منیر فرمانفرماییان؛ از کلنگ‌زنی گوگنهایم تا نمایش آثار

1394/2/9 ۱۲:۰۶

منیر فرمانفرماییان؛ از کلنگ‌زنی گوگنهایم تا نمایش آثار

موزه گوگنهایم نیویورک این روز‌ها میزبان نمایشی ویژه از اثار منیر شاهرودی فرمانفرماییان با عنوان ˝بی‌کران امکان˝شده است. موزه‌ای که او خود در مراسم کلنگ‌زنی آن حضور داشته است.

 

 

موزه گوگنهایم نیویورک این روز‌ها میزبان نمایشی ویژه از اثار منیر شاهرودی فرمانفرماییان با عنوان ˝بی‌کران امکان˝شده است. موزه‌ای که او خود در مراسم کلنگ‌زنی آن حضور داشته است.

 شماری از آینه‌کاری‌های بزرگ و کارهای روی کاغذ و بوم؛ حاصل بیش از نیم قرن فعالیت هنری منیر شاهرودی فرمانفرماییان به گوگنهایم نیویورک رفته‌ است؛ نشانگرذهنیت و اندیشه تجسمی فرمانفرماییان و آنچنان که سوزان کار‌تر نمایشگاه‌گردان این مجموعه هم در کاتالوگ نمایشگاه نوشته: "با تماشای این کار‌ها می‌توانیم روح انتزاعی آثار هنری اسلامی و دگرگونی آن را در بدنه آثار یک هنرمند امروزی ببینیم."

"آشنایی من از گوگنهایم به سال ۱۹۵۶ یعنی کلنگ زنی و کمی بعد اولین روزهای افتتاح این موزه بر می‌گردد؛ به واسطه برادرم که با فرانک لوید رایت (طراح و معمار موزه گوگنهایم) رابطه دوستی داشت با او در محل احداث موزه ملاقات کردیم؛ لویدرایت با‌‌ همان شنل و کلاه سیاهش آمده بود. از آن موقع با گوگنهایم آشنا بودم اما اصلا فکرش را نمی‌کردم و اصلا باور نمی‌کردم که قابل باشم روزی آثارم در موزه‌ای به این مهمی به نمایش دربیاید."

این‌ها را منیرفرمانفرماییان که این روز‌ها برای برگزاری نمایشگاهش به نیویورک رفته به گزارشگر تلویزیون "بی. بی. سی"می‌گوید؛ هنرمندی که همواره در حرف و در عمل متواضع‌تر از آن بوده که ژست‌هایی از سر تفاخر به خود بگیرد. باز هم می‌گوید: "همیشه وقتی اثری را ساخته‌ام، به ان شک داشته‌ام. تازه ممکن است سال‌ها بگذرد و شاید کاری را ببینم و بگویم؛ بد نیست‌ها! کار خوبی شده. کارهای زیادی ساخته‌ام که به همین دلیل دور ریخته‌ام چون فکر می‌کرده‌ام چیز خوبی نیست. این است که آن اطمینان و غرور هنرمندی را هیچ وقت نداشته‌ام و هنوز هم ندارم."

فرمانفرماییان که پس از مهاجرت به آمریکا از دهه ۵۰ میلادی در نیویورک یعنی کانون هنر دوران قرار گرفته بود به جای هنرمندان تثبیت شده آن روزگار چون جکسون پولاک و مارک روتکو به جوانانی نزدیک شد که منتقد جریان غالب اکسپرسیونیسم انتزاعی بودند و خودشان به زودی بزرگ‌ترین جنبش‌های هنری را بنیان می‌گذاشتند. مسئله اصلی برای این هنرمندان این بود که بر خلاف اکسپرسیونیسم، هنر قرار نیست تنها بیان احساسات هنرمند باشد. بعضی از شاخص‌ترین دوستان و همراهان منیر در این دوره هر کدام هنرشان را به چیزی خارج از احساسات ذهنی هنرمند ارجاع می‌داد؛ اندی وارهول به منطق تولید تصویر توسط ماشین توجه داشت، فرانک استلا و رابرت موریس به فرم وفضا و منیر فرمانفرماییان به منطق ریاضیاتی و هندسی.

فرمانفرماییان خودش در خصوص این رویکرد می‌گوید: "کار من فقط با خط و شش ضلعی‌ها است و هیچ فلسفه‌ای پشت آن نیست. من فقط یک شش ضلعی را روی میز می‌گذارم، کاغذم را می‌گذارم روی آن و بعد به جهات مختلف حرکتش می‌دهم اما همواره بر اساس هندسه و خطوط شش ضلعی؛ این چهارچوب کار من است."

وابستگی تام و تمام این آثار به سنت‌های رایج در هنرهای ترئینی و معماری ایرانی، حضور پررنگ نقوش هندسی ایرانی و اسلامی و درونمایه عرفانی آن‌ها که باعث شده کارهای فرمانفرمائیان از قید زمان و مکان آزاد باشند؛ دقیقا همین ویژگی‌ها باعث شده تا موزه‌ای در حد و اعتبار گوگنهایم، زمانی در حد ۴ ماه را برای نمایش آثار فرمانفرمائیان که از اواخر اسفند سال گذشته به نمایش درآمده اختصاص دهد و به‌پیروی از سنت همیشگی خود در حمایت از آثار هنری بی‌مرز و انتزاعی، این هنرمند را بزرگ بدارد.

و حالا در ۹۲ سالگی، نخستین نمایشگاه جامع و فراگیر آثار فرمانفرماییان در یکی از مهم‌ترین مراکز هنری جهان پیش روی عموم قرار گرفته است. این ثمره تلاش بیشتر از ۵ دهه فعالیت هنری و حتی برای هنرمند متواضعی چون او مصداق بارز "دیر و زود دارد ولی سوخت و سوز ندارد"است.

هنرآنلاین

 

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: