حاصل مواجهه عقل با مساله زمان

1395/3/11 ۰۷:۱۸

حاصل مواجهه عقل با مساله زمان

همایش استادان مختلفی به صحبت درباره «فلسفه و عرفان اسلامی در عالم معاصر» پرداختند که در نوبت عصر افرادی چون قاسم پورحسن، ایلشات نصیروف، علی‌اصغر مصلح، رضا سلیمان‌حشمت، سیدجواد میری و تاتینا کورنیوا سخنرانی کردند. آنچه در ادامه خواهید خواند بخش‌هایی از صحبت‌های علی‌اصغر مصلح در این همایش است.

 دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه علامه طباطبایی  میزبان همایش «فلسفه و عرفان اسلامی در عالم معاصر» بود. همایشی که در سالن شهید مطهری این دانشکده در دو نوبت صبح و بعدازظهر و در دو نشست برگزار شد. همایش نوبت صبح با مدیریت علی‌اصغر مصلح و نوبت عصر با مدیریت رضا سلیمان‌حشمت برگزار شد. در این همایش استادان مختلفی به صحبت درباره «فلسفه و عرفان اسلامی در عالم معاصر» پرداختند که در نوبت عصر افرادی چون قاسم پورحسن، ایلشات نصیروف، علی‌اصغر مصلح، رضا سلیمان‌حشمت، سیدجواد میری و تاتینا کورنیوا سخنرانی کردند. آنچه در ادامه خواهید خواند بخش‌هایی از صحبت‌های علی‌اصغر مصلح در این همایش است.

  بازاندیشی موضوع دیگری در تفکر ابن‌عربی
علی‌اصغر مصلح | ما در عالم پسانیچه‌ای، پساکانتی و پساهگلی هستیم. فلسفه در همه فرهنگ‌ها حاصل مواجهه عقل با مساله زمان است. به تعبیر هگل فلسفه مفهومی‌شدن زمانه‌اش است. فلسفه اگر بخواهد تاثیر بخشد باید با مسائل زمانه درگیر شده باشد. فلاسفه فرزند زمانه خود هستند. مساله فلسفه معاصر مساله قدرت، مساله دیگری و مساله آینده است. کدام یک از این مسائل در فلسفه اسلامی و عرفان اسلامی مطرح شده است؟ تعبیری که من در عنوان مقاله به کار بردم «بازاندیشی» است. بازاندیشی کوششی برای پاسخ به پرسشی است که در اندیشه گذشته رخ داده است. به‌عنوان مثال یکی از پرسش‌های زمان ما دیگری است. فارابی، ابن‌سینا، ملاصدرا، ابن‌عربی و... به‌طور مستقیم به موضوع دیگری نپرداخته‌اند. اما ما می‌کوشیم با طرح پرسش دیگری در فضای فکر ابن‌عربی پاسخی دریافت کنیم. من با تعلقی که به فرهنگ ایرانی اسلامی دارم، پرسش‌ها را به متفکران عرضه می‌کنم. به گذشته رجوع می‌کنم ولی این برای باقی ماندن در گذشته نیست. اگر راهی به آینده باشد باید بر پایه گذشته باشد. بنابراین با رجوع به گذشته و طرح پرسش حال راهی برای آینده می‌یابم. من با همین مقدمه می‌خواهم سوال کنم که موضوع دیگری در تفکر ابن‌عربی پاسخی دارد یا خیر؟ تکثر در عالم و به‌خصوص در عالم انسانی به صراحت به خود خداوند نسبت داده شده است. به نظر می‌رسد بین سنت‌های معرفتی و معنوی عالم اسلام، عرفا بهتر از دیگران توانستند جان‌مایه این آیه را درک کنند.  در آثار ابن‌عربی توجه عمیقی به موضوع دیگری شده است. به نظر می‌رسد در سنت عرفان در بحث دیگری بین عرفا دو گروه قابل تفکیک باشند. با تعبیری که خود آنها به کار برده‌اند می‌توانیم برخی عرفا را اهل فصل و برخی را اهل وصل بنامیم. عرفای اهل وصل ابن‌عربی و مولوی هستند. استعدادهای فرهنگ اسلامی حتی در عرفان بسیار بیشتر از آن است که می‌پنداریم. حتی عرفان می‌تواند منشا خشونت باشد و این نکته‌ای است که باید مسائل دنیای معاصر را به اقتضای شرایط معاصر دید. عالم اسلام استعدادهای بسیار متنوعی دارد. آینده مشخص می‌کند کدام استعداد غالب خواهد شد.

منبع: فرهیختگان

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: