1393/7/27 ۱۰:۴۰
برآمدن داعش در خاورمیانه بحثهای زیادی را دامن زده است؛ بحثهایی در شناخت این گروه تکفیری که با وجود شباهتهایی با طالبان و القاعده، تفاوتهایی نیز با بنیادگرایی آنان دارد. شنبه12مهر، نشست «فقهتکفیر و تحولات آن در اندیشه معاصر اهلسنت» با سخنرانی داوود فیرحی، عضو هیات علمی دانشگاه شهیدبهشتی و با حضور استادان، طلاب، دانشجویان و پژوهشگران در موسسه فهیم قم برگزار شد. در این جلسه فیرحی به بررسی فقه تکفیر و نسبت آن با گروه داعش پرداخت. آنچه در پی میآید، خلاصهای از بحث او در اینباره است:
فقه تکفیر مطلب جدیدی نیست؛ از قدیم بوده و بخشی از فقه ماست و عمر آن به اندازه کل دستگاه فقه و تمدن اسلامی است. امروزه فقط در مصداق و موضوع آن، شاهد دگرگونیهایی هستیم. به نسبتدادن کفر به مسلمان یا اهل قبله تکفیر میگویند و فقه تکفیر؛ شرایط، احکام و آثار تکفیر را بررسی میکند. برای فقه تکفیر سهدوره وجود دارد: نخستین دوره، تکفیر در ادبیات سنتی اهلسنت است و تساهل در این دوره بیشتر است. دورهدوم دورهای است که در زمان القاعده رونق پیدا کرد و دورهسوم به دورهای اطلاق میشود که اخیرا رشد پیدا کرده است. در ادبیات قدیم اهلسنت یعنی قبل از حدود 30،20سال قبل، تکفیر اصول و ضوابطی داشت. اولین اصل؛ اصل حفظ نظم موجود بود و با این اصل نمیشد حاکمان و رهبران (صاحب مکتب) جامعه را تکفیر کرد. اصلدوم؛ تحریم خروج بر حاکم مسلمان بود و شخص به جای تکفیر، حاکمان را باید نصیحت یا دعا کند. در این دیدگاه تکفیر به حوزه مدنی محدود و در حوزه سیاسی وارد نشده بود. تکفیر در فقه سنتی بیشتر در حوزه ضروریات احکام بود تا اعتقادات، اما از 20سال گذشته در اندیشه تکفیر دگرگونیهایی ظاهر شد و تحول اول این بود که تکفیر به جای فروعات، باورهای اعتقادی را نیز شامل شد. آنها در این دیدگاه بدعت و شرک را به تمام باورهای مخالف اهلسنت تسری دادند و شیعه در تیغ آنها قرار گرفت. در دومین تحول، تکفیر به سمت تکفیر حکام رفت و تکفیر، سیاسی شد. قبلا تکفیر، مدنی بود و دلیل آن در مسایل سیاسی- اجتماعی دولت عربستان و وجود گروههایی در این کشور بود. دولت عربستان گروههایی را آموزش داد و به افغانستان فرستاد. بعد از سقوط حکومت طالبان، این گروهها به عربستان بازگشتند و سیاسی شدند. دولت عربستان آنها را به قرنطینه برد تا کارهای سیاسی انجام ندهند. این گروهها موج تکفیر را علیه حاکمان آلسعود ایجاد کردند، طبق دیدگاه آنها هرکس (یعنی عربستان) همپیمان کفار مثل آمریکا باشد باید با آن مبارزه کرد. عربستان فقه نیابت در جهاد را بسط داده بود. نیابت در جهاد به معنای این است کسی که نمیتواند به جهاد برود، میتواند به مجاهدان پول دهد و آنها با کافران درگیر شوند. دولت عربستان با تناقض مواجه شده بود. این گروهها میگفتند چرا درگیری با کفار روس جهاد است ولی نبرد با آمریکا جهاد نیست؟ به همین دلیل درگیریهای بزرگی شروع شد و قسمتی از این نیروها به زندان افتادند. بحران سوریه معجزهای بود که عربستان برخی از نیروهای خود را به سوریه اعزام کرد. در نسلسوم، تکفیر از حاکمان به کل جامعه و گروههای اجتماعی سرایت کرد. در نتیجه آنها با توده مردم درگیر شدند و تکنولوژی رسانه هم به کمک آنها آمد و وحشت در عرصه عمومی را آغاز کردند و «نصر به رعب» قاعده آنان شد. دلیل آنها این بود که به خاطر اینکه حاکمان محافظ دارند، آنها را نمیتوان ترساند ولی بهتر میشود در جامعه رعب و وحشت ایجاد کرد. در این تفکر، کل شیعه تکفیر شد و فرقی نمیکند که شیعه ملتزم به اعتقادات خود باشد یا نه. در نسلدوم ابتدا غرب، بعد شیعه و در مرتبهسوم اهلسنت، دشمن تلقی میشد ولی در نسلسوم، اول شیعه، بعد اهلسنت و در مرتبه آخر غرب دشمن است.
دلیل این دگردیسی چیست؟ خاورمیانه منطقه هژمون است؛ یعنی از مناطق محلی بینالمللی شده و هرحادثهای بازتاب جهانی دارد و دلیل این مساله بهخاطر مهاجرتهای گسترده از خاورمیانه به غرب است و هرحادثه در اینجا، در پایتختهای غرب بازتاب دارد و مهاجران در آنجا یارگیری میکنند. علت دیگر این است که منطقه نفت دارد و ابرقدرتها هیچگاه این منطقه را رها نمیکنند.
روزنامه شرق
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید