دقیقی در تحقیقات شرق شناسی / ایرج افشار

1395/6/1 ۰۹:۲۹

دقیقی در تحقیقات شرق شناسی / ایرج افشار

مستشرقین به دو مناسبت از دقیقی یاد کرده اند . یکی یاد اوست در جاهایی که موضوع سخن ادبیات فارسی و ذکر شاعران این زبان است و پیداست چون دقیقی یکی از پیشگامان شعرای زبان دری بوده است , نامش در میان دیگر شاعران ضبط میشود و سرگذشت او بر پایه مندرجات تذکره ها و نزدیک به یکهزار و دویست بیتی که از او برجای مانده است گفته می آید , حتا اگر اشاره وار باشد . مانند آنچه در فهرستهای مربوط به نسخ خطی دیده میشود .

 

مستشرقین به دو مناسبت از دقیقی یاد کرده اند . یکی یاد اوست در جاهایی که موضوع سخن ادبیات فارسی و ذکر شاعران این زبان است و پیداست چون دقیقی یکی از پیشگامان شعرای زبان دری بوده است , نامش در میان دیگر شاعران ضبط میشود و سرگذشت او بر پایه مندرجات تذکره ها و نزدیک به یکهزار و دویست بیتی که از او برجای مانده است گفته می آید , حتا اگر اشاره وار باشد . مانند آنچه در فهرستهای مربوط به نسخ خطی دیده میشود .

مناسبت دیگر که گونه ای گسترده تر دارد , از راه یاد و بحثیست که جسنجوگران اروپایی در زندگی فردوسی و شاهنامه کرده اند و هرکدام از آنها که به تحقیق در سیر شاهنامه سرایی و جستجو در تاریخ شاهنامه ی موجود پرداخته است , از یاد دقیقی هم بمناسبت هزار بیتی که او سروده , غافل نمانده است .

 

بهمین جهت ممکن نیست که در یک خطابه کوتاه , به همه مواردی که نام نام دقیقی و یاد او در نوشته های شرق شناسان آمده است , اشاره بشود و دقایق هریک جدا جدا گفته آید . پس ناچارم مهمترین تحقیقات را برشمرم . از طرفی چون میدان پژوهش در زندگی دقیقی به سبب آثار اندک بازمانده ی شاعر و عدم تفصیل زندگانی او در منابع قدیم موجود , محدود است , مستشرقین در تحقیقات خود به نتایج روشن و گسترده ای نرسیده اند .

نخستین کوشش محققان غرب در شناساندن دقیقی از همان موقع آغاز شد که لمسدن , از نظامی های انگلیسی مقیم هند , نخستین مجلد شاهنامه را در سال ۱۸۱۱ میلادی در کلکته به چاپ رسانید . لمسدن یکی از آنهاست که به دقیقی پرداخت . پس از او کسان دیگری که به شاهنامه پرداختند , در مقدمه های خود ناگزیر پیشگامی دقیقی در پرداختن به داستانها و حماسه ملی و منظوم ساختن یکهزار بیت را یادآور شده اند .

میدانیم که چاپ کنندگان دوره ی شاهنامه در خارج از ایران بترتیب زمانی ترنرماکان انگلیسی ( کلکته ۱۸۲۹ ) , ژول مول آلمانی ( پاریس میان سالهای ۱۸۳۷ – ۱۸۷۸ یعنی در مدت چهل سال ) , یوحنا فولرس آلمانی ( لیدن ۱۸۷۸ ) بوده اند .

پیش از انتشار متنی که فولرس از شاهنامه نشر کرد , یکی از مستشرقین آلمانی موسوم به هرمان اته میان سالهای ۱۸۷۲ و ۱۸۷۵ به انتشار دو مقاله به زبان آلمانی که در انها از دقیقی یاد کرده بود موفق شد و اولی مقاله لی بود درباره ی فردوسی , و دیگر مقاله ای در موضوع پیشروان و معاصران رودکی ( ۱۸۷۵ )

اته یکی از نخستین کسانی است که بحث درباره زرتشتی بودن دقیقی را پایه مطالعات در باب شاعر قرار داد و با تکیه بر اینکه دقیقی به استناد اشاراتی که در ابیاتش دیده میشود , زرتشتی بوده است , سرودن شاهنامه را بیشتر ناشی از حس و توجه شاعر به عوالم روحی و فکری او عنوان کرد .

بعد از تحقیقات اته که به زبان آلمانی عرضه شده بود , پیتزی ایتالیایی یکی از مستشرقین سرشناس عهد خود , در سال ۱۸۸۷ در کتابی که در شهر میلان انتشار داد , به کوتاهی تمام سهم دقیقی در پیدا شدن متن حماسه ملی ایرانیان اشاره کرد . این نوشته دربردارنده هیچ مطلب تازه ای در احوال دقیقی نبود . همین پیتزی هفت سال بعد در اثری دیگر , باز به زندگی دقیقی پرداخت .

از میان فرانسویان , دارمستتر مستشرق مشهور در چند جای از اثار گوناگونخود از دقیقی یاد کرده است . احتمالا اولین بار در کتاب « مبادی شعر فارسی » است که در سال ۱۸۷۷ در پاریس منتشر شده .

سال ۱۸۹۲ تیودور نولدکه که براستی اعجوبه بلند قدر مطالعات ایرانی بود , در جلد دوم مجموعه تحقیقات مربوط به زبان فارسی که در شهر وین انتشار یافت , ضمن بحثی درباره شعر فارسی از سهم دقیقی در حماسه ایران بحث کرد و همانطور که چندسال پس از آن در رساله مهم « حماسه ملی ایرانیان » توجیه کرد , با قاطعیتی تمام , موضوع زرتشتی بودن دقیقی را یکی از مباحث اصلی بحث خود قرار داد .

در سال ۱۸۹۴ پیتزی ایتالیایی که نامش بمیان امد و گفته شد که در تالیفی کوتاه به دقیقی اشاره کرده است , در کتاب مفصلی با نام تاریخ شعر فارسی , که در دو جلد بزبان ایتالیایی در شهر تورنتو از شهرهای ایتالیا به چاپ رسید , آگاهیهای مختصری را که تا انزمان مستشرقان دیگر هم درباره دقیقی منتشر ساخته بودند در کتاب خود مندرج ساخت .

در همین سال ۱۸۹۴ اجزایی از جاد دوم کتاب « اساس فقه اللغه ایرانی » که از مهمترین آثار مستشرقان آلمانی در زمینه ایرانشناسی به معنای تام بود و دنباله اش تا سال ۱۹۰۴ کشید , در دسترس محققان قرار گرفت . اته نکته ی تازه ای درباره دقیقی اظهار نکرد . او به مانند دیگران معتقد به زرتشتی بودن دقیقی بود .

ناگفته نگذارم که نولدکه که در یکجا از تحقطیقات خود اشاره ها یا انتقادات تند و تلخ گونه ای فردوسی نسبت به دقیقی را ( در آنجا فردوسی حدیث خواب خود را به میام می آورد و نولدکه آن را تصور شاعرانه میداند , نه بیان حقیقت ) دور از جوانمردی دانسته است و فردوسی را در نظرهای انتقادیش صایب نمیداند .

در سال ۱۸۹۸ کتابی انتشار یافت که از یک حیث غیر مستقیم با زندگانی دقیقی پیوند داشت . این کتاب لغت فرس اسدی توسی است که بوسیله پل هرن آلمانی در برلین چاپ شد . هرن هم یکی از مستشرقینی است که دقیقی را زرتشتی میدانست . همینجا عرض کنم که هرن در سال ۱۹۰۹ که کتاب « تاریخ ادبیات فارسی » او در لایپزیک نشر شد , همین عقیده را در آن کتاب هم مندرج ساخت .

ادوارد براون که اولین مجلد از اثر پایدارش بنام « تاریخ ادبیات ایران » در سال ۱۹۰۲ انتشار یافت و از همان آغاز انتشار میان اهل تحقیق جایگاهی استوار یافت , در دو صفحه از آن کتاب به احوال دقیقی پرداخت و ضمن بازگویی و بازبینی آنچه در کتابها و ماخذ قدیم ایرانی دیده بود تا حدی به آرا مستشرقان نیز پرداخت . او پس از آن بحث کوتاهی درباره ممدوحین میاورد برخلاف پیشینیان خود اظهار عقیده میکند که دقیقی زرتشتی نبوده است . این اولین بار بود که در برابر عقاید نولدکه و اته و هرن , نظری مخالف ابراز میشد .

از میان مستشرقان روس بارتولد در سال ۱۹۱۳ مقاله ای درباره ی حماسه های زبان فارسی منشر ساخت . این همان مقاله است که به علت اهمیتش توسط مستشرق مشهور المانی شدر به المانی ترجمه و در مجله انجمن مستشرقان المان جلد ۹۸ سال ۱۹۴۴ چاپ شد .

در سال ۱۹۱۳ نخستین مجلد از چاپ اول دایره امعارف اسلام انتشار یافت . در این دایره امعارف ذیل تخلص دقیقی پنج شش سطری به احوال او اختصاص داشت . این اولین بار بود که نام دقیقی در یک دایره المعارف اروپایی وارد شده بود . در حالی که نام فردوسی و همگنان او سالها قبل از ان در دایره المعارفهای دیگر جایگاه خود را یافته بود . مقاله کوتاه دایره المعارف اسلام به قلم کلمان هوار مستشرق فرانسوی بود .

جاکسون مستشرق آمریکایی و استاد مشهور دانشگاه کلمبیا که بنیانگذار واقعی رشته ایرانشناسی در آمریکا کسی جز او نیست , در سال ۱۹۲۰ کتابی منتشر ساخت و اشاره ای به دقیقی کرد . این کتاب عالمانه ترین اثری بود که تا آن وقت در باب ادبیات فارسی در آمریکا انتشار یافت .

شدر در سال ۱۹۳۲ مقاله ای تحت عنوان « آیا دقیقی زرتشتی بود ؟ » در جشن نامه مستشرق مشهور جرج یاکوب به چاپ رسانید و این عقیده را اظهار کرد دقیقی زرتشتی نبوده است . در سال ۱۹۳۵ هانری ماسه کتابی تحت عنوان « فردوسی و حماسه ملی » منتشر ساخت که دربردارنده ی اشاراتی درباره دقیقی بود . در همین سال برتلس ایرانشناس شوروی , در رساله شعر فارسی ذکر دقیقی را بگونه ای کم و بیش گسترده آورد . این تحقیق در ۱۹۶۰ تجدید چاپ شد .

در سال ۱۹۳۷ فرانسیسکو گابریلی از مستشرقان ایتالیایی در مقاله ای که برای کتاب « تاریخ تمدن اسلامی » نوشت و در شهر ناپل چاپ رسید از دقیقی یاد کرد . او همان آگاهیها را ده سال بعد در مقاله ای دیگر مندرج ساخت . گابریلی در این نوشته فقط به اشاره ای از دقیقی گذشته است , زیرا نوشته هایش از تفصیل خالی است و برای عامه تحریر شده است .

اینک میرسیم به یکی از تالیفات شاخص شرقشناسی در زمینه تاریخ ادبی ایران و آن کتاب «تاریخ ادبیات ایرانی » تالیف یان ریپکا مستشرق چک است . تالیف ریپکا ابتدا در سال ۱۹۶۵ به زبان چکی در پراگ به چاپ رسید . سه سال بعد یعنی در سال ۱۹۵۹ ترجمه ی آلمانی آن در لایپزیک منتشر شد . ریپکا سه صفحه از این کتاب را به احوال دقیقی اختصاص داده است . آنچه در تحقیق او تازگی دارد اظهارنظریست که در باب کشته شدن دقیقی بدست میدهد و علت آن را به دلایل آنچه فردوسی در حق دقیقی آورده است به اخلاق خشونت آمیز و تند دقیقی منحصر میکند .

بی مناسبت نیست آنچه را درباره سهم دقیقی گفته است بیاورم . او میگوید زحمات دقیقی مقدمه بلافصل شاهنامه فردوسی بود و هنوز هم آثار آن در این منظومه به روشنی قابل در ک است .درست است که دقیقی به تنمهایی مبتکر سبک و وزن حماسی نبود ولی بی شک در پیشرفت این دو سهیم بوده است و نمونه ای پرداخته است که فردوسی هم بدنبال آن رفته است .

پس از ریپکا , آربری یکی از مستشرقان انگلیسی در سال ۱۹۵۸ کتابی بنام « ادبیات کلاسیک فارسی » در لندن نشر کرد که فقط نامی از دقیقی به جهت آغاز شدن شاهنامه به توسط دقیقی در آن آمده است .

در سال ۱۹۶۰ یک تحقیق و یک اشاره درباره دقیقی انتشار یافت . تحقیق عبارت بود از تجدید چاپ فصلی که برتلس در سال ۱۹۳۵ درباره شعر فارسی منشر کرده بود و به احوال دقیقی هم پرداخته بود . این تحقیق در سال ۱۹۶۰ جزو کتاب تاریخ ادبیات فارسی تاجیکی دوباره انتشار یافت و بطور نسبی یکی از گسترده ترین نوشته ها در احوال دقیقی است . ضمن ان ترجمه روسی مقداری از ابیات دقیقی را نیز بدست داده است .

در سال ۱۹۶۱ ان قسمت از چاپ دوم دایره المعارف اسلام دریردارنده احوال دقیقی بود منتشر شد . این چاپ همان مقاله کوتاه و قدیمی چاپ اول را که نوشته کلمان هوار بود با تجدید نظرهای هانری ماسه در بر دارد .

در سال ۱۹۶۴ کتاب عالمانه ژیلبر لازار فرانسوی تحت عنوان « نخستین شاعران زبان فارسی و اشعار پراکنده قدیمیترین شعرای فارسی زبان » در دو جز؛ نشر شد . یک جز؛ حاوی تحقیق در احوال شاعران و از جمله دقیقی بود . جز؛ دیگر دربردارنده متون اشعاری است که از شاعران پیشگام در شعر فارسی در دست است و از جمله دویست و سی و دو بیت از دقیقی را شامل میشود .

در سال ۱۹۶۹ کتاب مختصر روبن لوی به نام « مقدمه ادبیات فارسی » در لندن چاپ شد اما جز اشاره به نام دقیقی مطلبی را درباره ی او نداشت .

در همین سال اسکار چیا ایتالیایی مقاله ای در باب ادبیات فارسی در کتاب « تاریخ ادبیات شرقی » چاپ میلان منتشر ساخت که باز دربردارنده اشاره ای بود به نام دقیقی . پس از او ایتالیایی دیگری به نام آنجلو پیه مونته در کتاب دو جلدی خود به نام تاریخ ادبیات فارسی چند سطری را به احوال دقیقی اختصاص داد و همان مطالب معمولی را به چکیدگی تمام در آن آورد و ضمن آن ترجمه ی ابیاتی را که اسکار چیا از دقیقی به ایتالیایی تهیه کرده بود , گنجاند و این نوشته آخرین ماخذی است که از کارهی مستشرقان درباره ی دقیقی دیده ایم .

این مقاله در سال ۱۳۵۵ نوشته شده است .

منبع: باشگاه شاهنامه پژوهان

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: