از گذشتگان به ارث برده‌ایم باید کار کنیم.

 

قحط الرجال معمار نداریم

قهاری معتقد است: پشت هر کار هنری باید حتما باید فکر و فلسفه‌ای باشد. یک معمار از نظر این‌که چه چیزی را خلق می‌کند، باید یک شبه‌فیلسوف باشد، زیرا پشتوانه فکری و فلسفی خالق اثر هنری است که می‌تواند یک اثر را شاخص کند.

او با تأکید بر این‌که معماری روز به معنای برگشت به گذشته نیست، اما استفاده از خرد گذشتگان به زندگی بهتر انسان امروزی کمک می‌کند، بیان کرد: معمولا بناهای شاخص را به‌گونه‌ای می‌بینیم که معمولا ممکن است جنبه تکثیر نداشته باشند. به‌عنوان مثال، یک موزه یا کتابخانه داریم که می‌تواند توسط معمارانی ساخته شوند که هم فرزند زمانه خودشان باشند و هم دانش گذشته و اطلاعاتی درباره فلسفه، هنر و حتی ادبیات و جامعه‌شناسی داشته باشند.

وی درباره انتظاری که از یک معمار ایرانی در این دوره می‌توان داشت، توضیح داد: کار معمار مانند سفالگر، ساخت یک اثر هنری از ماده خام است و الفبای آن، یکی است. چه کسی می‌تواند بهترین ترکیب را بسازد؟ آن کسی که بن‌مایه خرد ایرانی را همراه با دانش داشته باشد. اگر شما همین مصالح را به یک معمار غربی یا حتی ژاپنی بدهید، قطعا بنای دیگری به شما تحویل می‌دهد، زیرا آن‌ها فرهنگ و فلسفه‌ای را آموخته‌اند که با ذهن معمار ایرانی متفاوت است. توقعی که از معمارهای ایرانی داریم این است که روح زمانه در معماری‌شان باشد.

 

قرار نیست با کاشی‌کاری معماری ایرانی را احیا کنیم

قهاری همچنین گفت: ما نباید از گذشته‌ها و معماری کشورهای دیگر تقلید کنیم. معماری یک بنا در ایران باید متعلق به مردم این سرزمین باشد. زمانی که بنایی ساخته می‌شود باید بتوانیم تشخیص دهیم که این ساختمان متعلق به این مردم و آب‌وهوا است.

او اظهار کرد: در اوایل ساخت برج میلاد، برخی مسؤولان می‌گفتند اگر روی این برج را کاشی‌کاری کنیم به یک بنای ایرانی تبدیل می‌شود یا حتی چندبار هجوم آوردند و خواستند تا سردر دانشگاه تهران را کاشی‌ ‌کنند، اما اگر این‌گونه با بنای امروزی برخورد شود و قرار باشد با آیینه‌کاری و کاشی‌کاری، معماری ایرانی را احیا کنیم به بی‌راهه رفته‌ایم. در واقع اگر از تزییناتی که بهترین نوع آن‌ها مربوط به 400 سال پیش است، استفاده کنیم اثرمان به یک کاریکاتور شبیه می‌شود.

رئیس انجمن مفاخر معماری ایران در پایان اضافه کرد: هنر همواره قابل انتقاد است. اگر کسی به جای تعریف از برج آزادی، آن را در مقابل برج میلاد قرار دهد، این کار از نداشتن آگاهی او نشأت گرفته است. در حالی که باید دید هر کدام از این بناها چه هویتی را القا می‌کنند.

منبع: ایسنا

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: