کردهای ایزدی مهرپرستان ایرانی / دکتر محمدعلی سلطانی - بخش دهم

1393/12/11 ۰۹:۱۴

کردهای ایزدی مهرپرستان ایرانی / دکتر محمدعلی سلطانی - بخش دهم

به هر حال بخش وسیعی از دانشکده ایران‌شناسی گوتینگن به ایزدی‌شناسی اختصاص دارد و امروز در ایران تا آنجا که دیده و شنیده‌ایم، هیچ بخشی به پژوهش و شناسایی و شناساندن «ایزدی»، «علوی»، «قزلباش» و سایر جزایر اعتقادی ایرانی اختصاص داده نشده است که در یک کلام این آیینها چفت و بست‌های تمامیت ارضی ایران بشمارند و گم کردن آنها در غبار بی‌اعتنایی سخنان هبا و هدر خطری بزرگ است که فرهنگ و سرزمین ما را تهدید می‌کند.

 

به هر حال بخش وسیعی از دانشکده ایران‌شناسی گوتینگن به ایزدی‌شناسی اختصاص دارد و امروز در ایران تا آنجا که دیده و شنیده‌ایم، هیچ بخشی به پژوهش و شناسایی و شناساندن «ایزدی»، «علوی»، «قزلباش» و سایر جزایر اعتقادی ایرانی اختصاص داده نشده است که در یک کلام این آیینها چفت و بست‌های تمامیت ارضی ایران بشمارند و گم کردن آنها در غبار بی‌اعتنایی سخنان هبا و هدر خطری بزرگ است که فرهنگ و سرزمین ما را تهدید می‌کند. این گزارش و بخش معرفی زبان و ادب کردهای ایزدی را با درود بر روان استاد روانشاد دکتر ایرج افشار پدر ایران‌شناسی امروز به پایان می‌برم که کاوشگران این حوزه را به «کیاست» و نه «سیاست» سفارس می‌کرد. هر شام و سحر مزارش گذار ریاحین بهشتی ‌باد و فرشتگان آسمان دامان‌دامان عطر با درود بی‌پایان بر روانش نثار کنند، آمین.

 

کتاب مقدس ایزدی‌ها

کتاب اعتقادی کُردهای ایزدی کتاب «مصحف رش» و «جلوه» است که به زبان کُردی عامیانه و آمیخته به واژگانی از سایر گویشهای کردی تألیف گردیده است. آنچه مسلم است، این دو عنوان کتاب که در واقع دو جزوة کوچک هستند و بیشتر به کتب ادعیه و توصیه شباهت دارند، نمی‌توانند کتاب مقدس آیینی هزاران ساله باشند و عنوان مصحف رش (= کتاب سیاه) نام کتاب حضرت ابراهیم «صُحُف» را تداعی می‌کند و شاید برای تبرک و تقدس آن کتاب بدین نام خوانده شده است.

این کتابها با خطی سرّی که آمیخته‌ای از الفبای آرامی، اوستایی و پهلوی با تغییراتی به وجود آمده است و تاکنون در هیچ منبع و مأخذی دربارة این خط سخنی گفته نشده است. نخستین بار مستشرقان آلمانی موفق به کشف کتابها و رمز خطوط آنها شدند؛ اما دربارة چاپ و نشر کتاب مقدس کُردهای ایزدی و مهمترین چاپهای آن: چنان که دکتر محمد التونجی آورده است، این دو کتاب را نخستین بار ادوارد براون در سال ۱۸۹۵ به انگلیسی ترجمه کرده است. در سال ۱۹۰۹ عیسی یوسف هر دو کتاب را به زبان عربی و انگلیسی ترجمه نموده و تحت عنوان Yazidi Texts در مجلة آمریکایی «AJSL» جلد ۳۵، ص۱۱۸ منتشر کرده است.

در سال ۱۹۱۱ کشیش انستاس کرملی آنها را در مجلة اتریشی (شماره ۶، ص یک تا ۳۹) منتشر کرد و چگونگی دستیابی خود را به آن کتابها شرح داد. در سال ۱۹۱۶ «مجله المقتطف» (در شماره ۴۹، ص۳۲۱ تا ۳۳۱) ترجمة عربی آن را منتشر کرد. اخیراً دوست ارجمند دکتر نجاتی عبدالله ـ عضو آکادیمیای کردی اقلیم کردستان ـ متن انستاس ماری کرملی را از فرانسه به کردی ترجمه کرده و با مقدمه و حواشی و تعلیقات از سوی آکادیمیای کردی اقلیم کردستان در سال ۲۰۱۲ چاپ و منتشر شده است.

در ۱۹۱۲ مستشرق اتریشی Bittner، این دو کتاب را با متن اصلی عربی و کُردی، در مجلة «یادداشتهای آکادمی علوم دینی» (شماره ۴، ص۵۵ و شماره ۵، ص۱۲) همان سال منتشر کرد.

در سال ۱۹۱۵ همراه با ترجمه‌های فرانسوی آنها در مجلة «الشرق المسیحی» (شماره ۲، ص۱۵۶) منتشر شد.

علی شرقی گزیده‌هایی از کتاب «جلوه» را در مجلة فرقان (شماره ۱۱، ص۸۲۲ ـ ۸۲۴) منتشر کرد. در سال ۱۹۲۹ سیدعبدالرزاق حسنی متن کامل کتاب «جلوه» را در مجلة العصور قاهره (ص۷۱۷ ـ ۷۱۹)منتشر کرد. سپس در کتابی تحت عنوان «شیطان‌پرستان در عراق»(!؟) که در سال ۱۹۳۱ در چاپخانة عرفان در صیدا به چاپ رساند، این کتاب را مجدداً منتشر کرد.

در سال۱۹۳۰ نیز فرلانی ـ مستشرق فرانسوی ـ آن را در صفحة ۷۱ تا ۹۱ کتاب خود منتشر کرد. در سال ۱۹۳۲ و ۱۹۳۳ نویسندة نامدار کُرد «کامران بدرخان» قسمت‌هایی از «مصحف رش» را به فرانسه ترجمه کرد و آن را در مجلة خود به نام «هاوارن (شماره‌های ۱۴ و ۱۶) در دمشق منتشر کرد. در سال ۱۹۳۴ دانشگاه آمریکایی بیروت، کتاب «الیزیدیه قدیماً و حدیثاً» را که منسوب به اسماعیل بیک چول بود، چاپ کرد که در صفحات ۱۰۰ تا ۱۰۶ آن، متن دو کتاب به زبان عربی آمده است.

در سال ۱۹۳۵ عباس عزاوی این دو کتاب را درضمن کتاب «تاریخ الیزیدیه و اصل عقیدتهم» (ص۱۸۳ تا ۱۹۳) به زبان عربی منتشر کرد. در سال ۱۹۴۶ «انیس فریحه» این دو کتاب را در مجلة «الجمعیه الشرقیه الامریکیه» (شمارة ۶۶، ص۲۳تا ۳۶) به زبان انگلیسی منتشر کرد.

در سال ۱۹۴۹ سیدصدیق دملوجی موصلی کتاب بزرگی در مورد ایزدی‌ها نوشت و در آن متن کامل «کتاب جلوه» و قسمت‌هایی از «مصحف رَش» را نقل کرد. عده‌ای دیگر نیز اقدام به انتشار این دو کتاب نمودند؛ اما آنچه باید افزود، این است که در نسخه‌های منتشرشده، اختلافات بسیاری از لحاظ محتوا و معنا و الفاظ و مضمون دیده می‌شود؛ اما به هر حال اساس همة آنها یکی است.

 

جلوه

«کتاب جلوه» تعداد واژه‌هایش به پانصد واژه نمی‌رسد و دقیقاً ۴۹۰ واژه است، شامل نصایح و توصیه. این کتاب منسوب به شیخ آدی کُرد هکاری است و اعتقاد دارند که او پیش از مرگ، آن را به فرد محرم و رازدار خود «فخرالدین» سپرده است. اسماعیل بغدادی در کتاب «ایضاح المکنون» نقل می‌کند شیخ حسن ـ پسر شیخ آدی ـ کتابی به نام «الجلوه لارباب الخلوه» نوشته که بدون شک غیر از کتاب جلوة یاد شده است. (التونجی، محمد، ۱۳۸۰، ترجمة دکتر احساس مقدس، ۲۳۰ ـ ۲۳۳)

کردهای ایزدی ادبیاتی به نام خود دارند که آن را بخشی از ادبیات کردی می‌دانند. این ادبیات، متونی مذهبی و صوفیانه است که شامل موارد زیر می‌شود:

۱ـ دعاهای مخصوص نماز، که شبیه به شعر بوده و همگی در مدح و ثنای خداوند و تضرع و زاری به درگاه الهی است.

۲ـ سرودها و اشعاری که در آن یگانگی خدا و جایگاه و مقام فرشتگان، اولیای الهی و در مقدمة آنان شیخ آدی به نظم کشیده شده است. این سرودها را همراه با آوای دف و نای می‌خوانند و گاهی نیز بدون نوازش دف و نی اجرا می‌شود.

۳ـ آوازها و داستانهای عاشقانه، مانند آواز «عدول» از «مصطفی بیگ» و «مَم و زین» و نیز نوحه‌های سوزناکی که زنان بر فقدان مردگان می‌خوانند. بالغ بر نیم قرن پیش، دکتر محمدسعید رمضان البوطی این آوازها را به زبان عربی ترجمه کرده است که طرفداران فراوان دارد.

۴ـ «مقامات» که نوعی آوازهای محلی و فولکلوریک است که در مجالس اُنس و طرب یا هنگام کار به همراه رقص و پایکوبی و دست‌افشانی خوانده می‌شوند.

۵ ـ نصایح و موعظه‌هایی که شبیه ضرب‌المثل‌هاست.

۶ ـ داستانها و حکایتهای محلی (التونجی، همان، ص ۲۶۵) که کُلاً به زبان کُردی است.

دقتی اندک بر عناوین آثاری که نویسندگان عرب درباره کردهای ایزدی نوشته‌اند، بر ما روشن می‌نماید که این بزرگواران اصرار دارند با انتخاب عناوین اصلی آثارشان، با تمام نشانه‌های آشکار زبان، ادبیات، خط، آداب و رسوم و تاریخ و جغرافیا بر «یزیدی بودن» کُردهای ایزدی تأکید نمایند؛ اما در واقع این عنوان شنیع (یزیدی) را دولت عثمانی و مورخان و نویسندگان وابسته به آنها بر ایزدی‌ها تحمیل کردند که شرحش در بخشهای پیشین آمد.

شیخ حسن که اسماعیل بغدادی به نام وی اشاره دارد، از اکابر دانشمندان ایزدی و جانشین و فرزند شیخ آدی کُرد هکاری است. شیخ شمس‌الدین حسن ابومحمد ملقب به شیخ الاکراد و ابوالبرکات و تاج‌العارفین که از سال ۵۸۱ تا ۶۴۴ق پیشوای کردهای ایزدی و مرجع اعتقادی و حاکم سیاسی منطقة هکاری و جبال سنجار و دهوک بود، شخصیتی ادیب و شاعر است که در فصاحت و بلاغت و استدلال مشهور و صاحب جاذبة فکری و روحی بود. (فوات‌الوفیات، ج۱، ۲۴۲ـ۲۴۳؛ العبر فی خبر من غبر، ج۵، ص۸۳؛ الوافی بالوفیات، ج۴، ص۱۷۴؛ الحوادث الجامعه، ص۲۷۱ ـ یوسفی، دکتر عثمان، کُردهای ایزدی، تهران، ۱۳۹۱، ص۸۲)

وی از شاگردان مستقیم محیی‌الدین ابن‌عربی در زمان حضور ابن‌عربی در موصل بود (سال ۶۱۱ق) که علاوه بر تحصیل علوم کسبی در محضر پدر عرفان نظری اسلامی، قریب به شش سال در بیابانهای هکاری به سیر و سلوک و انزوا گذرانید و تصدی امور منطقه و مریدان را به برادرش شیخ فخرالدین سپرد. وی دریافتهای باطنی خود را در پایان دوران سلوک شش‌ساله در آثار مکتوب خود بر پیروانش عرضه کرد که از جمله؛ ۱ـ الجلوه لارباب الخلوه ۲ـ محک الایمان ۳ـ هدایه‌الاصحاب.(الیزیدیه، ص۷۸؛ الایزداهیون الیزیدیون، ص۹۲ ـ ۹۳ ـ یوسفی، دکتر عثمان، همان، ص۸۲)

روزنامه اطلاعات

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: