بردگى در اسلام / استاد شهید آیت‌الله مرتضى مطهرى - بخش چهارم

1393/11/7 ۰۷:۱۳

بردگى در اسلام / استاد شهید آیت‌الله مرتضى مطهرى - بخش چهارم

به طور کلى بردگى با هر مفهومى که وجود داشته باشد، [جامع‏مشترکى دارد.] درست است که بردگیها در دنیا تفاوت داشته است، ولى‏جامع مشترک همه اقسام بردگى این است که یک نفر مالک فرد دیگرباشد؛ یعنى همین طور که مالک سایر ثروتها مى‏شود، مالک اشیا مى‏شود، مالک جمادات و نباتات و حیوانات مى‏شود، مالک انسان‏ بشود و این انسان جزء ثروت او قرار بگیرد و در نتیجه اختیار آن برده ومملوک در دست این باشد، او تابع میل و اراده و هوا و هوس این باشد.جامع مشترک رژیمهاى مختلف بردگى که در دنیا بوده، همین است که‏یک فرد از انسان مالک انسان دیگرى باشد.

 

 

 

آیا ذات بردگى ظلم است؟

به طور کلى بردگى با هر مفهومى که وجود داشته باشد، [جامع‏مشترکى دارد.] درست است که بردگیها در دنیا تفاوت داشته است، ولى‏جامع مشترک همه اقسام بردگى این است که یک نفر مالک فرد دیگرباشد؛ یعنى همین طور که مالک سایر ثروتها مى‏شود، مالک اشیا مى‏شود، مالک جمادات و نباتات و حیوانات مى‏شود، مالک انسان‏ بشود و این انسان جزء ثروت او قرار بگیرد و در نتیجه اختیار آن برده ومملوک در دست این باشد، او تابع میل و اراده و هوا و هوس این باشد.جامع مشترک رژیمهاى مختلف بردگى که در دنیا بوده، همین است که‏یک فرد از انسان مالک انسان دیگرى باشد.

خود این را فى حدّ ذاته ظلم ‏و تجاوز دانسته‏اند؛ گفته‏اند اصلاً نفس این قضیه ظلم و تجاوز و برخلاف‏ حق طبیعیى است که قانون خلقت به هر بشرى داده است. در این‏ صورت اسلام هر نوع شرایط مناسبى براى بردگى قائل شده باشد. بالاخره اصل بردگى را پذیرفته است و اصل این قضیه ظلم است؛ منتها در بعضى از رژیمها قوانین خاص یا عادات و رسوم خاصى هم در باب‏برده‏ها داشته‏اند که بر ظلم مى‏افزاید، «ظلمٌ فوق ظلم» و «ظلماتٌ بعضُها فوق بعض» مى‏شود و در بعضى از رژیمها این گونه نیست؛ کما اینکه آن‏طور که منتسکیو و دیگران نقل مى‏کنند، در یونان قدیم و روم قدیم‏بردگى بوده است، ولى شرایطى که براى بردگان قائل بودند شرایط سهل ومناسبى بوده است. اما در دوره‏هاى متأخرتر در میان رومیها شرایط و قوانین خیلى سخت‏ترى براى غلامان و بردگان وضع کردند. در اینجا ظلم مضاعف مى‏شود؛ ولى آن حرفى که آقایان دارند، این است که اساساً نفس بردگى ظلم و تجاوز است.

 

سخن جان لاک

براى اینکه مفهوم حرف این آقایان روشن بشود، عبارتى از جان لاک‏ فیلسوف معروف انگلیسى را نقل مى‏کنم؛ چون از کسانى که راجع به‏آزادى بحث کرده‏اند و بحثهاى خوبى هم کرده‏اند، یکى همین جان لاک ‏است. او مثل خیلى افراد دیگر معتقد است که انسان دو گونه آزادى ‏دارد: یکى آزادى طبیعى که به اصطلاح مى‏گویند «انسان در وضع ‏طبیعى»، یعنى انسان قبل از مرحله اجتماع، یا بگویید انسان قطع ‏نظر از اجتماع٫ خلاصه حرفش این است که انسان در طبیعت، آزاد خلق شده‏است و آزادى طبیعى را این گونه تعریف مى‏کند: آزادى طبیعى انسان این است که از هیچ قدرت زمینى فرمان‏ نبرد و در زیر قانون یا فرمان انسانى نباشد و تنها تابع قانون‏طبیعت باشد.

البته این «قدرت زمینى» که مى‏گوید، نقطه مقابلش قدرت دینى‏نیست که بگوییم نقطه مقابل «قدرت زمینى»، قدرت آسمانى به معنى‏قدرت دینى است. مقصود این است که آزادى طبیعى انسان این است که‏تابع هیچ انسانى نباشد و تنها تابع قانون طبیعت باشد؛ چون نمى‏شود انسان آزاد مطلق باشد، بالاخره از قوانین طبیعت باید تبعیت کند، اگرتبعیت نکند معدوم مى‏شود. مثلاً در خلقت [و طبیعت] سرما هست، گرماهست، لوازم و احتیاجات دیگرى هست، انسان باید آنها را تبعیت کند؛ولى انسانى از انسانى نباید تبعیت کند. انسان این طور خلق شده.

مى‏گوید: انسان وقتى که در اجتماع آمد، نمى‏تواند آزادى‏خودش را تا این حدود محفوظ نگه دارد، با زندگى اجتماعى جور درنمى‏آید؛ چون اگر بنا شد من در اجتماع بخواهم از هیچ انسانى و ازهیچ چیزى اطاعت نکنم و افراد دیگر هم همین طور، با زندگى اجتماعى‏جور درنمى‏آید. پس آزادى در اجتماع یعنى چه؟ آیا آزادى در اجتماع ‏معنى دارد یا ندارد؟ مى‏گوید در اجتماع هم انسان باید آزاد باشد، ولى‏معناى آزادى اجتماعى با آزادى طبیعى فرق مى‏کند.

مى‏گوید: آزادى انسان در اجتماع آن است که در زیر فرمان هیچ قدرت ‏قانون‌گذارى نباشد مگر آنکه خود با ایجاد دولت، [آن قدرت‏قانون‌گذار را] به رضا و رغبت برپا کرده است، و دیگر هیچ ‏اراده و حکمى بر او فرمان ندهد مگر آنچه هیأت قانون‌گذار کشور بنا بر وکالتى که از جانب او دارد، تصویب کرده باشد.

خلاصه حرفش این است: انسان در اجتماع هم مى‏تواند آزاد باشد، آزادى را به معنى واقعى داشته باشد، در عین اینکه محدودیت را مى‏پذیرد، آزاد باشد. آن، وقتى است که منشأ ایجاد محدودیت باز خودش باشد؛ خودش براى خودش ایجاد محدودیت کرده باشد؛ یعنى‏انسان در اجتماع چاره‏اى ندارد، الّا اینکه از قوانین اجتماع تبعیت کند و از هیأت حاکمه بر اجتماع یعنى از دولت هم [تبعیت کند و] حکم و فرمان دولت را بپذیرد؛ دولت را به عنوان طبقه حاکمه و خودش را به ‏عنوان محکوم بپذیرد.

بعد مى‏گوید: آیا این منافى با آزادى طبیعى انسان‏است یا نه؟ نه، اگر آن قانون راخودش براى خودش وضع کرده ‏است و اگر آن دولت هم نماینده خودش است، به اصطلاح اگر دمکراسى‏در اجتماع حکومت مى‏کند، باز هم این فرد آزاد است، براى اینکه اگربگویى تو چطور آزاد هستى و حال آنکه مجبورى از قانون پیروى کنى، مى‏گوید این قانون را کس دیگر بر من تحمیل نکرده است، خودم برخودم تحمیل کرده‏ام. چون من خودم نماینده انتخاب کرده‏ام و من به او وکالت داده‏ام و نماینده خودم این قانون را وضع کرده است؛ پس این‏محدودیت را باز خودم براى خودم قرار داده‏ام. من از غیر خودم اطاعت‏ نکرده‏ام. پس باز من آزاد هستم. اگر بگوییم شما چگونه از دولت پیروى‏مى‏کنید، مى‏گوید دولت را هم نماینده خودم معین کرده است و او از ناحیه نماینده خودم و در واقع از ناحیه خودم منصوب است؛ پس حکم وفرمانى هم که دولت به من مى‏دهد، فرمانى است که خودم به خودم‏مى‏دهم. پس باز با اصل آزادى من منافات ندارد.

 

ردّ نظریه آزادى به معنى آزادى میل و اراده

در واقع جان لاک با این بیان خواسته است نظریه کسانى را که‏خواسته‏اند بگویند «انسان در اجتماع نمى‏تواند آزاد زندگى کند و زندگى‏اجتماعى مساوى است با عدم آزادى»، رد کند. آنها مى‏گویند آزادى این ‏است که انسان میل و اراده‏اش آزاد باشد، هر کار دلش مى‏خواهد بکند؛ این طور هم که در اجتماع نمى‏شود زندگى کرد مگر افراد خاصى‏که دیکتاتور مطلق باشند، و الّا دیگران نمى‏توانند این طور زندگى‏کنند؛ پس آزادى در اجتماع وجود ندارد.

مى‏گوید در اجتماع هم مى‏تواند آزادى به معنى واقعى وجود داشته‏باشد اگر به شکل مذکور باشد. بعد مى‏گوید: آزادى چنان نیست که سر رابرت فیلمر معتقد است، آنجا که ‏مى‏گوید آزادى براى هر کس آن است که چنان که بخواهد، بکند و چنان که بخواهد، بزید و هیچ قانونى او را مقید نسازد. یعنى اگر غیر از این باشد، اساساً آزادى وجود ندارد؛ پس در اجتماع که‏ قانون حکم مى‏کند، اصلاً آزادى وجود ندارد. مى‏گوید این حرف درست‏نیست.

این، خلاصه فرضیه و نظریه جان لاک درباره آزادى است. روى ‏همین جهت است که در اعلامیه حقوق بشر آمده است: «اصل اول، آزادى ‏است که هیچ فردى نمى‏تواند هیچ فرد دیگر را به هیچ نحوى برده خودش‏قرار بدهد چون مخالف حق طبیعى است.»

 

نقد نظریه جان لاک

حرف ما این بود که مطلق بردگى با حق طبیعى و با همان حق آزادى که ‏بشر در خلقت دارد، منافى نیست؛ چرا؟ مفهوم آزادى از نظر این آقایان‏آزادى اراده و میل است. مى‏گویند هر کسى که در این دنیا آمده، طبعاً اراده آزاد دارد، یعنى هرچه خودش مى‏خواهد بکند، باید بکند. اگر یک ‏چیزى در مقابل اراده انسان بایستد و [خود را] برخلاف اراده انسان به‏ انسان تحمیل کند، منافى با آزادى است. لذا آزادى اجتماعى را هم‏ آمده‏اند روى همین جهت [توجیه کرده‏اند] که چون باز به اراده خودم ‏برمى‏گردد، پس با آزادى منافات ندارد.

ما عرض کردیم اساساً چه کسى گفته چنین حقى در دنیا وجود دارد؟ اینکه مى‏گویند انسان آزاد آفریده شده است، این را چه کسى‏نشان مى‏دهد؟ این آزادى یک پدیده مادى نیست که بگویید اخیراً با وسایل علمى ذره‏بینى تشخیص داده‏اند که یک پدیده فیزیکى یا شیمیایى به نام «آزادى» در انسان وجود دارد، یا یک پدیده روانى ‏نیست که یک حالت خاص روانى به نام «آزادى» در انسان وجود دارد. این یک مفهوم فلسفى است. ما باید ریشه این مفهوم فلسفى را به دست ‏بیاوریم.

مى‏گویند «طبیعت، انسان را آزاد خلق کرده است.» یعنى چه؟یعنى طبیعت انسان را خلق کرده که جلوى اراده‏اش را هیچ چیزى ‏نگیرد؟ آنچه ما مى‏دانیم و عقل هم مى‏پذیرد، این است که طبیعت ‏انسان را خلق کرده در حالى که در او استعدادهاى مقدسى خلق کرده ‏است. آن استعدادها در انسان درست مثل استعداد یک بوته گل است ‏براى اینکه پرورش پیدا کند، کم‏کم غنچه و گل بدهد. آنچه خلقت ‏خواسته، این است که استعدادهایى که بشر دارد، به فعلیت برسد. آزادى‏ اینجا معنى پیدا مى‏کند. «بشر باید آزاد باشد» یعنى جلوى پیشرفتش‏نباید گرفته بشود؛ سد و مانعى جلوى استعدادهاى فردى و اجتماعى بشرنباید گذاشته بشود. ما به این معنا آزادى را قبول داریم.

نقطه مقابلش، سد قرار دادن در مقابل این استعدادهاست. نه اینکه اراده و میلش باید آزاد باشد. اراده و میل گاهى برخلاف استعدادهاى طبیعى یعنى برخلاف ‏سعادت خود شخص است؛ گاهى موافق با سعادت خود شخص است. هرچیزى که مانع بروز استعدادهاى بشر باشد، برخلاف قانون طبیعت است وهر چیزى که موافق با بروز استعدادهاى بشر باشد ولو برخلاف اراده ومیل او باشد و حتى مستلزم نوعى اجبار و اکراه و الزام باشد، برخلاف‏قانون طبیعت نیست.

روزنامه اطلاعات

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

برچسب ها

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: