گفت‌وگوبا سید یحیی یثربی: شعارهای سال را پوستر می‌کنیم و به سردرگمی‌مان ادامه می‌دهیم

1393/1/24 ۱۳:۰۱

گفت‌وگوبا سید یحیی یثربی: شعارهای سال را پوستر می‌کنیم و به سردرگمی‌مان ادامه می‌دهیم

استاد بازنشسته دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به «مدیریت جهادی» گفت: پذیرفتن مسئولیت در نظام اسلامی نوعی جهاد است؛ اگر به مسئولان بگوییم زندگی‌تان باید از زندگی یک کارگر پائین‌تر باشد، در آن صورت چند نفر حاضرند وکیل و وزیر شوند. سیدیحیی یثربی استاد فلسفه و عرفان اسلامی، چند سالی است که تمام وقت خود را صرف نقد و نظریه‌پردازی در خصوص منطق، معرفت شناسی، فلسفه، عرفان و دین‌شناسی کرده و در نقد اوضاع سیاسی و اجتماعی جامعه ایران و جهان اسلام آثاری به چاپ رسانده است.

 

استاد بازنشسته دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به «مدیریت جهادی» گفت: پذیرفتن مسئولیت در نظام اسلامی نوعی جهاد است؛ اگر به مسئولان بگوییم زندگی‌تان باید از زندگی یک کارگر پائین‌تر باشد، در آن صورت چند نفر حاضرند وکیل و وزیر شوند.

سیدیحیی یثربی استاد فلسفه و عرفان اسلامی، چند سالی است که تمام وقت خود را صرف نقد و نظریه‌پردازی در خصوص منطق، معرفت شناسی، فلسفه، عرفان و دین‌شناسی کرده و در نقد اوضاع سیاسی و اجتماعی جامعه ایران و جهان اسلام آثاری به چاپ رسانده است.

از نظر او، تحول در زندگی سیاسی و اجتماعی مردم تنها با تحول در علوم انسانی امکان دارد؛ چنانکه تحول در علوم انسانی هم باید از رهگذر منطق و معرفت‌شناسی و فلسفه صورت گیرد. در ادامه گفت وگوی تفصیلی تسنیم با یحی یثربی آمده و او در این گفتگو بیشتر در زمینه مهندسی فرهنگی، ضرورتها و چگونگی اجرایی کردن تخصصی آن در کشور سخن گفته است:

*

رهبر انقلاب امسال را سال «اقتصاد و فرهنگ، با عزم ملی و مدیریت جهادی» نامگذاری کردند. به نر شما مهمترین نیازهای فرهنگی ما چیست؟ و راه برطرف کردن این نیازها کدام است؟

مسلما از لحاظ  فرهنگی نیازهای متعدد و بسیاری داریم. اما اینکه تنها بگوییم در زمینه فرهنگ نیاز داریم و بحث کلی مطرح کنیم، مشکلی حل نمی‌شود، اما اگر این کل را به جزییات تبدیل کنیم، مسائل و موضوعات را شناسایی کنیم و در پی حل مشکلات باشیم در آن صورت به نتیجه مفیدی می‌رسیم. بر فرض مثال: از روزی که بیماری «وبا» به وجود آمد، برای همگان ثابت شد که وبا خطرناک است، اما مردم همیشه تاریخ دچار وبا بوده‌اند و با آن زندگی کرده‌اند. تا اینکه عده‌ای به شناسایی این ویروس پرداختند و آن را تبدیل به مسئله علمی کردند و در راستای همین تلاش درمان و ویروس آن را پیدا کردند. این باعث شد که امروز وبا به حاشیه برود و اهمیتی را که در گذشته داشت، نداشته باشد. یعنی جهان امروز دیگر با وبا تهدید نمی‌شود.

به نظر من مشکلات فرهنگی کشور ما هم به همین شکل است. بیماری فرهنگی ای که در کشور وجود دارد باید به مسئله تبدیل شود.

 

مثالی که زدید، بسیار درخشان بود، اما به نظر می رسد مشکلات فرهنگی تفاوتهای بنیادینی با مشکلات سلامت، پزشکی و به طور کلی با مسائل علمی دارند، آیا می توان با شیوه ای علمی که با آن توانستیم برای وبا درمانپیدا کنیم، برای مشکلات فرهنگی هم چاره اندیشی کنیم؟ و اساسا آیا عوامل ایجاد کننده مشکلات فرهنگی ما مانند عامل یک بیماری مثلا یک ویروس محسوس و ملموس و در دسترس اند؟ به نظر می رسد شرایط کمی پیچیده است!

درست است، منظور من داشتن یک رویکرد منسجم و علمی - که این علم می تواند علوم انسانی باشد - به مشکلات و بیماریهای فرهنگی است؛ ما مشکلات فرهنگی فراوانی داریم، نمی‌توان گفت که مشکلات فرهنگی به یک موضوع یا دو موضوع ختم می‌شود، بلکه حتی به نظر من این مشکلات به صورت آواری بر سر ما ریخته شده است.

 آرزوی همه ما این است که مشکلات حل شود، اما در کنار این آرزو کردن، باید کار فرهنگی اثرگذار داشته باشیم، تنها با این گفتن و شنیدنها و اعلام اینکه باید نیازهای فرهنگ را برطرف کنیم، به نتیجه نمی‌رسیم. این رهنمودها وقتی به نتیجه می‌رسند که مسئولان با موضوعات و مسائل ارائه داده شده، برخورد علمی داشته باشند.

 

منظورتان دقیقا از برخورد علمی با مسائل و مشکلات فرهنگی چیست؟

وقتی مشکلات موجود در بطن جامعه را شناسایی کنیم و در مورد مسائل و موضوعات با شیوه های علمی و آماری دقیق تحقیق کنیم، قطعا به راه حلهای عملی می‌رسیم، اما متاسفانه مسئولان فرهنگی حاضر به انجام چنین کارهایی نیستند. تا برای هر کدام از این مشکلات راه حل اساسی پیدا کنند.

من درباره موضوعاتی که در پیام و سخنرانی نوروزی مقام معظم رهبری وجود داشت، بارها و بارها به مسئولان تذکر داده‌ام و حتی نامه سرگشاده نوشتم و فریاد زدم که با این مسائل جدی برخورد کنید و به صورت ریشه‌ای به آن بپردازید، اما می‌بینیم که گوش کسی بدهکار نیست، جالب اینجاست که تا مقام معظم رهبری این سخنان را می فرمایند، شهرداری بلافاصله آن کلمه و نامگذاری را به شکل تابلو و پوستر در سطح شهر می‌زند و باز همان شرایط ادامه پیدا می کند. آیا با این مسائل می‌توان به تنهایی تمام مسائل را حل کرد؟!

رهبری درباره مدیریت جهادی سخن گفتند، برای جهاد کردن باید وارد عمل شد، سمینار و میزگرد و اینها که مدیریت جهادی نیست. وقتی سمینار برگزار می‌کنند و با کلی گویی آن را به پایان می‌رسانند، و در کنار این سمینار‌ها، مقاله‌هایی هم چاپ می کنند، چه فایده‌ای دارد؟

شما ببینید اگر ما در سالی که پیام «حماسه اقتصادی» داده شد، به معنای واقعی جهاد اقتصادی را آغاز می‌کردیم در حال حاضر کلی کار مفید کرده‌ بودیم و دیگر نیاز نبود رهبر انقلاب امسال هم دوباره بحث جهاد اقتصادی را مورد تاکید قرار دهند. حتی اگر دقیق بنگریم، مشاهده می‌کنیم که مشکلات اقتصادی از آن زمان تا به امروز بیشتر هم شده است. در خصوص فرهنگ هم موضوع و مشکلات ما به همین منوال است.

 

بحثهای شما کاملا به مهندسی فرهنگی ارتباط دارند. فکر می‌کنید از زمانی که این بحث مطرح شده تا چه حد توانسته‌ایم این مهندسی را در جامعه عملی کنیم؟

بله، درست است، من بیشتر متوجه مهندسی فرهنگی هستم. زیرا اعتقاد دارم برای حصول نتیجه ما باید مهندسی فرهنگی را انجام دهیم. سال‌های سال است که مسئولان فرهنگی ما این کلمه را به زبان آورده‌اند، اما گویا خودشان هم خسته شده‌اند و آن را رها کرده‌اند، چرا؟ زیرا کسانی این کلمه را به کار می‌بردند که معنی و کاربرد آن را نمی‌دانستند.مهندسی فرهنگی این نیست که فقط این ایده را بر زبان جاری کنیم، باید فرهنگ کشورمان را به شکل عملی مهندسی کنیم، یعنی وقتی سمینار مهندسی فرهنگی برگزار کنیم و مقاله مهندسی فرهنگی می‌نویسم، راه به جایی نخواهیم برد، مهندسی فرهنگی این است که مسئولان جایگاه مربوط به مسائل فرهنگی را شناسایی کنند. به عنوان مثال شما برای هنر چه تعریفی دارید و آن را در چه جایگاهی از سیستم فرهنگی قرار می‌دهید؟ انگار همه ما نسبت به این سوال و موضوع اینچنینی سردرگم هستیم.

بر فرض مثال عده‌ای موسیقی را تحریم می‌کنند و عده‌ای به آن می‌پردازند. در این عصر به حدی که به موسیقی پرداخته‌اند در هیچ عصری این گونه پرداخت به موسیقی رواج نداشته است، فقط کافی است در تعطیلات عید آمار کنسرت‌ها را در نظر بگیرند. خب با این اوضاع، آشفتگی فرهنگی بیشتری خواهیم داشت. ما باید این هنر موسیقی را برای همگان تعریف کنیم که چگونه و به چه صورت می‌خواهیم از آن استفاده کنیم، میزان تکلیف را برای هنرمندان و مخاطبان تعیین کنیم و برایشان مسائل را روشن کنیم، این نمی‌شود که یکی آن را حلال کند و دیگری حرام. آشفتگی فرهنگی در زمینه همین مسائل ریز شکل می‌گیرد و سپس منجر به مشکلات بزرگ و اساسی می‌شود.

تمام این آشفتگی‌ها نشان از آن دارد که جامعه مهندسی نشده است. ببینید، در حال حاضر جامعه را به شرایطی درآورده‌ایم که فرهنگ اسلامی در آن تعریف نشده است، در حالی که  در نظام اسلامی آرمانی مهندسی صورت گرفته و حلال و حرام  تعیین شده و همه می‌دانند دزدی و شراب‌خواری حرام است و نماز واجب است.

یک نمونه بارز، اولین و مقدم‌ترین مسئله فرهنگی در یک جامعه اسلامی رفتار مسئولان است، ما این موضوعات را هزاران بار در منبرها و جلسات گفته‌ایم که حضرت علی(ع) فرموده‌اند: «هر کس ثروت و رفاه بی‌کران داشته باشد، هیچ اشکالی ندارد؛ اما مسئولان جامعه باید در سطح ضعیف‌ترین طبقات جامعه زندگی کنند» این موضوعات را تعریف کرده‌ و گفته‌ایم اما هیچ گونه عملی در رابطه با این تعریف صورت نگرفته است. ببینید اگر این جمله برای مسئولان به خوبی تعریف می‌شد و به آن عمل می‌کردند، یا مهندسی در این رابطه صورت می‌گرفت، جایگاه دلبستگان به قدرت در جامعه به حد زیادی افول می‌کرد.

کار کردن و پذیرفتن مسئولیت در نظام اسلامی نوعی جهاد است، چند نفر در زمان جنگ و جهاد داوطلب رفتن به جبهه هستند؟ به قول معروف برای رفتن به جبهه مرد میدان می‌خواهیم، حالا اگر به مسئولان بگوییم زندگیتان باید از زندگی یک کارگر پائین‌تر باشد، در آن صورت چند نفر حاضرند وکیل و وزیر شوند؟ وقتی مسئولان از هر طرف پول و قدرت کسب کنند و امتیاز حقوقی به دست آورند، همه داوطلب شغل و منصب می‌شوند. پس با مهندسی نکردن این اصل در رفتار مسئولان و توجه نکردن به آن باعث شده‌ایم که جاه طلبی، مال‌پرستی، رفاه پرستی در میان مردم رواج پیدا کند.

 

پس به نظر شما اصلاحات فرهنگی باید ابتدا از مسئولان آغاز شود؟ یعنی شما مدیریت جهادی را نسبت به عزم ملی مهمتر می‌دانید؟

بله ببینید مسئله فرهنگی در نظام اسلامی آن است که رسول خدا(ص) مطرح کرده‌اند، ایشان فرموده‌اند: « اگر احساس کردید فردی داوطلب شغلی است آن شغل را به او ندهید زیرا که اگر کسی به دنبال شغل خاصی باشد، این نشان هواپرستی او است» الان کدام مسئولی به دنبال شغل نیست؟ چرا ثروت‌ها فقط در یک سو انباشته شده است و در طرف دیگر فقر بیداد می‌کند. این نشان از آن دارد که هنوز جامعه ما مهندسی فرهنگی منظمی ندارد. و عامل اصلی آن هم مسئولان هستند، نه مردم.

من بارها پیشنهاد داده‌ام برنامه‌ای در صدا و سیما به من اختصاص بدهند تا در مورد اخلاق مسئولان صحبت کنم. سال‌ها است گفته‌ام ناهنجاری مملکت ما مربوط به رفتار مسئولان است. هویت اسلامی را باید در درجه اول  وزیران، وکلا و علمای ما از خودشان نشان دهند، و بعد از دیگران انتظار داشته باشیم تا رفتار خودشان را صحیح کنند.

 

فکر می‌کنید از کجا باید شروع کرد و کدام سازمانها می‌توانند این مهندسی فرهنگی را در جامعه رقم بزنند؟

صدا و سیما، سازمان تبلیغات، وزارت ارشاد و هزاران سازمان‌ دیگر در دانشگاه و مدارس وجود دارد که به عنوان امکانات فرهنگی ما محسوب می‌شوند، اما با این همه امکانات و سازمان‌ها چه حرکت فرهنگی موثری در جامعه را به سرانجام رسانده‌ایم؟ به خاطر این است که مدیریت و مهندسی وجود ندارد، ببینید هنوز هم که هنوز است کارها برای مسئولان ما تعریف نشده است. کارها درست اداره نمی‌شود. بنابراین من آرزو می‌کنم که مسئولان کشور با این مسائل، علمی برخورد کنند، در مورد موضوعات مختلف فرهنگی مطالعه داشته باشند، وقتی مطالعه وجود داشته باشد اطلاعات و آمار به میان می‌آید و متوجه می‌شویم که عملکرد مسئولان چگونه بوده است. متاسفانه در حال حاضر در جامعه همه سرگردان هستند و نمی‌دانند باید چه کاری را انجام دهند، مسئولان ما هم بیشتر به فکر کسب مال و مقام و منصب هستند.

 

با توجه به اینکه مقام معظم رهبری امسال بر «عزم ملی» هم تاکید کرده‌اند، مردم جامعه برای به ثمررساندن فرهنگ غنی تا چه حد می توانند نقش به سزایی داشته باشند، اینکه مردم وارد عمل شوند و با فرهنگ رابطه تنگاتنگی برقرار کنند در پیشبرد فرهنگ چه تاثیری خواهد داشت؟

مردم خودشان درگیر فرهنگ هستند، اما متاسفانه مسئولان، مردم را از فرهنگ دور کرده‌اند. مگر در زمان قدیم این فرهنگ را دولت اداره می‌کرد؟ در 14 قرن مسلمان شدن جامعه‌مان فرهنگ را مردم، روحانیون و بازاری‌ها اداره می‌کردند آنان از دولت بودجه نمی‌گرفتند. در حالی که در زمان قدیم کارهای فرهنگی خوبی صورت می‌گرفت؛ اما الان چه کرده‌ایم؟

بنابراین به نظر من مردم در صحنه فرهنگ هستند، اما با توجه به این موضوعی که گفتم آشفتگی فرهنگی و بی‌نظمی در جامعه به حدی وجود دارد که هیچکس نمی‌داند باید چه کاری انجام دهد. آیا موسیقی واقعا حرام است؟ آیا اقتصاد امروز ما همان اقتصاد سیصد سال پیش است؟ آیا با یک نصیحت کوچک اقتصاد رونق پیدا می‌کند یا احتیاج به هزاران سازمان‌ و متخصص دارد؟ ما وقتی می‌گوییم ربا حرام است طبیعی‌ترین و روشن ترین مسئله این است که ربا حرام و نباید رباخواری صورت بگیرد، اما جامعه امروز ما غرق رباخواری است.

ما باید روش‌هایی را که در تمام این سالها پیش گرفته‌ایم، بررسی کنیم. زیرا در همه کارها آشفته رفتار کرده‌ایم، به همین خاطر در زمینه فرهنگ در سطح بین‌المللی هم جایگاه مناسبی نداریم، پس باید فکری در این زمینه صورت گیرد. وزارت ارشاد از نظر فکری این توانایی را ندارد که فرهنگ را به سرانجام مفید و مشخصی برساند. همه باید به شکل جدی دست به دست هم بدهند چندین سال مطالعه کنند تا بدانند که چه کارهایی باید انجام دهند. هنرمند باید سوژه‌های ناب و جذاب را که در راستای اسلام و تشیع است، انتخاب کند تا در دنیا تاثیرگذار و مثبت باشد. باید با هنر خود پیام امروزی را به مخاطب عرضه کنیم. وقتی ذهن‌های ما شرایط امروز را به خوبی درک کند، می‌تواند دریابد که چگونه باید رفتار و عمل کنیم.

خبرگزاری تسنیم

 

 

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: