1394/5/19 ۱۰:۲۵
چرا به امام صادق(ع) «مؤسس مذهب شیعه» لقب دادهاند؟ امام جعفر صادق علیهالسلام به «رئیس مذهب شیعه» شهرت یافته است و این، به آن جهت است که در دوران امامت ایشان (148-114) به مدت 34 سال گسترش مبانی مذهب شیعه صورت پذیرفته است. اگر از جهت کمی بخواهیم روایات امام صادق(ع) را با دیگر امامان معصوم(ع) مقایسه کنیم؛ در حالی که روایات منقول از ایشان بیش از 31 هزار روایت است، روایات امام باقر(ع) حدود 7 هزار حدیث و از مجموع دیگر امامان معصوم(ع) کمتر از این مقدار نقل شده است.
چرا به امام صادق(ع) «مؤسس مذهب شیعه» لقب دادهاند؟
امام جعفر صادق علیهالسلام به «رئیس مذهب شیعه» شهرت یافته است و این، به آن جهت است که در دوران امامت ایشان (148-114) به مدت 34 سال گسترش مبانی مذهب شیعه صورت پذیرفته است. اگر از جهت کمی بخواهیم روایات امام صادق(ع) را با دیگر امامان معصوم(ع) مقایسه کنیم؛ در حالی که روایات منقول از ایشان بیش از 31 هزار روایت است، روایات امام باقر(ع) حدود 7 هزار حدیث و از مجموع دیگر امامان معصوم(ع) کمتر از این مقدار نقل شده است.
توسعه علوم دینی و حضور گسترده شاگردان طالب علم در محضر امام صادق(ع) معلول عوامل متعددی است. از جهتی عصر امام صادق(ع) همزمان با دوران انقلابهای فکری و نهضتهای علمی بود. در این دوره، فتوحات اسلامی و نهضت ترجمه سبب شد که عده زیادی با افکار و اندیشههای ایرانی، رومی و .. آشنا شوند. از طرفی حضور راویان با ملیتهای مختلف و خرده فرهنگهای گوناگون نیز از دیگر دلایل توجه به علوم دینی در این دوره بود که زمینه بالندگی فکری و علمی را فراهم میکرد. همچنین حضور گروهی با عنوان «زنادقه» که انکار خداوند و پیامبراکرم(ص) را در جامعه اسلامی در دستور کار داشتند نیز از دیگر دلایل توجه به فعالیتهای فکری آن دوره به حساب میآیند. مجموعه این عوامل باعث شد تا بحثهای کلامی از سوی امام صادق(ع) مطرح شود.
جدای از زنادقه، گروههای دیگری چون اشاعره، جبریون، طبیعیون، مرجئه، یهود و نصارا نیز حضور داشتند. افرادی چون «هشام بن حکم» و «هشام بن سالم» از یاران و اصحاب خاص امام صادق(ع) بودند و آموزههای حضرت صادق(ع) را طرح میکردند. در مواردی افرادی که در برابر منطق محکم اصحاب قرار میگرفتند اعتراف میکردند که: «هذا نقل من حجاز» این مطلب از حجاز (مکه و مدینه) به اینجا (کوفه و بصره) آورده شده است. (ر.ک: متشابه القرآن ج1 ص 1104) ؛کنایه از اینکه مطلب از امام صادق(ع) گرفته شده است.
جدای از مناقشات کلامی، وجود اختلافات فقهی بین مذاهبی که بعداً بهطور رسمی به چهار مذهب اهل سنت بدل شد، خود زمینه تأملات درون فقهی را فراهم کرد. گرچه «ابوحنیفه» خود شاگردی امام صادق(ع) را کرده بود ولی بالاخره در برابر مذهب فقهی اهل بیت(ع) قد علم میکرد و اجمالاً مورد حمایت دستگاه حکومت بود. همچنین ورود روایات تقیهای در جای جای احادیث امام صادق(ع) نشانگر تعارض فقهی حساس در دوران امامت ایشان بوده است.
در شرایط سخت و دشواری که امام صادق(ع) با آن مواجه بود تربیت شاگردان متخصص در حوزههای مختلف نظیر «حمران» در قرائت و تفسیر، «زراره بن اعین» در فقه، «ابان بن تغلب» در نحو و ادبیات، «مومن الطاق» در کلام، «حمزه بن محمد طیار» در مسأله استطاعت، «هشام بن سالم» در مسأله توحید و «هشام بن حکم» در مسأله امامت شایسته توجه است.
روایت زیر به یکی از مناظرههایی که در محضر امام صادق(ع) صورت گرفته، میپردازد:
هشام بن سالم گوید: «در محضر امام صادق(ع) بودیم که مردی از شامیان وارد شد و به امر امام(ع) نشست. امام پرسید: چه میخواهی؟ گفت: به من خبر دادهاند که شما داناترین مردم به پرسشهای آنان هستید، آمدهام با شما مباحثه کنم. امام صادق(ع) فرمود: درباره چه چیز؟ گفت: در قرآن، در حروف مقطعه و در سکون و رفع و نصب و جر آن. امام(ع) فرمود: ای حمران! به این مرد پاسخ گوی. مرد شامی گفت: من میخواهم با شما سخن گویم، نه با حمران! امام فرمود: اگر بر او پیروز شدی، بر من پیروز شدهای. مرد شامی آنقدر از حمران پرسید تا خودش خسته شد و حمران پیدرپی به او پاسخ میداد. امام(ع) فرمود: مرد شامی او را چگونه یافتی؟ گفت: مرد توانایی است و هر چه سؤال کردم، پاسخ داد. امام صادق(ع) فرمود: حمران تو هم سؤالی از او کن. حمران پرسش کرد و مرد شامی در جواب فرو ماند. آنگاه خطاب به حضرت گفت: میخواهم با شما در علم نحو و ادبیات مناظره کنم. حضرت رو به «ابان بن تغلب» کرد و فرمود: با او بحث کن. ابان به سخنان او پاسخ داد و او را ناتوان کرد.
مرد شامی گفت: میخواهم با شما در علم فقه سخن گویم. امام به «زرارئ بن اعین» فرمود: با او مناظره کن. زراره در مسائل فقهی او را عاجز کرد. این بار گفت: پیرامون علم کلام میخواهم بحث کنم. حضرت به «مؤمن الطاق» فرمود: با او مناظره کن. مؤمن الطاق محمد بن نعمان احوال با او بحث کرد و مغلوبش ساخت. مرد شامی پیرامون استطاعت درخواست مناظره کرد. امام صادق(ع) به «حمزئ بن محمد طیار» فرمود: با او بحث کن. مرد شامی از مناظره با طیار نیز درمانده شد و به همین ترتیب درباره توحید و مسائل مربوط به آن مغلوب هشام شد. درباره امامت، هشام بن حکم پیروز شد. امام صادق(ع) با مشاهده این وضعیت چنان خندید که دندانهای مبارکش آشکار شد. مرد شامی به امام صادق(ع) عرض کرد: گویا خواستی به من بفهمانی که در میان شیعیانت چنین مردمی هستند؟ حضرت فرمود: بلی. سپس مرد شامی به امامت حضرت اعتراف کرد و در جرگه شیعیان آن حضرت درآمد. حوزه درسی امام صادق علیهالسلام در علوم تجربی نیز گسترده بود و افرادی چون «جابربن حیان» در علم شیمی سرآمد زمانه بوده است و بعدها نیز مورد توجه عالمان این رشته در مغرب زمین قرار گرفت.
نجاشی در کتاب «رجال» خود گستردگی حوزه درسی امام صادق(ع) را اینگونه یاد کرده است: «من در طلب علم حدیث به کوفه رفتم و در آنجا به خدمت حسن بن علی وشا رسیدم، به او گفتم: کتاب علاء بن زرین و ابان بن عثمان احمر را به من بدهید تا از روی آنها نسخهبرداری کنم؛ او آن دو کتاب را به من داد، گفتم: اجازه روایت نیز بدهید. فرمود: خدا تو را رحمت کند، چقدر عجله داری ببر بنویس سپس بیا برای من بخوان تا بشنوم؛ آنگاه اجازه روایت بدهم.گفتم: بر خودم از پیشامدهای زمان خاطر جمع نیستم. حسن بن وشا گفت: عجب! اگر من میدانستم که حدیث اینگونه مشتری و خواهان دارد، بیشتر از این جمع میکردم. من در مسجد کوفه ۹۰۰ شیخ را درک کردهام که همه میگفتند: حدیث کرد مرا جعفر بن محمّد (علیه السلام).»از این رو، گستردگی نهضت فکری و علمی این امام بزرگوار باعث شد تا نه تنها پیروان مذهب تشیع که عالم اسلام به وجود چنین شخصیت علمی مباهات کرده و پیوسته از آن بهره ببرند.
روزنامه ایران
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید