گفت‌وگو با «حسین کریمی» یک کبوترباز حرفه‌ای تهرانی، درباره سنت‌های این سرگرمی کهن ایرانی

1394/8/25 ۱۰:۲۴

گفت‌وگو با «حسین کریمی» یک کبوترباز حرفه‌ای تهرانی، درباره سنت‌های این سرگرمی کهن ایرانی

«حسین کریمی» نشان به نشان توصیه بزرگان به نگهداری از کبوتر می‌آورد تا بگوید کبوتر از صدها و هزاران ‌سال پیش با آدم‌ها اخت بوده و به مرور که پا به امروز و این زمانه گذاشتیم، آداب نگهداری از کبوتر هم مثل سنگی صیقل خورده، شکل و شمایل امروزش را گرفته است. حسین کریمی، یکی از کبوتربازهای قدیم تهران است. ٥٠‌سال دارد و از کودکی، از وقتی به کوچه مرغی‌های مولوی می‌رفته، به نگهداری از کفتر علاقه پیدا کرده است «زمان ما اراذل و اوباش‌ها، لات‌ها و لوت‌ها کبوتربازی می‌کردند. کبوتربازی خیلی وجهه بدی داشت و یکی از نشانه‌های اوباش‌ها بود. برای همین بیشتر پدرها با این کار مخالفت می‌کردند.

کفتربازها آدم‌های سفره‌دار و درِ خانه‌باز بودند

 تارا امیری : «حسین کریمی» نشان به نشان توصیه بزرگان به نگهداری از کبوتر می‌آورد تا بگوید کبوتر از صدها و هزاران ‌سال پیش با آدم‌ها اخت بوده و به مرور که پا به امروز و این زمانه گذاشتیم، آداب نگهداری از کبوتر هم مثل سنگی صیقل خورده، شکل و شمایل امروزش را گرفته است. حسین کریمی، یکی از کبوتربازهای قدیم تهران است. ٥٠‌سال دارد و از کودکی، از وقتی به کوچه مرغی‌های مولوی می‌رفته، به نگهداری از کفتر علاقه پیدا کرده است «زمان ما اراذل و اوباش‌ها، لات‌ها و لوت‌ها کبوتربازی می‌کردند. کبوتربازی خیلی وجهه بدی داشت و یکی از نشانه‌های اوباش‌ها بود. برای همین بیشتر پدرها با این کار مخالفت می‌کردند. خیلی پیش می‌آمد که بچه‌ها به همین دلیل از پدر و مادر خود کتک بخورند». از کفتربازی و مسابقاتش می‌گوید که در دهه‌های گذشته در تهران جان گرفته است و تماشاچی‌هایی از شهرهایی همچون کرمانشاه، بندرعباس و همدان دارد «تیرماه فصل مسابقات است. ما در تهران فقط یک نوع مسابقه داریم که به آن «گرو» گفته می‌شود. میانگین ساعت پرواز کبوترها در آسمان را حساب می‌کنیم، هرکس کبوترهایش بیشتر در آسمان پرواز کند، برنده مسابقه است. امروزه دیگر در تهران و اطراف آن در یک روز بیش از ٢‌هزار کفتر به آسمان می‌رود. زمان قدیم یادم است یک نفر می‌خواست ٤٠ کفتر به آسمان بفرستد، خبرش مثل توپ در تهران می‌پیچید». کفتربازی و کفتربازها از یک سده پیش تا امروز بسیار تفاوت کرده‌اند «با یک‌تومان، یا ٥زار، یک کبوتر از جعبه‌های چوبی روی هم چیده شده کوچه‌مرغی برمی‌داشتم. همان کبوترها را اما اکنون باید با ١٠٠‌هزار تومان بخریم. گران‌ترین کبوترها الان تا ٧یا ٨‌میلیون‌تومان هم معامله می‌شوند». این کبوترباز قدیمی، یک مغازه کوچک املاک در محله سرچشمه دارد. او همه ٣٠٠کبوترش را در پشت‌بام خانه‌اش، در محله امامزاده یحیی نگه‌می‌دارد. حالا که نه فصل جوجه‌کشی نه فصل پرواز و مسابقه است، به فکر تعمیر لانه کبوترهایش افتاده و سرش شلوغ است. حسین‌آقا، مثل هر کفترباز قهار تهرانی دیگر، عاشق خال‌کفتر است و کفترهایش را به بالاترین قیمت‌ها هم نمی‌فروشد. با او درباره سنت‌ها و مراسم کبوتربازی و خلقیات و رفتارهای کبوتربازان قدیم گفت‌وگو کرده‌ایم. ما هم به پیروی از او و همترازانش که این تفریح و سرگرمی را گاه‌کبوتربازی گاه‌کفتربازی می‌نامند و می‌خوانند، همین‌گونه در متن آورده‌ایم؛ جایی، کبوتربازی و جایی دیگر کفتربازی، بی‌هیچ استدلال و منطقی...

 

*****

حسین‌آقا! شما شنیده‌اید که پیشینه کفتربازی به چه‌زمانی برمی‌گردد و در چه دوره‌ای اوج گرفته است؟

کبوتر یا همان که ما کفتر می‌گوییم، نشانه صلح، دوستی و آشتی است. اگر بخواهم ریشه نگهداری از کبوتر را برایتان بگویم، به گذشته‌های خیلی دور برمی‌گردد. برخی بزرگان تأکید می‌کنند در خانه خود کبوتر نگه دارید چون شما را از بلا دور نگه‌می‌دارد و رزق و روزی را زیاد می‌کند. حتی در نمادهایی که در عزاداری‌های ماه محرم می‌شود هم کبوتر وجود دارد. همین نشان می‌دهد کبوتر پرنده‌ای خاص است و به نگهداری از آن سفارش شده است. من فکر می‌کنم امروزه به دلیل بیشتر شدن تجربه و آگاهی مردم نسبت به کبوتربازی، دوره اوج آن است. مردم در زمان گذشته مشغولیات زیاد داشتند. کافه رفتن و گشت‌زدن در لاله‌زار وقت مردم را پر می‌کرد. مردم امروزه دیگر چندان سرگرمی ندارند، برای همین به کفتربازی روی می‌آورند. قدیم تعداد کفتربازها کمتر بود. الان فقط در محدوده ناصرخسرو و امامزاده یحیی، بیش از ١٠٠کفترباز حرفه‌ای وجود دارد.

 

یعنی به عقیده شما کبوتربازی زمان‌های خیلی قدیم هم به‌شکل امروزی وجود داشته است؟

 به مرور زمان، افرادی که به این کبوترها علاقه زیادی داشتند، تعداد آنها را بیشتر کردند. به نظرم نگهداری از کبوتر کم‌کم به سبک و سیاق امروزی مد شد و گروهی از مردم به نام «کفترباز» شناخته شدند. به همین دلیل گفتم دوره اوج کفتربازی همین دوره‌ای است که ما در آن زندگی می‌کنیم، چون از همان گذشته نگهداری از کبوتر شکل دیگری بود. تا صد‌سال پیش هم که کبوتربازی در تهران وجود داشته، تعداد کبوترهایی که در هر پرواز به آسمان می‌رفت به این تعداد امروزی نبود. مثلا اگر کسی در مولوی ٤٠ کفتر به‌آسمان می‌فرستاد، این ماجرا دهان به دهان می‌گشت و همه شهر خبردار می‌شدند و برای تماشا می‌رفتند. کفتربازهایی اما امروز در تهران هستند که ٢‌هزار کفتر را در یک روز به آسمان می‌فرستند.

 

آیا کفتربازی ویژه ایران و ایرانی‌هاست یا در کشورهای دیگر هم طرفدار دارد؟

آلمان، انگلیس، ژاپن، اتریش و خیلی از کشورهای دیگر کفتربازی دارند. من شنیده‌ام کفتربازی در ژاپن برای خودش سندیکا دارد و بسیار سازماندهی شده است. ما در ایران متاسفانه چنین چیزی نداریم و خیلی‌وقت‌ها هم دچار مشکل می‌شویم. در کشورهای خارجی مسابقات رسمی برای کفتربازی برگزار می شود و قهرمان‌های ملی در این زمینه دارند. برای مسابقه‌ها رسما تبلیغ و اطلاع‌رسانی می‌شود و کفتربازها برای خودشان کیا و بیایی دارند. بیشترین تنوع کبوترها را اما در ایران می‌بینیم. با این وجود کفتربازی در ایران فقط جنبه سرگرمی دارد و مسابقه رسمی و لیگ ندارد. هرچه باشد بهتر از این است که جوان‌ها به‌هزار خلاف کشیده شوند.

 

فرقی هم در شیوه مسابقات کبوتربازی ایران و کشورهای دیگر وجود دارد؟

مسابقات را نمی‌دانم اما در کشورهای دیگر هر کبوتری به‌نام صاحبش دارای شناسنامه است و اگر کبوتری به جمع کبوترهای یک فرد اضافه شود، صاحبش مشخص است. در ایران اما اینگونه نیست. کبوترها فقط جلد خانه‌ای‌اند. اما اگر کبوتری از بامی پرید و جای دیگری رفت و آن شخص کبوتر را گرفت، دیگر نمی‌توان اثبات کرد که این کبوتر مال من است. برای همین در ایران افرادی از گذشته بوده‌اند که به آنها «کبوتر دزد» می‌گفتند؛ کسانی که کارشان این بود کبوترها را جلد بام خود کنند و آن را دراختیار خود بگیرند. سر همین موضوع، اختلاف‌ها و درگیری‌های زیادی در محله‌ها رخ می‌داد و مردم کینه‌ زیادی از هم به‌دل می‌گرفتند.

 

از اینها که بگذریم، چه شد شما سراغ کفتربازی رفتید؟ پدرتان هم کبوترباز بود؟

نه بابا. از بچگی به پرنده‌ها علاقه داشتم، اگر می‌فهمید که من کبوتر نگه می‌دارم، بیچاره‌ام می‌کرد! یواشکی و بی‌اطلاع پدرم به کوچه‌مرغی‌های مولوی می‌رفتم که آن زمان پاتوق پرنده‌فروش‌های پایتخت بود. مسابقه‌ها را تماشا می‌کردم. هرازگاهی هم یک کفتر می‌خریدم و آن را در هفت سوراخ، در زیرزمین خانه نگه می‌داشتم. آن زمان برای این‌که پدرم بو نبرد، کفترها را در جاهایی جدا از هم نگه می‌داشتم که سروصدا نکنند. پدرم اگر می‌فهمید تنبیه سختی در انتظارم بود. آن زمان با یک‌تومان، یا ٥زار، یک کبوتر از جعبه‌های چوبی روی هم چیده‌شده کوچه‌مرغی برمی‌داشتم. اما الان همان کبوترها را باید با ١٠٠‌هزار تومان بخریم. گران‌ترین کبوترها الان تا ٧ یا ٨‌میلیون تومان هم معامله می‌شوند.

 

دلیل مخالفت پدرتان با کبوتربازی چه بود؟ کبوتربازی پیش از دهه ٤٠ در میان چه قشرهایی از جامعه بیشتر رواج داشت؟

زمان ما اراذل و اوباش‌ها، لات‌ها و لوت‌ها کبوتر بازی می‌کردند. کبوتربازی خیلی وجهه بدی داشت و یکی از نشانه‌های اوباش‌ها بود. برای همین بیشتر پدرها با این کار مخالفت می‌کردند و بچه‌ها به همین دلیل از پدر و مادر خود کتک می‌خوردند. کبوتربازی در جنوب تهران مد بود. بیشتر گردن‌کلفت‌ها و سبیل از بنا گوش دررفته‌ها، هر کدام جایی برای کبوتربازی داشتند. یک دوره در جنوب شهر می‌گفتند تا کسی زندان نرفته باشد در بین مردم اسم درنمی‌کند، زمان ما هم اگر کسی ادعای گردن‌کلفتی و گنده‌لاتی می‌کرد، حتما کبوترباز هم بود.

 

آیا کفتربازی امروزه هم بخشی از سرگرمی‌های اهالی جنوب شهر تهران است؟

الان دیگر خیلی فرق کرده است. ما دکتر و مهندسی داریم که کفتربازهای حرفه‌ای‌اند. یک نفر را می‌شناسم که از سمت ستارخان هر‌سال در مسابقه‌ها شرکت می‌کند. جاهای مختلف تهران الان کفترباز حرفه‌ای دارند. افراد ثروتمندی را می‌شناسم که در حاشیه‌های شهر تهران صرفا برای کفتربازی و نگهداری از کفتر، باغ و زمین خریده‌اند. هر گنجه کفتر آنها اتاقی ٥ در ٥ متر است؛ یعنی به اندازه مغازه من. اما هنوز هم در این محدوده، مثل امامزاده یحیی و مولوی تعداد کفتربازها بیشتر است. در قدیم همه کفتربازها در دروازه غار، دروازه دولاب، میدان اعدام، گمرک و این محدوده‌ها بودند. در شهرستان‌های دیگر هم کفترباز کم داشتیم. فصل مسابقات که می‌شد از مشهد، شمال، همدان، اراک، لرستان، آبادان و کرمانشاه برای تماشا می‌آمدند. خیلی از استان‌ها اما الان دیگر خودشان کفتربازهای قهاری دارند و مسابقات را خودشان برگزار می‌کنند. معروف‌ترین مسابقات کفتربازی اما هنوز هم مختص تهران و بهترین محدوده برای کفتربازی، همین محدوده مرکز شهر است.

 

به چه دلیل معتقدید این‌جا بهترین منطقه برای کبوتر بازی است؟

این منطقه از تهران چون مرکز شهر و آلودگی هوا در آن بیشتر از جاهای دیگر است، نگهداری از کبوتر و پرواز دادن آن و دوباره برگشتنش بر بام، از همه‌جا سخت‌تر است. نگهداری از کبوتر و عادت‌دادن آن به پرواز در این آب و هوا یک امتیاز خیلی خوب به‌شمار می‌آید و نشانه تبحر و مهارت کفترباز است.

 

مردم چطور از مسابقات کفتربازها باخبر می‌شوند و خودشان را برای مسابقه می‌رسانند؟

ما از برج ٣ برای مسابقات برنامه می‌ریزیم؛ همه این را می‌دانند! هرکس می‌خواهد در مسابقه شرکت کند یک روز را برای پروازدادن کبوترهایش انتخاب می‌کند. از پیش اعلام می‌کنیم که فلانی در فلان‌جا می‌خواهد کبوترهای خود را پر دهد. دهان‌به‌دهان و گوش‌به‌گوش می‌چرخد. هرکس هم دوست داشته باشد برای تماشا می‌آید.‌ سال پیش برای یکی از شرکت‌کننده‌ها بیشتر از دو‌هزار نفر جمعیت آمد. همه کوچه‌ها و محله غرق‌ شده بود. پلیس امنیت حتی از دو روز پیش آن‌جا گشت می‌زد تا مشکلی برای مردم پیش نیاید. جمعیت در روز مسابقه آن‌قدر زیاد شده بود که مسابقه لغو شد.

 

آیا در این سال‌ها دعوا و جدالی هم به واسطه کبوتربازی در محله‌ها پیش آمده است؟

من وقتی خودم را پیدا کردم، دهه ٥٠ شده بود. آن زمان این مسائل خیلی کمتر بود. اما شنیده بودم برای کفتربازی در همین تهران درگیری بالا گرفته بود، کار به چاقوکشی رسیده و قتل هم اتفاق افتاده بود. این به زمانی مربوط است که چاقوکش‌ها کفترباز بودند. این مسائل اما در زمانه ما کم شده بود یا حداقل من نشنیدم. یادم است بچه که بودم، می‌گفتند در محله یک نفر به‌خاطر تماشای مسابقه کفتربازی از پشت‌بام افتاده و مرده است. آن زمان مثل حالا نبود؛ پشت‌بام‌ها دورچین و حفاظ نداشتند. تماشای کفتربازی هم که با سربه‌هوایی مساوی است. برای همین‌چیزها بود که بزرگترها با کفتربازی مخالف بودند. اما الان به جرأت می‌گویم ٨٠‌درصد کفتربازها آدم‌های درست و سالمی‌اند. در هر رشته و موضوعی هم عده‌ای هستند که بخواهند همه‌چیز را خراب کنند و این ٢٠‌درصد شاید از آن دسته آدم‌ها باشند.

 

می‌دانید چرا کبوتر نشانه صلح است؟ آیا این ویژگی کبوتر تابه‌حال کاربردی هم داشته است؟

کبوتربازها مرام‌ها و آداب و رسومی زیاد میان خود دارند. مثلا یادم است از قدیم، دوست برای دوست کبوتر هوا می‌کرد و اگر این کار را انجام می‌داد، موجب اوقات تلخی و دلخوری می‌شد. مثلا اگر کسی از کبوتربازها به سفری می‌رفت یا خانه‌ای می‌خرید، کفتربازها به هم کبوتر پیشکش می‌دادند یا جوجه تعارفی می‌بردند. رد و بدل کردن کبوترها برای کبوتربازها خیلی مهم است. خیلی‌ها برای حل‌کردن اختلاف‌های قدیمی، با هم کبوتر رد و بدل می‌کردند که همان نشانه دوستی، صلح و آشتی بود.

 

همسایه‌ها و خانواده به‌ویژه همسرتان گله‌ای از کفتربازها و کفتربازی ندارند؟

من دست‌کم در این محله ندیده‌ام. محمود آهنگر و ایرج زاغی را همه در این محله می‌شناسند. حتی بین کفتربازهای ایران هم این دو نفر شهره‌اند. ایرج همیشه به محمودخان می‌باخت، طوری‌که به ایرج می‌گفتند تو به باختن اسم‌درکرده‌ای. آدم‌های خوب روزگار بودند. همه اهل محل به خوبی این افراد گواهی می‌دهند. آدم‌های سفره‌دار و درِ خانه‌باز بودند. ما برای کسی مزاحمتی نداریم. فقط یک ماه مسابقه است که هر روز در پشت‌بام هستیم. آنهایی که هر روز به پشت‌بام می‌روند کفترباز نیستند. آنهایی که ٣٦٥ روز‌ سال پشت‌بام‌ها می‌پلکند، «غریب‌گیر»ند که می‌خواهند چهارتا کبوتر از آسمان بگیرند و بفروشند. همسرم هم گله‌ای ندارد؛ به این کبوترهای زبان‌بسته عادت دارد. وقتی ببیند شوهرش به جای نشستن پای منقل و دوست و رفیق، با پرنده‌ها سر و کله می‌زند چرا ناراضی باشد؟

 

در این سال‌هایی که به کبوتربازی سرگرم بوده‌اید، آیا این تفریح ممنوع هم بوده است؟

فقط می‌دانم کفتربازی در یک دوره، در زمان پهلوی‌دوم ممنوع شد. دلیلش هم این بود که می‌گفتند کبوترها لابه‌لای پره‌های موتور هواپیما می‌روند و موجب سقوط آن می‌شوند. من آن زمان خیلی کوچک بودم. اما یادم است که به‌خصوص در اطراف مهرآباد، همه کبوترخانه‌ها را جمع کرده بودند. کبوتربازی اما به‌مرور دوباره در تهران و حتی ایران جان گرفت، یعنی دوباره علنی شد. همیشه از کبوتربازهای قدیمی می‌شنیدم عشقی که وصل نشود، فسخ نمی‌شود. عشقی که مردم به حیوانات دارند از این نوع عشق است. برای همین از آن دل نمی‌کنند مگر این‌که کهولت سن پیش بیاید یا این‌که فشارهای جامعه باعث شود افراد از آن فاصله بگیرند.

 

ظاهرا هر شهر و استانی، کبوترهای خاص خود را دارد. آیا این دسته‌بندی‌ها به نژاد کبوترها مربوط است که در شهر و استانی خاص زندگی می‌کنند؟

نه. از همان زمان قدیم تهرانی‌ها علاقه داشتند کفترهای خال‌دار را نگهدارند، برای همین کفترهای هما و ابلق که در دسته خال‌کفترها جا می‌گرفتند، مخصوص تهرانی‌ها بودند. آذری‌ها به کفترهای گرگی و قرمزی علاقه داشتند. کفتربازهای ترک‌زبان در گذشته، بیشتر در محدوده محله‌های شوش بودند. برای همین انواع کفترها به اسم شهرها و حتی کشورهای مختلف نام‌گذاری شد. کبوترها خیلی تنوع دارند و اگر بخواهیم نام همه و ویژگی‌هایشان را بگوییم، برای خودش یک کتاب می‌شود. مثلا پس از نمایش فیلم طوقی علی حاتمی، همه مردم دیگر این کفتر را می‌شناختند و کفترهای طوقی معروف شدند.

 

روش‌های شما برای نگهداری و پرورش کبوترها هنوز به شیوه قدیم است؟ پیشرفت زمانه آیا به این سرگرمی شما هم رسوخ کرده است؟

هر چیزی که در این زمینه به ما رسیده، حاصل تجربه است. این سال‌ها علم هم به آن اضافه شده؛ برای همین کبوترهایی با کیفیت بهتر دیده می‌شوند. قدیم آقارحمان‌خانی بود که کبوترهای خیلی خوب داشت. بقیه سعی می‌کردند از کبوترهای او جوجه‌کشی کنند تا نسل خوبی از کبوترها داشته باشند. بعدها کم‌کم یاد گرفتیم که سبک نگهداری از کبوتر خیلی مهم است. نوع ارزن‌دادن و آب‌دادن به کبوترها چگونه باید باشد و چه دانه‌ای غذای خوبی برای چه کبوترهایی است. برای همین هم تعداد کبوترها خیلی بیشتر از پیش شده و هم کبوترها تیز و فرزتر از قدیم‌اند.

منبع: روزنامه شهروند

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

برچسب ها

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: