در آستان قرآن / امام موسی صدر

1395/4/13 ۰۸:۲۵

در آستان قرآن / امام موسی صدر

«الذین هُم یُراؤُون» ریا چیست؟ ریا بدین معناست که انسان نماز می‌خواند، اما نه برای خدا بلکه برای مردم و برای کسب مجد. ریا چه در جزئی از نماز باشد، چه در شروط و شکل و مستحبات، آن را باطل می‌کند.

 

برای که نماز می‌خوانی؟

 

«الذین هُم یُراؤُون» ریا چیست؟ ریا بدین معناست که انسان نماز می‌خواند، اما نه برای خدا بلکه برای مردم و برای کسب مجد. ریا چه در جزئی از نماز باشد، چه در شروط و شکل و مستحبات، آن را باطل می‌کند.

در توضیح باید بگوییم کسی که برای خدا نماز می‌خواند، می‌تواند مکان گرمی برای خواندن نماز انتخاب کند. کسی که می‌خواهد وضو بگیرد، می‌تواند با آب گرم وضو بگیرد. این نیت‌ها غیر الهی‌اند، اما نماز را باطل نمی‌کنند. من می‌خواهم نماز بخوانم و برای این کار اینجا را انتخاب می‌کنم که فرش دارد. این مسئله آسیبی به نماز نمی‌رساند. اینها نیاتی غیر خدایی‌اند، اما مُبطل نماز نیستند. به این نیت‌ها «مباح» گفته می‌شود. اما اگر ریا به عمل انسان راه یافت، اساساً نماز برای غیر خدا می‌شود.

در حال نمازخواندن من کسی وارد می‌شود. از همین‌رو، نمازم را طولانی و قرائتم را فصیح‌تر می‌کنم و آیات را نیکوتر می‌خوانم و با خشوع نماز را ادامه می‌دهم و سجود و رکوعم را طولانی می‌کنم، تا از مردم بزرگی و مجد کسب کنم! این نماز باطل است. حتی این مسئله درباره مستحبات هم صادق است؛ مثلاً من بنابر عادت قنوت نمی‌خوانم و یا یک تسبیح و یک تکبیر بیشتر نمی‌گویم، اما به سبب حضور شخص دیگری، در آغاز نماز هفت بار تکبیر می‌گویم. ریا در مستحبات نماز هم مبطل است.

ریا بیماری دشواری است. آدمی از جایی که گمان نمی‌برد، گرفتار ریا می‌شود. اگر آدمی هوشیار نباشد و اگر به دقت انگیزه‌هایش را در نماز، چه به صورت کلی و چه به صورت جزئی، بررسی نکند، گرفتار این بیماری می‌شود. بی‌شک نمازی که از روی ریا باشد، انسان را از خدا دور می‌سازد. باید به این مسئله مهم توجه داشته باشیم. نمازی که برای خداست آدمی را به خدا نزدیک می‌کند. و نمازی که برای خدا نباشد، آدمی را از خدا دور می‌کند: ای کاش نماز نمی‌خواند. چرا؟ زیرا نمازی که برای خداست، ایمان را قوی‌تر می‌کند، چون آدمی ایمانش را در عملش به کار گرفته است. گویی با نماز خواندن ایمان به خدا را تغذیه می‌کند. این سخن ضمن بیش از پانزده روایت در تفاسیر شیعه و سنی آمده است. بیشتر این روایات از پیامبر اکرم(ص) است.

نمازی که ستون دین است، نمازی که مسئله اصلی دین است، اگر همراه با سهل‌انگاری باشد و یا از روی ریا باشد و یا همراه با نادیده گرفتن نیاز دیگران باشد، پس وای بر نمازگزاران!

*کتاب برای زندگی

 

عیبجویان

«ویلٌ لکُل هُمزه لُمزه…: وای بر هر غیبت‌کننده عیبجو! آن که مالی گرد کرد و حسابش نگه داشت. می‌پندارد که دارایی‌اش جاودانش گرداند. نه چنین است، که او را در حطمه اندازند. و تو چه دانی که حطمه چیست؟ آتش افروخته خداست، که بر دلها غلبه می‌یابد، و از هر سو در میانشان گرفته است، در شعله‌هایی برافراشته».

اولاً، این سوره بر اساس روایات تفسیری در حق اخنس بن شریق نازل شده است که از قریش بود؛ اما شأن نزول، گستره آیات را محدود نمی‌کند و به عمومیتش لطمه نمی‌زند، بلکه شأن نزول اشاره‌ای است به مفهوم آیه. پس آیه و سوره، شامل شأن نزول و غیر آن است و این قاعده‌ای است در هر زمان و مکانی. خاصه آنکه در این سوره کلمه «کل» (همه) آمده است، نه یک شخص. چه آنکه در پایان سوره هم می‌خوانیم: «إنها علیهم مُؤصده» معنای «علیهم» جمع است نه فرد؛ بنابراین سوره برای همه است.

ثانیاً، ملاحظه می‌کنیم که خدا در قرآن کریم به دو بهشت و جزا بشارت و به دو عذاب هشدار می‌دهد: جزای اول، بهشت فوری و کوشش نتیجه‌دهنده در همین دنیاست که جزایی نزدیکتر و نتیجه تلاشی است که فوراً دیده می‌شود. از طرف دیگر عذابی فوری داریم هنگامی که فساد در خشکی و دریا ظاهر می‌شود. «به سبب اعمال مردم، فساد در خشکی و دریا آشکار شد تا به آنان جزای بعضی از کارهایشان را بچشاند.» (روم، ۴۱)

 

قرآن تأکید می‌کند پاره‌ای از انواع عذاب و مصیبت‌های فوری در این دنیا نتیجه اعمال و رفتار انسان است؛ بنابراین جزای فوری خیر یا شر نتیجه عمل آدمی است که در زندگی کنونی او منعکس می‌شود. جزای دوم، جزای کاملتر و منزلگاه بهشت و آخرتی است که بهتر از دنیاست. از طرف دیگر عذاب آخرت و آتش و جهنم سبب شده بسیاری از مفسران وقتی به آیات جزا می‌رسند، توجه انسان را به جزای آخرت جلب کنند و جزای فوری را فراموش و رها کنند. در صورتی که می‌دانیم که قرآن کریم و نظام اسلام به نتایج اعمال ما در این زندگی جداً اهتمام دارد.

در این آیه می‌توانیم بگوییم انسانی که مال اندوخت و آن را شمرد و گمان کرد که مالش او را جاودانه کرده، و برادر انسانی خود را کوچک و خوار شمرد، چنین انسانی جزای خود را در این دنیا می‌بیند که جزایی نزدیکتر است و در آخرت نیز جزایش کاملتر خواهد بود. اشکالی ندارد که این آیات و آیات دیگر متناظر بر دو معنا باشند.

کسی که مال می‌اندوزد و آن را می‌شمارد و گمان می‌برد که مالش او را جاودانه کرده، یعنی کسی که هم و غمش مال‌اندوزی است، عاشق مال است و به آن می‌بالد و با آن زندگی می‌کند و با افزایش آن خود را فوق بشر می‌داند و گمان می‌کند که مالش سبب جاودانگی او می‌شود. به سبب این عشقی که شبیه عبادت است، خود را بزرگ می‌بیند، سپس کبر می‌ورزد و دیگران را به چشم حقارت می‌نگرد و گمان می‌برد که سرنوشت بلاد و عباد در دست اوست.

با مال و ثروت خود هر چیزی را می‌خرد و هر شخصی را مسخرّ خود می‌کند و هر حقیقتی را تغییر می‌دهد و هر آنچه می‌خواهد به مصلحت خود متحول می‌کند. با زبان و حرکات خود به انسان‌ها ـ چه در حضور و چه در غیابشان ـ توهین و بدگویی می‌کند. خدایی که پروردگار جهانیان است، این انسان متکبر و مال‌پرست و خوارکننده دیگران را به عذابی خردکننده و نابودکننده دچار می‌کند؛ چرا که او باید خرد شود، چون بیماری از چشم و زبان و دست او فراتر رفته و به دلش رسیده است.

پس عذاب، که آتش افروخته خداست، نابودکننده اوست. در موارد اندکی آتش به «الله» اضافه شده است. اینجا اضافه کردن آتش به خداوند، برای ترس و تعظیم بیشتر است؛ بنابراین آتش افروخته خدا قلبها را می‌سوزاند؛ باطن و ظاهر را و در دل وارد می‌شود. این انسان مانند حیوانات در اتاق عذاب بسته می‌شود؛ اتاقی که در آن بسته است. پس جزای متکبران و کسانی که دیگران را خوار می‌شمارند و از راه منحرف طمع جاودانگی دارند، این است که نابود شوند و بسوزند و همه وجودشان بسوزد و در مکان‌های عذاب بسته شوند. این درباره جزای آخرت.

اگر بکوشیم که از این سوره مبارک جزای نزدیکتر را بیابیم، کاملاً درمی‌یابیم که طغیان مال در این زندگی و استضعاف دیگران و هتک کرامت‌های آنان، و وجود این رفتار نزد انسان و نزد حاکم و نزد گروهی، به واکنش‌های منفی و انقلاب‌های خونین منجر می‌شود که این امر به نابودی این اشخاص و گروه و دسته و جامعه آنان می‌انجامد. آتش غضب و حقد و کینه و انتقام در مردم شعله می‌کشد و آن افراد را و قلب‌ آنان را همراه با به یغمارفتن اموال می‌سوزاند و همچنین، کرامت‌های آنان را می‌سوزاند و آنان را در زندان دائمی محبوس می‌کند؛ زندانی که در آن به ستون‌های بلند بسته شده‌اند؛ بنابراین سوره کریمه نتایج این نوع رفتار و احساسات و فرهنگ و فکر را بیان می‌کند. جزای آنها در این دنیا انحرافات و خطرها و انقلاب‌های خونین و مشکلات و سختی‌هاست و جزای آنها در آخرت سخت‌تر است، همان‌طور که ملاحظه کردیم.

* حدیث سحرگاهان

منبع : روزنامه اطلاعات

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

برچسب ها

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: