اقتباس از کلام وحی در ادبیات منثور/ از سیاست‌نامه تا کلیله و دمنه

1394/4/13 ۱۱:۱۷

اقتباس از کلام وحی در ادبیات منثور/ از سیاست‌نامه تا کلیله و دمنه

اقتباس از قرآن در متون نثر ادب فارسی، در دوره‌های ابتدایی آن، بیشتر برای تاکید و تقویت معنی و نه زینت و آرایش سخن به کار می‌رفته است. از آنجا که در نزد گذشتگان ما، معیار سخن فصیح و بلیغ قرآن کریم محسوب می‌شد، شعرا و نویسندگان می‌کوشیدند تا الفاظ و ترکیبات قرآنی را در نوشته‌های خود به کار برند و از معانی و مضامین این کتاب به اشکال مختلف استفاده کنند.



اقتباس از قرآن در متون نثر ادب فارسی، در دوره‌های ابتدایی آن، بیشتر برای تاکید و تقویت معنی و نه زینت و آرایش سخن به کار می‌رفته است.

 از آنجا که در نزد گذشتگان ما، معیار سخن فصیح و بلیغ قرآن کریم محسوب می‌شد، شعرا و نویسندگان می‌کوشیدند تا الفاظ و ترکیبات قرآنی را در نوشته‌های خود به کار برند و از معانی و مضامین این کتاب به اشکال مختلف استفاده کنند.

نویسندگان ایرانی که در مدارس و نظامیه‌های اسلامی تحصیل می‌کردند، از اولین دروسی که در آنجا فرا می‌گرفتند، قرآن بود و بعدها هنگامی که دبیر و کارگزار دیوان سلطانی می‌شدند، برای تاکید یا تزئین نوشته‌ها و رسائل دیوانی خود، از آیات قرآن مستقیم و غیرمسقیم تاثیر می‌گرفتند و این اثرپذیری آنها قطعاً ناشی از فراگیری و به خاطر سپردن بخش یا کل قرآن بود. نظامی عروضی در مقاله دبیری از کتاب چهارمقاله تصریح می‌کند که دبیر نخست باید به کلام رب‌العزه(قرآن کریم) عادت کند که اگر آیتی از قرآن را داند، از عهده ولایتی برآید.

اقتباس از قرآن در متون نثر ادب فارسی، در دوره‌های ابتدایی آن، بیشتر برای تاکید و تقویت معنی و نه زینت و آرایش سخن به کار می‌رفت؛ نویسنده گفته و یا حکایتی را در نوشته خود می‌آورد و برای نشان دادن صحت قول خود به آیات قرآن اشاره می‌کرد.

اما بعد از قرن ششم با شروع دشوارنویسی در متون مسجّع و فنی، آیات قرآن برای تزیین و زینت سخن و ابراز فضل مولفین و نویسندگان قرن هفتم به کار گرفته می‌شد. برای نشان دادن نمونه‌هایی از به کارگیری آیات و معانی قرآنی و چونگی به خدمت گرفته شدن آن در متون نثر ادب فارسی تنها به چند مورد از شاخص‌ترین این متون اشاره می‌کنیم:

سیاست‌نامه خواجه نظام‌الملک در نیمه دوم قرن پنجم هجری یکی از متون قرن پنجم است که حکایت زیر از این کتاب ذکر می‌شود. «حسین بن علی(ع) با قومی از صحابه... بر خوان نشسته بود و نان می‌خوردند... غلامی خواست که کاسه خوردنی در پیش او نهد، از بالای سر او ایستاده بود، قضا را کاسه از دست غلام رها شد و بر سر و روی حسین آمد و دستار و جامه او به خوردنی آلوده شد... سر برآورد و در غلام نگریست. چون غلام دید، ترسید او را ادب فرماید. گفت و «وَ الْكاظِمِينَ الْغَيْظَ وَ الْعافِينَ عَنِ النَّاسِ وَ اللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِين‏.» حسین روی تازه کرد و گفت: ای غلام تو را آزاد کردم تا به یکبارگی از خشم و ادب من ایمن باشی.

«حق سبحانه و تعالی می‌فرماید: «فَخُذْ ما آتَيْتُكَ وَ كُنْ مِنَ الشَّاكِرِينَ‏». محتشم‌ترین در جهان او باشد که او را به کس نیاز نبوَد، خوارتر و فرومایه‌تر آن کس باشد که به خلق نیازمند باشد و از بهر زر و سیم، بندگیِ همچون خودی کند.» (قابوس‌نامه از کیکاووس بن قابوسِ وشمگیر). (آیه ۱۴۴ سوره اعراف)

«بدان که کلید معرفت خدای عزوجل معرفت نفس خویش است و برای این است که گفته‌اند: من عرف نفسه فقد عرف ربه، و نیز برای این است که گفت ایزد: - سبخانه و تعالی- «سَنُرِيهِمْ آياتِنا فِي الْآفاقِ وَ فِي أَنْفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَق»... گفت نشانه‌های خود در عالم و در نفوس به ایشان نماییم تا حقیقت حق، ایشان را پیدا شود. » (کیمیای سعادت از محمد غزالی). (آیه ۵۳ سوره فصلت)

«تا ایزد... آدم را بیافریده است، تقدیر چنان کرده است که مُلک را انتقال می‌داده است ازین امت بدان امت، و ازین گروه به آن گروه. بزرگتر گواهی بر این چه می‌گویم، کلام آفریدگار است... که گفته است: " قُلِ اللَّهُمَّ مالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ مَنْ تَشاءُ وَ تَنْزِعُ الْمُلْكَ مِمَّنْ تَشاءُ وَ تُعِزُّ مَنْ تَشاءُ وَ تُذِلُّ مَنْ تَشاءُ بِيَدِكَ الْخَيْرُ إِنَّكَ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِير» (تاریخ بیهقی، از ابوالفضل بیهقی). (آیه ۲۶ سوره آل‌عمران).

«و پسندیده‌ترِ اخلاق مردمان، تقوی است و کسب مال از راه حلال، هرچند در هیچ حال از رحمت آفریدگار... و مساعدت روزگار نومید نشاید بود؛ اما بر آن اعتماد کلی کردن و کوشش فرو گذاشتن از خِرَد و رای راست دور افتد.» (کلیله و دمنه نصرالله منشی)

که اشاره دارد به آیات «وَ لِباسُ التَّقْوى‏ ذلِكَ خَيْر» (آیه ۲۶ سوره اعراف) و «إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيم»‏ (آیه ۵۳ سوره زمر) و «أَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسانِ إِلَّا ما سَعى»(آیه ۳۹ سوره نجم)

«و ایزد تعالی که پیغامبر(ص) را مشاورت فرمود، نه برای آن بود تا رای او را که به... الهام ایزدی و فیض الهی مویّد بود... مددی حاصل آید، لکن این حُکم برای بیانِ منافع و تقریرِ فواید مشورت نازل گشت تا عالمیان بدین خصلت پسندیده متحلی گردند.» (کلیله و دمنه نصرالله منشی)

که تلمیح دارد به آیه «شاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِين‏» (آیه ۱۵۹ سوره آل‌عمران)

مهر

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: