1394/7/6 ۰۹:۱۸
«وین دایر، نویسنده معروف کتابهای روانکاوی و از بنیانگذاران مکتب خودیاری (self-help) در سن 75 سالگی در هاوایی ایالات متحده امریکا درگذشت.» این خبری بود که 9 شهریور ماه روی خروجی خبرگزاریها قرار گرفت و مخاطبان روانشناسی عام را در سرتاسر دنیا متأثر کرد. آنهایی که مخاطب کتابهای روانشناسی بویژه «مثبتاندیشی» هستند، آثار وین دایر را بخوبی میشناسند؛ آثاری مثل «قلمرو اشتباهات شما» تحت عنوان «چگونه شخصیت سالمتر بیابیم» که در سال ۱۹۷۶ فروش 30 میلیون نسخهای آن در جهان، این اثر را به یکی از کتابهای پرفروش تاریخ بدل کرد و نام وین دایر را بر سر زبانها انداخت.
به «خود» اعتماد کن
نگاه متفاوت یک متفکر به فردیت انسانی
جلال حیراننیا: «وین دایر، نویسنده معروف کتابهای روانکاوی و از بنیانگذاران مکتب خودیاری (self-help) در سن 75 سالگی در هاوایی ایالات متحده امریکا درگذشت.»
این خبری بود که 9 شهریور ماه روی خروجی خبرگزاریها قرار گرفت و مخاطبان روانشناسی عام را در سرتاسر دنیا متأثر کرد. آنهایی که مخاطب کتابهای روانشناسی بویژه «مثبتاندیشی» هستند، آثار وین دایر را بخوبی میشناسند؛ آثاری مثل «قلمرو اشتباهات شما» تحت عنوان «چگونه شخصیت سالمتر بیابیم» که در سال ۱۹۷۶ فروش 30 میلیون نسخهای آن در جهان، این اثر را به یکی از کتابهای پرفروش تاریخ بدل کرد و نام وین دایر را بر سر زبانها انداخت. او در سال ۱۹۸۷ نیز به عنوان بهترین سخنران ایالات متحده امریکا شناخته شد. وین دایر از رواندرمانگرهایی بود که شیوه سنتی درمان را قبول نداشت و تلاشش این بود که به انسانها راههایی را آموزش دهد که «خود» بتوانند پاسخ دشواریهای زندگی خود را بیابند و اینچنین مکتبی را بنیان گذاشت که با تلاشهای او و روانشناسانی چون «دیل کارنگی» عنوان مکتب «خودیاری» را به خود گرفت و در سرتاسر جهان مخاطبانی عام یافت. او بر این عقیده بود که هر فرد باید سهم خود در این مسئولیت همگانی را بپذیرد که دنیا را به جایی بهتر برای «زیستن دیگران» بدل کند. از جمله آثار او میتوان به عناوینی چون «قدرت نیت»، «آرامش درونی»، «۱۰۱ راه برای ایجاد تغییر در زندگی شما»، «راز موفقیت و آرامش درونی»، «۱۳۰ نکته کوچک زندگی»، «۲۰۰ گفتار برای زندگی بهتر»، «۳۶۵ راه برای بهکارگیری نیروی معنوی در زندگی» و «۹ اصل معنوی برای رسیدن به تعادل و آرامش» اشاره کرد. اکثر کتابهای وین دایر حول محور «معنویت» و «عرفان» نگاشته شده است. معنویتی که وی تبلیغ میکند نقاط قوت ویژهای دارد که بسیاری از مکاتب معنویتگرای امروز از این مزایا بیبهره یا کمبهرهاند.
از آنجایی که اکثر آثار او در ایران نیز ترجمه شده و مخاطبان پرشماری هم یافته است، گروه اندیشه «ایران» تصمیم گرفت درباره آرا و افکارش و دلیل محبوبیت آثار او با پروفسور «چارلز تالیافرو» فیلسوف شهیر معاصر امریکایی گفتوگو کند. او معتقد است «وین دایر» نگاه مثبتی به انسان و «فردیت انسانی» دارد و به ما میآموزد که چگونه رها و آزاد به تقویت «خود» بپردازیم.
«چارلز تالیافرو» دانشآموخته دانشگاه براون و هاروارد و عضو انجمن فیلسوفان امریکا است. او در حال حاضر به عنوان استاد فلسفه و فلسفه دین در کالج سنت اولاف در مینهسوتای امریکا تدریس میکند. راهنمای آکسفورد درباره الهیات، راهنمای مقدماتی بر زیباییشناسی، تصویر در ذهن، فرهنگ فلسفه دین، تاریخ مختصر روح، راهنمای راتلج درباره خداشناسی و راهنمای مقدماتی فلسفه دین از جمله آثار او است.
***
پروفسور تالیافرو! از نظر شما اهمیت آثار «وین دایر» در چیست که کتابش به ناگاه 30 میلیون مخاطب پیدا میکند. ضمن اینکه آثار او در ایران نیز ترجمه شده است و مورد اقبال عموم مردم نیز بوده است؟
«وین دایر» به عنوان شخص و فردی معروف است که آنچه را که در دوران زندگی خود در یک خانه از هم گسیخته و تحت شرایط سخت آموخته است به کار بسته است. او حیات معنویاش را موهون یک «گذشت بی سابقه» است. وی بارها از جفایی که پدرش در حق همسر و فرزندان روا داشته نام برده و کینهای عمیق از پدر در او شکل میگیرد. بعد در یک تصمیم ناگهانی کینه پدر را از دل دور میکند و او را میبخشد و برای پدرش دعا میکند. به گفته دایر، در همین لحظه بود که احساس کرد یک تجربه معنوی و معرفت درونی به قلب وی سرازیر شد و ضمیرش به حق و حقیقت روشن گشت.
او انسان را نسبت به انجام دادن و به فعلیت رساندن پتانسلهای درونی خود تشویق و ترغیب میکند. آموزههای «دایر» به انسان این نکته را متذکر میشود که بر موانع- چه موانعی که در درون انسان است و چه آنهایی که در خارج از وجود انسان است- فائق آید و بر آنها چیره شود.
نوع نگاه «دایر» به انسان را شما به عنوان یک فیلسوف دین چگونه توصیف میکنید؟
برای کسانی که دنیای روانکاوی او را میشناسند، ترسیم منظومه فکری وین دایر قابل حدس است؛ او تلاش میکند نقش انسان در ساختن حال و روز امروز و سرنوشت فردایش را به او ثابت کند.
«دایر» نگاه مثبتی به انسان و فردیت انسانی دارد. در واقع دایر متوجه قصوری در مردم شده بود و آن اینکه مردم براساس «واقعیت» زندگی نمیکنند. به عبارت دیگر، یکی از منابع و عواملی که باعث میشود ما به دیگران صدمه و لطمه بزنیم، ریشه در این دارد که دچار خودفریبندگی و تصورات و اوهام باطل هستیم. این اوهام باطل نیز از ترس و بزدلی و گناهان نابجا نشأت میگیرند.
در واقع «دایر» به ما میآموزد که «رها و آزاد» باشیم و به تقویت «خود» بپردازیم. تقریباً در اواخر عمر نیز «دایر» بر «تقویت معنویت پیشرفت نفس» تأکید داشت.
چه متفکران و اشخاصی بر شکلگیری ساختار فکری «دایر» و این نوع نگاه او به روان انسان، اثرگذار بودند؟
دایر، «آبراهام مزلو» (Abraham Maslow) که یک روانشناس بود و یک معلم و مربی یوگا به نام «سوآمی موکتاناندا» (Swami Muktananda) را بسیار مورد تأیید قرار میداد. در واقع این دو نفر معتقد هستند که انسان باید با واقعیتها مواجه شود و تلاش کند که پتانسیلهای مثبت خود را تقویت کند.
معروفیت «مزلو» بویژه در این است که او به ما میآموزد که باید هدف ما «خودشکوفایی» باشد. تحقق خود به این معنا است که نوعی پیوند و یکپارچگی غایی میان خودمان و طبیعت و قدرتها و نیروهای مثبت دریافتی برقرار کنیم. به این معنا که نگاه ما مثبت باشد و بتوانیم نیروهای مثبت را جذب کنیم.
منتقدان اصلی «دایر» شامل چه طیفهایی هستند و انتقاد به او عموماً بر چه محورهایی متمرکز است؟
بیشتر منتقدان، «دایر» را متهم به سرقت ادبی میکنند. آنها میگویند که «دایر» ایدههای دیگران را به کار میگیرد بدون اینکه اشاره کند که صاحب آن ایدهها چه کسانی هستند. برخی حتی معتقدند که او عین حرفها و نوشتههای دیگران را بدون اشاره به منبع آنها به کار برده است.
از نظر شما یک متفکر چگونه میتواند از تئوری و نظریات دیگر اندیشمندان بهره بگیرد که متهم به «انتحال» و «محتوا ربایی» نشود. چون که میدانیم بسیاری از نویسندهها با سیستمهای ارجاعدهی به درستی آشنا نیستند و همین مسأله زمینهای میشود که مورد اتهام سرقت ادبی قرار گیرند. آیا در مورد «وین دایر» هم میتواند همین حکم صادق باشد که ناآگاهی او از سیستمهای درست ارجاعدهی باعث شده تا مورد هدف منتقدان قرار گیرد؟
درخصوص سرقت ادبی «دایر» ذکر این نکته ضرورت دارد که بسیاری از کسانی که خود را متفکر «اصیل» میدانند، از آرا و نظرات دیگران استفاده کردهاند و بهره بردهاند و این گونه نبوده است که تمام آنچه بیان داشتهاند، متعلق به ذهن خودشان باشد.
در واقع در طول تاریخِ اندیشه کمتر کسی را میتوان یافت که از آرا و آثار دیگران بهره نبرده باشد و به یک معنا متفکر اصیل بوده باشد.
در واقع متفکر از محیط اجتماعی و زیستی خود تأثیر میگیرد. او هم از تاریخ و هم از مراوده و مطالعه متفکران دیگر بهره میگیرد و میتواند ایدههایی را به آن ایدهها اضافه کند. وقتی صحبت از این میشود که ایدهای متعلق به یک نفر است، به معنای این نیست تمام و کمال آنچه آن فرد بیان داشته متعلق به خودش است. فرد در جغرافیای زمانی و مکانی زندگی میکند. متفکران اصیل متفکرانی هستند که با خلاقیت و مطالعه توانستهاند به ایدههای رایج چیزی اضافه کنند و سبب تقویت ایدههای گذشته شوند یا اینکه طرحی نو دراندازند. به نظر من اگر «دایر» را در این دسته قرار دهیم، کار اشتباهی نکردهایم.
استقبال گسترده از کارهای وین دایر در سطح جهانی به ما گوشزد میکند که بشر امروز برای شناختن روح و روان خود به روانکاوی و روانشناسی جدیدی نیازمند است که نسخههایش در روانشناسی سنتی نایاب است. آیا با این تحلیل موافقید؟
شاید دقیقاً همینطور باشد و این، از این نیاز بشر نشان دارد که جامعه بشری برای شناخت ابعاد روحی خود نیاز به تحولی در علم روانشناسی دارد که توجهش بیشتر به «خود» انسان و نقش او در سرنوشت و حال روزش باشد.
روزنامه ایران
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید