موانع پیگیری پرونده امام موسی صدر درگفت و گو با رئیس سابق مؤسسه فرهنگی - تحقیقاتی امام‌موسی‌صدر

1394/6/9 ۱۰:۳۳

موانع پیگیری پرونده امام موسی صدر درگفت و گو با رئیس سابق مؤسسه فرهنگی - تحقیقاتی امام‌موسی‌صدر

نزدیک به چهاردهه پس از ربوده‌شدن امام‌موسی‌صدر، هنوز هیچ خبر قابل اتکایی از وضعیت او به دست نیامده است. همین جمله برای دانستن اهمیت پرونده امام‌موسی‌صدر کافی است. اما محسن کمالیان، رئیس سابق مؤسسه فرهنگی- تحقیقاتی امام‌موسی‌صدر ناگفته‌های بسیاری از آنچه در این ٣٧ سال گذشته دارد و از شبکه‌ای در کشورهای منطقه سخن می‌گوید که در پروژه ربودن امام‌موسی‌صدر نقش داشته‌اند. او در گفت‌وگو با «شرق»، برخی از زوایای کمتر بیان‌شده این پرونده عجیب و بی‌سرانجام را بازگو و از گروه‌های چپ‌گرای منطقه به‌عنوان اصلی‌ترین بازیگران این شبکه سخن گفت.

 

همدستان منطقه‌ای قذافی هنوز در مصدر قدرت هستند

مهدی قدیمی: نزدیک به چهاردهه پس از ربوده‌شدن امام‌موسی‌صدر، هنوز هیچ خبر قابل اتکایی از وضعیت او به دست نیامده است. همین جمله برای دانستن اهمیت پرونده امام‌موسی‌صدر کافی است. اما محسن کمالیان، رئیس سابق مؤسسه فرهنگی- تحقیقاتی امام‌موسی‌صدر ناگفته‌های بسیاری از آنچه در این ٣٧ سال گذشته دارد و از شبکه‌ای در کشورهای منطقه سخن می‌گوید که در پروژه ربودن امام‌موسی‌صدر نقش داشته‌اند. او در گفت‌وگو با «شرق»، برخی از زوایای کمتر بیان‌شده این پرونده عجیب و بی‌سرانجام را بازگو و از گروه‌های چپ‌گرای منطقه به‌عنوان اصلی‌ترین بازیگران این شبکه سخن گفت.

*****

٣٧ سال‌از ناپدیدشدن امام‌موسی‌صدر و ادعای حکومت وقت لیبی‌مبنی بر خروج امام‌صدر از این کشور به قصد ایتالیا، می‌گذرد. اما همچنان نه شاهد فعالیت تأثیرگذاری از سوی دولت‌های مختلف درباره کشف اسرار این اتفاق بی‌نظیر هستیم و نه حتی پس از سقوط قذافی، راز این ماجرا برملا شد. شما به‌عنوان فردی که علاوه بر سال‌ها پژوهش در آثار و احوال امام‌موسی‌صدر، با خانواده ایشان نیز در تماس و ارتباط بوده‌اید، چه نظری درباره روایت منقول این سال‌ها از ماجرای سفر امام‌موسی‌صدر به لیبی و ناپدیدشدن ایشان دارید؟  

من در دی‌ماه سال ١٣٨٣، یعنی ماه‌ها قبل از ترور رفیق حریری، نخست‌وزیر لبنان، مجموعه برداشت و جمع‌بندی خودم را از پشت‌صحنه ربوده‌شدن امام‌موسی‌صدر قلمی و در مقاله‌ای با عنوان «اسرار ربوده‌شدن امام‌صدر؛ همدستان منطقه‌ای قذافی» در سایت‌های بازتاب و انتخاب منتشر کردم. چند سال بعد نیز این مقاله در کتاب «فریاد در خاموشی» منتشر شد. امروز که ١٢ سال از نگارش آن مقاله می‌گذرد، هنوز دقیقا همان برداشت و جمع‌بندی را دارم. تصویری که آنجا ترسیم کرده بودم، از کنارهم‌چیدن مجموعه روایات آشکار، غیرآشکار و ده‌ها شاهد و قرینه متعدد به‌دست آمده بود و با استنباط کلی برخی بزرگان شیعه در ایران، عراق و لبنان هماهنگی داشت. مهم‌ترین ارکان برداشت و جمع‌بندی من از پشت‌صحنه اتفاقی که برای امام‌صدر افتاد، بدین شرح بود: رژیم قذافی عامل مستقیم اجرای عملیات ربودن امام‌صدر و البته مانند همه مزدوران، صرفا «عامل» آن بود. عملیات مزبور ماه‌ها قبل از اجرا، توسط برخی سازمان‌های امنیتی چپ منطقه طراحی شده بود. برخی گروه‌های فلسطینی و بعضی محافل قدرت در سوریه، از همدستان قذافی در این عملیات بودند. بحران وقت جنوب لبنان بستر مناسبی بود تا رئوس این مثلث چپ‌گرا، بی یا با تحریک بزرگ‌ترها، برای انجام این عملیات انگیزه یابند. طراحان عملیات آن را صدها کیلومتر دورتر از لبنان با محوریت رژیم قذافی اجرا کردند، تا از هرگونه سوءظنی در امان باشند. برخی عناصر مبارز اما خودسر منسوب به انقلاب اسلامی ایران که با گروه‌های فلسطینی و لیبی ارتباط داشتند، در مظان همدستی با قذافی قرار دارند. برخی قدرت‌های راست منطقه نظیر حکومت شاه، از تکوین توطئه علیه امام‌صدر آگاه بودند و عملا با سکوت خود به آن چراغ سبز دادند. همدستان قذافی با حذف برخی آگاهان، که ممکن بود در آینده اسراری را برملا کنند، حاشیه امنیتی عملیات را تأمین کردند.

 

‌چه دلیلی دارید که می‌گویید برخی محافل قدرت در سوریه با قذافی همدست بوده‌اند؟

شواهد و قرائن متعددی دال بر این مسئله وجود دارد. به مقاله من مراجعه کنید. ازجمله در اسناد ساواک آمده است و منصور قدر، آخرین سفیر شاه در لبنان، نیز حدود سه‌دهه بعد گویا در کتاب مصاحبه خود با گروه تاریخ شفاهی دانشگاه هاروارد، تصریح کرد رییس‌جمهور یکی از کشورها، در جلسه‌ای که در تیرماه سال ١٣٥٧ش با او داشت، توسط قدر برای شاه پیغام داده بود امام‌موسی‌صدر حداکثر ظرف دو ماه آینده از صحنه سیاسی خاورمیانه حذف خواهد شد. همین اتفاق نیز افتاد. امام‌صدر در نهم شهریور سال ١٣٥٧شمسی در لیبی ربوده شد.

 

آیا الان براساس همین شواهد و اسناد، مشخص است بالاخره در روز نهم شهریور سال ١٣٥٧ شمسی برای امام‌صدر چه اتفاقی افتاد؟

هنوز هم هیچ‌کس دقیقا نمی‌داند برای امام‌صدر در آن روز و روزها و ماه‌ها و سال‌های بعد واقعا چه اتفاقاتی رخ داد. اما اتفاقات به هر شکلی که رخ داده باشد، این مسئله تا به امروز قطعی و محرز شده است: امام‌صدر تا حدود سال ٢٠٠٣ یا ٢٠٠٤ میلادی، یعنی به مدت بیست‌واندی سال پس از ربوده‌شدن توسط رژیم قذافی، در لیبی زندانی بوده و هر از چند گاهی از زندانی به زندان دیگر، جابه‌جا می‌شده است. به بیان دیگر تمامی قصه‌هایی که طرف‌های مختلف عربی و غیرعربی در این سال‌ها بافتند و سر هم کردند که امام‌صدر در همان روزهای اولِ بعد از ربوده‌شدن به شهادت رسیده است، همه و همه کذب و خلاف واقع بود. مستندات فراوانی جمع شده است که بر این امر دلالت دارد. خانواده امام‌صدر وقتی پس از سقوط رژیم قذافی به لیبی، رفت، توسط مقامات دولت انتقالی لیبی در جریان پاره‌ای از این مستندات قرار گرفت. اعترافات برخی زندانبان‌های امام‌صدر نمونه‌ای از این مستندات است.

 

اصولا چرا از ابتدا به جای پیگیری خانواده از طریق دستگاه قضائی لبنان، از مراجع بین‌المللی درخواست کمک نشد؟ 

 ببینید! پیگیری چنین پرونده سیاسی امنیتی مهمی در سطح بین‌الملل، کار یک خانواده نیست و حتما کار دولت‌هاست. پیگیری قضائی پرونده امام‌صدر توسط خانواده مظلوم ایشان در لبنان و جهان، اثراتی به‌مراتب کمتر داشته و دارد. به نظر حقیر، فقط دولت متبوع امام‌صدر است که باید در این عرصه دست به‌کار می‌شد. البته مسئله امام‌موسی‌صدر از همان اولین روزهای شروع بحران، توسط دولت وقت لبنان در سازمان‌ملل و نزد شخص دبیر کل وقت آن سازمان، یعنی مرحوم کورت والدهایم، مطرح شد. اگر اشتباه نکنم، آن روزها مرحوم غسان تویینی، دوست نزدیک امام‌صدر، سفیر لبنان در سازمان‌ملل بود. طبیعتا چنین شخصی در حد توان خویش پیگیر این مسئله بود. اما مشکل اینجا بود که کشور لبنان، اندکی پس از ربوده‌شدن امام‌صدر تا دو دهه بعد، گرفتار جنگ داخلی خانمان‌سوزی مثل جنگ امروز سوریه شد. بعد از پایان جنگ نیز هیچ‌گاه اقتدار و حتی ثبات داخلی لازم را برای پیگیری چنین پرونده مهمی در سطح بین‌الملل پیدا نکرد. امروز هم ندارد. به همین سبب انتظار این بوده و هست دیگر کشور متبوع امام‌صدر، یعنی ایران که زادگاه امام‌صدر و خاندان ایشان است، پیگیر جدی این پرونده در همه عرصه‌ها و ابعاد باشد. 

 

پس از سه دیدار آقای ابطحی با نمایندگان لیبی، خبر رسید خانواده امام‌موسی‌صدر خواستار توقف این پیگیری‌ها شده‌اند. دلیل این رویکرد خانواده امام‌موسی‌صدر چه بود؟

به‌نظرم لازم است تعارفات را کنار بگذاریم و صریح باشیم. تا جایی‌که حقیر خبر دارم در تمامی ٣٧ سال پس از پیروزی انقلاب، جز در دوران اصلاحات، اقدام خاصی برای پیگیری مسئله امام‌صدر صورت نگرفت. نه در دوران جنگ اقدام خاصی انجام شد، نه در دوران سازندگی، نه در دوران آقای احمدی‌نژاد و نه حتی در دوران آقای روحانی. فقط در دوران اصلاحات بود که قدم‌هایی برداشته شد. سبب انجام این اقدامات نیز ارادت ویژه‌ای بود که رئیس دولت اصلاحات به اندیشه و سیره امام‌صدر داشت. متأسفم بگویم البته همان دولت اصلاحات نیز با وجود آنکه انگیزه پیگیری را داشت، در کار خود ضعیف و ناموفق بود. 

سؤال من هم همین بود، چرا اقدامات دوره اصلاحات نیمه‌کاره رها شد و ناموفق بود؟

ببینید! در پاسخ سؤال‌های قبل اشاره کردم مسئله امام‌صدر یک مسئله پیچیده امنیتی است. به همین سبب کسانی نیز که از سوی رژیم قذافی مأمور مذاکره با ایران شده بودند، یعنی سیف‌الاسلام، فرزند قذافی و نیز افرادی مثل موسی کوسا و احمد قذاف‌الدم و عبدالله السنوسی، مسئولان ارشد دستگاه امنیتی لیبی بودند. جا داشت که دولت اصلاحات نیز مثل رژیم قذافی، دستگاه امنیتی خود را برای پیگیری مسئله امام‌صدر بسیج و مسئولان ارشد آن را مأمور مذاکره می‌کرد. اما نماینده ایران که در این مذاکرات شرکت داشت، آقای ابطحی بود. آقای ابطحی انسانی بزرگوار اما یک چهره فرهنگی بود و به‌کلی با مسائل امنیتی ناآشناست. یک چهره فرهنگی کی می‌تواند در یک مذاکره پیچیده امنیتی، بر عناصر امنیتی کهنه‌کار و تروریستی‌ای مانند موسا کوسا و قذاف‌الدم و عبدالله السنوسی فائق شود؟ عِده و عُده‌ای که دولت اصلاحات برای پیگیری مسئله امام‌صدر در نظر گرفته بود، با ابعاد و حجم مسئله، کمترین تناسب را نداشت.

چرا خانواده امام‌موسی‌صدر توقف پیگیری‌ها را در دوران اصلاحات خواستار شد؟

 خانواده امام‌صدر هرگز توقف پیگیری‌ها را خواستار نشد! آنچه خانواده امام‌صدر خواستار آن شد، توقف مذاکرات ناموفق آقای ابطحی و جایگزین‌شدن آن با اقدامات جدی و مؤثر قضائی و حقوقی و اطلاعاتی بود. حقیر آن زمان رئیس مؤسسه فرهنگی- تحقیقاتی امام‌موسی‌صدر بودم و به اقتضای این مسئولیت، در جریان جزئیات روند پیگیری قرار داشتم. نامه‌ای که خانواده امام‌صدر در زمستان سال ١٣٨٢ش برای رئیس دولت اصلاحات نوشت را قبل از ارسال، مطالعه و درباره آن ابراز نظر کرده بودم. آخرین پیشنهاد رژیم قذافی به ایران در آن‌روزها عبارت از این بود که ما تمامی حقایق مربوط به امام‌صدر را برای شما افشا خواهیم کرد، به شرط اینکه ایران، خانواده امام‌صدر و شیعیان لبنان، متعهد شوند نه‌تنها از شخص قذافی رفع اتهام کنند، بلکه بابت همکاری او در حل مسئله و نیز بابت افشای حقیقت پرونده، رسما از او تشکر کنند! رژیم قذافی گفته بود ما نمایندگان ایران را قانع خواهیم کرد، اگرچه هیچ تعهدی هم نمی‌دهیم که مستند حرف بزنیم و دلیل و بینه ارائه کنیم! دولت اصلاحات چون حسن‌نیت داشت، ادامه مذاکرات را در این مرحله به کسب موافقت خانواده امام‌صدر منوط کرده بود. به همین سبب در زمستان سال ١٣٨٢شمسی سفری به لبنان رفتیم و این موضوع در دو روز به شکل جدی مورد بحث‌وبررسی قرار گرفت. تقریبا تمام افراد خانواده امام‌صدر در این بحث‌ها حضور داشتند. وکیل خانواده امام‌صدر، آقای دکتر شبلی ملاط، هم در یکی از این جلسات حضور داشت. هدف خانواده امام‌صدر از تمام پیگیری‌ها، آزادکردن امام و دو همراه ایشان بود. اما مسیر مذاکرات آقای ابطحی چنین سمت‌وسویی نداشت و رژیم قذافی دنبال آن بود تا بدون آنکه حتی سند و مدرکی ارائه کند، مثل دو دهه قبل از آن، افسانه‌بافی و فرافکنی کند. طبیعی بود خانواده امام‌صدر به چنین نتیجه‌ای رضایت ندهد. به‌ویژه که امنیت امام‌صدر و دو همراه ایشان نیز می‌توانست با چنین چک سفیدی به خطر بیفتد. به همین سبب خانواده امام در جلسات بیروت تصمیم گرفت توقف مذاکرات ناموفق آقای ابطحی را از رئیس دولت اصلاحات خواستار شود و همان‌جا آغاز اقدامات جدی و مؤثر حقوقی، قضائی و اطلاعاتی ایران را تقاضا کند. این توافقی بود که پیش از آغاز مذاکرات آقای ابطحی، میان دولت اصلاحات و خانواده امام‌صدر به عمل آمده بود. پیشنهاد دولت اصلاحات آن بود که عملیات پیگیری مسئله امام‌صدر با مذاکرات آغاز شود. خانواده امام‌صدر نیز اگرچه از ابتدا هم به صداقت رژیم قذافی در مذاکرات کمترین اعتقادی نداشت، اما قول گرفته بود اگر مذاکرات جواب نداد، بی‌درنگ راه‌های متعارف پیگیری حقوقی، قضائی و اطلاعاتی از سوی ایران در پیش گرفته شود. خوب به یاد دارم مجموعه اینها مطالبی بود که در نامه زمستان سال ١٣٨٢شمسی خانواده امام‌صدر به رئیس دولت اصلاحات مطرح و یادآوری شد. پس تقاضای خانواده در آن مقطع، اصلاح و تقویت روش پیگیری بود و نه توقف آن.

 

در طول سال‌های پس از ربایش امام‌موسی‌صدر، تحولات عمیقی نظیر انقلاب ایران و فروپاشی شوروی و... به وقوع پیوسته. با توجه به تغییرات گسترده‌ای که در آرایش سیاسی و ژئوپلیتیک منطقه در این چهار دهه اتفاق افتاده، به‌نظر می‌رسد حتی اگر آن زمان، حضور امام‌موسی‌صدر برای برخی از نظام‌ها و حکومت‌های وقت مزاحم محسوب می‌شده، با تغییر آن حکومت‌ها، نیروهای بازدارنده در مقابل عملیات جست‌وجوی امام‌موسی‌صدر یا از عرصه خارج شده‌یا تغییر دیدگاه داده‌اند. با این حساب، چه نیرویی باعث می‌شود تا در هیچ‌یک از کشورهای درگیر ماجرا و هیچ‌یک از نهادهای بین‌المللی، اقدام منتج به اثری درباره این موضوع صورت نگیرد؟

واقعیت این است امروز نیز مثل گذشته، پیگیری مسئله امام‌صدر با سه مانع جدی روبه‌روست؛ مانع اول این است برخلاف آنچه تصور می‌کنید، همدستان منطقه‌ای قذافی تقریبا همه هنوز در مصدر قدرت و فعالیت قرار دارند. طبیعتا مصلحت همدستان منطقه‌ای قذافی اقتضا می‌کند در برابر تلاش‌هایی که برای کشف حقیقت انجام می‌شود، او و حتی همدستان لیبیایی او را حمایت کنند. چرا؟ برای اینکه قذافی و همدستان لیبیایی او هرگز ننگ رسوایی را نخواهند پذیرفت، مگر آنکه همدستان منطقه‌ای خود را نیز در تحمل آن سهیم کنند. احزاب چپ فلسطینی و لبنانی نیز که زمان امام‌صدر فعال بودند، امروز هنوز همه فعال هستند. برای مثال، گروه‌های چپ فلسطینی جورج حبش، نایف حواتمه، احمد جبرئیل و سرهنگ ابوموسی که سایه امام‌صدر را در لبنان با تیر می‌زدند و در جبهه‌الرفض متحد قذافی بودند، امروز نیز همه هنوز در عرصه مبارزه فعال هستند. در لبنان نیز شما تنها همین آقای طلال سلمان، رئیس روزنامه السفیر را در نظر بگیرید. او یک روز قبل از ربوده‌شدن امام‌صدر همراه چند دوست چپ لبنانی خود میهمان ویژه قذافی بود. اینها در شهریور سال ١٣٥٧ش اگرچه دیرتر از امام‌صدر به طرابلس وارد شدند، اما موعد ملاقات امام‌صدر با قذافی لغو و به آنها داده شد. طلال سلمان و روزنامه السفیر که همواره بلندگو و مزدور قذافی در لبنان بودند، امروز هم در عرصه مطبوعات لبنان نقش اول را دارند. مجموعه این شبکه‌ای که در سطح منطقه خاورمیانه، در طراحی و اجرای عملیات ربودن امام‌صدر توسط رژیم قذافی دست داشتند و امروز هم هنوز حسابی فعال هستند، خیلی طبیعی است به دلایل مختلف ازجمله ترس از رسوایی، در برابر حل مسئله و به‌ویژه کشف حقیقت کارشکنی کنند. طبیعتا اضافه‌شدن پای اسرائیل و برخی قدرت‌های بزرگ جهانی نیز به ماجرا، مسئله را باز به لحاظ امنیتی و سیاسی پیچیده‌تر می‌کند.

 

گفتید سه مانع در این مسیر وجود دارد. موانع دوم و سوم پیگیری کدام هستند؟

مانع دوم پیگیری، دولت‌های متبوع امام‌صدر هستند. همان‌طور که قبلا گفتم، لبنان ثبات داخلی ندارد و نمی‌توان از آن انتظار داشت. همین‌که آتش جنگ داخلی مجددا در لبنان شعله‌ور نشود، خیلی هنر کرده است. اکنون ٣٧ سال تمام از ربوده‌شدن امام‌صدر می‌گذرد. یادم هست وقتی در دوران اصلاحات با خانواده امام‌صدر به دیدار وزیر اطلاعات وقت رفتیم، اظهار امیدواری کرد با سقوط قذافی ان‌شاءالله همه اطلاعات فاش شود! وقتی کشور لیبی درگیر مسائل بهارعربی یا هرج‌ومرج شد، سازمان‌های جاسوسی کشورهای قدرتمند غربی و در رأس آنها اسرائیل، فعالانه در مناطق مختلف این کشور حضور یافتند و بی‌شک امروز نیز حضور دارند. امروز چندسال پس از سقوط رژیم قذافی هیچ سخن مستندی نداریم که درباره سرنوشت شهروند عالی‌مقام خود بر زبان آوریم

 

‌تا اینجا به دو مانع اشاره کردید. مانع سوم پیگیری چیست؟

 مانع سوم پیگیری نیز بی‌تفاوتی مطلق رسانه‌ها و مطبوعات کشور در قبال سرنوشت امام‌صدر است. متأسفم این را می‌گویم. اما تا رسانه‌ها و مطبوعات، سرنوشت امام‌صدر را با جدیت پیگیری نکنند، کسی احساس نخواهد کرد باید پاسخ‌گو باشد. بنابراین کماکان باری به‌هرجهت، با این پرونده برخورد می‌کنند. رسانه‌ها و مطبوعات ما متأسفانه حداکثر سالی یک‌بار در سالروز نهم شهریور است که چند ساعتی یاد سرنوشت امام‌صدر مظلوم می‌افتند. در همین سالی چند ساعت هم البته خیلی کلیشه‌ای، خیلی غیرحرفه‌ای و خیلی غیرمسئولانه با موضوع برخورد می‌کنند. خیلی هنر کنند، این است که از مقامات مسئول سرنوشت امام‌صدر و آخرین اخبار مربوط به ایشان را سراغ بگیرند. طبیعی است این نوع طرح مسئله، هیچ فایده‌ای در پی نخواهد داشت. پاسخ کلیشه‌ای مقامات مسئول هم عبارت از این است که مسئله امام‌صدر برای ما مهم است و آن را با همه توان پیگیری می‌کنیم! باور کنید رسانه‌ها و مطبوعات کشورهای غربی و حتی عربی، بسیار جدی‌تر و حرفه‌ای‌تر از ما عمل می‌کنند و مو را از ماست می‌کشند. رسانه‌ها و مطبوعات کشور باید تعارف را کنار بگذارند و با صراحت از وزیر محترم خارجه یا معاونان او سؤال کنند چرا در ٣٧امین سالروز ربوده‌شدن امام‌صدر، هنوز پرونده ایشان را در مجامع حقوق‌بشری جهان مطرح نشده است؟  اگر مشکل قانونی‌ای وجود دارد، چرا در این ٣٧ سال نرفتند آن را حل کنند؟

روزنامه شرق

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: