در آستان قرآن / امام موسی صدر

1395/4/9 ۱۰:۳۶

در آستان قرآن / امام موسی صدر

حسادت چگونه درمان می‌شود؟ شر حسود نسبت به خودش با نپرداختن به آن درمان می‌شود. حدیث شریف در این‌باره می‌فرماید: «نه چیز از امت من برداشته شده… از جمله آنها حسود است، اگر به حسد خود بی‌توجهی کند.» اگر به حسادت خود بی‌توجهی کند یا به تعبیر حدیث اگر سخن نگوید. ما می‌دانیم اگر آدمی به عقده‌های درونی که در تضاد با ذات انسان و فطرت اوست، توجه نکند، آن عقده‌ها به‌تدریج از بین می‌روند. پس اگر انسان حسادت نورزد، حسد به‌تدریج ذوب و در وجودش ضعیف می‌شود.

 

حسادت چگونه درمان می‌شود؟

شر حسود نسبت به خودش با نپرداختن به آن درمان می‌شود. حدیث شریف در این‌باره می‌فرماید: «نه چیز از امت من برداشته شده… از جمله آنها حسود است، اگر به حسد خود بی‌توجهی کند.» اگر به حسادت خود بی‌توجهی کند یا به تعبیر حدیث اگر سخن نگوید. ما می‌دانیم اگر آدمی به عقده‌های درونی که در تضاد با ذات انسان و فطرت اوست، توجه نکند، آن عقده‌ها به‌تدریج از بین می‌روند. پس اگر انسان حسادت نورزد، حسد به‌تدریج ذوب و در وجودش ضعیف می‌شود. در حالی که اگر بدان بپردازیم و درباره کسی صحبت کنیم و از او بدگویی کنیم و برای ضررزدن به او بکوشیم، ‌حسد نیز مانند دیگر صفات روانی انسان است که پرداختن بدان، موجب رشدش می‌شود و ترک آن موجب نابودی آن.

از شر حسود به دیگران، به خدای صبحگاه پناه می‌بریم؛ یعنی به الله متوسل می‌شویم و در آن هنگام است که آرامش می‌یابیم و به خدا پناه می‌بریم؛ یعنی به معنای فلق، نور، نزدیک می‌شویم و با معرفت و علم و تلاش و درایت گام برمی‌داریم و از شر حسود، هر کجا که باشد، در امان می‌مانیم. بنابراین «به خدای فلق پناه می‌برم»، یعنی به پیش می‌روم، کار می‌کنم، برنامه‌ریزی می‌کنم تا حسود نتواند به من ضرری برساند و چون درمانده شود، خویش را درمان می‌کند و از آسیب رساندن به من دست می‌کشد.

در آخرین بخش، برای پی بردن به برخی معانی این سوره مبارک، درباره بیماری شایعی میان مردم سخن می‌گوییم؛ بیماری ترس از چشم‌زدن. برخی از مفسران به مناسبت آیه کریمه «و من شر حاسد إذا حسد» از چشم‌زدن نام می‌برند و آن را نوعی حسادت برمی‌شمارند و در شرح و تفصیل و عللش صحبت می‌کنند و نتیجه می‌گیرند که ضرر کسی که دیگران را چشم می‌زند، با ضرر حسودان نسبت به مردم تفاوت نمی‌کند.

در حقیقت مسئله چشم‌زدن به بحث و مناقشه بیشتری نیاز دارد. اصولاً انسان نمی‌تواند چیزی را جز با دلیل انکار کند، همان‌طور که نمی‌تواند چیزی را جز با دلیل بپذیرد. این اصلی علمی و عقلی و فلسفی است. ابن‌سینا می‌گوید که این برخلاف عادت انسان است که چیزی را بدون دلیل بپذیرد یا چیزی را بدون دلیل انکار کند، بلکه این رفتار به نوعی از غیرانسان سر می‌زند؛ بنابراین پیش از آنکه علم، چشم‌زدن را اثبات یا انکار کند، نمی‌توانیم نه آن را بپذیریم و نه چیزی از این دست را انکار کنیم. همچنین باید تکلیف خود را درباره اعتقاد به تأثیر چشم‌زدن یا اعتقاد به تأثیر نداشتن چشم‌زدن روشن کنیم. امکان ندارد که اسلام اقداماتی را چون تعویذها و امثال آن که برای جلوگیری از چشم‌زدن یا چشم‌نخوردن کودک انجام می‌دهند، بپذیرد.

این تعویذها از نظر ما بقایای شرک در زندگی مؤمنان است. اما مسئله چشم‌زدن، هیچ دلیلی برای اثبات آن در زندگی انسان وجود ندارد. شاید این سخن من بسیار جسورانه باشد، اما باز هم خواهم گفت: دلیلی بر اینکه انسان چشم می‌خورد یا اینکه نوعی از بشر وجود دارد که دیگران را چشم می‌زند، وجود ندارد. ممکن است گفته شود چگونه آن را انکار می‌کنی، در حالی که قرآن بر این مسئله تأکید کرده و در آیه معروفی که بر طلا نوشته می‌شود و بر گردن کودکان یا بر درها یا بالای اتاق‌ها آویخته می‌شود، می‌فرماید: «کافران چون قرآن را شنیدند، نزدیک بود که تو را با چشمان خود به سر درآورند و می‌گویند که او دیوانه است.» (قلم، ۵۱) معنای این آیه به هیچ‌وجه چشم‌زدن نیست. «زلق بصره» به معنای استهزا و تهدید است. پایان آیه نیز همین را نشان می‌دهد: «می‌گویند که او دیوانه است.» آیه موضع کافران را نسبت به پیامبر(ص) نقل می‌کند. زمانی که آنان پیامبر را با چشمان خود تهدید یا مسخره می‌کردند و آیه مطلقاً به «چشم‌زدن» ارتباط ندارد.

اما داستان‌هایی که نقل می‌شود، در بهترین حالت پنجاه درصد قابل استناد است و ما می‌دانیم نظریه‌ای که موفقیتش پنجاه درصد بوده، بدین معناست که وجود داشتن و نداشتنش یکسان است. مطلقاً نمی‌توانیم تأثیر چشم را بپذیریم. روایت صحیحی هم این مسئله را اثبات نمی‌کند. این تجربه‌ها بشری است و نیاز به استدلال علمی دارد.

از اینجا به کلیت سوره مبارک بازمی‌گردیم تا اسلوب علمیی را که قرآن کریم می‌خواهد به مسلمان و انسان بیاموزد، بازگو کنیم. اسلوبی که به آدمی می‌آموزد که در برابر هر خطری که از آن می‌ترسید، از چشم‌زدن و حسادت و افسون دمیدن در گره‌ها و ترس از شب که می‌آید، گرفته تا هر شر که خدا آفریده است، به خدا پناه ببرد و به او متوسل شود. پناه بردن به خدا صرفاً به معنای فرافکنی و استفاده از توان و نیرو و اعتماد خدا نیست، بلکه به معنای توکل و تلاش است. همچنین به معنای این است که ما به خدا پناه می‌بریم تا آرامش بیابیم و در عین حال فعالیت کنیم و پناه بردن به خدا و نزدیک شدن به او به معنای تلاش برای معالجه و حل و فصل امور است؛ بنابراین پناه بردن به پروردگار صبحگاه به معنای حرکت به سوی نور است، به سوی صبحگاه و به سوی علم و گشایش و زندگی. آنگاه است که آدمی احساس می‌کند مطلقاً هیچ خطری نیست که او را تهدید کند و درمانی و چاره‌ای نداشته باشد.

 

همه تسبیح‌گوی خدای

قرآن در بیش از ۴۰ جا سوگند یاد می‌کند و سوگندهای قرآنی با دیگر سوگندها متفاوت است. ما به خدا و پیامبر و قرآن و ملائکه و جان پیامبر و جان خود قسم می‌خوریم، اما قرآن به این چیزها قسم نمی‌خورد. قرآن به موجودات آسمانی و زمینی قسم می‌خورد: «سوگند به آفتاب و روشنی‌اش به هنگام چاشت»(شمس، ۱)، «سوگند به ماه چون از پی آن برآید، و سوگند به روز چون گیتی را روشن کند و سوگند به شب چون فرو پوشدش و سوگند به آسمان و آن که آن را برآورده، و سوگند به زمین و آن که آن را بگسترده و سوگند به نفس و آن که نیکویش بیافریده» (شمس، ۲ـ۷)، و همچنین «و التین و الزیتون و طور سینین» یعنی قسم به محل ستارگان و قسم به سمت و سو.

سوگند در قرآن بسیار به چشم می‌خورد، تا جایی که برخی مادی‌گراها به بسیاری سوگند در قرآن ایراد گرفته‌اند! گاهی قسم برای تأکید بر درستی سخن است؛ فی‌المثل وقتی می‌خواهیم چیزی بگوییم و بر درستی آن تأکید کنیم، می‌گوییم: «والله» یا «به محمد قسم» یا «به جانت قسم» یا «به جانم قسم». این معنای مستقیم قسم است، که شیء مقدسی را ضمانت درستی گفتارم قرار

می‌دهم. این معنای عرفی قسم است. این معنا همه آن چیزی نیست که در قرآن کریم آمده است؛ زیرا قرآن کتابی است که به هیچ عنوان باطل در آن راه ندارد و شکی در آن نیست، به‌ویژه در هم‌سخنی خداوند با پیامبر لزومی به این تأکیدات و سوگندها دیده

نمی‌شود. در اینجاست که معنای دیگری برای سوگند روشن می‌شود. این معنا توجه و جلب نظر شنونده به قداست چیزی است که به آن سوگند خورده شده است. هرگاه می‌گویم: «سوگند به انجیر و زیتون و به طور مبارک و به این شهر ایمن» و سپس، آنچه را می‌خواهم، می‌گویم، شنونده احساس می‌کند که آنچه بدآنها قسم خورده شده است، اموری مقدسند، در غیر این صورت چرا به آنها قسم خورده شده است؟ پس اگر در قرآن به انجیر و زیتون سوگند خورده شده است، هر کسی می‌فهمد که انجیر و زیتون مقدسند.

بنابراین ما می‌توانیم قداست برخی اشیا را از قرآن دریابیم؛ اما این پرسش مطرح می‌شود: چرا قرآن می‌خواهد نظر شنونده را به قداست انجیر و زیتون و عصر و خورشید و روز و شب جلب کند؟ این مسئله یکی از جنبه‌های تربیتی اسلام است. اسلام می‌خواهد با بیآنهای گوناگون و راههای مختلف و تعبیرات فراوان به آدمی تأکید کند که هر موجودی در پیرامون تو مقدس است. هیچ چیز فرومایه و کم‌ارزش و دور از خدایی در هستی وجود ندارد. از همین‌روست که می‌گوید خورشید و ماه و ستارگان همه سجده‌کنندگان به خدایند: «آیا ندیده‌ای که هر کس در آسمانها و هر کسی که در زمین است و آفتاب و ماه و ستارگان و کوهها و درختان و جنبدگان و بسیاری از مردم خدا را سجده می‌کنند؟» (حج، ۱۸) و گاهی می‌گوید: «خدا را تسبیح می‌گویند هر چه در آسمانها و هر چه در زمین است»(جمعه، ۱)؛ چه عاقل و چه غیر عاقل. و گاهی می‌گوید: «رعد به ستایش او تسبیح می‌کند.» (رعد، ۱۳)

این نگاه قرآنی به موجودات هستی است. از این نگاه تربیتی به تلاش برای تقدیس این اشیا می‌رسیم، و نه عبادت این اشیا همچون وثنی‌ها. این کار تلاشی است برای تکریم این موجودات: «والشمس و ضُحیها» گمان مبر که خورشید موجودی عادی در هستی است و احترام ندارد. خداوند به خورشید قسم می‌خورد؛ یعنی خورشید موجودی مهم است. اما چرا مهم است؟ زیرا به خدا سجده

می‌کند. همین‌گونه‌اند: انجیر و زیتون و طور مبارک و شب و روز و آسمان و زمین و نفس و ستارگان و محل ستارگان و دیگر موارد.

بنابراین غایت اصلی از سوگند به موجودات هستی جلب نظر انسان به قداست این اشیاست و مقصود از قداست تربیت دینی توحیدی است، تا ما آدمیان بدانیم که در مسیر توحید تنها نیستیم، بلکه ما همراه کاروان هستی راه خود می‌پیماییم و در همایشی جهانی که همه موجودات در آن شرکت دارند، در محراب خدا به سر می‌بریم.

منبع: روزنامه اطلاعات

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: