1394/6/9 ۱۰:۵۹
مطالعه و درنگ در تاریخ وقف در ایران، بخشهایی مهم از تاریخ اجتماعی و فرهنگی ایران را در دورههای گوناگون بر ما روشن میسازد و پرتوهایی تازه به گستره جذاب تاریخ مردم میتاباند. وقف کتاب در این میانه بهعنوان کوششی که نیاز جامعه را به منابعی برای اندیشیدن و دانستن تأمین میکند، قابل ملاحظه است. وقف کتاب از قدیمترین گونههای وقف به شمار میآید. این وقف درواقع نوعی همگانیسازی بهرهگیری از کتاب است. پادشاهان، امیران، وزیران، عالمان و نیز مردم نیکوکار، آنگونه که منابع و سندهای وقفنامهای روایت میکنند
روایتی از یک آیین نیکوکارانه در هزارههای دور این سرزمین ، وقف کتاب و کتابخانه
مطالعه و درنگ در تاریخ وقف در ایران، بخشهایی مهم از تاریخ اجتماعی و فرهنگی ایران را در دورههای گوناگون بر ما روشن میسازد و پرتوهایی تازه به گستره جذاب تاریخ مردم میتاباند. وقف کتاب در این میانه بهعنوان کوششی که نیاز جامعه را به منابعی برای اندیشیدن و دانستن تأمین میکند، قابل ملاحظه است. وقف کتاب از قدیمترین گونههای وقف به شمار میآید. این وقف درواقع نوعی همگانیسازی بهرهگیری از کتاب است. پادشاهان، امیران، وزیران، عالمان و نیز مردم نیکوکار، آنگونه که منابع و سندهای وقفنامهای روایت میکنند، کتاب و حتی وسایل مورد نیاز کتابخانهها را در دورههای گوناگون تاریخی وقف میکردهاند. بسیاری از عالمان و دانشمندان در دورههای گذشته وصیت میکردند کتابخانههایشان پس از مرگ وقف شود. تهیه کتاب در روزگاران گذشته کاری پرزحمت بود و نیز هزینههایی زیاد را دربرمیگرفت؛ از همینرو اهمیت و جایگاه اینگونه وقف روشن
می شود. وقف کتاب بنا به هدفی چون گسترش فرهنگ و دانش و براساس سفارش بزرگان دین و برای دستیابی به ثواب و دعای خیر مردم در بسیاری از دورههای تاریخ ایران انجام میشده است.
قدیمترین کتاب وقفی در حرم امام رضا(ع)
دانستههای ما درباره قدیمترین کتابی که در ایران وقف شده است، به نسخهای خطی در آستان قدس رضوی بازمیگردد. ایرج افشار در سخنانی در یک سخنرانی در سال ١٣٨٤ به این مسأله اشاره داشته است «الان قدیمترین شیئی که در مشهد وقف شده و وقفیتاش مسلم است یک تکه از کتابی عربی است در زمینه کلام که بهسال ٣٧١ هجری کسی آن را وقف کرده و پشتش هم بیتی در لعن نوشته است. اگر این کتاب از بین رفته بود چیزی از این ماجرا برای ما باقی نمیماند. ولی خوشبختانه این کتاب همراه کتابهای دیگر لای دیواری پیدا شد که در زمان حمله ازبکها کتابهایی را مخفی کرده بودند، چهل سال پیش موقع تعمیر، دیوار را که برداشتند این کتابها و کاغذها را یافتند». امامرضا(ع) درنظر ایرانیان جایگاهی ویژه دارد، از اینرو میبینیم کتابهایی فراوان بهویژه قرآنها و ادعیه در کنار دیگر وقفیات و نذورات در تعداد زیاد نذر آستان آن حضرت میشده تا بدانجا که بنا به روایت پیمان ابوالبشری در مقالهای درباره نذورات و وقفیات این آستانه مقدس، مسئولی برای دریافت کتابهای وقفی تعیین شده است.
وقف مصحف و دیگر کتابها در میان ایرانیان
کتاب قرآن مهمترین وقف در میان مردم مسلمان ایران به شمار میآمده و به وقف مصحف شهره بوده است. تقی بینش در مقدمه فرهنگ لغات قرآن دراینباره مینویسد، «وقف قرآن بر مزارها و بقاع متبرکه از روزگار قدیم، حکم سنتی مقدس را داشته و به قصد قربت و ثواب صورت میگرفته است. واقفان قرآن از هر طبقه و صنفی که بودند میخواستند با تقدیم نسخهای که اغلب به ارث در خاندان آنها دست به دست میگشته و با صرف هزینه بسیار که لازمه تهیه نسخههای خطی در روزگار قدیم بوده است، تهیه میشد، در ثوابی که از خواندن قرآن نصیب آیندگان میشده، شریک و سهیم باشند و از این راه به آرامش ابدی و آسایش روحی بیشتری برسند و گاهی هم بدین وسیله سیئات اعمال گذشته خود را جبران کنند».
کتابهای حدیث، تفسیر و روایت، پس از قرآن در میان واقفان، اهمیتی ویژه داشتهاند. عالمان و طلاب دینی، واقفان اینگونه کتابها بودهاند. با گسترش فرهنگ وقف شاهدیم که با ساخت مساجد، مکانی بهعنوان کتابخانه برای کتابهای وقفی درنظر گرفته و پس از آنکه کتابخانههای مساجد ظریفت نگهداری کتابهای وقفی را نداشت کتابخانههایی جداگانه در کنار مساجد ساخته شد. کتابخانهها و کتابهای وقفی مسجدهای جامع نیشابور و اصفهان شهرتی فراوان داشتند. کتابهای بسیار وقفی در دوره سلجوقیان با گسترش مدرسهسازی، به آن نهادهای آموزشی اختصاص یافت. شهری چون توس در این میان با وجود آنکه مدرسههایی بزرگ و مشهور نداشت، اما نیکوکارانی بسیار را در خود جای داده بود که با موقوفات گوناگون ازجمله کتاب، تحصیل را برای عده ای بسیار، آسان ساخته بودند. خواجه نصیرالدین توسی در دوران حاکمیت مغولان بر ایران، با هوشمندی خود رصدخانه مراغه را بنیانگذارد. این وزیر نیکاندیش برای رصدخانه که سازمانی محققانه به شمار میآمد و به یک آکادمی مجهز بود، کتابخانهای با چهار صدهزار جلد کتاب وقف کرد.پس از او، خواجه رشیدالدین فضلالله وزیر دربار غازان خان، در مقام یک مورخ و دانشمندی بزرگ، امور فرهنگی ازجمله وقف کتاب را مورد توجه ویژه قرار داد. ربع رشیدی در این زمان بود که بهعنوان مجتمعی علمی، آموزشی و رفاهی بنیانگذارده و کتابخانهای بزرگ برای آن فراهم شد. رشیدالدین فضلالله در وصیتنامه خود درباره کتابخانه وقفی ربع رشیدی مینویسد «قرآن به خط طلا چهارصد جلد، قرآن به خط یاقوت حموی ١٠جلد، قرآن به خط ابن مقله هشت جلد، قرآن به خط سهروردی ٢٠ جلد، قرآن به خط اکابر ٢٠ جلد، قرآنهایی که به خط خوب نوشتهاند در ٥٤٨ جلد و صدهزار جلد کتاب در انواع علوم، تواریخ، اشعار و حکایات و امثال و... که از ممالک ایران، توران، مصر، روم، چین و هند جمع کردهام همه را برای کتابخانه ربع وقف کردهام».
تجربه درخشان صفویان در وقف کتاب
وقف مدرسه و مسجد و به پیروی آن وقف کتابخانه، در دوره صفوی زیر سایه گسترش اندیشه مذهبی و رونق و رفاه پیآمده از سیاستهای اقتصادی حکومت، نسبت به دیگر دورههای تاریخ ایران اهمیتی بسیار یافت. مدرسه جده از نهادهای اجتماعی مهم بود که در این زمان وقف شد. جده شاهعباس دوم، واقف این مدرسه به شمار میآید. دلارام خانم، مادر صفی میرزا و همسر شاه عباس یکم بود. فهرستی از کتابهای وقفی، پشت وقفنامه این مدرسه آورده شده است. کتابهای مدرسه در این فهرست به چهار دسته تقسیم شده و بنابر نظر واقف، ثواب وقف هر یک از دستهها به ترتیب به «شاه عباس ماضی، دلارام خانم، صفی میرزا و شاه صفی» تعلق گرفته است. کتابهایی چون تفسیر کشاف، مختلفالشیعه در فقه و شرایع، کشف الغمه و اربعین شیخبهایی در فهرست یادشده به چشم میخورد.
شاه عباس یکم در زمان سلطنت، کتابهای فارسی خود را که موضوعات تاریخی، دیوانهای شاعران و دیگر نوشتهها را دربرمیگرفت، در دو مرحله به آستانه شیخ صفی در اردبیل وقف کرد. یکی از وقفنامههای این دوران بر ما روشن میسازد که١٢٠ کتاب بر آستانه ری و مدرسه آن وقف شده است؛ البته تنها سه نسخه از آن مجموعه امروزه در دسترس است. وقف کتاب در دوره شاه عباس دوم صفوی، گسترش یافت. وقف قرآن در این میانه چشمگیر بود و اهمیتی فراوان داشت. این قرآنها بیشتر بر آستانه قم وقف شدهاند. آقا میر روحالله حسینی استرآبادی به تاریخ ١٠٥٢ قمری وقفی بر اولاد ذکور خود کرد که بخشی از آن به وقف کتاب مربوط میشد. او در وقفنامه شرط کرده است که اگر متولی «فقیه جامعالشرایط باشد یک عشر مدد معاش وقفیه را کتب فقهیه استدلالیه و اصول و تفسیر و حدیث خریده به طلاب بدهد». واقفان معمولا شرایطی را پشت کتاب یا در وقفنامه برای بهرهگیری از کتابها یاد میکردهاند. در وقفنامهای متعلق بهسال ١٠٧١ قمری آمده است «لايباع و لايوهب و لايورث، هرگز به امانت داده نشود. از روي كتاب استنساخ ننمايد. فقط در كتابخانه مطالعه نمايند. از ارض قدس خارج ننمايند. يك ورق از اين كتاب و ساير كتب وقفي از آستانه مباركه به جاي ديگر نقل نشود و منفك از وقفيت نگردد و به معرض بيع و رهن در نيايد. اگر از آستانه مباركه بيرون ببرند شريك خون امامحسين عليهالسلام بوده باشند. هركس آن را بفروشد يا رهن كند يا به صيغه تملك صاحب شود به لعنت خدا و نفرين رسول خدا صليالله عليه و آله و ائمه هدي عليهمالسلام گرفتار شود».
کتابخانه مدرسه چهارباغ اصفهان از نهادهای مهم و ارزشمند وقفی در دوران صفوی به شمار میآید که بنا به روایتهایی بینظیر بوده است. کتابداران این مدرسه در بیشتر زمانها در کتابخانه حضور داشتند و تقاضای مراجعان و طلاب را برآورده میکردند. این کتابخانه در زمان شاه سلطان حسین بنا شده بود. پس از آنکه کتابهای مربوط به هر رشته علمی تصحیح و آماده میشد، یک دسته به آستان قدس رضوی، دستهای به کتابخانه مقبره شیخ صفوی و دسته سوم به این کتابخانه یعنی چهارباغ اهدا یا وقف می شد. در کتاب جغرافیای اصفهان درباره نابودی این کتابخانه میخوانیم «زمانیکه افغانها بر اصفهان مسلط گردیدند، مدرس مدرسه چهارباغ احتیاط کرد و این کتابها را در خانه خود در سردابهای ریخت و در آن را مسدود نمود و تا ٨ یا ٩سال که این طایفه شهر را در تصرف کامل داشتند به این کتابها سر نزده تا اینکه بسیاری از این کتب به گرد و خاک و موریانه ضایع شده است».
توجه به حرم امام رضا(ع) و آستان قدس رضوی در این دوران همچون دیگر دورهها پررنگ بوده است. به نوشته پیمان ابوالبشری کارشناس اسناد آستان قدس رضوی، تعدادی زیاد قرآن و کتاب دعا در دوره صفوی بهعنوان وقف یا پیشکش به این نهاد مذهبی اهدا شده است که وقفنامههای آنها امروزه در دسترس نیست. این کتابها بهطور معمول برای استفاده همگان در حرم به کار میرفته است. نبود وقفنامههای این کتابها، نام واقفان را نیز بر ما پوشیده داشته است.
تاریخ وقف کتاب با یافتن اسنادی از شهرها و آبادیهای ایران درحال گسترش است. رسول جعفریان، پژوهشگر تاریخ براساس اسنادی که یافته است از وقف ٧٩ جلد کتاب از درآمد دو روستا در نزدیکی اصفهان برای طلاب این شهر خبر میدهد که به دست فردی به نام بهرامبیگ در سال ١٣١٣ قمری صورت گرفته است. براساس خواست واقف باید هر ماه رمضان کتابها بازبینی میشد تا از وجود یا سالم بودن آنها در کتابخانه اطلاعی به دست میآمد. نمونههایی که آمد، تنها پارهای از تاریخ وقف کتاب را در ایران دربرمیگیرد. با تحقیق بیشتر در منابع تاریخی بهویژه مناطق گوناگون کشور و نیز جستوجو در گوشهوکنار این سرزمین میتوان به موارد و اسنادی بیشتر از وقف کتاب دست یافت. ایرج افشار در سخنرانی خود در اینباره گفته است «در صورت امکان فهرست مشترکی از کتبی که وقف بوده و الان در جاهای مختلف موجود است، تهیه شود. اغلب در پشت جلد این کتابها نوشته شده است که این کتاب برای فلان مکان یا بر شخص معینی وقف شده. تهیه یک فهرست کامل از کتابهایی که وقفنامه در یکی از اوراق آن ثبت شده است ما را به شناخت رابطه وقفنامهها با تاریخ نزدیک میکند و تأثیر این وقفنامهها را در تاریخ نشان میدهد».
روزنامه شهروند
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید