1395/5/10 ۰۹:۲۸
بولدوزرها به جان میراثفرهنگی کشور افتادهاند و تن تهران هم از زخم چنگال بیرحم آنها در امان نیست. «دارالخلافه» آقامحمدخان قاجار، شهری که دوران مهمی از تاریخ سیاسی و فرهنگی کشور را به خود دیده است حالا دارد از بین میرود، آجربهآجر و کاشیبهکاشی. هویت تاریخی تهران، شهری که قدمتش را گفتهاند حتی به ٥هزارسال پیش از میلاد باز میگردد این بار نه زیر چکمه نیروهای نظامی بریتانیا و شوروی در خلال جنگ جهانی دوم، بلکه غفلت مسئولانی از بین میبرد که گویی در قبال مسئولیتشان برای حفظ هویت این شهر خود را به خوابی عمیق زده بودند و در عوض مردم مثل همیشه هوشیاربودند و بیدار
درد بولدوزر بر پیکر تاریخی شهرها بهای توسعهیافتگی است؟ حفظ بناهای تاریخی نجات «هویت شهر» است
مینا مهری: بولدوزرها به جان میراثفرهنگی کشور افتادهاند و تن تهران هم از زخم چنگال بیرحم آنها در امان نیست. «دارالخلافه» آقامحمدخان قاجار، شهری که دوران مهمی از تاریخ سیاسی و فرهنگی کشور را به خود دیده است حالا دارد از بین میرود، آجربهآجر و کاشیبهکاشی. هویت تاریخی تهران، شهری که قدمتش را گفتهاند حتی به ٥هزارسال پیش از میلاد باز میگردد این بار نه زیر چکمه نیروهای نظامی بریتانیا و شوروی در خلال جنگ جهانی دوم، بلکه غفلت مسئولانی از بین میبرد که گویی در قبال مسئولیتشان برای حفظ هویت این شهر خود را به خوابی عمیق زده بودند و در عوض مردم مثل همیشه هوشیاربودند و بیدار. آتش خفته زیر خاکستر این بار با موضوع تخریب خانه توران بود که شبانه و بهدور از چشم ماموران اداره کل میراثفرهنگی استان تهران صورت گرفت شعلهور شد. با انتشار خبر تخریب این خانه، اداره کل میراثفرهنگی استان تهران کوشید با اعزام کارشناس و یگان حفاظت میراثفرهنگی از تخریب آن جلوگیری کند، البته حاضران در خانه ابتدا از ورود کارشناسان میراث تهران جلوگیری کردند اما عملیات تخریب خانه را هم متوقف کردند. اما درنهایت این خانه شبانه بهطور کامل تخریب شد. به همین سادگی خانهای تاریخی و دارای ثبت اثر ملی که در اختیار کمیته امداد امامخمینی(ره) با مجوز شهرداری تهران بود، تخریب شد؛ خانهای که دارای ارزش فراوانی بود و این ارزش از این جهت بود که سبک خاصی از معماری مدرن در ایران معاصر را نشان میداد. موضوع تخریب خانهها و اماکن تاریخی موضوع جدید و تازهای نیست و سالهاست که گفته میشود هویت تاریخی شهرها در خطر است و هیچ شهری نیست که از این موضوع در امان باشد. حتی هفته پیش اسکندر مختاری، کارشناس و مرمتگر پیشکسوت میراثفرهنگی و استاد دانشگاه درخصوص تخریب بافتهای تاریخی پایتخت به «شهروند» گفته بود که تا طی ١٠سال گذشته روند تخریب در تهران به گونهای بوده که شمار خانهها به ١٠٠٠ تا ١٥٠٠ کاهش یافته، یعنی در طول ١٥سال چیزی در حدود ٨٠٠ خانه تاریخی تهران نابود شده است. جدا از تخریب کامل بناهای تاریخی هرروز اخباری مبنی بر دزدی از فلان اثر تاریخی، کندهشدن کاشیهای عمارتی باارزش یا تغییر کاربری یکی از میراث تاریخی کشور به گوش میخورد. موضوعی که اما این بار چشمگیرتر و بارزتر از تمام سالهای تخریب تهران طرح است، بحث «مطالبات» عمومی و خواست شهروندان و مردم برای حفظ این بناهاست. موضوعی که شاید تا پیش از این زیر اسم پیشرفت و آبادانی حتی از نظر مردم هم غافل میماند اما چندینسال است که حفظ هویت تاریخی شهرها به یک مطالبه عمومی درآمده است. شیراز، اصفهان، مشهد و بسیاری از کلانشهرها امروز با موضوع از دست دادن هویت تاریخی درگیرند. عدهای ساخت غولهای بتنی را توسعه مینامند و آن را حق مردم هر شهری قلمداد میکنند و عدهای دیگر آن را تضییع حقوق شهروندی میدانند. وقتی خبر آمد که خانه توران درحال تخریب است، عدهای از معماران برای اعلام اعتراض و جلوگیری از تخریب خانه در محل حاضر شده بودند و نسبت به تخریب این خانه تاریخی اعتراض خود را اعلام کردند. کارشناسان و فعالان میراث هم همینطور. اما آنچه مهمتر این اعتراضات مسئولان خودنمایی کرد، راهافتادن موجهای مردمی برای جلوگیری از روند تخریب بود. در عرض چند روز کمپینهای مختلف راه افتاد، روزنامهها و سایتها شروع به نوشتن کردند اما درنهایت شد آنچه نباید میشد. اگرچه موضوع تخریب بافتهای فرسوده و تاریخی دو مقوله جدا از هم است اما بسیاری از سودجویانی که هردو موضوع را به یک چشم میبینند، اسم توسعهیافتگی روی آن میگذارند و به جان بیدفاعترین راویان تاریخ میافتند. انسان موجودی اجتماعی است و جامعهشناسان میگویند که بیشتر رفتارهای فرد از بستر محیطی شکل میگیرد که در آن رشد و نمو میکند. حال سوال اینجاست که این تخریبها به هر بهانهای که باشد روی کیفیت و سبک زندگی ساکنان شهرها اثر میگذارد یا نه؟ شهرهای بیالمان تاریخی، هرچقدر هم که پیشرفته باشند، قادر به پرکردن تمام خلأهای زندگی افراد هستند؟ حفظ بافت تاریخی یک پز روشنفکری است یا نیازی که حتی انسان مدرن هم مبرا از آن نیست؟ قراییمقدم، جامعهشناس به «شهروند» میگوید: «مسئولان هنوز متوجه اهمیت بافتها و بناهای تاریخی روی نحوه زندگی مردم نیستند و بهراحتی باعث میشوند یا اجازه میدهند این اماکن ازبین بروند. الان بناهای زیادی در تهران تخریب شده یا در آستانه تخریب است، مثل خانه هنرمندانی چون صادق هدایت یا خانه مصدق. باید توجه داشت لازمه بقای هرکشوری این است که کودکانش با هویت ملی و فرهنگی آن آشنا باشند. انسان امروزی هرچقدر هم که مدرن باشد و شیوه زندگیاش تغییریافته باشد، نیاز دارد بخشی از تاریخ معاصر خود را به چشم ببیند تا ریشههایش را بشناسد و بداند از کجا آمده. چنین بحثی که در جامعهشناسی شهری و بهطور مشخص مکتب شیکاگو مطرح است، عنوان میدارد که شکل شهر، نوع تعاملات افرادی را که در آن زندگی میکنند، میسازد. شهر بیعناصر تاریخی باعث میشود افراد به صورت رباتهایی بیعاطفه درآیند. شهری فاقد المانهای تاریخی افراد را بیاحساس، بیعاطفه، خودخواه و فردگرا بارمیآورد. کودکانی که بهصورت بصری تاریخ شهر و در سطح وسیعتر کشورشان را میبینند، به آن متعهدترند و نسبت به کشورشان احساس مسئولیت بیشتری میکنند. برای همین است که در بسیاری از کشورهای مدرن دنیا شهر المانهای اصلی تاریخی خود را حفظ میکند و به ساکنان اجازه دخلوتصرف در چهره تاریخی شهرها را نمیدادند. نگاهی که پشت این موضوع است به دنبال پایبندکردن ساکنان به شهرشان است و مسئولیتپذیرتر کردنشان.» این جامعهشناس میگوید که امروز حساسیتها برای حفظ آثار نسبت به قبل بیشتر شده، علتش هم حس رجوع به گذشته و بازیابی ریشههاست که امروز نمود بیشتری دارد: «بناهای تاریخی جدا از مفهوم و کالبد مادیشان یک هویت فرهنگی دارند و آنچه امروز بیشتر موجب حساسیت جامعه نسبت به حفظ این آثار شده، موضوع فرهنگ است. الان در جامعه مشاهده میکنیم که نوعی کشش به نوستالژی وجود دارد و این حتی در مدل لباس پوشیدن مردم هم مشهود است. کافهها و رستورانها به سبک قدیمی و نوستالژیکتر تزیین میشوند و مردم در مطالبه چیزهایی هستند که شاید روزگاری نسبتا به آن غافل شده بودند و حساسیت بیشتر به حفظ میراث هم از همانجا میآید.» در مورد تخریب بافتهای تاریخی تا به حال عزم جدی و محکمی از سوی مسئولان صورت نگرفته است. در عمل نه پاستورنشینان نگاهی به تاریخ داشتند و نه بهارستانیها این موضوع را جدی گرفتند. اما صحبت از شعار که باشد مسئول و غیرمسئول، درراستای همان چیزی که جامعهشناسان شهری به بودنش تأکید دارند، شروع به فراجناحی حرف زدن میکنند و میگویند که حفظ این بناها برای انسان امروزی نیاز است. مثلا لاله افتخاری، نماینده دور نهم مجلس و نایبرئیس کمیسیون فرهنگی مجلس پیشین به «شهروند» میگوید که موضوع حفظ هویت تاریخی شهرها قطعا یک نیاز جدی و وظیفه مهم است و تأکید میکند که او این مسأله را بارها عنوان کرده اما در مجلس دهم وقتی برای آن گذاشته نشده است. او در پاسخ به این سوال که چرا انجام نشد؟ هم به «شهروند» گفت: «مرتب گفتند انشاءالله اما خب اقدامی نکردند». نمایندگان دهمین دوره مجلس هم فعلا واکنش خاصی به این تخریبها نشان ندادهاند، فقط طیبه سیاوشی، عضو کمیسیون فرهنگی مجلس در گفتوگو با تابناک وعده داد با بازگشت نمایندگان از تعطیلات حتما عدم توجه مدیریت شهری تهران به هویت فرهنگی و آثار تاریخی و ملی شهر تهران بهطور جدی در دستورکار کمیسیون فرهنگی قرار خواهد گرفت. این درحالی است که در پی تماسهای «شهروند» با یکی از اعضای کمیسیون فرهنگی مجلس از سوی این نماینده عنوان شد هنوز اولویتها در کمیسیون فرهنگی مشخص نیست و سازوکار این کمیسیون شکل نگرفته است. حالا باید دید آیا واقعا با پایان تعطیلات نمایندگان، عملکرد مدیریت تاریخگریز شهر تهران بهطور جدی زیر ذرهبین نمایندگان قرار خواهد گرفت یا نه.
منبع: شهروند
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید