1395/7/27 ۰۸:۳۸
در یک روز دلپذیر پاییزی میهمان مهدی آشوریها در آتلیهاش شدم. از بدو ورود احساس کردم تمام تاریخ و سنت ایران در این آتلیه خلاصه شده است، بهطور ناخودآگاه به طرف تابلوها رفتم و این نقاش 72 ساله با ذوق و شوق هنری و مخلوقانهاش، ماجرای تمام تابلوهایش را برایم تعریف کرد؛ تابلوهایی که از چوب و فلز و... ساخته شده است، جلوه خاصی دارند. تبحر آشوریها در ماکتسازی او را تشویق کرد تا به کار نگارگری چوب و فلز روی آورد که حاصل تلاش او خلق چهار اثر با موضوعاتی از تاریخ تمدن ایران باستان و تاریخ جهان است. شهرت او به خارج از مرزهای ایران نیز کشیده شده است و آثارش در موزههای مهم جهان به معرض نمایش گذاشته شده است. یکی از تابلوهای او با موضوع تمدنهای باستان نیز به موزه سازمان ملل متحد در نیویورک فرستاده شده است.
مهربانو ابدیدوست: در یک روز دلپذیر پاییزی میهمان مهدی آشوریها در آتلیهاش شدم. از بدو ورود احساس کردم تمام تاریخ و سنت ایران در این آتلیه خلاصه شده است، بهطور ناخودآگاه به طرف تابلوها رفتم و این نقاش 72 ساله با ذوق و شوق هنری و مخلوقانهاش، ماجرای تمام تابلوهایش را برایم تعریف کرد؛ تابلوهایی که از چوب و فلز و... ساخته شده است، جلوه خاصی دارند. تبحر آشوریها در ماکتسازی او را تشویق کرد تا به کار نگارگری چوب و فلز روی آورد که حاصل تلاش او خلق چهار اثر با موضوعاتی از تاریخ تمدن ایران باستان و تاریخ جهان است. شهرت او به خارج از مرزهای ایران نیز کشیده شده است و آثارش در موزههای مهم جهان به معرض نمایش گذاشته شده است. یکی از تابلوهای او با موضوع تمدنهای باستان نیز به موزه سازمان ملل متحد در نیویورک فرستاده شده است. آشوریها یکی از استادان نامدار هنرهای سنتی ایران سال 1326 در تهران متولد شد. او پس از تحصیلات دانشگاهی در دانشکده هنرهای تزئینی راهی خارج از کشور شد و در زمینه معماری داخلی و طراحی صحنه از مدرسه هنرهای زیبای تورین در ایتالیا دیپلم گرفت و چند دوره هنری را در شهرهای مختلف اروپا گذراند. او اولین شرکت دکوراسیون داخلی در ایران را در سال 1350 با نام «دکوتکنیک» تاسیس کرد. مدتی نیز برای برخی آثار سینمایی و تلویزیونی طراحی صحنه انجام داد و به کار طراحی و دوخت لباس برای فیلمهای تاریخی و سریالهای تلویزیونی مشغول شد. آشوریها در کارنامهاش نقاشی برای کتابهای کودک را نیز دارد.
چقدر تابلو، خانه شما که خودش موزه است. کارهای زیادی انجام دادم که هم در موزههای خارج کشور و هم داخل کشور است و هم اینجا یعنی در آتلیهام. مجموعه این کارها یک نوع نگارگری است که شامل قلمزنی، منبتکاری، فلزکاری، مرقعکاری، جواهرسازی، نگینکاری و میناکاری است. در این مجموعه از تمام هنرهایی که بهعنوان هنرهای سنتی در ایران نام برده میشود، استفاده کردهایم. منتها قبل از هر چیزی اول طراحی میکنیم. سپس قطعاتی از این طرح را بر میداریم و بعد فلز یا استخوان یا از هر چیزی که موردنظر ماست، جایگزین آن میکنیم. همه کارهای من به همین منوال است.
چرا از این فرم استفاده کردید و از رنگ استفاده نکردید؟ ما در رنگسازی میتوانیم 215 رنگ سبز بسازیم ولی در این نوع کار رنگ به کار نرفته و فقط از طبیعت الهام گرفته شده است. اگر تمام چوبهایی که در دنیاست را بشکافیم پنج رنگ با تونالیتههای مختلف پیدا میکنیم که این آثار با آن چند رنگ خلق شده است.
بین کارهای تاریخی تابلویی از چارلی چاپلین هم دیده میشود. اصل این اثر را برای موزه چاپلین در لندن ساختهام. کار کاملا سفارشی بود. بتهوون را هم به سفارش موزه بتهوون در آلمان کار کردهام. از نویسندهها و بنیانگذاران هم آثاری ساختهام.
ساخت این تابلوها چقدر طول میکشد؟ گفتوگوی تمدنها را که کار کردم حدودا چهار سال طراحی و ساخت آن طول کشید. این تابلو در ابعاد 360*180ساخته شده و برخی دیگر دو تا سه سال طول میکشد. کارها خیلی زمانبر است.
چوبها و متریالهایتان را از کجا و به چه صورت تهیه میکنید؟ اینها را سفارش میدهم و برایم میآورند البته اینها متعلق به سرزمین و کشور خودمان است. از جاهای مختلفی برایم میآورند، مثلا شما فرض کنید تابلوی زن کرد زمینهاش شمشاد است که متعلق به گیلان است. چوبها اصولا توت و گردو یا سنجد و عناب است. مثلا برای تابلوی بومیان استرالیا از یک نوع چوب استفاده کردیم ولی این چوب را از چند درخت به خاطر تونالیته رنگی تهیه کردیم.
سالهاست که یک نوع ساختار را تجربه میکنید. با وجود این همه نقاشی با رنگ وسوسه نشدید نوع دیگری از تابلوسازی را تجربه کنید؟ چرا درحال حاضر داریم تلفیقی از نقاشی و کار با چوب را به صورت برجسته انجام میدهیم، چون هنوز این پروژه لوث نشده میخواهیم بماند تا آثار تکمیل شود و در نمایشگاه عرضه کنیم.
تا حالا چند نمایشگاه داشتید؟ خیلی زیاد؛ هم در ایران و هم در خارج از کشور. چند سال پیش در موزه مبل و قبل از آن میراث فرهنگی و سازمان هنرهای سنتی و تجسمی. ولی بیشتر خارج از کشور نمایشگاه داشتم. متاسفانه در ایران برای هنرمندان ارزشی که باید قائل باشند، نیستند. مشکل است هنرمند برای معاش خودش بتواند کاری کند. برای یک تابلو دو تا سه سال کار میکنیم. اگر بخواهیم حقوقمان را حساب کنیم رقمی میشود که پرداختش سخت است، مگر اینکه سازمانهایی باشند که آثار ما را بخرند یا سفارش دهند. در پاریس نمایشگاهی برگزار کردیم که همزمان با کار من چند کار هم در آن بود، ازجمله تابلویی که مربوط به یک استاد هندی بود و زمانی که هند و پاکستان از هم جدا میشدند این نقاش آن را کشیده بود. کار خیلی ضعیفی هم بود. یک بانکدار پاکستانی آمد و پرسید چرا این تابلو را برای فروش گذاشتهای. شما این تابلو را نفروشید. من آن را از شما اجاره و ماهیانه به شما اجارهای پرداخت میکنم و حتی تابلو را بیمه و در بانک نگهداری میکنم. این آقا هم قبول کرد و ماهیانه یک چیزی به آن میدادند و با آن زندگی میکرد. او دیگر مشکل معاش زندگی نداشت، به خاطر همین میتواند در کارش موفق شود و کارهای جدیدی خلق کند.
چه طرحهایی در دست کار دارید؟ طرحهای زیادی برای ورزش و تاریخ ایران در سر دارم. دستمان برای پرزنت کردن این کارها بسته است، چون این کارها را باید سفارش دهند. حتی من چندینبار در مورد شهدای ادیان در جنگ تحمیلی طرح دادم اما زیاد استقبال نکردند. حتی بعد از تابلوی گفتوگوی تمدنها که به موزه سازمان ملل در نیویورک بردند، کار نشست ادیان را میخواستم انجام دهم. بخشی از آن را از حضرت آدم شروع کردیم و میخواستیم پیامبران اولوالعزم را در این تابلو با معجزاتشان کار کنیم که میتوانست یک شاهکار جهانی شود. ولی باز هم مساله حمایت اینجا مطرح است.
علاقهمندی شما به تاریخ از کجا میآید؟ در مدرسه ایران در خانیآباد دوره کودکستان و دبستان را گذراندم. در دوره دبستان تئاتر «جنگ نادرشاه و محمدشاه در هندوستان» را اجرا کردند. نقش نادرشاه را در سن کودکی من بازی کردم و خیلی اسطورهها را دوست داشتم. علاقه من از همان موقع نسبت به تاریخ شروع شد. مادر من از خانواده افشار بود و پدرش هم دکتر اسماعیلخان افشار بود. به خاطر این من از دوران آشوریها کار کردم تا دوران افشاریه که نادرشاه افشار بود. ما هرچه داریم از گذشته است، از آینده کسی چیزی نمیداند چون ندیده است. برای همین خیلی طرحها در سر دارم که متعلق به تاریخ است. یکی از آنها اولین استخراج نفت در ایران بود که با شرکت نفت هم صحبت کردیم و هیچکس از ایده و گفته ما حمایت نکرد.
جایی خواندم قهرمان ورزش بوکس بودید؟ هنرستان شبانهروزی میرفتم. چون قد و قوارهام بلند بود و پاهای بلندی هم داشتم ورزش دومیدانی میرفتم و مدتی کار میکردم. ولی این کار من را راضی نمیکرد. دوست داشتم نبرد کنم. درصورتی که دومیدانی مادر ورزشهاست. 13 سالم بود که میخواستند تیم بوکس تشکیل دهند. من هم در این تیم ثبتنام کردم و در مسابقات هنرستانها و آموزشگاههای تهران و کشور اول شدم. 11 سال عضو تیم ملی شدم. در بازیهای آسیایی عنوان گرفتم و در مسابقات ارتشهای جهانی سه سال قهرمان جهان شدم ولی چیزی که از ورزش برایم به جا مانده، انگشتان شکسته و ترکیده و اعصاب خراب است. سازمان ورزش هم هیچ کمکی به ما نکرد. ما هم مسیر خود را رفتیم. دوره دانشگاهی را گذراندم. اولین شرکت دکوراسیون در ایران را من داشتم به نام شرکت دکورتکنیک. طراحی صحنه و دکور انجام میدادیم. بعد از انقلاب هم به کارهای هنری پناه بردیم و به هنر روی آوردیم. مدتی هم برای کانون پرورش فکری کودکان کار میکردیم و نقاشی کودک انجام میدادیم.
آیا شرکت دکورتکنیک کارهای تلویزیونی انجام میداد؟ چه کارهایی کردید؟ بله. قبل از انقلاب مثل حالا نبود که این همه برای دکور و صحنه هزینه کنند. ما بیشتر در کانال دوی تلویزیون یعنی زمانی که جمشید گرگین رئیس شبکه دو بود، دکور و طراحی صحنه انجام میدادیم. آن زمان سریالی نداشتیم. اگر هم داشتیم فقط در یک خانه ساخته میشد. ولی بعد از انقلاب سریالها و فیلمهایی ساخته شد مثل هزاردستان از مرحوم علی حاتمی. ایشان از دوستان کودکی من بود و از دوران بچگی ما با هم بودیم. یا سریال سربداران که بعد از انقلاب آمد.
پس شما چه کار میکردید در این سالها؟ الان که من مریض شدم دیگر تدریس نمیکنم. ولی قبلتر آتلیه و شاگردان زیادی داشتم که الان همهشان استادی شدهاند. از شاگردانم که به درجه استادی رسیدهاند میتوان شیرین غیاثی را نام برد که در آثار خلقشده نقش بسیار مهمی داشتهاند. ایشان لیسانس گرافیک و فوقلیسانس نقاشی است و حدود بیست و اندی سال است که در رشته هنر فعالیت دارد. میدانم پس از مرگم تنها کسی که میتواند این هنر را ادامه دهد، ایشان است.
هستند کسانی که کارهای تاریخی را با نقاشی به تصویر بکشند؟ نه. قبلتر بودند. استاد محمود جوادیپور و حجت شکیبا از بزرگترین نقاشان زمان ما بودند. جوادیپور به رحمت خدا رفت و حجت شکیبا هم الان خیلی کارهای زیبایی از تاریخ تمدن انجام داده است و بیشتر نقش زن را در تاریخ نشان داده است ولی اتفاقات تاریخ چیز دیگری است.
منبع: فرهیختگان
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید