1393/6/11 ۰۹:۳۱
بحث درباره صفت «تكلم» در تاریخ علم كلام ریشه دیرینهای دارد و یكی از نخستین مسائل كلامی است كه در اواخر قرن نخست و یا اوایل قرن دوم مطرح گردید و درگیریهای لفظی و مشاجرات دامنهدار و احیاناً زد و خوردهای خونینی به دنبال داشت، و داستان دستگیری احمدبن حنبل و یارانش كه در تاریخ به «محنت احمد» معروف است، از نتایج این اختلاف است. فتوحات و كشورگشاییهای مسلمانان، سبب شد كه افكار ملل جهان به میان مسلمانان راه پیدا كند و مسائل جدیدی در جوامع اسلامی مطرح شود. درباره تكلم خدا در دو محور گفتگو میشود:
رفتن این آب فوق آسیاست
رفتنش در آسیا بهر شماست
چون شما را حاجت طاحون نماند
آب را در جوی اصلی باز راند
ناطقه سوی دهان تعلیم راست
ورنه خود آن نطق را جوئی خداست
میرود بیبانگ و بیتكرارها
«تحتها الانهار» تا گلزارها
ای خدا، جان را تو بنما آن مقام
كه در او بیحرف میروید كلام
1ـ آیا صفت «تكلم» مانند صفات علم و قدرت، از صفات ذات خداست و یا اینكه مانند زنده كردن، میراندن، آفریدن و روزی دادن از صفات فعل او به شمار میرود؟
2ـ آیا كلام خدا از جمله قرآن، قدیم است یا حادث؟
كلام لفظی و نفسی
اشاعره و ماتّریدیه كلام را به دو گونه لفظی و نفسی تقسیم كردهاند. قرآن و دیگر كتب آسمانی كه بر پیامبران الهی نازل شده است، كلام لفظی و حادثاند، ولی كلام لفظی،حقیقت كلام نیست، حقیقت كلام یا كلام حقیقی، كلام نفسی است، یعنی حقیقی است در نفس یا ذات متكلم كه كلام لفظی بیانگر آن است. كلام نفسی در خداوند، صفت ذات و قدیم است، به بیت ذیل از أخطل شاعر عرب (710م) نیز استدلال نمودهاند:
انّ الكلام لفی الفؤاد و انّما
جعل اللسان علیالفؤاد دلیلا1
ترجمه: كلام، تنها در دل قرار دارد و زبان فقط یك راهنما برای نشان دادن آن است.
ملاصدرا در كتاب شواهدالربوبیه و جلد ششم اسفار به بحث كلام پراخته است؛ در شواهد مختصر و در اسفار مفصل. در شواهد میگوید: «انّ الاعتقاد فیالكلام لیس كما قالته الاشاعره من انه المعانی القائمه بذاته تعالی و سموها الكلام النفسی والا لكان علما»:2 كلام نفسی كه آنان میگویند علم است و نه كلام.
طرفداران كلام نفسی میگویند: گاهی انسان از چیزی خبر میدهد كه خلاف آن را میداند، و یا در درستی آن شك دارد. بنابراین، آن چیزی كه خاستگاه كلام لفظی است علم نخواهد بود.3 به نظر صدرا این استدلال تمام نیست؛ زیرا در فرض یاد شده علم، تصدیق نیست. اما علم تصوری وجود دارد، یعنی انسانی كه به نادرستی مطلبی علم دارد، آن مطلب را تصور میكند، و تصور خود را بازگو میكند. همینگونه است در صورت شك.
ملاصدرا پس از رد نظریه اشاعره به بیان نظریه خود میپردازد. ایشان دو بیان برای نظر خود دارد: یكی در اسفار و دیگری در شواهد. در شواهد بیانش نوعی كلام لفظی است. میگوید: بل هو عباره عن انشاء كلمات تامّات و انزال ایات محكمات واخر متشابهات فی كسوه الالفاظ والعبارات. والكلام قرآن و فرقان باعتبارین و هما جمعیاً غیر الكتاب. لانه من عالم الخلق... والكتاب یدركه كل احد والكلام لایمسه الا المطهرون.4
اما در كتاب اسفار به بیان كلام عینی و یا به تعبیر دیگر كلام فعلی میپردازند.5
كلام عینی یا فعلی
از دیدگاه حكمای اسلامی، اگرچه واژة كلام برای الفاظی وضع شده است كه بر معانی خاصی دلالت دارند، ولی غرض و هدفی كه كلام لفظی برای آن وضع شده است، اعم از كلام لفظی است؛ زیرا غرض از وضع كلام لفظی دلالت و حكایت است. این مطلب به كلام لفظی اختصاص ندارد، گاهی از طریق اشاره و مانند آن میتوان مراد و مقصود خود را به دیگری فهماند. چنانكه در عرف محاوره نیز اینگونه افهامها را كلام و تكلم میگویند. از سوی دیگر، شكی نیست كه فعل نسبت به فاعل خود دوگونه دلالت دارد، یكی دلالت بر اصل وجود فاعل و دیگری دلالت بر صفات آن. بر این اساس میتوان گفت: عالم هستی كه فعل و آفریده خداوند است، بر وجود و صفات كمال او دلالت میكند. بنابراین عالم هستی كلام خداوند است. حكیم سبزواری با تلخص در گزارش نظر صدرا میگوید: فاكل با لذات له دلاله/حاكیه جماله جلاله: تمام هستی كلمات حقاند؛ زیرا ظاهركنندة آن چیزهایی هستند كه مكنون غیب حقاند. كلمات لفظی از برخورد نفس انسان در بیست و هشت مقطع حروف كه به عدد منازل قمرند، بهوجود میآیند. حروف تهجی 28 است و مخارج آن سه است: حلق، دهان و لب. شش حرف از حلق است، هجده حروف از دهان است و چهار حرف از لب است. مبدأ ریه آدمی یعنی نفس آدمی است. تطبیق كلمات وجودی را چنین كردهاند كه: ظهور قمر در 28 شب است. و شبهای محاق ظهور ندارد مقاطع وجودات نیز به تعداد منازل 28 شب است با این فرق كه مقاطع حروف قبل از تقاطع و پیدایش وجود دارند، اما مقاطع وجودات با تنزل وجود منبسط پیدا میشوند. مراد از مراتب 28 گانه ماهیات است كه یا تنزل وجود منبسط موجود میشوند و قبل از این تنزل ماهیاتی نبودهاند.
كلمات وجودی و تكوینی یعنی تمام موجودات عالم كه از برخورد نفس رحمانی كه وجود منبسط است در مراتب 28 گانه حاصل میشوند.
مراتب 28 گانه عبارتند از:
عقل ـ نفس ـ افلاك نه گانه11،
عناصر اربعه (آب، باد، خاك، آتش) 15،
موالید ثلاثه (معدن، نبات، حیوان) 18،
و عالم برزخ (یعنی عالم مثال البته در قوس نزول) 19،
و مقولات نه گانه عرض 28،
نفس رحمانی به مقاطع 28 گانه حروف 28 گانه در عالم تكوین بهوجود میآید. مانند برخورد نفس انسان به مقاطع حروف تهجی.
حكیم سبزواری یك بیت عربی از عارفی نقل میكند كه معلوم نیست كیست:
وجودك فی كل الحقایق سائر
و لیس له الا جلالك ساتر6
مراد از «جمال» صفات ثبوتیه حق است. و مراد از «جلال» صفات سلبیه حق متعال. او میگوید: صفات ثبوتیه (مانند حیات، قدرت، علم) در جمیع حقایق عالم سریان دارد. چون وجود هرجا تنزل مییابد، صفات خاص وجود هم تنزل مییابد. اگر تو در صفات سلبی مانند دیگران بودی، تو هم مرئی بودی. مركب بودی (جسم بودی) ولی صفات سلبیة تو ساتر توست. ملاصدرا این مطلب را از عرفا گرفته است. شیخ محمود شبستری در قرن هشتم گفته است:
به نزد آن كه جانش در تجلی است
همه عالم كلام حق تعالی است
مراتب همچو آیات وقوف است
عرض اعراب و جوهر چون حروف است
یكی زان فاتحه و آن دیگر اخلاص
از او هر عالمی چون سورهای خاص
كه در وی همچو باء بسمل آمد
نخستین آیتش عقل كل آمد
دوم نفس كل آمد آیت نور
كه چون مصباح شد از غایت نور
سیم آیت در او شد عرش رحمان
چهارم «آیهالكرسی» همیدان
پس از وی جرمهای آسمانی است
كه در وی سوره سبع المثانی است
كه هر یك آیتی هستند با هر
نظر كن باز در جرم عناصر
كه نتوان كرد این آیات محدود
پس از عنصر بود جرم سه مولود
كه بر ناس آمد آخر ختم قرآن
به آخر گشت نازل نفس انسان
كلام الهی در قرآن و روایات
در قرآن و روایات كلام الهی گستره وسیعی دارد، هم كلام لفظی را شامل میشود، و هم كلام فعلی و هم گونههای دیگری از كلام بیان شده است. كلمهالله گاهی مخلوقات خاصی مانند عیسی خوانده شده و گاهی همه جهان. مانند آیة شریفه: «قل لوكان البحر مداداً لكلمات ربی لنفد البحر قبل ان تنفد كلمات ربی ولو جئنا بمثله مددا: بگو: اگر دریا برای كلمات پروردگارم مركب شود، پیش از آنكه كلمات پروردگارم پایان پذیرد، قطعاً دریا پایان مییابد، هر چند نظیرش را به مدد [آن] بیاوریم.» (كهف: 109)
«ولو انّ ما فی الارض من شجرة اقلام و البحر یمده من بعده سبعة ابجر ما نقدت كلمات الله ان الله عزیز حكیم. اگر همه درختان روی زمین قلم میگردید و دریا را هفت دریای دیگر یاری میرساند (و همه مركب میشد) نوشتن كلمات خداوند پایان نمیپذیرفت به راستی خداوند پیروزمند فرزانهای است.» (لقمان: 27)
«سنریهم آیاتنا فی الافاق و فی انفسهم حتی یتبین انه الحق. أو لم یكف بربك انّه علی كل شیء شهید: به زودی نشانههای خویش را در گسترههای بیرون و پیكرههای درونشان نشان آنان خواهیم داد تا بر آنها روشن شود كه او راستین است. آیا بسنده نیست كه پروردگارت بر همه چیز گواه است؟» (فصلت: 53)
عشق در پرده مینوازد ساز
هر زمان زخمهای كند آغاز
همه عالم صدای نغمه اوست
كه شنید این چنین صدای دراز؟
نظریه «نمود» صدرا
ملاصدرا در تفسیر این آیه با دیگر مفسران كاملاً متمایز است و نظریهای خاص بر اساس مبانی حكمی خود دارد. تفسیر صدرا در این آیه از دو جهت با دیگران متمایز است:
الف) «سین» در آغاز «سنریهم» در تفسیر سایر مفسران به معنای حرف استقبال تفسیر شده و گفتهاند كه خداوند در آینده آیاتی را به مشركین نشان خواهد داد.
ب) اغلب مفسران قرآن ضمیر در «انّه» را به قرآن برگرداندهاند، هر چند كه طبرسی پنج قول نقل میكند7؛ ولی علامه طباطبائی نخست با قاطعیت نظریه مرجع بودن قرآن را ترجیح میدهد و البته در سطور احتمالات دیگری را هم مطرح میكنند و ضمیر «أنّهُ» للقرآن... فالآیه تعد إراءه آیات فی الآفاق و فی أنفسهم حتی یتبین بها كون القرآن حق8.
ج) اغلب مفسران و شاید همه آنان واژه «آیات» در این آیه شریفه را به معنای نشانه یعنی «نماد» تفسیر كرده و مراد از نشانه امور خارقالعاده و غیرطبیعی دانستهاند. طبرسی در جوامعالجامع آیات آفاقی را فتوحات رسولالله(ص) و غلبه وی بر اكاسره و ملوك و پیروزی عدد قلیل بر گروه كثیر و امور غیرطبیعی میداند.9
تفسیر شریفالمیزان سه احتمال به شرح زیر مطرح میكند: آیاتی كه بتواند حقانیت قرآن را اثبات كند، آیاتی از خود قرآن خواهد بود كه از حوادث و وعدههایی خبر میدهد كه به زودی واقع خواهد شد، مانند آیاتی كه خبر میدهد كه به زودی خدای سبحان پیامبرش و مؤمنین را یاری میكند، و زمین را در اختیار آنان قرار داده، دین آنان را بر تمامی ادیان غلبه میدهد و از مشركان قریش انتقام میگیرد. همچنان كه دیدیم این طور شد، نخست پیامبر خود را دستور داد تا از مكه به مدینه هجرت كند، چون دیگر كارد به استخوان رسیده بود، و آن جناب و مؤمنان به وی در نهایت شدت قرار گرفته بودند، نه كسی ما فوق خود داشتند تا در زیر سایه قدرت او ایمن باشند، و نه در خانه خود میتوانستند درنگ كنند، و بعد از هجرت صنادید و بزرگان قریش را در بدر شكست داد، و مدام امر آن جناب بالا میگرفت تا آنكه مكه به دست حضرتش فتح شد، و همه شبهجزیره عربستان به فرمانش درآمد، و بعد از آنكه خود آن جناب از دنیا رفت، بیشتر آبادی كره زمین به دست مسلمانان فتح گردید، و خدای سبحان آیات خود را در آفاق و نواحی زمین به مشركان نشان داد، و هم آیات خود را در نفس مشركان نشان داد، و همه آنان را دربدر به هلاكت رسانید.
البته این حوادث تاریخی از این جهت كه حوادثی تاریخی بودند، آیت خدا بر حقانیت قرآن نبودند، بلكه از این جهت آیت بودند كه قبل از اینكه واقع شوند، قرآن كریم از وقوع آنها خبر داده بود، و درست همانطور كه قرآن خبر داده بود، واقع شد.
احتمال هم دارد مراد از «آیات» و روشنشدن حق به وسیله آن آیات، آن مطلبی باشد كه از آیات دیگر استفاده میشود، و آن اینكه خدای تعالی به زودی دین خود را به تمام معنای كلمه ظاهر، و بر همه ادیان غالب میسازد، به طوری كه دیگر در روی زمین غیر از خدای یگانه هیچ چیزی پرستش نشود، و همای سعادت بر سر تمامی افراد نوع بشر بال بگستراند كه رسیدن چنین روزی غایت و هدف از خلقت بشر بود.
این معنا را از آیه شریفه «وعد اللهُ الذین آمنوا منكُم وعملوا الصالحات لیستخلفنّهُم فیالأرض» (نور:55)، و آیاتی دیگر استفاده كردیم، و با دلیل عقلی هم تأییدش نمودیم.
فرقی كه بین این وجه با وجه قبلی است، این است كه بنا بر وجه اول، روی سخن در آیه موردبحث تنها به مشركان مكه و پیروان ایشان است. و بنا بر وجه دوم به عموم مشركان امت است؛ ولی به هر حال خطاب در آن عمومی و اجتماعی است، و ممكن هم هست بین هر دو وجه جمع كرد.
احتمال هم دارد مراد آن حالتی باشد كه انسان در لحظات آخر عمر پیدا میكند كه همه پندارهایش نقش بر آب شده، و ادعاهایی كه داشت از بین رفته، و دیگر دستش از همه جا بریده، به غیر از خدا چیزی برایش نمانده است، مؤید این معنا ذیل آیه و آیه بعد از آن است. و بنابراین، احتمال ضمیر در «أنّهُ الحق» به خدای سبحان برمیگردد.10
صدرا در جلد ششم «اسفار» در آغاز بحث از برهان صدیقیین میگوید: این آیه دو بخش دارد، بخش نخستین «سنریهم آیاتنا فی الافاق حتی یتبین انه الحق» است و بخش دوم «اولم یكف بربك انه علی كل شیءٍ شهید» است. در بخش نخستین این آیه اشاره به طرقی است كه دیگران برای خداشناسی اقامه نمودهاند. متكلمان از طریق حدوث عالم و طبیعیین از رهگذر حركت جسم و در بخش دوم به طریقه صدیقیین با بیان و تقریر خاص صدرایی اشاره دارد.11 از كلام صدرا به وضوح مستفاد است كه:
الف) به نظر ایشان «سین» در سنریهم به معنای تأكید و تكرار است، نه به معنای حرف استقبال.12
ب)ایشان مرجع ضمیر«انّه» را خدا دانسته است نه قرآن مجید؛ یعنی تا روشن شود كه خداوند متعال حق است. شاهد این برداشت، ذیل آیه شریفه است كه سخن از مشهود بودن خداوند و لقاءالله است. قرآن مجید در دوجا (سوره حج و سوره لقمان) با یك تعبیر خدا را به عنوان حق محض و مبدأ حقیقت13 معرفی فرموده است: ذلك بانّ الله هو الحق و انّ مایدعون من دونه هو الباطل و ان الله هو العلی الكبیر: این بدان روست كه خداوند حق است و آنچه به جای او [به پرستش] میخوانند، نادرست است و اینكه خداست كه فرازمند بزرگ است.14
نظر صدرا در تفسیر این آیه آن است كه سراسر جهان اعم از آفاق و انفس، «نمود» حق متعالند. تفاوت نماد و نمود آن است كه از نماد به عنوان معلول پی به علت برده میشود و حد وسط معلول است. در حالی كه نمود شئ، ظهور خود اوست حد وسطی در كار نیست. تفاوت صدیقین و دیگران آن است كه آنان از غیر حق به حق راه مییابند. در حالی كه صدیقین با تأمل در حق به حق میرسند.
شاهد مدعای صدرا در تفسیر آیه شریفه جمله ذیل آیه است كه میفرماید: اوَ لم یكف بربّك انّه علی كل شئٍ شهید؟ این استفهام، از نوع تقریری است؛ یعنی در حقیقت چنین بیان میكند كه «كفی بربك» و «شهید» صفت مشبهه به معنای اسم مفعول است؛ یعنی خداوند بر چیزی مشهود است و كلمه «علی» رسانندة فوق و مفهوم سبقت است؛ یعنی هر چیز را كه شما بخواهید بشناسید، مشهودِ قبل از آن خداوند است. به دیگر سخن، اول خدا مشهود شماست و سپس آن چیز نظیر دریا، صحرا، كوه و بیابان؛ و حتی اگر بخواهید خودتان را بشناسید، اول خدا مشهودتان است و سپس خودتان.
بیان این مطلب چنین است كه قبول حقیقت و واقعیت زیربنای تمام مشهودات بشری است و مادام كه آدمی این گزاره را تصدیق نكند كه حقیقتی هست، هیچ گزاره دیگری را نمیتواند تصدیق كند و درك گزاره حقیقتی هست به نحو علم حضوری از اصلیترین گزارههای اولی است. آدمی اگر بخواهد فكر خود را هم بشناسد و بگوید من میفهمم، باید قبل از آن «حق» یعنی خداوند را بشناسد. خلاصه آنكه مشاهده هر مشهودی متأخر از شهود حقیقت است.
بنابراین تفسیر آیه شریفه به نظر صدرا این است كه سراسر جهان نمود حق متعال است. و این است معنای «هو الاول و الاخر و الظاهر و الباطن و هو بكل شیئی علیم».15
دوستان، در پرده میگویم سخن
گفته خواهد شد به دستان نیز هم:
جمله عالم یك فروغ روی اوست
گفتمت پیدا و پنهان نیز هم
امام علی(ع) كلام خداوند را فعل الهی دانسته و فرموده است: «هرچیزی را كه بخواهد ایجاد كند، میگوید باش؛ پس آن چیز موجود میشود. این گفته خداوند از مقوله صدا و ندا نیست، بلكه كلام او فعل اوست كه آن را ایجاد میكند: یقول لمن أراد كونه: كن فیكون. لابصوت یقرع و لا بنداء یسمع. و انّما كلامه سبحانه فعل منه انشاه و مثله».
*الهیات محیط زیست
پینوشتها:
1ـ تفتازانی: شرح مقاصد، ج4، ص 150؛ فخرالدین رازی، ابوعبدالله محمدبن عمر؛ مفاتیحالغیب، بیروت، دار احیاءالتراثالعربی، 1420ق، چاپ سوم، ج1، ص35.
2ـ ملاصدرا، الشواهدالربوبیه، تصحیح و تحقیق و مقدمه، سیدمصطفی محقق داماد، ص75.
3ـ میر سید شریف، شرح مواقف (قاضی عضد)، جلد 8، ص94.
4ـ الشواهد،همانجا. 5. اسفار، همانجا.
6. ملاهادی سبزواری، شرح منظومه، چاپ ناصری.
7. ر.ك: طبرسی، مجمعالبیان، ج9، ص30، انتشارات ناصرخسرو، 1372.
8. المیزان، ج17، ص 404.
9. «فی نصره رسولنا محمد(ص) فی آفاق الدّنیا من الفتوح، و من الإظهار علی الأكاسره والملوك و تغلیب العدد القلیل علی الكثیر و الأمور الخارجه عن المعهود» (مجمعالبیان، همانجا)
10. «فالآیه تعد إراءه آیات فی الآفاق و فی أنفسهم حتی یتبین بها كون القرآن حق و الآیات التی شأنها إثبات حقیه القرآن هی الحوادث و المواعید التی أخبر القرآن أنها ستقع كإخباره بأن الله سینصر نبیه (ص) و المؤمنین و یمكن لهم فی الأرض و یظهر دینهم علی الدین كله و ینتقم من مشركی قریش إلی غیر ذلك...» المیزان، همانجا).
11. الاسفار الاربعه، ج6، به تصحیح دكتر احمد احمدی، انتشارات بنیاد صدرا.
12. البته این نكته موردتأیید اهل ادب عرب نیز میباشد كه این حرف در گویش عربی برای تأكید فعل و تكرار آن نیز به كار میرود. این ویژگی به «سین» اختصاص دارد و در «سوف» كه حرف دیگر استقبال است نمیباشد. حسن، عباس، النحو الوافی، تهران، آوند آویش، 2004م، چاپ اول، ج1، ص 58.
13ـ برای مطالعه بیشتر درخصوص مبدأ حقیقت ر.ك: محقق داماد، سیدمصطفی، روشنگری دینی، ج2،ص61، انتشارات روزنامه اطلاعات
14ـ حج:62؛ لقمان:30.
15ـ حدید:3.
روزنامه اطلاعات
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید