1394/6/8 ۱۰:۱۵
شاید برای اکثر مردم ایران نام قوم یا تمدن یا دولت «مانا» ناشناخته باشد. اما کسانی که دستی بر تاریخ و باستانشناسی دارند، ماناها را بخوبی میشناسند و میدانند که آثار آنان زینت بخش معتبرترین موزههای باستانشناسی جهان است: از موزه ملی ایران در تهران گرفته تا موزههای متروپولیتن نیوورک، موزه لوور پاریس و موزه بریتانیا. ماناها، اقوام حوری زبان غیرآریایی ساکن فلات ایران بودند که احتمالاً از هزاره دوم پیش از میلاد در غرب ایران حضور داشتند؛ آنها از اوایل هزاره اول پیش از میلاد حکومت محلی تشکیل دادند و تا پایان سده هفتم پیش از میلاد استقلال خود در شمال غرب ایران را حفظ کردند.
گفتاری در معرفی داشتهها و چشم اندازهای محوطه باستانی زیویه
شاید برای اکثر مردم ایران نام قوم یا تمدن یا دولت «مانا» ناشناخته باشد. اما کسانی که دستی بر تاریخ و باستانشناسی دارند، ماناها را بخوبی میشناسند و میدانند که آثار آنان زینت بخش معتبرترین موزههای باستانشناسی جهان است: از موزه ملی ایران در تهران گرفته تا موزههای متروپولیتن نیوورک، موزه لوور پاریس و موزه بریتانیا. ماناها، اقوام حوری زبان غیرآریایی ساکن فلات ایران بودند که احتمالاً از هزاره دوم پیش از میلاد در غرب ایران حضور داشتند؛ آنها از اوایل هزاره اول پیش از میلاد حکومت محلی تشکیل دادند و تا پایان سده هفتم پیش از میلاد استقلال خود در شمال غرب ایران را حفظ کردند. اگرچه مرزهای فرهنگی و هنریشان به روشنی معلوم نیست ولی میتوان حدود قلمرو مانا را از شمال به اورارتو (کوه سهند و ارتفاعات بزغوشداغ)؛ از غرب تا آشور (کوههای سرحدی ایران و عراق امروزی)؛ از شرق تا ماد (به مرکزیت همدان امروزی) و از جنوب تا حدفاصل مریوان به دهگلان مشخص کرد. بدین ترتیب، در مرزهای سیاسی ایران امروز، محوطههای باستانی قابل توجهی از ماناها باقی مانده که یکی از مهمترینهایشان محوطه زیویه در 55 کیلومتری جنوب غربی سقز در استان کردستان است. این گفتار نگاهی دارد به پیشینه کاوشهای باستانشناسی، وضعیت کنونی، و چشمانداز فرهنگی و گردشگری زیویه.
70 سال کاوش تجاری و باستانشناسی در زیویه
محوطه زیویه روی تپهای به ارتفاع حدود 100 متر و در جوار روستایی به همین نام قرار دارد. این محوطه یکی از کلیدیترین محوطههای عصر آهن ایران در منطقه شمالغرب است و حتی احتمال دارد که نام آن برگرفته از نام «ایزیبیای» باستانی باشد. ایزیبیا در منابع آشوری به عنوان یکی از ایالتهای مهم مانایی شناخته شده است.
در نخستین سالهای دهه 1320شمسی بود که کشفی اتفاقی نام زیویه را بر سر زبانها انداخت. پس از آن «ایوب ربنو»، کاوشگر و تاجر یهودی عتیقه به مدت 7 سال در این محوطه بیبدیل به کاوش پرداخت و علاوه بر تخریبهای غیرقابل جبران، آثار بسیاری را راهی موزههای معتبر جهان از جمله متروپولیتن در نیویورک، لوور در پاریس، و بریتیش میوزیوم در لندن کرد. این اشیا از جنس طلا، نقره، مفرغ، عاج، سفال و شامل زیورآلات، ریتون، ظروف و مواردی از این دست بودند. درباره سبک هنری این آثار نظرهای گوناگونی ابراز شده است اما در یک جمع بندی کلی میتوان گفت که هنر زیویه، تلفیق و ترکیبی از سبک سوری-آشوری و سوری-اورارتویی است. البته از تأثیر عناصر محلی در ایجاد این گنجینه نیز نمیتوان چشم پوشید. اشیای زیویه بین قرن نهم تا هفتم پیش از میلاد تاریخگذاری شدهاند.
در اسفند 1331 «مهندس حبیبالله قدیسی» آخرین فصل کاوشهای تجارتی زیویه را رقم زد و تازه در دیماه سال 1346 بود که این تپه با شماره 762 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید. از این زمان، رفتهرفته پای باستانشناسان به این محوطه باز شد. در واقع، کارهای جدی باستانشناسی در زیویه با کاوشهای «نصرتالله معتمدی» در فاصله سالهای 1355 تا 1357 آغاز شد و پس از آن در سالهای پس از انقلاب توسط همو و نیز خانم «سیمین لکپور» مجموعاً با 12 فصل کاوش پیگیری شد. با وجودی که گمانهزنی به منظور تعیین عرصه و پیشنهاد حریم تپه زیویه در سال 1391 شمسی توسط «عبدالرضا مهاجرینژاد» به انجام رسید اما عرصه و حریم تپه تاکنون به تصویب نرسیده است.
یافتههای زیویه
آثاری را که در خلال کاوشهای تجارتی و باستانشناسی از دل تپه زیویه آشکار شدهاند، میتوان به چهار بخش تقسیم کرد:
1- بخش بیرونی و بارانداز که فضایی باز است و برای آوردن بارها، احتمالاً نگهداری اسبها و کارهای اینچنینی که در ایام عادی سال استفاده میشده است.
2- بخش خدماتی/ اداری که شامل راهپلهای طولانی با اتاقهایی در دو طرف این راهپله هستند. احتمالاً کارهای خدماتی مجموعه مانند پختوپز و کارهای اداری در این قسمت انجام میشده و نیز محل اسکان نیروهای مدافع، فرماندهان و سربازان نیز بوده است. در این بخش، علاوه بر وجود سفالهای آشپزخانهای و وسایل زندگی روزمره، سنگهای منجنیق و ابزارآلات دفاعی نیز به وفور یافت شده است. نکته جالب توجه اینکه تعدادی از این سنگهای منجنیق، در دامنه جنوبی کوه (رو به سمت روستای کنونی زیویه) دیده شدهاند که نشانگر استفاده از آنها در حین دفاع از قلعه هستند.
3- بخش حاکمنشین که شامل تالار ستوندار و فضاهای جانبی آن است. در این قسمت برجکهای دفاعی در جانب بیرونی تالار تدارک دیده شده که گاه نیز به عنوان انبار غله مورد استفاده قرار میگرفتهاند. ویژگی بارز این معماری، تفکیک فضاهای سهگانه از طریق ورودیهای بسیار تنگ است، به این صورت که حدفاصل بارانداز و فضاهای خدماتی / اداری و نیز حدفاصل فضاهای خدماتی و حاکمنشین را با ورودیهای بسیار تنگ تفکیک کردهاند تا در صورتی که قلعه مورد حمله قرار گرفت و بخشی از آن تصرف شد، بتوانند با بستن این ورودیها از تصرف قسمت بعدی قلعه جلوگیری کنند. همچنین در قسمت انتهای تالار ستوندار راه خروجی محرمانهای برای خروج اضطراری حاکم قلعه تدارک دیده شده است. وجود انبار غله در بخش حاکمنشین قلعه امنیت غذایی ساکنان در مواقع محاصره را یادآوری میکند.
4- غار که مهمترین عامل جذب ماناها برای ایجاد ساخت و ساز در ارتفاع همین تپه طبیعی است؛ چراکه این غار دارای مقداری آب است. در ساخت قلعه، علاوه بر وجود استحکاماتی که در برابر یورشها دوام بیاورد، آب و آذوقه کافی نیز برای مقاومت در برابر محاصرههای طولانی مورد نیاز بود. ماناها با انتخاب این تپه چنین مشکلی را حل کرده بودند، به این شکل که از سقف غار راهی به سوی بالا تعبیه شده بود تا در مواقع اضطراری از آب آن بهره ببرند. این غار حدود 130 متر طول دارد و نیازمند کاوشهای باستانشناسی منسجم برای کسب اطلاعات بیشتر است.
ساکنان زیویه مردگان خود را درون گورستانی در یک کیلومتری قلعه زیویه به نام گورستان چنگبار دفن میکردهاند. در سالهای ۱۳۵۵ تا ۱۳۵۷ چند صد گور در این گورستان شناسایی شد که نشانگر گستردگی جمعیت و دوره زمانی استفاده از قلعه زیویه است. گورستان چنگبار را یکی از وسیعترین گورستانهای کاوش شده در غرب ایران دانستهاند که سابقه تدفین در آن تا پیش از دورههای زندگی در قلعه زیویه، یعنی تاعصر آهن 1 و 2 عقب میرود.
در چشماندازی عمومی، دانستههای باستانشناختی، زیویه را قلعهای مستحکم مانایی - مادی در برابر یورشهای آشور ترسیم میکنند که در عین حال، مرکز مهمی به منظور تبادلات فرهنگی و کارگاهی ارزشمند برای هنرمندان بومی این سرزمین در عصر آهن بود. قلمرو ماناها در جریان یورشهای آشوریان نقش جبهه اول را بازی میکرد تا مادها به عنوان نخستین دولت آریایی، بتوانند آرامآرام قدرت گرفته و ایران دوران تاریخی را به صفحه میراث فرهنگی جهان بیفزایند.
نیازها و چشم اندازهای زیویه
با توجه به ارزشهای محوطه زیویه و با ستایش از اقداماتی مانند تشکیل پایگاه میراث فرهنگی و گردشگری زیویه و کرفتو، نیازهای کنونی و چشم اندازهای آتی این محوطه برای شناسایی و حفاظت بهتر و نیز جلب گردشگران را میتوان بدین شکل برشمرد:
1- راه گردشگری به سمت زیویه هموار نیست. با صحبتهایی که از سوی فرماندار «دیواندره» با فرماندار «تکاب» درباره آسفالت جاده تکاب به کرفتو صورت گرفته است، این فاصله ۳۲ کیلومتری آسفالت خواهد شد. بدین ترتیب، گردشگران زیادی که برای دیدن سایت جهانی تخت سلیمان به تکاب آذربایجان غربی میروند، با تدبیر درست میتوانند راهی کرفتو در دیواندره کردستان شوند و از آنجا به زیویه درسقز بیایند.
2- هر چند اقدامات خوبی در زمینه تبلیغات جادهای صورت گرفته ولی تابلوهای گردشگری در جای مناسب قرار ندارند و پایگاه نیازمند کمکهای بیشتر توسط ارگانهای دیگر است.
3- با وجود تعدد کاوش باستانشناسی در زیویه، در تمام این سالها بجز چند نوشته کوتاه مطلب در خوری در اینباره چاپ نشده است، بنابراین، نخستین اولویت آن است که به انتشار مقالات و گزارشهای این محوطه بسیار مهم بپردازیم و از باستانشناسانی که در این محوطه کار کردهاند، برای در اختیار گذاردن نتیجه مطالعاتشان دعوت به عمل آوریم. همچنین، از پایاننامههایی با موضوع حفاظت، مرمت، بازسازی، باستانشناسی و تاریخ که با موضوع زیویه ارتباط داشته باشد تا جایی که امکانات پایگاه اجازه بدهد حمایت میکنیم.
4- محوطه تاریخی زیویه برای میزبانی گردشگران و حفاظت بهتر باید مسقف شود؛ مسقف کردن آن نیز باید با «اسپیس فریم» گنبدی شکل باشد؛ زیرا محوطه بیش از ۱۰۰ متر از سطح زمین ارتفاع دارد و در معرض باد شدید است. از آنجا که با کاوش و بیرون آوردن یک محوطه، آثار موجود در آن در معرض باد و باران از بین میرود، پیشنهاد میشود تا زمانی که بتوان حفاظت آن را تضمین کرد، زیر خاک بماند.
5- پس از مسقف کردن محوطه، باید آن را با خواناسازی و کاوش تمیز و مسیر گردشگری را تعریف کرد تا گردشگران روی محوطه باستانی تردد نکنند و از بالا به آن نگاه کنند. بدین منظور باید حد فاصل محل حضور گردشگران تا محوطه را با شیشه بپوشانیم تا گردشگران از زیر شیشه به این سایت نگاه کند.
6- ایجاد پارکینگ، سرویس بهداشتی، بلیت فروشی، کمپ اتراق مسافران، نمایشگاهی که بتوان مولاژ آثار زیویه (موجود در موزههای معتبر جهان) را در آن قرار داد، یک اولویت در ایجاد زیرساختهای گردشگری به شمار میرود.
* علی هژیری: سرپرست پایگاه میراث فرهنگی و گردشگری زیویه و کرفتو
روزنامه ایران
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید