1393/9/4 ۰۸:۳۳
مذاکرات هستهای میان ایران و کشورهای بزرگ، مدتی است که توجه خاص بسیاری از هموطنان و نیز مردم علاقهمند جهان را به شهر وین جلب کرده است. از سخنان و اظهارات امیدوارکننده طرفهای مذاکره پیداست که رسیدن به توافق جامع چندان دور از دسترس نیست و تا همین جای کار هم نتیجه به اندازه کافی درخشان بوده است.
مذاکرات هستهای میان ایران و کشورهای بزرگ، مدتی است که توجه خاص بسیاری از هموطنان و نیز مردم علاقهمند جهان را به شهر وین جلب کرده است. از سخنان و اظهارات امیدوارکننده طرفهای مذاکره پیداست که رسیدن به توافق جامع چندان دور از دسترس نیست و تا همین جای کار هم نتیجه به اندازه کافی درخشان بوده است. با تدبیر مقام معظم رهبری و زیرکی ریاستجمهوری و کاردانی هیات مذاکرهکننده ایرانی، به ویژه شخص وزیر محترم امور خارجه، سایه شوم جنگ و نزاع و تحریم و انزوا تا حد قابل ملاحظهای کنار رفته است. موضوع مایه افتخار، فقط حصول توافق نیست؛ زیرا رسیدن به این مرحله شاید از انواع و اقسام راهها به دست میآمد، بلکه نکته مهم در اینجاست که این «توافق» با عزت ایران هم «توافق» داشته است؛ عزتی که آراء میلیونی ایرانیان پشتیبان آن است و کشورهای بزرگ نیز اخیرا بارها در رفتار و گفتار به آن اذعان کردهاند. آنها بیش از هر زمان دیگری، متوجه جایگاه خاص و بیبدیل ایران در منطقه و جامعه جهانی شدند. غیبت و انزوای ایران، از فضای سیاسی- فرهنگی منطقه، چنانکه در چند سال گذشته برخی از بدخواهان و دشمنان منطقهای و در راس همه، اسراییل خواهان آن بودهاند و به دست عوامل خود آن را پیگیری و اجرا میکردند، برای این منطقه بسیار خسارتبار و حتی خطرناک بوده و در آینده نیز خواهد بود. بدخواهی تا آنجا که برخی از سران کشورهای منطقه در اشاره به ایران، تا مدتی پیش از مقامهای غربی درخواست میکردند هرچه زودتر «سر مار» را قطع کنند و مقامهای رسمی آشکارا در هر آشوب و بلوایی، انگشت اتهام را به سوی ایران نشانه میگرفتند، اما اکنون بیش از هر زمان دیگری آشکار شده است که وجود یک نظام مردمسالار دیگر، بهویژه با سابقه شیعی در منطقه، یعنی عراق و توفان جنبشهای مردمی در عالم عربی، چنان هراسی در دل آنان افکند که با شتاب تمام تصمیم گرفتند هرچه زودتر دست به کار شوند و مردم آن کشورها و در درجه بعد مردم خود را از پیگیری هرگونه دموکراسی و مطالبه مردمسالاری پشیمان کنند. اکنون مزدوران همان حکام، سوریه و عراق و لیبی را با کشتار سبعانه بیگناهان، از مسلمان و غیرمسلمان، با شعار بیمعنای «احیای خلافت» و انواع و اقسام سلفیگری، به خاک و خون کشیدهاند. اگر اقدام به موقع ایران نبود، سرنوشت عراق و سوریه بسیار بیشتر از اکنون در محاق کوتهبینی و قدرتجویی سیاستمداران منطقه فرو میرفت و حال که درندگان دستآموز و خونخوار برای صاحبان خود دندان نشان میدهند و تیغ احیای خلافت را به سمت طراحان این سیاست گرفتهاند، حاکمان برای نجات خویش، دست نیاز و یاریخواهی به سوی «ائتلاف کشورهای غربی» دراز کردهاند. واقع این است که در کمتر زمانی مانند این روزها، نقش حیاتی و راهبردی ایران در ثبات منطقه آشکار شده بود. این نقش فقط سیاسی نیست و شاید در درجه نخست فرهنگی است. در سرتاسر قرون اسلامی، ایرانیان در همه عرصههای دانش و فرهنگ و هنر و تمدن و رواداری، بر بلندای جهان اسلام ایستاده بودهاند و خلافت، که در زمان ما، سیاهرویان دشنهبهدست منادیان آن هستند، در روزگار چیرگی ایرانیان بر ارکان خلافت، نمادی از شکوه و عظمت و اوج تمدن و فرهنگ انسانی شمرده میشد. از همه نشانهها پیداست که آرامش این منطقه در گرو عزت ایران است، چنانکه در طول تاریخ نیز چنین بوده است.
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید