1394/1/29 ۱۰:۴۱
حمیدرضا محمدی: سابقه حضور یهودیان در ایران به هزارههای گذشته بازمیگردد. مؤمنان به دین یهود، در همه این قرون و اعصار سپری شده، چون سایر اقلیتهای دینی و مذهبی، در سایه رواداری مردم ایران به راحتی زندگی کرده اند، چراکه از دیرباز برای ساکنان ایران زمین، ملاک و معیار برای احترامِ متقابل، هم وطن بودن، بوده است. «مُئیر عِزری» کسی است که تاریخ یهود و البته تاریخ صهیونیسم، بخصوص در ایران، بسیار به او و پدرش، وابسته و مرتبط بوده است، زیرا پدرش تلاش زیادی برای کوچاندن و هجرت دادن یهودیان ایرانی، خاصه اصفهان کرد. خود نیز که امروز در همان سرزمین، در 93 سالگی زندگی میکند، هم بواسطه نزدیک شدن به پهلوی دوم، توانست موقعیت ویژهای را برای خود دست و پا کند و با عموم سیاستمداران ایرانی در آن زمان پیوند عمیق و وثیقی برقرار کند.
معمار مرموز روابط سیاسی تهران و تل آویو
حمیدرضا محمدی: سابقه حضور یهودیان در ایران به هزارههای گذشته بازمیگردد. مؤمنان به دین یهود، در همه این قرون و اعصار سپری شده، چون سایر اقلیتهای دینی و مذهبی، در سایه رواداری مردم ایران به راحتی زندگی کرده اند، چراکه از دیرباز برای ساکنان ایران زمین، ملاک و معیار برای احترامِ متقابل، هم وطن بودن، بوده است. «مُئیر عِزری» کسی است که تاریخ یهود و البته تاریخ صهیونیسم، بخصوص در ایران، بسیار به او و پدرش، وابسته و مرتبط بوده است، زیرا پدرش تلاش زیادی برای کوچاندن و هجرت دادن یهودیان ایرانی، خاصه اصفهان کرد. خود نیز که امروز در همان سرزمین، در 93 سالگی زندگی میکند، هم بواسطه نزدیک شدن به پهلوی دوم، توانست موقعیت ویژهای را برای خود دست و پا کند و با عموم سیاستمداران ایرانی در آن زمان پیوند عمیق و وثیقی برقرار کند. کسی که از سال 1337 تا 1354، به صورت مستمر و پس از آن، تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی، به شکل پراکنده در ایران حضور داشت. اکنون، پس از سالها از انتشار نخست ، «خاطرات» او، به کوشش «غلامرضا امامی» در 968 صفحه و توسط نشر علم انتشار یافته است.
امامی که از فعالان عرصه فرهنگ به شمار میرود، در این گفت وگو کوشیده به واکاوی زوایای شخصیت عزری بپردازد...
***
جناب آقای امامی! «مُئیر عِزری» که خاطراتش به کوشش شما منتشر شده است، که بود؟
«مُئیر عِزری» یکی از مهمترین و اثرگذارترین یهودیان ایرانی صد سال اخیر است که البته تأثیر فراموش نشدنی در رابطه میان ایرانِ عصر پهلوی و اسرائیل داشته است. عزری دوم ماه مارس سال 1922 (11 اسفند 1300) در یک خاندان سرشناس یهودی در اصفهان به دنیا آمد و چنانکه خود اعتقاد دارد به اصفهان و زادگاه پدریاش وابستگی بسیاری داشت و هنوز هم دارد. حتی در فصل اول میگوید هنوز سر سوزنی از علاقهام به کلیمیانِ زادگاهم فروکش نکرده است. او کودکیاش را به همراه برادران و خواهران و پدر و مادرش در اصفهان سپری کرد. نامش را رِبی مئیر میگذارند اما به مرور، تنها به مئیر بسنده میشود. او بسیار به یهودیت اعتقاد و تعلق خاطر داشت و چنانچه خود میگوید پدربزرگش ابراهیم، رنج فراوانی به خاطر یهودی بودن کشیده بود. پدرش از نخستین شاگردان مدرسه یهودیان اصفهان به نام آلیانس بوده است که در این مدرسه، علاوه بر زبان عبری، آموزش تورات و آیینهای دینی، زبانهای فارسی و فرانسه هم آموزش داده میشد، چرا که زبان جهانی در آن زمان، فرانسوی بود. پدرش در اداره مالیه اصفهان مشغول به کار بوده است و گذشته از آن، از آموزش زبان فرانسه به خانوادههای مسلمان اصفهانی ارتزاق بیشتری میکرد که چهار سال بیشتر در آنجا نماند. اما در همان زمان، یعنی سال 1915، وقتی شنید که فرمانده بریگاد قزاق اصفهان به دنبال آموزشگاه فرانسه است، او قبول کرد معلم سرخانه فرزندان او باشد و به جای پول گرفتن زبان روسی را از او یاد بگیرد. پس از پایان جنگ جهانی اول، دولت ایران از سران برخی کشورها مانند بلژیک و سوئد درخواست کرد گروهی از افسران و کارشناسان را برای سر و سامان بخشیدن به بازار آشفته پست، گمرک، پلیس، ژاندارمری و دستگاههای امنیتی ایران به این کشور بفرستد و به این ترتیب بازار کار کسانی که فرانسوی، از جمله او، سکه شد. به این ترتیب پدر عزری، هم دستمزد خوبی میگیرد و هم تا درجه سروان را در نخستین دانشکده افسری که بلژیکیها برپا ساخته بودند، پیش میرود. او سپس به دستیاری و مترجمی «سِر سیدنی آرمیتاژ اسمیت» نماینده بریتانیا در وزارت اقتصاد میرسد. اسمیت در انعقاد پیمان 1919 میان وثوق الدوله و دولت انگلیس سهم بسزایی داشته است.
اما به نظر میرسد پدر عزری هم از فعالان آژانس جهانی یهود بوده و در کوچ دادن یهودیان به سرزمین فلسطین مؤثر بوده است.
بله. آنطور که مئیر عزری مینویسد او در سال 1924 به فلسطین میرود و از آن زمان، همّ خود را به هجرت دادن یهودیان اصفهان به آن سرزمین میگذارد. در پی آن، یهودیان شیراز را هم تشویق به مهاجرت میکند. همه اتفاقات سبب شد تا به مرور جنبشها و تشکیلاتی برای اعزام یهودیان ایرانی به فلسطین اشغالی شکل گیرد. او در سال 1946 (1325) به تهران میآید و در آنجا به همراه دیگر فعالان یهودی، جنبش «کیبوتص همنوحاد» (کیبوتص متحد) را ایجاد میکنند که همسو با اهداف و مطامع اسرائیل کوششهایی را انجام میدهد و کانونهایی را برای جوانان یهودی با هماهنگی سران آنها فراهم میکند. این کارها باعث میشود که به جمع کردن یهودیان، سنتها و فولکلورهایشان توجه بیشتری شود. هدف نهایی پدر عزری از این فعالیتها، بالطبع کوچ دادن یهودیان به فلسطین اشغالی بود. او فعالیتش را تا آنجا ارتقا داد که حتی گروه 70 نفری از یهودیان عراق هم به تشویق او به فلسطین اشغالی رفتند. آژانس یهود خیلی فعالیت داشته است. در سال 1949 این خانواده با نخستین هواپیمای داکوتای ایران ایر به بندر حیفا رفته و در آنجا مقیم میشوند و از یک سال بعد، خودِ مئیر عزری هم برای همیشه در آنجا میماند و به کارهای تجاری مشغول میشود.
مئیر عزری چگونه وارد عرصه سیاست شد تا جایی که به عنوان نخستین نماینده سیاسی رژیم اسرائیل در ایران منصوب شود؟
عزری، به تبعیت از پدر، خود هم از فعالان صهیونیسم شد و کوشش بسیاری در این باره کرد. در سال 1955 هفته نامه فارسی زبان «ستاره مشرق» را در آنجا راه انداخت و یک سال بعد هم بخش فارسی رادیو اسرائیل را برقرار کرد. ناگفته نماند پس از شناسایی دو فاکتوی رژیم اسرائیل توسط محمدرضا پهلوی، «عباس صیقل» در سال 1328 به عنوان نماینده ویژه دولت ایران به آنجارفت و تا تیرماه سال 1330 که دکتر مصدق نمایندگی ایران را تعطیل کرد، در آن سمت باقی بود. اما نقطه فعالیت او به نامه 21 ماه مارس 1957 (اول فروردین 1336) برمیگردد که به محمدرضا پهلوی مینویسد و میگوید، 70 هزار یهودی ایران در فلسطین اشغالی زندگی میکنند و مایلند ایران نمایندهای در آنجا داشته باشد. شاه با افتتاح نمایندگی سیاسی ایران در تلآویو موافقت میکند اما مقرر میشود به منظور پنهان نگاه داشتن آن، این نمایندگی به صورت دفتری در سفارت سوئیس باشد و در مکاتبات اداری «برن 2» نامیده شود. بدین ترتیب دکتر «ابراهیم تیموری» در 23 آذر سال 1338 به عنوان نماینده سیاسی ایران راهی فلسطین اشغالی میشود. در سالهای بعد دکتر «صادق صدریه»، «فریدون فرخ» و «مرتضی مرتضایی» در این پُست حضور داشتند، اگرچه فعالان صهیونیسم در ایران در پی آشکارسازی روابط بودند. در تهران نیز از سال 1337، همکاری همه جانبه ایران و فلسطین اشغالی گسترش پیدا میکند. تا آنکه پس از چند سال که فعالیت سیاسی اسرائیل در ایران در قالب انجمن کلیمیان صورت میگرفت، در سال 1346، ساختمان خیابان کاخ (فلسطین فعلی) را که اکنون سفارت فلسطین است در اختیار میگیرند. خانهای که در اصل، متعلق به قوام السلطنه بوده و آنان، آن ملک را از فرزندش - حسین قوام - میخرند و سرنوشت چنین میشود که سفارت اسرائیل در خانه یکی از نامدارترین سیاستمداران ایران ایجاد شود. عزری هم اگرچه به شکل غیر رسمی نماینده سیاسی اسرائیل در ایران به حساب میآمد و از سال 1337 در ایران حضور داشت اما از سال 1348، دارای سمتِ رسمی سفیر شد و آن را تا سال 1354 در اختیار داشت.
آن گونه که از متن کتاب برمیآید، عزری در ایجاد پیوند وثیق میان ساواک و موساد، تأثیر غیرقابل چشم پوشی داشته و حتی یکی از فصول کتاب را هم به آن اختصاص داده است. در این باره توضیح دهید.
زمانی که مئیر عزری در سال 1337 برای ادای برخی توضیحات به ساواک فراخوانده شد، هیچ گاه تصور نمیکرد، روزی به ملاقات تیمور بختیار رود تا جایی که او را به دیدار از اسرائیل و البته برقراری رابطه با موساد ترغیب سازد. او از زمانی که به ایران بازگشت، چنان دایره فعالیت هایش را گسترش داد که مورد حمایت مستقیم «محمدرضا پهلوی» قرار گرفت که تنها در یک نمونه، هفته نامه ستاره شرق، مشمول ماهانه 15 هزار تومان کمک مالی شد. «تیمور بختیار» نخستین رئیس ساواک، به فلسطین اشغالی میرود و راه را برای این همکاری هموار میکند. عزری اعتقاد داشت بسیاری از مشکلاتی که به وجود میآمد با کمک شاه برطرف میشد. عجیب است که مقامات شناخته شده ای چون «موشه دایان» و «گلدا مایر» مخفیانه به ایران سفر میکنند و از آن سو هم عزری بسیاری از سران نظامی و حتی چهرههای فرهنگی را به فلسطین اشغالی میبرد. تسلطش بر زبان فارسی، البته بهترین کمک برای او بود تا برای ارتباطگیری از آن بهره ببرد. گذشته از همکاریهای سیاسی و اقتصادی، در تحریم نفتی فلسطین اشغالی، ایران تنها کشور مسلمانی بود که به اسرائیل نفت میفروخت که از سال 1337 تا انقلاب اسلامی، بویژه پس از جنگ شش روزه سال 1967 میان اعراب و اسرائیل، این اتفاق قویتر شد. عزری از جنبه سیاسی با بسیاری از رجال سیاسی دوستی ایجاد کرده بود. مثلاً در مراسم ازدواج حسن ارسنجانی وزیر کشاورزی دولت امینی، که آن زمان سفیر ایران در ایتالیا بود، تنها مقام خارجی بود که شرکت کرد. بسیاری از دانشجویان کشاورزی را به فلسطین اشغالی فرستاد و متقابلاً در دشت قزوین کارهایی را ازسوی متخصصان کشاورزی اسرائیل انجام داد، اگرچه او مانع روابط گرم ایران و کشورهای عربی میشده است. با وجود روابط پنهانِ سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، نظامی و امنیتی که میان رژیم وقت ایران و فلسطین اشغالی بود، هیچ گاه مورد تأیید مردم ایران نبود و آنان در کنار فلسطینیان حضور داشتند. وقتی در سال 1347، مسابقه فوتبال ایران و اسرائیل برگزار شد و ایران پیروز شد، تظاهرات گستردهای برگزار و به دفتر «اِل عال» که دفتر هواپیمایی اسرائیل تهران در خیابان ویلا بود، حمله شد. حتی در آن زمان، تمام رهبران مخالف رژیم شاه در کنار مردم فلسطین بودند. ناگفته نماند بسیاری از مبارزان ایرانی در اردوگاههای فلسطینی گروه فتح آموزش دیدند.
او در این کتاب در دو فصل جداگانه، به ارتباط خود با کردها و به شکل گستردهای با بهائیان اشاره داشته است. به نظر میرسد او به مستمسکی متوسل میشد تا اعراب را از میدان به در کند؟
علاوه بر آنکه او با شاه، دربار، نخستوزیران و حتی استانداران و فرمانداران ارتباط قوی داشت اما خارج از مرزهای ایران، میکوشید تا به اکراد نزدیک شود و کمکی به آنها که در حال نبرد با حکومت مرکزی عراق بودند، کند. از سوی دیگر او رابطه نزدیکی با دکتر «عبدالکریم ایادی»، پزشک مخصوص دربار داشت که البته بهایی بود و تلاش میکرد ارتباط قوی میان بهائیان ایران و اسرائیل برقرار کند. همانطور که میدانید محل اصلی تمرکز بهائیان هم در بندر حیفا است. عزری حتی کار را به جایی رساند که برای جلوگیری از خشک شدن درخت خانه رهبر بهائیان شیراز، کارشناسان کشاورزی اسرائیل را به آنجا اعزام کرد.
آیا اعراب به این رابطه پنهانی شاه با اسرائیل اعتراض نمیکردند؟
کشورهای عربی از این رابطه سیاسی غیر روشن مطلع بودند. وقتی ایران، اسرائیل را دو فاکتو به رسمیت شناخت رابطه ایران و مصر قطع شد اما دو ماه پیش از مرگ «جمال عبدالناصر» دوباره این رابطه برقرار شد. به یاد دارم وقتی ناصر درگذشت، در خدمت آیتالله طالقانی به سفارت مصر در خیابان قوام السلطنه که الان موزه آبگینه است رفتیم و ایشان دفتر یادبود را برای ناصر امضا کرد. شگفتی روزگار این است که خانههای قوام، یکی بعد از مدتی سفارت مصر و خانه دیگرش به سفارت اسرائیل رسید که البته آنجا هم، روز 22 بهمن 1357، به تسخیر مردم درآمد تا آنکه همان جا، محل سفارت فلسطین شد.
از آنجا که عزری بیشک یکی از فعالان صهیونیسم به شمار میآید، خاطرات او تا چه اندازه جانبدارانه است؟
او یک یهودی متعصب و صهیونیست است. مقدمتاً گفته شود که میان یهودی و صهیونیست تفاوت است. ایران از معدود کشورهایی است که چه در حکومت سابق و چه حالا، یهودیان در مجلس نماینده دارند. در اندیشه و در دل مردم ایران، فرق میان این دو است. هیچ گاه ملت ما کسی را به جرم یهودی بودن مورد تبعیض قرار نداده است. در زادگاه من اراک، طبیبی به نام حکیم الهی، یهودی بود. نیای پدری من در بازار مغازهای داشتند که پدربزرگم وقف کرده بود. حتی آن مغازه، قبل از انقلاب در اختیار یک یهودی پارچه فروش بود. مردم ایران اهل تساهل و تسامح بوده و کسی به یهودیان متعرض نمیشود. حتی در جنایات اخیر رژیم فلسطین اشغالی در غزه، یهودیان هم اعتراض کردند.
نوام چامسکی که خود یک یهودی است گفت بزرگترین زندان بیسقف جهان در غزه است اما عزری یک صهیونیست بود. از سوی دیگر، او در خاطرات خود، به ادعاهای واهی درباره جهانگردی، مبارزه با بیسوادی ایرانیان و... میپردازد که اغراقآمیز است. هرچند در آن زمان، بعضی از مردم ایران، برای درمان پزشکی به آنجا میرفتند، چراکه در چشم پزشکی نامی به هم زده بود. اما به هر جهت، عزری در دو نوبت، در سالهای 1335 و 1338، روزنامه نگاران را به اسرائیل میبرد تا بُعدِ رسانهای و تبلیغاتی هم پیدا کند.
عزری که مأموریتش در سال 1354 به اتمام میرسد، رایزن نفت و انرژی رژیم فلسطین اشغالی در ایران میشود و پس از انقلاب هم شروع به نگارش خاطرات خود میکند.
این کتاب، چه جنبه قابل توجهی داشت که شما را به تصحیح آن ترغیب کرد؟
نام اصلی کتاب «یادنامه مئیر عزری» بوده است که در امریکا منتشر شد و «شیمون پرز» هم بر آن مقدمه نوشت. این کتاب، در اصل دو مجلد بود که قرار شد آن را در یک مجلد منتشر کنیم. وقتی کتاب به دستم رسید، آن را اثر سودمندی درباره آشنایی با روابط پنهان رژیم پهلوی و رژیم فلسطین اشغالی یافتم.
چگونه شد که آقای عباس سلیمی نمین، نقدی بر آن نوشت و در پایان کتاب، بر متن اصلی افزوده شد؟
این کتاب را سالهای پیش دوستی از امریکا برایم فرستاد و بعد وقتی به ایران آمدم، نشر افق به مدیریت آقای هاشمینژاد از من خواست آن را به فارسی نشر دهم و ویرایش کنم و من هم پذیرفتم. اصل دو دفتر را به نشر افق سپردم تا حروفچینی کار شروع شود. بعد از سفر ایتالیا، در کار وقفهای افتاده بود. ایشان پیشنهاد داد کتاب که در انتشار آن، آقای احمد غلامی هم کمک میکند، نقدی، توسط کسی که بر تاریخ معاصراشراف دارد، افزوده شود. در این میان آقای سلیمی نمین که کتاب را خوانده بود ، مقرر شد او چیزی بنویسد.
بعد از مدتی که من به ایران برگشتم، انتشارات افق گفت که از چاپ آن منصرف شده است. بعد از چند سال که جویای اصل کتاب شدم، گفتند نزد آقای سلیمی نمین است ولی برای چاپ کتاب، فتوکپی آن را در اختیار داشتم و طبیعتاً عکسها چاپ خوبی نمیداشت. ایشان اصل کتاب را، بازگرداند اما مایل بود کتاب با نقدی که نوشته است، نشر پیدا کند. اینچنین، متن ایشان هم بدون کلمهای کم یا زیاد بر آخر کتاب افزوده شد و بدرستی هم در مطلب خود متذکر شده که نویسنده کتاب، مئیر عزری، خاطرات خود را با شوق صهیونیستی نوشته و از پارهای حقایق چشم پوشیده است.
خاطرات مئیر عزری را از چه وجوهی برای نسل جوانِ امروز مفید میدانید؟
این کتاب از جنبههایی برای نسل امروز بسیار سودمند است، زیرا مئیر عزری سفیر فلسطین اشغالی در یکی از برهههای بحرانی تاریخ ایران بوده است که اگر این خاطرات را رقم نمیزد و بعضاً اعترافاتی را نمیکرد، قطعاً از این روابط پیدا و پنهان آگاهی نداشتیم. او از مذاکرات خصوصیاش با شاه یاد میکند.
وقتی در طول جنگ یوم کیپور در سال 1973، در زمان رهبری انور سادات در مصر، کمک نظامی از شوروی به مصر میشود و این هواپیما از آسمان ایران پرواز میکند، او ناراحت میشود و به شاه اعتراض میکند که چرا مجوز آن را صادر کردید که این نشان از عمق نفوذ او دارد.
اما به هر جهت ایران یک کشور اسلامی بوده و به اسرائیل نفت صادر میکرده است. رژیم فلسین اشغالی در پی داشتن دو هم پیمان در خاورمیانه بود؛ یکی ترکیه و دیگری هم ایران. در ترکیه اگرچه چندان موفق نبود اما دارای سفارتخانه رسمی شد. البته قطعاً ایران بسیار حساستر بود و موقعیت سیاسی و جغرافیاییاش میان کشورهای اسلامی و در منطقه، حائز اهمیت بود.
از این جهت، این اثر میتواند در تنویر اذهان و افکار نسل جوان، اثر بسزایی داشته باشد.
روزنامه ایران
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید