پوشاک زنان در دوره اسلامی از ابتدا تا حمله مغول / پروین بابایی

1394/3/5 ۱۲:۱۶

پوشاک زنان در دوره اسلامی از ابتدا تا حمله مغول / پروین بابایی

تحقیقات در زمینه پوشاک دوره­ امویه به علت فقدان آثار به جای مانده با مشکل روبه رو است. بعلاوه بسیاری از آنچه که باقی است، صرفاً نمادین بوده و بیانگر آنچه که حقیقتاً پوشیده می ­شده، نیست. با این حال شواهدی هست مبنی بر آنکه از شیوه پوشش اواخر دوران ساسانیان در ایران برای مدت زمانی پس از ورود اسلام، کماکان استفاده می ­شد. آنچه که به عنوان سند و مدرک، نمونه ­هایی از تن­پوش ایرانیان را در قرون اولیه­ اسلامی می ­نمایاند، اسناد نقاشی مانوی و دیوارنگاره­ های سغدی در پنجیکنت در حوالی سمرقند و یا پارچه هایی که بر روی آن­ها نقش تن­پوش ایرانیان تا حدودی مشخص شده و با مقایسه با بشقاب­ های فلزی دوره ساسانی وجه مشترکی را می ­توان میان آن­ها تشخیص داد و نتیجه گرفت که تن­پوش ایرانیان در دوران اولیه اسلامی همان تن پوش عصر ساسانی بوده است (غیبی،1385: 289). در نقاشی ­های دیواری و مینیاتورهای مانویان در تورفان چین نمونه­ هایی از پوشاک ایرانیان را در دوران پس از ساسانیان تا قرن نهم میلادی می ­توان یافت.

 

تحقیقات در زمینه پوشاک دوره­ امویه به علت فقدان آثار به جای مانده با مشکل روبه رو است. بعلاوه بسیاری از آنچه که باقی است، صرفاً نمادین بوده و بیانگر آنچه که حقیقتاً پوشیده می ­شده، نیست. با این حال شواهدی هست مبنی بر آنکه از شیوه پوشش اواخر دوران ساسانیان در ایران برای مدت زمانی پس از ورود اسلام، کماکان استفاده می ­شد. آنچه که به عنوان سند و مدرک، نمونه ­هایی از تن­پوش ایرانیان را در قرون اولیه­ اسلامی می ­نمایاند، اسناد نقاشی مانوی و دیوارنگاره­ های سغدی در پنجیکنت در حوالی سمرقند و یا پارچه هایی که بر روی آن­ها نقش تن­پوش ایرانیان تا حدودی مشخص شده و با مقایسه با بشقاب­ های فلزی دوره ساسانی وجه مشترکی را می ­توان میان آن­ها تشخیص داد و نتیجه گرفت که تن­پوش ایرانیان در دوران اولیه اسلامی همان تن پوش عصر ساسانی بوده است (غیبی،1385: 289). در نقاشی ­های دیواری و  مینیاتورهای مانویان در تورفان چین نمونه­ هایی از پوشاک ایرانیان را در دوران پس از ساسانیان تا قرن نهم میلادی می ­توان یافت. آنچه که از مطالعه کتاب ­های مورخان و دانشمندانی چون ابن خلدون (قرن نهم ه.ق.)، ابن اثیر (قرن ششم ه. ق.)، دزی[1] و دیگران حاصل می ­شود، این است که زنان در شکل ظاهری لباس، چون چادر و مقنعه و غیره از رنگ سیاه استفاده می ­کردند و در برخی کتاب ­ها نیز از برنس سراسری که تمام بدن را در بر می­ گرفت به عنوان پوشش رویی زنان سخن به میان آمده است (همان: 284). برای یافتن نوع تن پوش زنان در دوره عباسیان شاید بتوان به تصاویر بافته­ های قبطی قرن ششم میلادی و بخشی از دیوار­نگاره­­ بالالیق تپه مربوط به سده­ هفتم و برای زنان عادی به تصویر زن گوساله بر دوش، یکی از دیوار­نگاره­ های قصر جوسق ­الخاقانی در سامره استناد کرد که نزدیک ­ترین مدرک بعد از دوره­ ساسانیان به اوایل دوره­ عباسیان می ­باشد. زیرا در این تصویر مشخصات تن­پوش ­های زنان دوره­ عباسی را آن گونه که نویسندگانی چون طبری (قرن سوم ه.ق.)، دزی و دیگران وصف کرده ­اند مشاهده می­ کنیم. پیراهن و شلوار ساده این زن که در قرن سوم هجری روی دیوار نقاشی شده هم اکنون در بسیاری از روستاهای ایران رواج دارد؛ زنان روستایی ما به ویژه به هنگام کار در مزارع بیشتر از چنین پیراهن و شلواری استفاده می­ کنند. البته توجه داشته باشیم که در این تصاویر، نقشی از برنس­ های سراسری و مقنعه و چادر دیده نمی ­شود و تنها می ­توان به پیراهن و فرم یقه­ آن و پوشش سر اکتفا کرد. ولی بعد از سده­ های سوم و چهارم، پوشاک زنان ایرانی تا پایان فرمانروایی عباسیان همان پوشش دوره­ سامانی تا ایلخانیان می ­باشد(همان: 285). در دوره ­های متأخرتر یعنی در زمان سامانیان در طرح پارچه­ هایی که در ری کشف شده، نمونه­ بارزی از پیراهن یک اشرافی را می­ توان یافت. اگر آن­ها را با تن­پوش زن گوساله بر دوش در همین بخش مقایسه کنیم، می ­بینیم اصل برش پیراهن ها یکی است: تونیک یا پیراهن تا زیر زانو. تنها تفاوت آن­ها در تزیینات پیراهن و دم آستین گشاد و بازوبندها است (همان: 338-339). در دوران  سامانیان از مقنعه ­های سرخ و سیاه که ظاهراً حاشیه ­دوزی و نواردوزی شده بود برای حجاب استفاده می ­شد. نوع نیشابوری این مقنعه­ ها معروفتر از انواع دیگر آن بود. همچنین زنان از ازار، گونه ­ای چادر سراسری که تمام بدن را می ­پوشاند برای حجاب خود بهره می­ گرفتند. شلوارهای آنان عموماً گشاد و چین­دار و بلند بود و در محل مچ پا جمع و تنگ می­ شد. در این دوران نوعی قبای گیلانی معروف به «اردیه طبری» معروفیت بسیار داشت. بر اساس یک نقاشی دیواری که زنی سغدی را نشان می ­دهد ما با لباس یک زن نوازنده که تقریباً مربوط به دوران سامانی است آشنا می ­شویم. او لباسی تنگ با آستین ­هایی بلند به تن دارد. شنلی هم بر روی دوش انداخته است. زنان این دوران جوراب ­های کوتاه و بلند نیز می ­پوشیدند و کفش­ هایی از نمد نقش­دار و رنگارنگ و گاه زردوزی شده و مرصع به جواهر به پا می ­کردند. لباس زنان دیلمی نیز تفاوتی با لباس زنان همان دوره در نواحی خراسان و سیستان و عراق و بغداد نداشت. چادر زنان دیلمی سیاه بود و با پارچه­ ابریشمی نازک، روی چهره خود را می­ پوشاندند (چیت ساز، 1379: 159).

مظاهر تمدن و فرهنگ دوره سلجوقی را می ­توان در جامه ­های نقاشی شده روی سفالینه ­ها در دوره­ سلجوقی و یا در کتاب به جا مانده از آن دوره که نسخه­ مصور شده­ ورقه و گلشاه است و یا تن­پوش های مصور در دست نوشته ­های عبالرحمن بن عمر صوفی به نام کتاب «صورالکواکب ­الثابته» (قرن چهارم ه.ق) جستجو کرد.

قبا از پوشش­های قابل توجه این دوره است. در واقع قبا پیراهن بلندی بود که بر روی پیراهن کوتاه (تونیک) پوشیده می ­شد. قباها جلو باز بودند و بر روی آنها در محل کمر شالی می ­بستند که نسبتاً دراز بود با حاشیه ­ای تزیینی. نقوش تزیینی در حاشیه­ قباها نیز وجود داشت که با حاشیه یا پیچ ­های تزیینی بناهای این دوره قابل مقایسه است. در اینجا باز هم تأثیر معماری را در پوشش تن مشاهده می ­کنیم. احمد جام (440- 536 ه.ق)[2] به جبه­ سیاه زنان در آن دوره اشاره کرده است. شاید این جبه همان قبا و پیراهن رو باشد که احتمالاً از زیر چادر آنان پیدا بود یا نوعی بالاپوش سراسری (مانند چادر) که سر تاپای آنان را در بر می­ گرفت. قبای غزنئی (غزنی) به رنگ سفید در نوشته ­های احمد جام از انواع قبای زنان در دوره­ های اسلامی ذکر شده است. ارخالق نیز از جمله تن پوش­ هایی بود که زنان نوع ابریشمی آن را به عنوان نیم تنه رویین به کار می ­بردند (متین،1386: 343).

  پوشش زنان در دوره­ غزنوی مشتمل بر پوشش ­های مفصل سر شامل، تاج، کلاه، دستار، سربند، مقنعه و چادر بود. قبای زنان این دوره جلوبسته با یقه گرد و نسبتاً بسته بود. این قبا تا نیمه ساق پا می ­رسید اما نوع کوتاه ­تر و بلندتر آن نیز وجود داشت. آستین این لباس بلند و تقریباً چسبان بود.

نوع دیگر قبا، جلو باز بود  که گاهی لبه ­های آن را روی هم قرار می ­دادند و گاهی آن را به صورت باز می پوشیدند. اما اکثراً آن را در محل کمر توسط شال می ­بستند. این قباها دارای نقش بازوبند بود و دور تا دور لبه های آن نوار دوزی می ­شد. نقوش این قباها گلدار، پیچک­­دار، نقوش اسلیمی، مخطط، خانه خانه و مانند آن بود. لباس رقاصه ­ها اندکی از لباس سایر زنان متفاوت بود. شلوار آنان در قسمت پایین زانوان شکافی داشت، همچنین در قسمت باسن ایشان نیز پارچه ­ای قرار گرفته بود. بر تن نوازندگانی از دوره­ غزنوی نیز قبایی مشابه سایر زنان مشاهده می ­شود. آستین لباس آنان دارای نقش بازوبند و در محل مچ دست دارای حاشیه دوزی بود.

 

منابع:

- غیبی، مهرآسا. 1385. هشت هزار سال تاریخ پوشاک اقوام ایرانی. تهران: انتشارات هیرمند

- چیت­ساز، محمدرضا. 1379.  تاریخ پوشاک ایرانیان ( از ابتدای اسلام تا حمله مغول). تهران: سازمان مطالعه و تدوین (سمت)

- متین، پیمان. 1386. پوشاک ایرانیان. تهران: دفتر پژوهش­های فرهنگی

[1]Reinhart Pieter Anne Dozy (1820- 1884)

[2]از عرفای دوره­ی سلجوقی

انسان شناسی و فرهنگ

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: