1393/8/7 ۰۸:۳۲
حسن روحانی با بیان اینكه «به یاد داشته باشیم كه ایران، روزی همه را به«گفتوگو» دعوت كرد كه هنوز جنایت 11 سپتامبر رخ نداده بود و روزی به «جهان عاری از خشونت و افراطیگری» خواند كه هنوز خشونتهای اخیر ظهور نكرده بود.» برای چندمین بار هم در سیاست خارجی و عرصه بینالمللی و هم شاید به حامیان و منتقدان داخلی خود – اعم از «دلواپس»ها و... – این پیام را داد كه سیاست دولت او در ادامه سیاستهای دولت اصلاحات به ریاست سید محمد خاتمی قرار دارد. روحانی با بیان این جمله علاوه بر اینكه هوشمندانه در عرصه بینالمللی توانست بر رویكرد ضدتروریستی كشورمان طی دورههای مختلف تاكید كند با اشارهیی به آنچه توسط خاتمی در شهریورماه سال 77 در همین سازمان ملل بیان شده بود از سویی و همچنین اشارهیی به اظهارات سال گذشته خود (92) «اعتدال» را در تداوم «اصلاحات» معرفی كرد.
ندای «اصلاحات» از زبان «اعتدال»
حسن روحانی با بیان اینكه «به یاد داشته باشیم كه ایران، روزی همه را به«گفتوگو» دعوت كرد كه هنوز جنایت 11 سپتامبر رخ نداده بود و روزی به «جهان عاری از خشونت و افراطیگری» خواند كه هنوز خشونتهای اخیر ظهور نكرده بود.» برای چندمین بار هم در سیاست خارجی و عرصه بینالمللی و هم شاید به حامیان و منتقدان داخلی خود – اعم از «دلواپس»ها و... – این پیام را داد كه سیاست دولت او در ادامه سیاستهای دولت اصلاحات به ریاست سید محمد خاتمی قرار دارد. روحانی با بیان این جمله علاوه بر اینكه هوشمندانه در عرصه بینالمللی توانست بر رویكرد ضدتروریستی كشورمان طی دورههای مختلف تاكید كند با اشارهیی به آنچه توسط خاتمی در شهریورماه سال 77 در همین سازمان ملل بیان شده بود از سویی و همچنین اشارهیی به اظهارات سال گذشته خود (92) «اعتدال» را در تداوم «اصلاحات» معرفی كرد. اشاره روحانی به اظهارات سید محمد خاتمی در خصوص «گفتوگوی تمدن»ها بود
«به یاد داشته باشیم كه ایران، روزی همه را به«گفتوگو» دعوت كرد كه هنوز جنایت 11 سپتامبر رخ نداده بود و روزی به «جهان عاری از خشونت و افراطیگری» خواند كه هنوز خشونتهای اخیر ظهور نكرده بود.»
حسن روحانی با بیان این جمله در سوم مهرماه سال 93 برای چندمین بار هم در سیاست خارجی و عرصه بینالمللی و هم شاید به حامیان و منتقدان داخلی خود - اعم از «دلواپس»ها و... - این پیام را داد كه سیاست دولت او در ادامه سیاستهای دولت اصلاحات به ریاست سید محمد خاتمی قرار دارد. روحانی با بیان این جمله علاوه بر اینكه هوشمندانه در عرصه بینالمللی توانست بر رویكرد ضدتروریستی كشورمان طی دورههای مختلف تاكید كند با اشارهیی به آنچه توسط خاتمی در شهریورماه سال 77 در همین سازمان ملل بیان شده بود از سویی و همچنین اشارهیی به اظهارات سال گذشته خود (92) «اعتدال» را در تداوم «اصلاحات» معرفی كرد. اشاره روحانی به اظهارات سید محمد خاتمی در خصوص «گفتوگوی تمدن»ها بود. خاتمی پیش از وقوع حادثه 11 سپتامبر و همزمان با داغ بودن مساله «برخورد تمدنها» - بحثی كه توسط ساموئل هانتیگتون طرح شده بود- از فرصتی كه پشت تریبون سازمان ملل قرار گرفت استفاده و بر ضرورت گفتوگوی تمدنها تاكید كرد. خاتمی در شهریور ماه سال 77 با حضور در نیویورك ندای گفتوگوی تمدنها را از قول خودش در «منبر سازمان ملل» سر داد و گفت: « انقلاب اسلامی ملت ایران به رهبری حضرت امام خمینی، انقلاب كلام در برابر زور و سركوب بود و مطمئنا انقلابی كه براندازیاش با كلام بوده است، در دوران ساختن و آباد كردن، بیشتر و بهتر میتواند متكی بر كلام و منطق باشد و به همین جهت نیز به جای جنگ تمدنها، منادی گفتوگوی میان تمدنها و فرهنگهاست.»
بعد از گذشت 15سال از این اظهارات سید محمد خاتمی اینبار حسن روحانی، رییسجمهور حقوقدان ایران بود كه در مهر ماه سال 92 از تریبون سازمان ملل خطر افراط و تندروی در عرصه بینالمللی را هشدار داد كه هم برای زندگی مادی و هم زیست معنوی جهانیان خطر محسوب میشود؛ «خشونت و افراط امروز نه تنها ابعاد مادی بلكه ابعاد معنوی زندگی انسان و جامعه امروز را در بر گرفته است. خشونت و افراط جایی برای مدارا و تفاهم كه لازمه زندگی انسان و جامعه مدرن است نمیگذارد. نابردباری مساله امروز جهان ما است باید بردباری را در پرتو اندیشههای دینی، رویكردهای فرهنگی و رهیافتهای سیاسی تقویت كرد. جامعه انسانی را باید از مرحله بردباری منفی به مرحله تعاون مشترك ارتقا داد. دیگران را نباید فقط تحمل كرد بلكه باید با دیگران كار كرد.
مردم جهان از جنگ، خشونت و افراط خستهاند و این فرصتی بینظیر است. آنها امید به تغییر وضعیت كنونی دارند. جمهوری اسلامی ایران باور دارد كه با تركیب هوشمندانهیی از امید و اعتدال میتوان همه چالشها را مدیریت كرد. جنگ افروزان میخواهند امیدها را بخشكانند. در حالی كه امید به تغییر مثبت، مفهومی فطری، دینی، فراگیر و جهانی است. » در همان سخنرانی بود كه وی با طرح ایده «جهان عاری از خشونت» گفت: «پس به نام جمهوری اسلامی ایران در گام نخست پیشنهاد میكنم طرح «جهان علیه خشونت و افراطیگری» در دستور كار سازمان ملل متحد قرار گیرد و همه دولتها و سازمانهای بینالمللی و نهاد مدنی تلاشهای جدیدی را برای سوق دادن جهان به این سو سامان دهند.»
حال در مهرماه امسال بعد از گذشت 15 سال از اظهارات خاتمی و 13 از وقوع حادثه 11 سپتامبر از سویی و همچنین گذشت چند ماه بحران در منطقه خاورمیانه در پی ظهور گروه افراطگرایی به نام «داعش» روحانی در بین سران كشورهای جهان گفت: «به یاد داشته باشیم كه ایران، روزی همه را به«گفتوگو» دعوت كرد كه هنوز جنایت 11 سپتامبر رخ نداده بود و روزی به «جهان عاری از خشونت و افراطیگری» خواند كه هنوز خشونتهای اخیر ظهور نكرده بود. شاید سال گذشته، تعداد اندكی، آتش شعلهور شده كنونی را پیشبینی میكردند اما امروز خشونت و افراطیگری بدون مهار، خود را به صورت یك تهدید قطعی جهانی، نمایان ساخته است. بهطور مسلم، اگر چرایی بروز پدیده كنونی را بهدرستی تحلیل نكنیم، نخواهیم توانست راهحل درست برونرفت از آن را پیدا كنیم. امروز هم، دوباره نسبت به خطر گسترش افراطیگری و همچنین خطر درك نادرست و برخورد غلط با این پدیده را هشدار میدهم. خاورمیانه، تشنه توسعه است و خسته از جنگ. این حق طبیعی مردمان سرزمینهای حاصلخیز خاورمیانه است كه از زندگی توام با صلح و رفاه برخوردار باشند. در گذشته، استعمار این حق را از آنان سلب كرد و اكنون سایه جنگ و خشونت، امنیت آنان را تهدید میكند. در منطقه ما، سیاستمداران و نخبگان معتدلی وجود دارند كه مورد اعتماد ملتهای خویشند. آنان، نه غربستیزند و نه غربگرا. به نقش استعمار در عقبافتادگی ملتهای منطقه آگاهند اما از نقش ملتهای خویش در راه توسعهیافتگی نیز غفلت نمیورزند؛ غرب را از خطاهایش مبرا نمیكنند اما به غفلتهای خویش نیز توجه دارند. این نخبگان میتوانند با جلب اعتماد مردم، قویترین ائتلافهای ملی و بینالمللی علیه خشونت را تشكیل دهند. صدای این نخبگان، صدای واقعی مردم اعتدالگرا در جهان اسلام است؛ صدای آشنای یك افغان خسته از جنگ، عراقی قربانی افراطیگری، سوری هراسان، از تروریسم و لبنانی نگران، از خشونت و فرقهگرایی. سخن ما این است كه این اشتباه راهبردی است كه اگر برخی كشورها، با ادعای رهبری ائتلاف، در پیادامه برتریجویی در منطقه ما باشند. بدیهی است كشورهای منطقه كه درد را بهتر میشناسند، بهتر هم میتوانند با همفكری وائتلاف، مسوولیت مبارزه را پذیرفته و رهبری آن را بر دوش گیرند و اگر دیگر كشورها میخواهند علیه تروریسم گامی بردارند باید به حمایت آنان برخیزند. من اعلام میكنم، اگر امروز همه توان خود را علیه افراط و خشونت به كار نگیریم و كار را به كاردان نسپریم، فردا جهان برای هیچكس، جای امنی نخواهد بود.»
گزیدهیی از سخنان سید محمد خاتمی در شهریور ماه سال 77 و همچنین بخشهایی از اظهارات حسن روحانی در مهرماه سال 92 در سازمان ملل را میتوانید در ذیل بخوانید.
جهان علیه خشونت و افراطیگری
مردم ایران درحركتی هوشمندانه به گفتمان امید و تدبیر و اعتدال رای دادند.
تروریسـم و كشــتن انســـانهای بیگنـــاه، اوج افراط و خشونت است. تروریسم، بلایی خشن، فراگیر و فرامرزی است. اما خشونتها و افراطهایی كه تحت عنوان مبارزه با تروریسم و از جمله استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین علیه مردم بیگناه صورت میگیرد نیز محكوم است. در اینجا باید از ترور دانشمندان هستهیی ایران توسط جنایتكاران نیز سخن بگویم. آنها به چه جرمی ترور شدند؟ سوالی كه از ملل متحد و شورای امنیت باید پرسید این است كه آیا تروركنندگان محكوم شدند؟
تحریمهای غیرعادلانه، به عنوان جلوه دیگری از خشونت، ذاتا ضد صلح و ضد بشری هستند كه برخلاف تبلیغات تحریمگران، دولتها و نخبگان سیاسی را هدف قرار نمیدهند، بلكه بیش از همه، مردمان عادی را قربانی دعواهای سیاسی خود میكنند.
میلیونها عراقی را فراموش نكنیم كه در اثر تحریمهایی كه با زرورقهای حقوقی در نهادهای بینالمللی پیچیده شده بودند، آسیب دیدند، جان باختند و هنوز عده قابل توجهی از آنها در سرتاسر زندگی باید زجر بكشند. این تحریمها خشونتآمیزند. هوشمند و غیر هوشمند و یك جانبه و چند جانبه ندارند. این تحریمها ناقض حقوق مسلم بشری، از جمله حق صلح، حق توسعه، حق دسترسی به بهداشت، حق آموزش و فراتر از همه حق حیات هستند.
خشونت و افراط امروز نه تنها ابعاد مادی، بلكه ابعاد معنوی زندگی انسان و جامعه امروز را در بر گرفته است. خشونت و افراط جایی برای مدارا و تفاهم كه لازمه زندگی انسان و جامعه مدرن است نمیگذارد. نابردباری مساله امروز جهان ما است؛ باید بردباری را در پرتو اندیشههای دینی، رویكردهای فرهنگی و رهیافتهای سیاسی تقویت كرد. جامعه انسانی را باید از مرحله بردباری منفی به مرحله تعاون مشترك ارتقا داد. دیگران را نباید فقط تحمل كرد بلكه باید با دیگران كار كرد. مردم جهان از جنگ، خشونت و افراط خستهاند و این فرصتی بینظیر است. آنها امید به تغییر وضعیت كنونی دارند. جمهوری اسلامی ایران باور دارد كه با تركیب هوشمندانهیی از امید و اعتدال میتوان همه چالشها را مدیریت كرد. جنگ افروزان میخواهند امیدها را بخشكانند. در حالی كه امید به تغییر مثبت، مفهومی فطری، دینی، فراگیر و جهانی است.
زیربنای امید، باور به اراده عمومی مردم جهان برای مبارزه با خشونت و افراط، تغییرپذیری، مخالفت با ساختارهای تحمیلی، بها دادن به گزینش و عمل مسوولانه انسانی است. امید، بیتردید یكی از بزرگترین نعمتهای خداوند مهربان به همه انسانهاست. اعتدال نیز به معنای حركت خردمندانه، هوشمندانه، زمانمند و مكانمند در تلفیق آرمانهای والا، گزینش راهبردهای اثرگذار و در نظر گرفتن واقعیتهاست.
مــردم ایــران در انتخابات اخیر درحركتی هوشـمندانه به گفتمان امیــد و تدبیـر و اعتدال رای دادنــد. تركیــب امید و تدبیر و اعتدال در سیاست خارجی به آن معناست كه جمهوری اسلامی ایران به عنوان یك قدرت منطقهیی نسبت به امنیت منطقه و جهان، مسوولانه برخورد میكند و آمادگی همكاری چندجانبه و همهجانبه با سایر بازیگران مسوول در این عرصهها را دارد. ما از صلح مبتنی بر دموكراسی و صندوق رای در همه جای جهان از جمله در سوریه و بحرین و دیگر كشورهای منطقه دفاع میكنیم و معتقدیم راههای خشونتآمیز برای بحرانهای جهانی وجود ندارد و تنها به كمك خرد انسانی و با تعامل و اعتدال میتوان بر واقعیتهای تلخ جامعه بشری غلبه كرد. لذا تضمین صلح و دموكراسی و تامین منافع مشروع همه كشورها در جهان و از جمله در منطقه خاورمیانه، با نظامیگری محقق نمیشود. ایران بهدنبال راهحل مسائل و نه تولید مشكلات است. هیچ پرونده و موضوعی نیست كه با امید و اعتدال، با احترام متقابل و با نفی خشونت و افراط قابل حل نباشد. در این سالها، یك صدای مسلط پیاپی شنیده شده است كه: «گزینه جنگ روی میز است»، اما امروز بگذارید در برابر این سخن ناكارآمد وغیرقانونی بگویم «صلح در دسترس است». پس به نام جمهوری اسلامی ایران در گام نخست پیشنهاد میكنم طرح «جهان علیه خشونت و افراطیگری» در دستور كار سازمان ملل متحد قرار گیرد و همه دولتها و سازمانهای بینالمللی و نهاد مدنی تلاشهای جدیدی را برای سوق دادن جهان به این سو سامان دهند.
باید به جای گزینه ناكارآمد «ائتلاف برای جنگ» در مناطق مختلف جهان به «ائتلاف برای صلح پایدار» در سراسر جهان اندیشید. امروز جمهوری اسلامی ایران شما و همه جامعه جهانی را به برداشتن گامی فراپیش میخواند؛ دعوت «جهان علیه خشونت و افراطیگری»؛ ما باید بپذیریم و بتوانیم در اینجا افقی را بگشاییم كه در آن به جای جنگ، صلح؛ به جای خشونت، مدارا؛ به جای خونریزی، پیشرفت؛ به جای تبعیض، عدالت؛ به جای فقر، برخورداری و به جای استبداد، آزادی در سراسر جهان بهتر دیده شود.
به گفته فردوسی، شاعر بلند آوازه ایران:
بكوشید نیكی به كارآورید / چو دیدید سرما، بهار آورید
با وجود همه مشكلات، من عمیقا به آینده امیدوارم. با «همبستگی جهانی علیه خشونت و افراط»، تردیدی ندارم كه آینده روشن است. اعتدال، آینده جهان را درخشان خواهد كرد. امید من، علاوه بر تجارب شخصی و ملی، از این باور مشترك همه ادیان آسمانی نشات میگیرد كه جهان را سرانجامی نیكوست و روشن كه:
«و لقد كتبنا فی الزبور من بعد الذكر ان الارض یرثها عبادی الصالحون»
ملت ایران منادی گفتوگوی میان تمدنها ست
اجـــازه میخواهــم از زبان انسانی سخن بگویم كه از شرق، از خاستگاه تمدنهای درخشان و از مهد پرورش پیامبران والامقام الهی ابراهیم، موسی، عیسی ومحمد (ص) آمده است. من از ایران سرفراز آمدهام به نمایندگی از ملتی بزرگ و پرآوازه كه از دهها قرن پیش، صاحب تمدن بوده و پس از پذیرش آیین اسلام، در تاسیس و بسط تمدن اسلامی نقش ممتاز داشته است، ملتی كه با تكیه بر غنای فرهنگی و انسانی خویش تندبادهای سخت خودكامگی و تحجر و نیز خودباختگی در برابر دیگران را از سر گذرانده و در دوران جدید تاریخش، پیشتاز تاسیس جامعه مدنی و نظام مشروطیت در شرق جهان بوده هرچند كه در اثر دخالت بیگانگان و نیز كم تجربگی در این آزمون، ناكامیهایی داشته است. ملتی كه یكی از طلایهداران مبارزه با استعمار و منادی استقلال بوده، هرچند نهضت ملی او با كودتای خارجی شكست خورده است و ملتی كه صاحب انقلابی مردمی است، انقلابی كه نه با كودتا و زور اسلحه آتشین كه با سلاح كلام و ارشاد بر رژیم كودتا پیروز شده است و در مسیر تجربه نوین خود، جنگ تحمیلی هشت ساله و فشارها و تحریمها و تهمتهای گوناگون را تحمل كرده و بزرگترین قربانی تروریسم این پدیده شوم و نفرتانگیز قرن بیستم بوده است.
هماكنون این ملت با تكیه بر گذشته خود بیآنكه دچار ارتجاع شود، به فردای بهتر میاندیشد و راه خود را با پشتگرمی به اصول و موازینی كه ریشه در هویت دینی، ملی، تاریخی و انقلابی او دارد و با بهرهگیری از دستاوردهای مثبت تمدن روزگار، با آزمایش و خطا به سوی آینده برتر میپیماید. انقلاب اسلامی ملت ایران به رهبری حضرت امام خمینی، انقلاب كلام در برابر زور و سركوب بود و مطمئنا انقلابی كه براندازیاش با كلام بوده است، در دوران ساختن و آباد كردن، بیشتر و بهتر میتواند متكی بر كلام و منطق باشد و به همین جهت نیز به جای جنگ تمدنها، منادی گفتوگوی میان تمدنها و فرهنگهاست. من از این پایگاه و از منبر سازمان ملل متحد میگویم كه با وجود سختیها و مصیبتها، سیر زندگی بشر به سوی رهایی و آزادی است و این تقدیر و سنت تغییرناپذیر خداوند است و مطمئنا بداندیشی و زشت كاری برخی از بندگان او نمیتواند تقدیر خداوند و مسیر تاریخ را دگرگون كند. آقای رییس ! سابقه كلمه تاریخ از كلمه فلسفه بیشتر است و محور تاریخ، انسان است و تاریخ عبارت است از بازتاب نور وجود بر جهات و شوون گوناگون آدمی و درنتیجه حقیقتی است كلی و یگانه در عین تكثر و تعدد و این یگانه هرگاه كه جامه نو كند، عهد جدیدی به ظهور میرسد.
داوری ما درباره تاریخ، در گروی داوری ما درباره وجود آدمی است كه مدار و محور تاریخ است. «بنی آدم» كه سعدی با تاسی به روایتی از پیامبر عظیم الشأن اسلام و به زیبایی هرچه تمامتر، آنان را به عنوان عضوهای به هم پیوسته یك بدن توصیــف میكنـــد، در دستـرس زیستشناسی و روانشناسـی نیست. برای شناخت انسان باید نگاهی فیلسوفانه و متفكرانه به بشر و تاریخ بیفكنیم. آدمی از آنجا كه به دست خداوند و به صورت او آفریده شده و پروردگار از روح خویش در او دمیده است، یك حقیقت بیش نیست و تاریخ او بیش از یك تاریخ نمیتواند باشد. دست خدا او را تاریخ و اختیار و قدرت انتخاب و صورت خداوند او را فرهنگ و معنویت و روح پروردگار او را زندگی و جنبش بخشیده است. از این جاست كه انسان دارای تاریخ و فرهنگ و آزادی است. وحدت بشر و یگانگی تاریخ انسانی، علاوه بر مبدا میتواند وحدت، غایت و نهایت نیز داشته باشد و غایت تاریخ چیزی جز فرهنگ معنوی و شرط لازم آن یعنی آزادی واقعی بشر نیست.
اینك پرسش این است كه آیا سازمان ملل متحد در این جهت چه تحولی در درون خود به اقتضای وضعیت جدید ایجاد خواهد كرد و چه تاثیری در این سیر و صیرورت زندگی بشر خواستار رستگاری خواهد داشت؟ به نام جمهوری اسلامی ایران پیشنهاد میكنم كه به عنوان گام اول، سال ????، از سوی سازمان ملل سال گفتوگوی تمدنها نامیده شود، با این امید كه با این گفتوگو، نخستین گامهای ضروری برای تحقق عدالت و آزادی جهانی برداشته بشود. از والاترین دستاوردهای این قرن، پذیرش ضرورت و اهمیت گفتوگو و جلوگیری از كاربرد زور، توسعه تعامل و تفاهم در زمینههای فرهنگی، اقتصادی و سیاسی و تقویت مبانی آزادی و عدالت و حقوق انسانی است. استقرار و توسعه مدنیت، چه در صحنه كشورها و چه در پهنه جهانی، در گروی گفتوگو میان جوامع و تمدنها با سلایق، آرا و نظرات متفاوت است.
اگر بشریت در آستانه هزاره و قرن آتی، تلاش و همت خود را بر نهادینه كردن گفتوگو و جایگزینی خصومت و ستیزه جویی با تفاهم و گفتوگو استوار سازد، دستاورد ارزشمندی برای نسل آتی به ارمغان آورده است.
از سوی دیگر جا دارد، ما اعضای سازمان ملل متحد به بازنگری در تاریخ شكلگیری این سازمان بپردازیم و با گفتوگوی منطقی، آن را اصلاح و كامل كنیم. شكلگیری سازمان ملل متحد همزمان با دوره سیاهی از زندگی بشر بود كه بسیاری از كشورهای عضو، شرایط تلخ و شوم دوران استعمار را تجربه میكردند و در نتیجه سازمان، نمادی از سلطه باشگاه قدرت ناعادلانه حاكم در جهان شد. امروز شرایط دگرگون شده است و فرصت تجدید سامان این سازمان و به خصوص تغییر ساختار شورای امنیت فراهم آمده است.
روزنامه اعتماد
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید