1395/5/18 ۰۹:۴۵
برخی صاحبنظران بر این باورند که چون دیپلماسی بر پایه «گفتوگو» شکل میگیرد و چون ما در عرصه علم ارتباطی یکسویه با غرب داریم و چندان چیزی برای عرضه نداریم بنابراین «دیپلماسی علمی» در مورد روابط علمی ما مفهوم پیدا نمیکند. به باور من، دانش پدیدهای جهان شمول است. نمیتوانیم ادعا کنیم دانش و دانشگاه مکان سیاست و روابط خارجی است. کدام دانشگاهی در دنیا پلهای روابط خارجی و سیاست خارجی میشود؟ کار دانشگاه تولید علم است. علم و دانشی که قابلیت آزمون در همه جای دنیا را داشته باشد.
دیپلماسی علمی یا «برداشت دوم از دیپلماسی»
برخی صاحبنظران بر این باورند که چون دیپلماسی بر پایه «گفتوگو» شکل میگیرد و چون ما در عرصه علم ارتباطی یکسویه با غرب داریم و چندان چیزی برای عرضه نداریم بنابراین «دیپلماسی علمی» در مورد روابط علمی ما مفهوم پیدا نمیکند. به باور من، دانش پدیدهای جهان شمول است. نمیتوانیم ادعا کنیم دانش و دانشگاه مکان سیاست و روابط خارجی است. کدام دانشگاهی در دنیا پلهای روابط خارجی و سیاست خارجی میشود؟ کار دانشگاه تولید علم است. علم و دانشی که قابلیت آزمون در همه جای دنیا را داشته باشد. لذا اگر یافته علمی از سوی دانشکده علوم پزشکی دانشگاه پنسیلوانیا ارائه شود باید قابلیت راستی آزمایی در دانشگاه برلین، توکیو، پکن و شهید بهشتی را داشته باشد؛ در غیر این صورت نمیتوان آن یافته را یک یافته علمی دانست. همین نکته در حوزه حقوق، روابط بینالملل و علومسیاسی هم مصداق دارد. در صورتی که ما در این حوزهها چیزی برای ارائه نداشته باشیم قطعاً «دیپلماسی علمی» بیمعنی است. با این همه، در دانشِ روابط بینالملل از یک مفهوم تخصصی دیگر بحث میشود که گاه با «دیپلماسی آکادمیک» خلط میگردد. مفهوم Track II of Diplomacy یا «برداشت دوم دیپلماسی». در اینگونه از دیپلماسی مقصود به کارگیری دانشگاهیان، روشنفکران، هنرمندان، سینماگران و ورزشکاران برای ایجاد روابط میان ملتهاست. چنین جنسی از دیپلماسی بارها در تاریخ روابط بینالملل به کار رفته است. دیپلماسی پینگ پنگ در روابط چین و امریکا، دیپلماسی گفتوگوهای حقوق بشری در روابط اتحادیه اروپا و چین و مانند اینها. چنین دیپلماسی به کمک کارگزاران حکومتی میآید تا پیچیدگیهای روابط میان کشورها را ساده کند و فهم ملتهای متخاصم را از یکدیگر آسان سازد. با این حال «دیپلماسی تراک دو» مساوی با «دیپلماسی علمی» یا آکادمیک نیست. در «دیپلماسی آکادمیک» مناظرات علمی طرفین مد نظر است در حالی که در «دیپلماسی تراک دو» تنها آمد و شد دانشگاهیان و هنرمندان برای عادیسازی روابط مدنظر قرار میگیرد. بنابراین، به باور نگارنده، دیپلماسی آکادمیک میتواند پربارتر و مؤثرتر باشد اگر جامعه علمی یک کشوری از تولید واقعی علمی بهرهمند باشد. اتفاقاً اگر نگاهی به وضعیت ایران در جامعه بینالمللی داشته باشیم باید از هر دو دیپلماسی یاد شده بهره برد: الف. «دیپلماسی تراک دو» میتواند به تصحیح تصویر نادرستی که از ایران در جامعه بینالمللی وجود دارد، منجر شود. آمد و شد دانشگاهیان امریکایی، ژاپنی، اروپایی، استرالیایی و آفریقای جنوبی و شاید هم آرژانتینی و برزیلی میتواند کمک مؤثری به کارگزاران حکومتی برای فهم ایران در جامعه بینالمللی باشد. شاید این دیپلماسی مؤثرتر از فعالیتهای بسیاری از سازمانهای عریض و طویلی باشد که بودجههای کلانی را هم هزینه میکنند. گاهی شاهد هستیم چهره مثبتی از ایران در دانشگاهها و مراکز فرهنگی باختر و خاور وجود ندارد. اگرچه بخشی از این سیاهنماییها ریشه در فعالیت رسانههای صهیونیستی و نیز عربی دارد ولی ناتوانی و بد عمل کردن ما هم گاه بیتأثیر نبوده است. ضمن اینکه در گذشته مهارت مهار شیطنتهای فعالان ضد ایران در شماری از کارگزاران حکومتی وجود نداشته است. به هر روی، ورود دانشگاهیان، ورزشکاران، هنرمندان و روشنفکران از هر جای دنیا در حیطه و حوزه «دیپلماسی تراک دو» قرار دارد. بر همین مبنا، دیدار و حضور ایرانیان دانشگاهی، ورزشی، هنری و مانند اینها امری میمون است. با این همه، مشروط به اینکه از جیب بیتالمال هزینههای چنین سفرها و دیدارهایی انجام نشود؛ بلکه با شیوههای معقولی که در همه جای دنیا وجود دارد از روشهای مطلوب به تأمین بودجه چنین دیپلماسی پرداخت. ب. «دیپلماسی آکادمیک» ما در حوزه حقوق بینالملل و روابط بینالملل ضعیف نیست ولی کافی هم نیست. اگرچه در سایر حوزههای علمی باید متخصصان آن رشتهها اظهارنظر کنند ولی نباید فریب دکان هشت، ده سال رتبه علمی ایران در دنیا را خورد. گفته میشود بر پایه نگارش مقالات علمی که در سایتهایی مانند آی اس آی ایندکس میشوند رتبه علمی ایران در دولت گذشته بینظیر بوده است. اما واقعیت این است که دانشگاه نه تنها نتوانست باری از دوش مردم بردارد بلکه مصرفکننده پول مردم و خط تولید انبوهی از دانشآموختگان بیکار شده است که احیاناً شماری از آنها کمسواد و شماری دیگر بیمهارت بودهاند. ممکن است در حوزه حقوق بینالملل و روابط بینالملل ایرانیان بتوانند بواسطه دیپلماسی آکادمیک مطالب ارزندهای در حوزه گفتوگوی تمدنها، تنشزدایی، مبارزه با افراط گرایی و خشونت، جامعه مدنی، «به زمامداری»، حق بر تعیین سرنوشت و صلح و میانفرهنگی بودن حقوق بشر ارائه کنند؛ اما این امکان بواسطه مقالههای آی اس آی و علمی-پژوهشی نبوده است. اتفاقاً بیشتر مطالب ذکر شده در بالا برای نخستینبار در مجلات یا محافل غیر آی اس آی یا غیر علمی-پژوهشی ارائه شدند. نتیجه اینکه در «دیپلماسی آکادمیک» هم باید دست کارگزاران دولتی و بخشنامههای آنها را کوتاه کرد تا گفتوگوهای آکادمیک مؤثرتر واقع شوند. نتیجه اینکه راه درازی برای به کارگیری «دیپلماسی برداشت دوم» و «دیپلماسی آکادمیک» پیش روی است. کوتاه شدن آن راه نیازمند یک جامعه مدنی قوی، نهادهای مدنی توانمند و دانشگاهیان مستقل است. دانشگاهیان، هنرمندان و روشنگرانی که نتایج پژوهشهای خود را ارائه کنند نه اینکه بیانات سیاستگذاران را تبیین کنند. در این زمینه سینمای ایران دستاورد بزرگی داشته است. سینمایی که حرفهای فراوانی برای گفتن در جامعه بینالمللی دارد و آبرو و حیثیت فکری و اندیشهای جامعه ایرانی در عرصههای هنری بینالمللی است. سینمای ایران، پس از انقلاب اسلامی بر پایه فهم و درکی شکل گرفت که توانست فیلمهای با ارزشی بسازد: خانه دوست کجاست، زیر درخت زیتون، شهر زیبا، جدایی نادر از سیمین، طعم گیلاس، فروشنده و بسیاری مانند اینها که گوهر فرهنگی ایران برای «دیپلماسی تراک دو» هستند و مدلی برای «دیپلماسی آکادمیک».
منبع: ایران
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید