درگذشت استاد علی اکبر كاوه؛ خوشنویس برجسته معاصر (1369ش)

1393/6/5 ۰۷:۵۰

درگذشت استاد علی اکبر كاوه؛ خوشنویس برجسته معاصر (1369ش)

استاد علی‏ اكبر كاوه فرزند مرحوم علی‏ محمدخان شیرازی، در سال ۱۳۱۲ق در شیراز چشم به جهان گشود. چون از کودکی عشق و علاقه وافری به هنر خوشنویسی داست، هر قطعه از خطوط استادان که به دستش می‏افتاد، از روی آن مشق و تمرین می‏کرد. پدرش به‏ محض آگاهی از عشق او به خوشنویسی، وی را نزد استادان زمان گذاشت تا به تکمیل هنر خود بپردازد. کاوه سرانجام به مکتب آخرین استاد ارجمند خود میرزا محمدحسین (عمادالکتاب) راه پیدا کرد و از محضر این استاد گران‏مایه بهره ‏های فراوانی برد و از بهترین شاگردان او گردید. مرتبه هنر استاد کاوه تا به آن درجه رسید که مرحوم محمدتقی بهار (ملک ‏الشعرا) در نامه‏ ای وی را «میرعماد عصر» لقب داده است. نقطه عطف زندگی هنری استاد کاوه را باید در آشنایی با استاد عالی‏قدرش و بهره ‏وری از تعالیم عالیه او دانست، دیدار کاوه جوان و مشتاق با عمادالکتاب، مقارن با دوران کمال توانایی و اوج سیر تحول و تکامل هنری عمادالکتاب بود؛ کاوه در چنین احوالی و با اندوخته و تعالیمی که از محضر کاتب‏ همایون و کاتب‏ الخالقان، استادان توانای اواخر دوره قاجار حاصل کرده بود به محضر عمادالکتاب راه پیدا کرد. او در این مرحله از خوشنویسی نیازمند به درک عمیق و تجربه فنی مطلوب از ساختارهای ترکیبی خط نستعلیق بود که بهره‏ مندی از برش‏های مطلوب و شیوه شیرین استاد عالی‏مقام خود عمادالکتاب به دریافت‏های تکمیلی خویش، تعادل، لطف و ملاحت بخشید.

 

استاد علی‏ اكبر كاوه فرزند مرحوم علی‏ محمدخان شیرازی، در سال ۱۳۱۲ق در شیراز چشم به جهان گشود. چون از کودکی عشق و علاقه وافری به هنر خوشنویسی داست، هر قطعه از خطوط استادان که به دستش می‏افتاد، از روی آن مشق و تمرین می‏کرد. پدرش به‏ محض آگاهی از عشق او به خوشنویسی، وی را نزد استادان زمان گذاشت تا به تکمیل هنر خود بپردازد. کاوه سرانجام به مکتب آخرین استاد ارجمند خود میرزا محمدحسین (عمادالکتاب) راه پیدا کرد و از محضر این استاد گران‏مایه بهره ‏های فراوانی برد و از بهترین شاگردان او گردید. مرتبه هنر استاد کاوه تا به آن درجه رسید که مرحوم محمدتقی بهار (ملک ‏الشعرا) در نامه‏ ای وی را «میرعماد عصر» لقب داده است. نقطه عطف زندگی هنری استاد کاوه را باید در آشنایی با استاد عالی‏قدرش و بهره ‏وری از تعالیم عالیه او دانست، دیدار کاوه جوان و مشتاق با عمادالکتاب، مقارن با دوران کمال توانایی و اوج سیر تحول و تکامل هنری عمادالکتاب بود؛ کاوه در چنین احوالی و با اندوخته و تعالیمی که از محضر کاتب‏ همایون و کاتب‏ الخالقان، استادان توانای اواخر دوره قاجار حاصل کرده بود به محضر عمادالکتاب راه پیدا کرد. او در این مرحله از خوشنویسی نیازمند به درک عمیق و تجربه فنی مطلوب از ساختارهای ترکیبی خط نستعلیق بود که بهره‏ مندی از برش‏های مطلوب و شیوه شیرین استاد عالی‏مقام خود عمادالکتاب به دریافت‏های تکمیلی خویش، تعادل، لطف و ملاحت بخشید. اندکی پس از درگذشت عمادالکتاب، جمال خط کاوه به جوهره اصلی و سرشت ذاتی خود میل کرده و به‏ گونه ‏ای مستقل چهره می ‏نماید. از سال ۱۳۳۰ش تا ۱۳۴۰ش، دوران شکوفائی و اوج قدرت و کمال هنر استاد کاوه است. سرپنجه شاهکار آفرینش، فارغ از تقلید و با اعتماد به خویش و متکی به نفس، قلم سحار را به جولان درمی‏آورد، تا جائی که زبان گویای بنان و جریان سوار مرکب بر کاغذ تحریرش، بیننده آگاه را مجذوب و منقلب می ‏نماید. استاد کاوه از سال ۱۲۹۸ش به سمت منشی مخصوص در وزارت دارایی به خدمت مشغول شد و پس از چندی برحسب دعوت یحیی قراگزلو (اعتمادالدوله) وزیر فرهنگ وقت از وزارت دارایی به وزارت فرهنگ منتقل شد و سال‏های متمادی در دبیرستان‏های تهران از قبیل دارالفنون، ثروت، سیروس، کالج، شاهدخت، شرف و علمیه به تعلیم خط اشتغال داشت تا این‏که بازنشسته گردید سپس بنا بر تقاضای اداره کل هنرهای زیبا، در کلاس آزاد هنرهای زیبا به تعلیم نوآموزان هنر پرداخت. مرکز قلم استاد کاوه، مشقی، دو تا چهار یا پنج میلی‏متری است و به‏ واقع، سیاه ‏مشق‏های دلکش و پرجاذبه‏ اش در این اندازه از دانگ قلم، با تحسین و اعجاب همگان همراه است. نمونه‏ های بی‏ نظیر این سیاه‏ مشق‏ها، چشمان بیننده بصیر و آگاه به معیارهای زیباشناسی خط نستعلیق را خیره می‏سازد و به مرحله ناب و پرعیار و خلوصی می‏رسد که دیده از دیدار و روح از حلاوت و شیرینی آن خط روحانی و معنوی، سیر نمی‏شود. استاد کاوه در سیاه‏ مشق‏های خویش، استادی خود را به منصه ظهور رسانید و علاوه بر آن، آثار خطی دیگری را به یادگار گذاشته است که عبارت‏ اند از: گلچین اشعار صائب، آیات منتخبه قرآن، تعلیمات دینی، صرف و نحو، بسیاری از کتب درسی آن زمان و... استاد کاوه با استفاده از طریقه مخصوص خود، در ۹ مورد دستور تعلیمی، خط شکسته را به متعلم می‏آموخت و گذشته از این، در تعلیم خط به نوآموزانی که شیفته این هنر زیبا بودند تا سرحد توانایی می‏کوشید و در نهایت دلسوزی، ایشان را با رموز آن آشنا می‏کرده و به سرمنزل مقصود می‏رسانید. استاد علی‏ اکبر کاوه در بعد اخلاقی، آئینه تمام‏ نمای هنر خود به‏ شمار می‏رفت. او با خلق و خویی آرام توأم با رعایت ادب در برابر انسان‏ها از هر طبقه‏ ای، فروتنی و تواضع داشت و سخنش در مصاحبه و محاوره با مردم به پیروی از همان آداب و نزاکتی بود که در خطش موجود است. در مدت شصت سال ممارست و ریاضتی که استاد کاوه جان پاکش را با رنج‏ پذیری در کسب هنر جلا و صیقل داد، شاگردان بسیاری نیز تربیت کرد و از خود به یادگار گذاشت که سرآمد آن‏ها بزرگانی چون فرادی، معالی، حبیب‏الله فضائلی، محمد سلحشور، سیف‏ الله یزدانی، جهانگیر نظام‏ العلماء، علی راهجیری و... بوده‏ اند که هریک از آن‏ها خود از هنرمندان و استادان معاصر به ‏شمار می‏روند و کم و بیش در خلق آثار ارزشمند و تربیت جوانان و شاگردان مستعد ایران‏زمین نقش به ‏سزائی داشته‏ اند.

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

برچسب ها

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: