سعدی، سنت و نوآوری / دکتر ‌اصغر ‌دادبه - بخش نهم

1394/7/21 ۰۹:۵۲

سعدی، سنت و نوآوری / دکتر ‌اصغر ‌دادبه - بخش نهم

تأمل در دیگر قصیده‌های سعدی، نوآوری او را چه در حوزه «چگونگی گفتن» و چه در حوزه «بچه گفتن» آشکار می‌سازد و روشن می‌سازد که هدف سعدی مردم‌اند و مردم دوستی و خدمت به مردم. غالب قصیده‌های سعدی، به گونه‌ای مکمّل معنایی بوستانند و اگر نیک بنگریم، از «نبایدها» و «بایدها» در آرمانشهر سخن می‌گویند و این خود گونه‌ای نوآوری است. امروز رهبران جهان به سخنان خود، به کردار و رفتار خود به مدد مشاوران خردمند کارآزموده سامان می‌دهند و بر مشورت تأکید می‌ورزند.

 

تأمل در دیگر قصیده‌های سعدی، نوآوری او را چه در حوزه «چگونگی گفتن» و چه در حوزه «بچه گفتن» آشکار می‌سازد و روشن می‌سازد که هدف سعدی مردم‌اند و مردم دوستی و خدمت به مردم. غالب قصیده‌های سعدی، به گونه‌ای مکمّل معنایی بوستانند و اگر نیک بنگریم، از «نبایدها» و «بایدها» در آرمانشهر سخن می‌گویند و این خود گونه‌ای نوآوری است. امروز رهبران جهان به سخنان خود، به کردار و رفتار خود به مدد مشاوران خردمند کارآزموده سامان می‌دهند و بر مشورت تأکید می‌ورزند. در همین چند بیت تأمّل کنیم. سعدی در نقش مشاور خردمندی ظاهر شده است تا رسم و راه عدالت‌گستری را به پادشاه بیاموزد. برای تحقّق این امر: ۱) تذکری می‌دهد که قدرت، موقتی است و هر قدرتمندی چند روزه بیش مهلت ندارد تا ذهن پادشاه را آماده کند.۲) بر یکی از عوامل مهم درآمد حکومت، یعنی گرفتن مالیات که غالباً بی‌رویه و به زور صورت می‌گرفته است، انگشت می‌نهد و پادشاه را از گرفتن مال مردم به جور و به زور، به نام اخذ مالیات، برحذر می‌دارد و این شیوه را که نتیجه‌ای جز ویرانی بنای زندگی مردم برای تأمین زیور و زینت و خلاصه تأمین تجملات زاید سلطنت ندارد، شیوه‌ای ستمگرانه می‌شمارد که در نهایت بنیاد حکومت را متزلزل می‌سازد؛ ۳) بر دو روش مهم که یکی سلبی و دیگری ایجابی است و به کارگیری آنها ضامن بقای حکومت هر حاکمی تواند بود، تأکید می‌ورزد: یکم، روش سلبی، یعنی برانداختن دشمنان مردم؛ آنان که با وابسته ساختن خود به مرکز قدرت به مردم ستم می‌کنند، دوم، روش ایجابی، یعنی حمایت از مردم، به‌ویژه مردم بیچاره که بیشتر در معرض بیداد و ستمند و پایه‌های قدرت را به شرط آن که حمایت شوند، استوار می دارند. سعدی باب اول بوستان را که «در عدل و تدبیر و رای» است، با تأکید بر به کارگیری این روش (خطاب به پادشاه) آغاز می‌کند:

 

برو پاس درویش محتاج دار که شاه از رعیت بوَد تاجدار

سپس سخن را با تأکید بر اجرای روش سلبی (هر آن کست که به آزار…) ادامه می‌دهد و با دو اندرز حکیمانه و مشفقانه ـ که از شجاعت و خرد سعدی حکایت می‌کند ـ به پایان می‌برد: یکی آنکه بخشایش خدا در گرو بخشایش خلق است. اگر می‌خواهی خدا تو را ببخشاید، بر مردم ناتوان ببخشای و رحمت‌آور؛ دوم آنکه فریب ستایشگری‌های ستایشگران فریبکار را که دعا می‌کنند تا رستاخیز زنده بمانی، مخور که به قول مردم «عمر دست خداست» و زمان زندگی هر کس را خدا تعیین کرده است.با تأمل در قصاید سعدی می‌توان به توصیه‌ها و دستورالعمل‌هایی دست یافت که همچنان تازه است و به کارگیری آنها در زندگی فردی و اجتماعی و نیز در اداره کشور هم چنان ارزشمند و کارساز٫ جمله این معانی از انسان‌گرایی سعدی و عشق او به مردم مایه می‌گیرد. آخر استاد حکمت و سخن علم را «آدمیت و جوانمردی و ادب» می‌داند و عالم بی‌عمل نه فقط به «زنبور بی‌عسل» و به «شاخ بی‌بر» می‌ماند که اگر به ظاهر انسان است، به باطن حیوانی است وحشی:

بار درخت علم ندانم مگر عمل

با علم اگر عمل نکنی شاخ بی‌بری

علم آدمیت است و جوانمردی و ادب

ور نی ددی به صورت انسان مصوری

نه فقط در نگاه سعدی علم، آدمیت است که عشق یعنی بنیاد جهان‌بینی و اساس تمام گفته‌های او نیز جز «آدمیت» نیست:

عشق آدمیت است، گر این ذوق در تو نیست

هم‌شرکتی به خوردن و خفتن، دواب را

و بدین سان انسان‌گرایی سعدی و عشق او به مردم (انسان) که امری است مسلّم، با این تصریح‌ها و تأکیدها مسلم‌تر از مسلم می‌گردد و نوآوری وی نیز در این زمینه آشکار می‌شود. در مواضع مختلف بوستان و گلستان شاهد عشق سعدی به مردم و انسان‌گرایی او توانیم بود.

در پایان سخن خوانندگان مقاله را به نکته‌ای بس مهم در باب «حقوق زنان» که در روزگار ما در باب آن، آن همه سخن می‌رود و آن همه شعار داده می‌شود، می‌پردازم و آن بیدادی است که در زمینه عدم تناسب سنی زن و مرد در ازدواجهای اجباری، در طول تاریخ، بر زنان رفته است: ازدواج مردان پیر با زنان جوان! و سعدی در دو موضع گلستان، آنچنان واقع‌بینانه، منصفانه، مردانه و دادگرانه از این بیداد سخن می‌گوید که اگر به دیده انصاف در آن بنگریم نه تنها در آن روزگار، که در این روزگار هم واقع‌بینانه‌تر و منصفانه‌تر سخن نمی‌توانیم گفت، و آن دو حکایت است از باب ششم (حکایتهای ۲ و ۸) که خوانندگان را بدان ارجاع می‌دهم تا خود با تأمل آن دو حکایت را بخوانند و بر انصاف، واقع‌بینی، نواندیشی و جوانمردی سعدی آفرین گویند و با ملک‌الشعرای بهار همنوا و همصدا شوند که (بهار، ۵۱۵:۱۳۸۸):

بی‌گلستان تو در دست به جز خاری نیست

بهْ ز گفتار تو بی‌شائبه، گفتاری نیست

فارغ از جلوه حسنت در و دیواری نیست

ای که در دار ادب، غیر تو دیّاری نیست

«گر بگویم که مرا با تو سر و کاری نیست

در و دیوار گواهی بدهد کاری هست»

 

۵ـ نتیجه‌گیری

هر شاعر و نویسنده در جایی زاده می‌شود و می‌بالد و پرورش می‌یابد و از آثار ادبی که در آنجا پدید آمده است، تأثیر می‌پذیرد. وضع دانشمند و فیلسوف نیز چنین است. آنان نیز از آثار علمی و فلسفی پدید آمده در آنجا اثر می‌پذیرند و خود آثاری ادبی، علمی و فلسفی پدید می‌آورند که به لحاظ سبک‌شناسی نه یکسره عین آثار پیشین است، نه یکسره غیر آن آثار است و در عین حال نسبت به آثار گذشتگان تازگی دارد و از آن به «نوآوری» تعبیر توان کرد و این از آن روست که اگر آثار تازه به لحاظ سبک عین آثار پیشین باشد، تازگی ندارد و اگر یکسره غیر آن آثار باشد، مفهوم نخواهد شد. بنابراین آثار تازه، نتیجه گونه‌ای ایجاد دگرگونی در سبک و سیاق آثاری است که از آنها به آثار سنتی تعبیر می‌شود و نوآوری عبارت است از ایجاد نوعی تحول در سنت تا سنت به گونه‌ای دیگر ادامه یابد و مفهوم گردد و با سنتهای پیشین تفاوت داشته باشد… خراسان بزرگ، که به لحاظ حاکمیت سبک ادبی خراسانی، ماوراءالنهر را هم در بر می‌گیرد، در دوران اسلامی تا سده هفتم، مرکز فرهنگی ایران بود. با حمله مغولان، در نیمه اول سده هفتم به ماوراءالنهر و خراسان، این مرکز فرهنگی ویران شد و دانشمندان این مرکز به دو جزیره فرهنگی بیرون از ایران جغرافیایی، یعنی هند و روم و نیز به دو جزیره فرهنگی درون ایران جغرافیایی یعنی قلاع اسماعیلی (نک: دادبه، ۱۳۷۸:ج۷، ۵۵۵ـ۵۴۴) و فارس (دادبه، ۱۳۷۸ ب:۱۲۶ـ۱۲۱) پناه بردند.

فرهنگ ایران، به تدریج از خراسان و قلاع اسماعیلی، به ویژه قلاع اسماعیلی قهستان و نیز از ری که آن نیز از آسیب مغولان مصون نماند، به فارس انتقال یافت و مکتب فلسفی فارس به پیشوایی عضدالدین ایجی و مکتب ادبی فارس به رهبری سعدی تشکیل شد. نتیجه نهایی مکتب فلسفی فارس، ملاصدرا بود و حاصل نهایی مکتب ادبی این حوزه، حافظ. وقتی مکتبی تازه باشد، آثار پدیده آمده در آن به طریق اولی تازگی خواهد داشت. سعدی با تکیه بر میراث منظوم و منثور ادبی خراسان، مکتب ادبی فارس را بنیاد نهاد و آثاری پدید آورد که هم به لحاظ چگونه گفتن (لفظ) تازگی داشت، هم به لحاظ چه گفتن (معنا).

۵ـ۱٫ به لحاظ چگونه گفتن، سعدی را نماینده برجسته و بی‌مانند «سهل ممتنع» گویی در نثر و نظم دانسته‌اند؛ زیرا اولاً، گلستان نمونه بی‌مانند «سهل ممتنع» نویسی است. ایجاز سخن سعدی در گلستان، که عین بلاغت است و موسیقی کلام او، به راستی بی‌نظیر است. هرچند که مقلدان گلستان، آثاری شبیه گلستان پدید آورده‌اند، اما همه می‌دانند که تفاوت این آثار با گلستان تفاوت «دانه سیاه فلفل با خال مهرویان» است که این کجا و آن کجا (دادبه، ۱۳۹۳:ج۵، ۵۲۲ـ۵۱۲)، ثانیاً، «سهل ممتنع»سرایی سعدی نیز قولی است که جمله سخن‌شناسان برآنند و در باب آن پیشتر سخن گفتیم.

۵ـ۲٫ به لحاظ چه گفتن، نیز سعدی حکایتی دیگر است. جز از عشق سخن نمی‌گوید و به تعبیر خودش «سخن عشق است و دیگر قال و قیل است»؛ اما نگاه او به عشق و سخن گفتن او از عشق، نگاهی دیگرگون است و تازگی دارد. او از عشق حسی و مجازی آغاز می‌کند و حتی تکرار آن را لازمه فهم عشق می‌داند و تصریح می‌کند کسی که این گونه عشق را تجربه نکند، از حدیث عشق بی‌خبر است. این آغازی است که تا عشق خیالی (خیال معشوق) هنرآفرین و زمینه‌ساز عشق عقلی حقیقی پیش می‌رود و سرانجام به عشق حقیقی و الهی و عرفانی می‌انجامد و در این میان، آنچه بسیار چشمگیر و حائز اهمیت است، عشق سعدی به انسان و انسان‌گرایی ویژه اوست تا بدانجا که هم علم را «آدمیت» می‌داند، هم عشق را «آدمیت» و عامل تفاوت انسان از چهارپایان می‌شمارد که او با همه وجود باور دارد «بنی آدم اعضای یک پیکرند…» و همین احساس و همین باور اوست که در نهایت اندیشه‌ای جز نظام بخشیدن به آرمانشهر ندارد؛ جایی که از بیداد خبری نباشد و داد، حاکمیت یابد و انسان با تمام ارزشها و کرامت‌ انسانی‌اش زندگی کند.

روزنامه اطلاعات

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: