1394/5/28 ۰۹:۲۶
رزمنامههاى اسلاوهاى جنوبى، از قبیل صربها، مقدونیها، مسلمانان بوسنى و کرواتها، بسیار فراوان و متنوع است و در همه آنها موضوع اشغال این سرزمینها به دست عثمانی، از قرن چهاردهم تا قرن نوزدهم و حتى بعضى تا سال ۱۹۱۱، مطرح و تشریح گردیده است. تمامى این دیار، سرزمینهاى آسیبپذیرى بودند که مرزشان را قدرت سلاح تعیین میکرد و بر سر آنها میان سلسله هابسبورگ۱ و عثمانیها جنگ و ستیز دائمى ادامه داشت و سرزمین یوگسلاوى به میدان این نبرد تبدیل شده بود. مرزهاى مشترک نظامى به تصرف کسانى درآمده بود که شاهان هابسبورگ آنها را گرنزر (Grenzer) مینامیدند
اشاره: در بخش نخست این نوشتار گزیدهای از حماسههای مللی همچون بابل، هند و یونان مطرح شد. در ادامه به موارد دیگری اشاره شده که در پی میآید.
اسلاوها
رزمنامههاى اسلاوهاى جنوبى، از قبیل صربها، مقدونیها، مسلمانان بوسنى و کرواتها، بسیار فراوان و متنوع است و در همه آنها موضوع اشغال این سرزمینها به دست عثمانی، از قرن چهاردهم تا قرن نوزدهم و حتى بعضى تا سال ۱۹۱۱، مطرح و تشریح گردیده است. تمامى این دیار، سرزمینهاى آسیبپذیرى بودند که مرزشان را قدرت سلاح تعیین میکرد و بر سر آنها میان سلسله هابسبورگ۱ و عثمانیها جنگ و ستیز دائمى ادامه داشت و سرزمین یوگسلاوى به میدان این نبرد تبدیل شده بود. مرزهاى مشترک نظامى به تصرف کسانى درآمده بود که شاهان هابسبورگ آنها را گرنزر (Grenzer) مینامیدند. گرنزرها، مجموعهاى از مرزنشینان بودند که از عدهاى چریک، از جمله سواره نظام صربى، پاندور۲هاى کرواتى، و استرلیوهاى آلبانیایى مسیحى تشکیل یافته بودند و اینها جنگجویانى بودند که جز براى جنگیدن و همیشه به جنگ و جدال مشغول بودن، انگیزه دیگرى در زندگى نداشتند. در این منطقه از قاره اروپا، عصر قهرمانى و ابراز شجاعت، عصرى طولانى و بسیار پر دوام بود.
رزمنامههاى اسلاوهاى جنوبى را میتوان به چندین گروه تقسیم کرد: آثار رزمى مربوط به صربستان قرون وسطى؛ منظومههاى مربوط به کوزوو؛ منظومههاى مارکوکرالیویچ؛ منظومههاى هاییدوکها؛ منظومههاى اسلاوهاى مسلمان شده؛ منظومههایى درباره رهایى صربستان و مونتهنگرو و هرزگوین.
نخستین کتاب رزمنامهاى که نام مارکو کرالیویچ را به عنوان یک قهرمان بر سرزبانها انداخت، در سال ۱۵۵۶ منتشر شد. در قرن هجدهم کاسیچ میوسیچ به گردآورى تعدادى از منظومهها همت گماشت که متنشان به آلمانى و ایتالیایى ترجمه گردیده است. در عصر رمانتیک و نیز چندى پیش، مجموعه شایان توجهى از این منظومهها یکجا جمعآورى گردید که از ده مجلد تجاوز میکرد و دو جلد آن مشتمل بر رزمنامههاى اسلاوهاى مسلمان بود. در روایت حماسى صربها، از حوادث مربوط به تکوین عالم و یا از مطالب اساطیرى، هیچ بازتابى مشاهده نمیشود؛ اما همهاش سخن از قهرمانان کم و بیش تاریخى است و نقش ماجراهاى فوق طبیعى در این منظومهها بسیار اندک و کمرنگ است.
ترانهها یا به اصطلاح محلى پسمه(Pesme)ها را، که در ستایش پیروزیهاى درخشان خاندانهاى بزرگ ساخته بودند، در صربستان دوره قرون وسطى به همراهى ساز گوسله میخواندند و این ترانهها، با نوعى از منظومههاى غربیان، که در آنها شاعران آهنگساز کارهاى برجسته زمینداران بزرگ را تعریف و تمجید میکردند، فرق چندانى ندارند.
رویداد عمده در تاریخ صربستان، همچنین در آن بخش از سرزمین بالکان، عبارت از جنگ کوزوو است (۱۳۸۹) که نتیجه جنگ به اشغال پانصد ساله آن سرزمینها توسط عثمانیها (۱۳۸۹ـ ۱۸۷۸) انجامید. جنگ کوزوو در واقع جنگى سرنوشتساز بود، بدین معنا که تکلیف جمعیت عظیمى را براى مدتى مدید معلوم و معین کرد. حال و هواى افسانه چنین ایجاب میکند که پهلوان حماسه، «میلوش اوبیلیچ» با آنکه تظاهر به فرار از میدان جنگ کرده است، توانسته باشد سلطان [عثمانى] را بکشد و در همان زمان امیر صرب ـ لازارـ مرگ را بر شکست ترجیح میدهد.
شکست وى ناشى از خیانتى بود که ووک برانکویچ با خارج کردن سربازانش از میدان نبرد، در آن جنگ مرتکب شد. بعد از این شکست، عده زیادى از صربها به مونتهنگرو یا به نواحى شمال غربیآن سرزمین که هنوز استقلال خود را حفظ کرده بود، پناه بردند. پس از این واقعه است که چهره شاهزاده مارکو به صورت مظهر دفاع از بیوهها، یتیمان و ستمدیدگان ظاهر میشود؛ اما در عین حال از ترکان و صربها به علت سوءاستفاده از امتیازاتى که در اختیار دارند، اندیشناک است.
ترانههایى که به هاییدوکها اختصاص دارد، فراوان است. «هاییدوک»ها عبارت از راهزنان مورد احترام و صاحب آوازهاى بودند که در سرزمینهاى بالکان، مجارستان و رومانى، در قبال صاحبان قدرت، بیشهزارها را به تصرف خود درمیآوردند و به سبب جرأت و شهامتشان و همچنین به علت دستگیرى از افراد نیازمند، مورد علاقه و ستایش روستاییان بودند. هاییدوکها در شورشهاى صربها علیه عثمانیها در سرتاسر قرن نوزدهم، نقش بسیار عمدهاى داشتند. ترانههاى «هاییدوک»ها که به ویژه در مونتهنگرو طرفداران فراوان دارد، عبارت از یک رشته ترانههایى است که در ستایش افراد جامعه آن روز سروده شدهاند؛ کسانى که با ابراز شهامت و سرسختى تمام دست به انتقام و جنگهاى چریکى بیپایان علیه عثمانی و اسلاوها میزنند.
اسلاوهاى بوسنى و هرزگوین پس از گرویدن به اسلام، براى ابراز وفادارى نسبت به امپراتورى عثمانى، نام خود را عوض کردند و نامهاى ترکى روى خود گذاشتند و داستان و حماسهاى پرداختند که مطابق دیدگاه عثمانی بود. درست در مواقعى که سلطان عثمانى در مخمصهاى گیر کرده است، پهلوان «جرزلز علیجا» در همان دم به کمکش میشتابد. این پهلوان کسى است که قهرمانان مسیحى را به مبارزه دعوت میکند. البته آثار حماسى اسلاوهاى مسلمان، به مرور و با گذشت ایام فراهم آمده است.
قفقاز
همانند کشورهاى بالکان، قفقاز هم سرزمینى کوهستانى است و سرشار از شور و حال قهرمانى. این منطقه با آنکه جاى امن و پناهگاه طبیعى مناسبى است و کوهها خود به خود خط فاصله مذهبى (میان مسلمانان و مسیحیان) ایجاد کردهاند، در عین حال محل برخورد و تقابل نیروهاى ایران، عثمانى و روسیه هم بوده است. ضمناً چون منطقهاى است براى تبادل عقاید و تعاطى نظرها، بعید است که در چنین خطهاى از مخالفت و از جنگ و دعوا خبرى نباشد. در این منطقه، آثار هنرى و ادبى فراوانى از قومى به قوم دیگر به ارث رسیده، و هر کدام در دیگرى تأثیر متقابل گذاشته است.
«شهسوار ببرینه پوش» اثر روستا ولى، شاعر گرجى، نمونه بارزى بر این مدعاست. در این اثر با آنکه در اصالت و کمال آن جاى هیچ گونه تردید نیست، علاوه بر تأثیر مسیحیت، شباهت فراوان آن به آثار ایرانى دوره قرون وسطى نیز آشکارا مشهود است. اکنون ملىگرایى جدید در تعمیق شکافهاى موجود، و برجستهتر نشان دادن وجوه افتراق، نقش عمدهاى به عهده گرفته است. دیگر آن زمانها گذشته و به قصه و افسانه پیوسته است که شاعر و نوازنده ارمنى، سایات نوا۳ در اوایل قرن هجدهم میتوانست ترانههاى عاشقانهاى به زبانهاى گرجى، ارمنى و ترکى آذرى بسازد و اینجا و آنجا همراه با ساز بخواند. قلمرو مسلمانانى که زبانشان فارسى، عربى، ترکى و کردى است، از حیث داشتن آثار حماسى، بسیار غنى و پربار است.
پینوشتها:
۱ـ Habsbourg: نام سلسلهاى از پادشاهان اروپایى که از سال
۱۲۷۸ تا ۱۹۱۸ در اتریش سلطنت میکردند.
۲ـ Pandour: مزدوران خشن و بیباکى که اولین دسته آنها از دهکدهاى به همین نام واقع در مجارستان برخاسته است.م.
۳ـ Sayat Nova: هاروطون سایابیان، شاعر و هنرمند پرآوازه ارمنى که به علت مهارت در ترانهسرایى و آوازخوانى، عنوان سایات نوا، یا شاه آواز به خود گرفت. در سال ۱۷۲۲ در تفلیس به دنیا آمد و در سال ۱۷۹۵ چشم از جهان فروبست م.
روزنامه اطلاعات
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید