رادمردان آسیای صغیر / دکتر سولماز قلی‌زاده مهدی خان محله

1396/2/4 ۰۸:۱۷

رادمردان آسیای صغیر /  دکتر سولماز قلی‌زاده مهدی خان محله

جوان‌مردی و یاری‌رسانی از ویژگی‌های والای انسانی‌اند که در تاریخ به شکل گروه‌ها و انجمن‌ها با هدف پشتیبانی‌های مالی و حقوقی از نیازمندان به ویژه کسانی چون یتیمان، بی‌سرپرستان و درراه‌ماندگان پدیدار شده‌اند.

 

آیین جوانمردی در آناتولی؛ از تشکیلات آهیلیک تا نظام تمار

جوان‌مردی و یاری‌رسانی از ویژگی‌های والای انسانی‌اند که در تاریخ به شکل گروه‌ها و انجمن‌ها با هدف پشتیبانی‌های مالی و حقوقی از نیازمندان به ویژه کسانی چون یتیمان، بی‌سرپرستان و درراه‌ماندگان پدیدار شده‌اند. فعالیت‌های نوع‌دوستانه و بشردوستانه در تاریخ جامعه‌های گوناگون متاثر از شرایط سیاسی و اجتماعی سازمان یافته‌اند تا کیفیت و روند یاری‌رسانی تقویت شود. چنانکه از اسطوره‌ها، قصه‌های کهن عامیانه و منابع تاریخی برمی‌آید، میان پهلوانی با شجاعت، سخاوت و پشتیبانی از مظلومان در فرهنگ ایرانی همواره نسبتی وجود داشته است. پهلوانانی همواره در این سرزمین برآمده‌اند که با سلحشوری و چاره‌اندیشی، داد ستم‌دیده را از ستم‌گران ستانده، دست نوازش بر سر محرومان و ضعیفان می‌کشیدند. باورهای آیین و آداب این پهلوانان که به نظر می‌رسد از تشکیلاتی گسترده نیز بهره می‌بردند، به تعبیر مهرداد بهار در کتاب «از اسطوره تا تاریخ»، در آیین مهرپرستی ایرانیان ریشه داشته است. ایزد مهر که پیش از آیین زرتشت در باورهای اقوام آریایی حضور داشت، پس از رواج آیین زرتشت بار دیگر در دوره هخامنشیان به عنوان ایزدی نیرومند در کنار اهورامزدا مطرح شد، به گونه‌ای که اردشیر دوم و اردشیر سوم از پادشاهان هخامنشی در کتیبه‌هایشان در کنار اهورامزدا و آناهیتا، به درگاه میترا (مهر) نیز دعا و نیایش کرده‌اند. این خداوندگار در کنار ویژگی‌های جنگاوری و شهریاری، از ویژگی‌هایی روحانی نیز برخوردار بوده است. می‌توان پنداشت با برافتادن هخامنشیان و به دلیل ناامنی برآمده از سلطه مقدونی- یونانی، آیین مهرپرستی، پرستیدن اهورامزدا را در ایران تا روی کارآمدن ساسانیان به حاشیه رانده است. مهر یا میتره بر اساس مهریشت، ایزد عدالت و پیمان، دشمن سرسخت دروغ‌گویان و پیمان‌شکنان، پشتیبان همه آفریدگان، نماد پارسایی، مهرورزیدن و سلحشوری بوده است. تشکیلات یا سازمان پهلوانی که شاید بتوان آن را نخستین سازمان جوانمردی دانست، در دوران اشکانیان، مهر را الگو گرفته، با رشادت در مسائل اجتماعی دخالت کرده، با ستمگران درمی‌افتادند. آنان گاه شهری را از دست زورگویان بیرون می‌آوردند یا با تردستی اموال غارت‌شده مظلومان را بازستاندند. آیینی به نام جوانمردی یا عیاری به گواهی تاریخ بدین‌ترتیب در ایران وجود داشته، به گونه‌ای که داستان سمک عیار یکی از گواه‌های ادبی درباره حضور سازمان‌های جوانمردی و گسترش آن در همه شهرهای ایران به شمار می‌آمده است. سوگندهای عیاران به نور، نار، مهر، زند و پازند در این داستان، از پیشینه کهن این آیین نشان دارد.

 

آیین جوانمردی، بی‌مرز و بی‌محدوده

سرزمینی که در این نوشتار از آن با نام آناتولی یاد می‌شود، در واقع بخش غربی آسیای صغیر بوده است. همه شبه جزیره آسیای صغیر از میانه‌های سده نوزدهم میلادی هم‌زمان با دوره تنظیمات در تاریخ عثمانی، آناتولی نامیده شد که اکنون بخشی بزرگ از خاک کشور ترکیه را دربرگرفته است. این سرزمین پیش از اسلام از نخستین جاهایی بود که پیشاهنگان آریایی در مهاجرتی تمدن‌ساز بدان وارد شدند و بعدها در دوره اقتدار هخامنشیان تا دو سده در استیلای سیاسی و فرهنگی ایرانیان، همچنین در بخشی بزرگ از دوره اسلامی در سایه قیمومت اداری زبان فارسی قرار داشت. هرچند بیش‌تر پژوهش‌ها درباره آیین جوانمردی در تاریخ کشورهای مسلمان، به تشکیلات فتوت (پیمان حلف‌الفضول) در دوره جاهلیت اشاره دارند که حضرت محمد (ص) نیز در آن عضویت داشته‌اند اما اندیشمندانی چون عبدالباقی گول پینارلی، استاد برجسته علوم دینی و انسانی و مولوی شناس سرشناس ترکیه در سده بیستم میلادی تاکید دارند همراهی فتوت جاهلی با دیگر مکارم اخلاقی در دوره اسلامی، از آیین‌های مشابه در فرهنگ و تمدن‌های دیگر به ویژه ایران تاثیر پذیرفته است. آنچه به عنوان آیین جوان‌مردی در آناتولی اشاره می‌شود، با ریشه‌های ایرانی، پیوندی ناگسستنی دارد و این مساله از نظر زبان‌شناسی هم درک‌پذیر است. مفهوم فتوت در فرهنگ ایرانی و ترک تا اندازه‌ای بسیار از اوضاع دینی و سیاسی تاثیر پذیرفته است. واژه «فتا» که در زبان عرب به معنای تازه‌جوان است، تا پیش از شکل‌گیری تصوف، کسی بود که با دشمن مبارزه کرده، او را شکست می‌داد. دوازده کس یعنی کاهن، شراب‌خوار، دلاک، جولا، قصاب، جراح، صیاد، کارگزار دیوان دولتی و محتکر، به باور فتیان نخستین، شایسته ورود در جرگه آنان نبودند. با گذر زمان به سبب بروز ناامنی در منطقه و پیدایش مسایل اجتماعی در سده‌های ششم و هفتم هجری بدین‌سو، با برآمدن انجمن‌ها و تشکیلات مبتنی بر فتوت و تقویت جوان‌مردی در منطقه به ویژه در آناتولی روبه‌رو می‌شویم که گاه در سایه پشتیبانی و تشویق پادشاهان سلجوقی در منطقه آناتولی جای داشته‌اند. اوحدالدین کرمانی و شیخ نصیرالدین محمود در این فضا، مفهوم فتوت را با دیدگاه‌هایشان درهم‌آمیختند؛ ساختار و بنیانی دگرگونه بدین‌ترتیب با محوریت جوان‌مردی شکل گرفت. کسانی که در فتوت‌نامه‌ها یاد شده‌اند، از پیشه‌ها و طبقه‌های گوناگون بوده و در میان‌شان تاجر، کاسب، صنعتگر، کشاورز و نظامی حضور داشته‌اند. فتوت در مصداق‌های تازه، با درست‌کاری، جوان‌مردی، کمک به دیگران، خوش‌رفتاری، بخشش، اغماض، خداترسی و نیک‌خویی هم‌راستا شده است. اهل فتوت و جوان‌مردی در آناتولی «آهی» نامیده می‌شدند. روایت‌هایی گوناگون درباره این نام‌گذاری وجود دارد. از جمله اهل فتوت در دایره تصوف به یکدیگر اخی و اخوی می‌گفتند که در زبان عرب به معنای برادر بوده، واژه «خ» در ترکی «ه» بیان شده است. واژه «آهی» بر اساس این ریشه‌یابی از زبانی دیگر به زبان ترکی وارد شده است؛ وجود واژه «اخی» در میان اهل فتوت کشورهای دیگر مانند ایران به عنوان سندی برای درستی این نظر روایت شده است. برای نمونه اخی فرج زنجانی از صوفیان اهل فتوت بود که در سده پنجم هجری در زنجان می‌زیست. حاج محمد خوشنام نخجوانی و باله خلیل از جانشینان اخی فرج در آن زمان به عنوان نمایندگان تشکیلات فتوت در منطقه فعالیت می‌کردند. روایت دوم درباره ریشه این واژه، بر اساس دیوان لغت ترک و عتبه‌الحقایق است که آن را واژه ترکی «آکی» می‌داند؛ بدین‌معنا که «ک» در این واژه با گذشت زمان به گونه «ه» بیان شده و همان آقا یا آغا است که از زبان ترکی به زبان فارسی وارد شده است. نگارنده این نوشتار، ریشه واژه آهی و آهیلیک را فارسی و برگرفته از نفس کردار جوان‌مردان در تاریخ می‌دانم که در واقع به آه و آخ دردمندان و ضعیفان می‌رسیدند. مردم منطقه زنجان حتی آذربایجان در دوران زندگی اخی فرج زنجانی و سده‌های بعد با گویش‌های ایرانی سخن می‌گفتند و اوج غلبه ترکی در زبان مردمان آذربایجان در سطح دستور و واژگان به زمان آغاز قدرت‌گیری صفویان بازمی‌گردد. در نظر گرفتن ریشه آکی، آقا یا آغا برای نظام آهیلیک که مبتنی بر جوانمردی بود، دور از ذهن می‌آید زیرا آقا یا همان آکی در تاریخ اجتماعی ترکان، به سلسله مراتب اشرافیت قبیله‌ای اشاره دارد که داشتن املاک یا تیول و سروری نظامی از ویژگی‌های آن بوده است. روش اداری سلجوقیان آناتولی در زمان حکومت غیاث‌الدین کیخسرو اول در سده‌های ششم و هفتم هجری دگرگونی‌هایی یافت. غیاث‌الدین اداره جنوب شرقی آناتولی با مرکزیت ملطیه را به فرزند ارشدش عزالدین کیکاوس و اداره توکات و شمال آناتولی را به فرزند دیگرش علاء‌الدین کی‌قباد سپرد و خود به عنوان سلطان بزرگ در قونیه بر امور نظارت کرد. امنیت و آرامش بدین‌ترتیب در آناتولی برپا شد و اهل فتوت نیز در پی آن شرایطی بهتر یافتند. غیاث‌الدین کیخسرو اول در سال ٥٩٧ هجری در رقابت با دیگر شاهزادگان از سلطنت برکنار شد. از آنجا که مسیحیان آناتولی به رهبری کمننوس مانوئل ماورازموس در بازپس‌گیری تاج و تخت به او یاری رساندند، او پس از بازرسیدن به قدرت، امارت منطقه‌های دنیزلی و هوناز را به ماورازموس مسیحی سپرد. این سلطان با تاثیر آرا و اندیشه‌های مبتنی بر هم‌زیستی و اغماض در راستای برقراری صلح و آرامش میان دین‌ها و مذهب‌های گوناگون در آناتولی کوشید و فرزندان‌اش نیز این برنامه سیاسی و فرهنگی را پی گرفتند. حاج نصیرالدین محمود، معمار فکری تشکیلات آهیلیک، در سده هفتم هجری سیاست‌نامه‌ای به نام لطایف‌الحکمت به سلطان عزالدین کیکاوس دوم تقدیم داشت. او در این اثر به سلطان توصیه کرد با مسیحیان رفتاری مناسب داشته باشد و بودجه مملکت را برای رفاه آنان نیز هزینه کند. بازارهای بین‌المللی در این دوره با پیمان‌های تجاری که عزالدین کیکاوس اول با قبرس و علاء‌الدین کیقباد اول با ونیزی‌ها امضا کرده بودند، در آناتولی گسترش یافتند، در نتیجه کاروان‌سراهایی فراوان در آنجا ساخته شد و پاره‌ای فعالان تشکیلات آهیلیک که از صنف‌ها و گروه‌های گوناگون شغلی بودند، برای فروش کالاهایشان به گستره تجارت وارد شدند. شیخ اوحدالدین کرمانی، پیشوای شیوخ وابسته به تشکیلات فتوت در این دوره به آناتولی آمد و به آهی اورن شیخ نصیرالدین محمود و پیروان‌اش در مجموعه فتوت آناتولی یاری رساند. زاویه‌هایی بدین‌ترتیب در جای‌جای آناتولی پدید آمدند و بیش‌ترین شیوخ و دراویش آناتولی با این تشکیلات پیوند یافتند. شیخ اوحدالدین کرمانی بر اساس مناقب‌نامه‌اش، جانشین‌هایی در شهرهای گوناگون داشت. پاره‌ای از آنان از عنوان آهی و برخی دیگر برای آن که انتساب‌شان را به او نشان دهند از لقب اوحادی بهره می‌گرفتند. عبارت آهی پهلوان الاوحادی بر سنگ مزار آهی پهلوان که در نیکسار صاحب زاویه و وقف بود، نوشته شده است.

 

آهیان، شربیان، سیفیان

پس از آن که اوحدالدین آناتولی را ترک گفت، آهیان آناتولی پیرامون آهی اورن نصیرالدین محمود خویی گرد آمدند؛ دگرگونی‌هایی اساسی از این زمان در آهیلیک پدید آمد، به گونه‌ای که آهیان از قشرهای گوناگون نظامی، تاجر، اهل صنایع و کشاورز در آناتولی فعالیت کردند. آهیان، در شجره‌نامه‌ها و فتوت‌نامه‌های دیار آناتولی به نام‌های کاولی، شربی و سیفی خوانده شده‌اند. کاولی بر تعهد به قول و عهد و پیمان و صداقت تاکید دارد و شربی به نوشندگان شربت اشاره می‌کند. اینان به مسافران و درراه‌ماندگان، رایگان آب می‌دادند، حتی در آب‌رسانی به کشاورزان و حفر چاه فعالیت داشتند. سیفیان یا اهل شمشیر اما در پاسداری از ضعیفان و آسیب دیدگان در برابر راهزنان و ستمگران می‌کوشیدند؛ آنان برای شمشیر حضرت علی (ع)، نام‌بردار به ذوالفقار احترامی ویژه می‌داشتند. کاولی‌ها کمربند نخی، شربی‌ها کمربند پشمی و سیفی‌ها کمربند تسمه‌ای می‌بستند. گولپینارلی، پژوهشگر برجسته ترکیه بر این باور است که سیفیان بازوبندی ویژه در بازو داشتند. شیوه فعالیت، گفتار و نشانه‌های آهیان آناتولی در مجموع از تاثیرپذیری و پیوند آنان با اهل جوان‌مردی دیگر سرزمین‌ها همچون ایران نشان دارد؛ باورها و اندیشه‌هایشان نیز چنان بوده است. پیشه‌وران و صنعت‌گران در سنت‌های آهیلیک، به این که مسلک آهی‌گری را از چه کسی فراگرفته‌اند و به کدام پیر منتسب‌اند، بسیار اهمیت می‌دادند. اینان از آنجا که بیش‌تر بی‌سواد بودند، باور داشتند که انتساب به مسلک و شخصیت ویژه معنوی، سبب برکت و قداست در پیشه‌هایشان خواهد شد. هر صنف شغلی به فردی بزرگ ارادت داشت؛ در میان آنان به انتساب و انتقال مواریث بسیار توجه می‌شد، به گونه‌ای که شیخ فخرالدین حسن، جانشین اوحدالدین کرمانی در ملطیه، زاویه‌ای در آنجا ساخته و برای تامین آب آنجا چاهی نیز پدید آورده بود. زمانی که اوحدالدین کرمانی آن چاه را دید، بسیار پسندید، از کسی که چاه را کنده بود پرسید این هنر را از چه کسی آموخته است. چاه‌کن شرح داد این هنر را خودش به تنهایی پدید آورده است. شیخ دستور داد چاه را پر کنند، هنگامی سبب را پرسیدند، گفت اگر یک استاد مهارت و حرفه‌اش را از استادش نیاموخته باشد، یعنی انتساب وجود ندارد و کارش از هرگونه قداست تهی است. این پندار در گذر تاریخ در میان آهیان به باوری الزامی تبدیل شد، آنان به همین دلیل همواره در انتساب به مسلک ضرورتی می‌پنداشتند. آهی اورن نصیرالدین محمود در کتاب «لطایف‌الحکمت» به این مساله اهمیتی بیش‌تر داده است. او روایت کرده است  که خداوند انسان را مدنی‌الطبع آفریده است، آفرینش او به گونه‌ای است که به خوردنی، نوشیدنی، البسه، ازدواج و شغل نیاز دارد و این نیازها را کسی به تنهایی نمی‌تواند برآورد، به همین دلیل وجود جامعه ضروری است و برای رفع آن نیاز، بخش‌هایی گوناگون همچون صنعت و کشاورزی در جامعه شکل می‌گیرد. هریک از انسان‌ها اینچنین به گروه‌هایی زیاد نیاز دارند یعنی انسان‌هایی بسیار در یک مکان باید گرد آیند و هریک به هنری مشغول شوند تا نیاز همه برآید؛ از آنجا که انسان‌ها در برآوردن نیازهایشان زیاده می‌خواهند، به کانونی نیاز دارند که در صورت منازعه به آن روی آورند. شیخ نصیرالدین محمود در مجموع به انسانیت توجهی ویژه دارد و دانش افراد را با کردارشان می‌سنجد، همچنین به‌کارگیری علم را در کار و صنعت ضروری برمی‌شمرد. شیخ اوحدالدین نیز اندیشه آهیلیک را اینگونه شرح می‌دهد «از پدران برای آنان مال و ثروت مانده است، آنها جوانانی صالح بوده و به منظور آهیلیک از ته دل سفره پهن کرده، خانه می‌سازند و در آن غذا، نوشیدنی می‌گذارند، درها را باز گذاشته و به کسانی که می‌آیند و می‌روند خدمت می‌کنند». پیران و مرشدان طریقت‌ها، با اندیشه‌های معنوی خود صنف‌ها و طبقه‌های گوناگون را به فعالیت‌های عام‌المنفعه برانگیخته، به آنان خیر، برکت و رونق را در کارهایشان نوید می‌دادند، به گونه‌ای که نه تنها به کنش و واکنش مبتنی بر خیرخواهی در روابط اجتماعی برمی‌انگیختند، که، مریدان‌شان را موظف می دانستند به استادان و گذشتگانی که هنرها و توانایی‌هایی به میراث گذاشته‌اند، نیز احترام بگذارند. رواج و گسترش اندیشه‌های مبتنی بر نیکوکاری، نیز پیوند نزدیک دستگاه اداری سلجوقیان آناتولی با پیشوایان این طریقت‌ها، توسعه سیاسی، فرهنگی و اقتصادی را در پی آورد. با برقراری نظم وآرامش در اجتماع، بازرگانی در این دوره گسترش فراوان یافت و کسانی از مناطق دیگر به آناتولی کوچیدند. رفاه اجتماعی همچنین فعالیت‌های فرهنگی و علمی را رونق بخشید. شرایطی مناسب بدین‌ترتیب برای تشکیلات فتوت، اصناف و پیشه‌ورانِ منتسب به آن پدید آمد. نیقدلی کادی احمد و حاج مجدالدین مراغی از بازرگانان پرآوازه و ثروتمند آن دوره در آناتولی، به تشکیلات آهیلیک وابسته بودند. همینطور حاج مجدالدین در جلگه‌های آنکارا و قونیه، با مولانا جلال‌الدین پیوندهایی نزدیک داشت. آهیان در منطقه آنکارا بیش‌تر به تجارت مشغول بودند، حتی زنان منطقه نیز به تجارت می‌پرداختند، به گونه‌ای که برخی از واقفان و اهل احسان زن بودند. فردی به نام آهی امیر احمد در اواخر حکومت سلجوقیان در آناتولی، در سیواس می‌زیست که اموالی بسیار داشت. وی شش روستا، هیجده دکان، حمام، خانه و دیوان وقف کرده بود. او زاویه‌ای نیز در سیواس داشت که در آنجا به درویش‌ها و غریبان آب و غذا می‌داد. آهی بدرالدین گوهرتاش از دیگر نیکوکاران این دوره در آناتولی، اموالی غیر منقول بسیار در راه عام‌المنفعه وقف کرده بود. از آنجایی که اهل آهی‌گری آناتولی در این دوره بسیار به تجارت مشغول بودند اموال غیر منقول خود را وقف می‌کردند. زوایه‌هایی بسیار در دوره حکومت سلاجقه در آناتولی در خدمت آمدوشد مردمان بودند.

 

پیوند میان آهیان و عثمانیان

این سنت‌های نیکو هرچند با گسست در نظام سیاسی و برآمدن‌ها و برافتادن سلسله‌ها و حکومت‌ها به فراز و فرود دچار می‌شد اما به زیست خویش ادامه می‌داد. حتی پس از زوال سلاجقه در سده هشتم هجری و فروپاشی سیاسی در آناتولی، ابن بطوطه با آهی شریف حسین در آکسارای دیدار کرده، در زاویه او میهمان شده بود. آهی آینا بی، پیر حسین و آهی الوان از کنشگران جوان‌مردی آناتولی در دوره آشفتگی سیاسی تا برآمدن عثمانی‌ها به شمار می‌آیند. یورش مغولان و تیموریان به آناتولی موجب شد آهیان، بیش‌تر در منطقه‌هایی چون آک‌شهیر، دنیزلی، چانکری، کرشهیر و کاستامون متمرکز شوند. آنان نقشی بسیار در شکل‌گیری امپراتوری عثمانی داشتند. بسیاری از یاران و دوستان ارطغرل، پدر عثمان اول، بنیان‌گذار حکومت عثمانی، مانند غازی عبدالرحمن، کونور آلپ، تورگوت آلپ، حسن آلپ، سالتوک آلپ، کارا تکین و آکچا کوجا، از اعضای تشکیلات آهیلیک بودند. اصطلاح آلپ که معمولا با نام‌های آنان همراه است، در زبان ترکی، جوان‌مرد و قهرمان معنا می‌دهد. با برآمدن دولت عثمانی، آنان که در دوره سلاجقه و روزگار آشفتگی سیاسی به آهیان سیفی یا اهل شمشیر اشتهار داشتند، در نظام تمار دوره عثمانی باز نمود یافتند، به ویژه نخستین سلطان‌های دستگاه عثمانی از قدرت آهیان سیفی برای تحکیم اقتدارشان بهره جستند. تمار، گونه‌ای از اقطاع نظامی بود که در ازای خدمات نظامی به حکومت واگذار می‌شد. صاحب تمار باید در جنگ‌ها شرکت می‌جست و سپاهیانی به میدان نبرد می‌فرستاد. تمارداران موظف بودند از رعایا در سراسر قلمرو عثمانی پاسداری کنند. آنان همچنین وظایفی مهم در زمینه گردآوری مالیات‌ها و اجرای قوانین ارضی برعهده داشتند. نظام تمار همچنین در منطقه‌هایی از دستگاه اداری عثمانیان اجرا می‌شد که نظام سنجاق، قانون عثمانی و دستگاه اداری حکومت عثمانی در آنجا مستقر شده بود. این قانون در ایالت‌های مصر، بغداد، حبشه، بصره و لحساء که تااندازه‌ای خودمختاری محلی داشتند، برپا نبود و عواید آنجاها به عنوان تمار میان سپاهیان توزیع نمی‌شد، که، حاکم موظف بود هر سال مبلغی ثابت به استانبول پایتخت امپراتوری عثمانی بفرستد. این‌ها ایالت‌های سالیانه نام داشتند. تمارداری رفته‌رفته بر اثر افزایش جمعیت و توقف فتوحات به سستی رو نهاد تا این که محمود دوم عثمانی در سال ١٨٣٩ میلادی آن را به کلی کنار زد.

 

یادگار خوش جوان‌مردان قدیم آناتولی

آیین جوانمردی در مناطق گوناگون همچون آناتولی کارکردهایی تاریخی داشته است. جوان‌مردان در زمان‌های ناامنی و نبودِ کانون‌های رسیدگی به مسایل مردم، به داد آنان می‌رسیدند و تا آنجا که برایشان امکان داشت در پاسداری از جان و مال ضعیفان و مظلومان از جان نیز می‌گذشتند. آنان با وقف اموال غیر منقول و به‌کارگیری اموال منقول در بازرگانی، با درآمدهای بیش‌تر می‌توانستند خدماتی عام‌المنفعه انجام دهند. آهیان سیفی بی‌شک در ناامنی برخاسته از زوال اقتدار سلاجقه آناتولی و یورش مغولان و تیموریان، تا زمانی که بیلیک عثمان اوغلولار توانست به یک امپراتوری تبدیل شود، مردمانی بسیار را در برابر راه‌زنان و یغماگران محافظت کردند، هرچند کسانی از همان‌ها با حکومت عثمانی پیوند یافتند و آرام‌آرام کارکرد خود را از گستره ارزش های اجتماعی برون برده، بازماندگان‌شان به سربار جامعه تبدیل شدند. اخلاف آنان به زندگی با چپاول دسترنج مردم خو گرفتند و شاید به ذهن‌شان نمی‌رسید گذشتگان‌شان چگونه در رکاب خدمت به مردم بودند.

منبع: روزنامه شهروند

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: