1393/1/18 ۱۰:۲۸
اگر به نتيجه كار با اندكي دقت نگريسته شود، ميتوان در بسياري از توصيفها از كثرت دادهها و برخي توضيحات ريزبينانه درباره دادهها، بيش و كم شگفتزده شد و گهگاه مطالبي از اين دست را نقد كرد و آنها را توضيح واضحات، پرگويي و درازگويي، اطناب مملّ و يا گزارشهاي سادهلوحانه و نظير آن دانست. اما اگر در اين نقد به برخي از اصول مربوط به گزارشهاي فني و مستند توجه شود و به ويژه اگر به اين نكته بسيار مهم روانشناختي عنايت شود كه وقتي هدف و غرض ايجاد اطمينان در مخاطبِ پژوهشگري است كه ميخواهد با استفاده از اطلاعات عرضه شده درباره يك بناي مهم، از لحاظ كاركرد ـ حتي با نديدن بنا ـ ديگر بار آن را در ذهن خود بسازد، بايد پذيرفت كه گزارشگر بايد تيزبين و ريزبين باشد تا بتواند به نياز اين پژوهشگر پاسخ مناسب بدهد.
با توجه به اين معني است كه ارزش و اهميت علمي اين سنخ گزارشها آشكار ميشود، گزارشهائي كه در حال حاضر در علوم انساني و اجتماعي، چندان زياد نيستند، اما بايد در اين رشته همانند گزارشهاي فني و آزمايشگاهيِ علوم تجربي گسترش يابند و به صورت يك بخش صرفنظر ناكردني در مطالعات و تحقيقات مربوط به علوم انساني درآيند.
از جمله اين گونه دقتها، ياد كرد دقيق اندازهها تا حد سانتيمتر در بيشتر نزديك به تماميِ اندازهها، اعم از بسيار مهم و مهم يا عادي و پيش پاافتاده است. با علم به اينكه در ساختمانها به خصوص ساختمانهاي ايران با توجه به عادت و تنوعطلبي استفادهكنندگان هرچند گاه يكبار رنگها تغيير و تبديل مييابند، ظاهراً ذكر رنگ درها و پنجرهها اهميت چنداني ندارد، اما براي اطمينان بخشي از دقت كار اين نكتهها نيز عنوان شدهاند. علاوه بر اينكه سليقه معماران و دستاندركاران تزئينات جزئي و كلي مسجدها را در يك دوره خاص گزارش ميكنند. ذكر ريزهكاريها در كارهاي معماري و كاشيكاريها و گچبريها، ياد كرد كفپوش راهروها و انواع و اقسام درهاي ورودي به اتاقهاي زيرزمينها، انباريها، زيرپلهها، نيز شرح پرده يا تجير فاصل ميان بخش مردانه و زنانه شبستانها و نوع پارچه يا رنگ برزنت تجير، و ... توضيحاتي هستند كه تنها با توجيه علمي و فني، كه پيشتر بدان اشاره شد، قابل تحمل و تأملند، نه به عنوان توضيحاتي كه در يك كتاب خوشخوان بايد بدانها پرداخت يا از آنها صرفنظر كرد.
همه دستاندركاران تحقيق و پژوهش ميدانند كه چه بسيارند بررسيهاي بيش و كم با ارزش اما ويراسته نهائي نشده كه در قفسههاي مراكز پژوهشي قرار دارند و خاك ميخوردند و تنها استفادهاي كه از آنها ميشود (چنانچه دستاندركاران زيركي به خرج داده و حوصلهاي هم داشته باشند و گزارشها را به خوبي صحافي و تجليد كرده باشند)، آن است كه در كتابخانه يا اتاق مسئولان پژوهش جاي گيرند!
براي پرهيز از اين سرنوشتِ بيش و كم ناخوشايند به واقع بايد از طائر قدس فروتنانه درخواست كه همتي بدرقه راه سازمانهاي پژوهشي كشور كند تا بتوانند راه دراز و پرنشيب و فراز به ثمر رساندن فرايند پژوهشها را از آغاز تا به انجام بپيمايند و ساختههاي خام و، احتمالاً دست پخت نيمه خام خود را به وجهي نيكو پخته سازند، به شرطي كه بانگ رحيل به گوش دستاندركاران خوانده نشود.
شرايط ديگر را هم كه خسته نشدن جستجوگران و تدوينكنندگان و ويراستاران آگاه به كار و هم جابجا نشدنِ آنها و نيز در دستور كار ماندن پژوهش و تحقيق نيمه كاره و در نهايت اعتبار مادي لازم براي به سرانجام رساندن و تأليف و تدوين نهائي كردن و منتشر ساختن اثرند، بايد از اجزاي همتي دانست كه بايد بدرقه راه محققان و مديران نوسفر و حتي مجريان كارآمد دنيا ديده شود.
برخي از كوششهايي كه در چند سال اخير در بنياد ايرانشناسي انجام يافته است، با اين توفيق رفيق بودهاند كه مقدمات به بار نشستنشان فراهم شده و به ويژه، اين اتفاق مبارك افتاده است كه جستجوگران نخستين يا پژوهندگان بعدي همت كردهاند و كوششهاي نيمه كاره را تمام نمودهاند، كاري بيش و كم به قاعده كرده و راههاي نيمه رفته را با صبر و حوصله پيمودهاند و نزديك است كه به مقصد برسند.
در نتيجه در مورد مساجد و نيز «امامزادهها و تربت برخي از پاكان و نيكان» (كه همه آنچه را در بالا گفتيم درباره آن نيز صدق ميكند و ما را از تكرار معاف ميدارد) بنابر آن شد كه بار ديگر قدم در راه گذاشته شود و دنباله كار گرفته شود.
شيوه تدوين كتاب
اين چنين مجموعهاي نيازمند فهرستهاي متعدد براي سهولت مراجع به برخي دادهها از سوئي و تعريف و تبيين اصطلاحات متعدد به ويژه در زمينه معماري از سوي ديگر بود. همچنين لازم بود كه فهرستهاي چندگانهاي براي تسلط بيشتر بر دادههاي تقريباً پر شمارِ كتاب فراهم آيد كه در آن اطلاعات مربوط به عناوين زير عرضه شوند: نامهاي دوم و سوم و ... مساجد، قدمت، باني، نشاني مكان، نام و نشان معماران، خوشنويسان و ديگر هنرمندان دستاندركار، ملحقات، آيات و سورههاي قرآني در كتيبههاي مساجد.
عنوانگذاريها به منظور خوشخوان شدن هر تك نگاري و در عين حال قابل مقايسه بودن اطلاعات هريك از آنها با ديگر تكنگاريها به ويژه با توجه به برنامه رايانهاي كردن كتابها در بنياد بايد انديشيدهباشد و از سر صبر و حوصله و در نظر گرفتن نكات ظريف، در هريك از گزارشها، تنظيم شود.
همچنين بايد معلوم ميشد كدام دسته از اطلاعات به نسبت فرعي را، كه قرار شده بود تحت عنوان ملحقات در هر گزارش بيايد، بايد در پايان گزارش آورد و كدام بخش از اين اطلاعات را ميتوان به پيوست برد.
تعداد عكسهاي مربوط به هر مسجد چند عكس باشد و ملاك براي تعيين تعداد بايد چه باشد: اهميت مكان، اهميت و جالب توجه بودن و اطلاعرسان بودن عكسها، اهميت نكتههاي معمارانه ولو در عكس نيمه واضح، منحصر به فرد بودن عكسها، اهميتِ عكسِ مكانهايي كه در حال حاضر خراب شدهاند، مكان ارائه عكسها در كتاب...
همچنين انتخاب نام مسجد، يعني نامي كه بايد در سر عنوان هر سرگذشت بيايد از جمله مسائلي بودهاند كه ساعتها درباره آنها انديشه و گفتگو و تبادل نظر شده است. اين پرسش پاسخي روشن ميخواست كه: از ميان چند نام كدام را بايد برگزيد؟
در واقع هر يك از مسجدها اعم از بزرگ و كوچك بيش از يك نام دارند، نامي بر سر در ورودي مسجد بر روي كاشي است، نامي ديگر نزد اهالي محل و مراجعان به مسجد معروف است و نام سوم يا چهارمي هم هست كه در مدارك به ويژه وقفنامه به آنها اشاره شده و احتمالاً نيز قديمي است و يا نام عالمي است كه امام جماعت يا متولي مسجد بوده است.
آنچه در اين كتاب اساس قرار گرفته است، نامي است كه در پيشاني مسجد است و جوينده مسجد، كه از راه دور و نزديك به محل مراجعه ميكند، با آن نام ميتواند مسجد را شناسايي كند، اهالي محل در عين آنكه ممكن است خود مسجد را به نام ديگري بشناسند اما از اين نام هم كه بر سر در مسجدشان هست، بيخبر نيستند و بنابراين ميتوانند براي غيراهل محل نيز راهنما باشند. ديگر نامها ضمن توضيحات متن و تقريباً در همان ابتداي سرگذشت ميآيد. به طور كلي بايد به اين نكته اشاره كرد كه چند عامل در نامگذاريهاي اصلي و فرعي مساجد دستاندركارند.
ـ گهگاه بانيان مسجد خود نام خويش را بر مسجد گذاشتهاند و بسياري از اوقات هم حتي عليرغم خواست خودشان، مسجد به نامشان مشهور شده است. برخي مساجد نيز بر اساس خواست باني، به نام يكي از بزرگان دين و يا نخستين امام جماعت مسجد و يا در هر دوره به نام امام جماعت وقت خوانده شده است. هنگامي كه ديگران نام باني را به مسجد نهادهاند غرضشان ماندگار كردن ياد و خاطره باني بوده است.
ـ در پارهاي موارد خصوصيت كالبدي برخي از مساجد در نامگذاري مسجد مؤثر بوده است؛ براي مثال مسجد داش مسجد اروميه.
ـ برخي از مساجد نيز با اشاره به محل استقرارشان، نامگذاري شدهاند؛ مثلاً مسجد حماميان بوكان در روستاي حماميان و مسجد چورس در روستاي چورس.
ـ همچنين مسجد به نام عالم مستقر در مسجد نامگذاري شده است: ملاحسن و ميرزا يحيي در خوي و آقا علياشرف در اروميه.
به هر حال از چند نام موجود مشهور يا غيرمشهور، بايد يكي از آنها انتخاب ميشد تا بتوان همه اطلاعات را به آن نام ارجاع داد.
اينها و برخي نكات ديگر كه مربوط به ويراستاري و سامانه ارجاعات، كتابشناسي، نوع صفحهآرايي و محل قرار گرفتن عناوين اصلي و فرعي هر متن هستند و عرضه مطالب را در سراسر كتاب يكسان و منسجم ميسازند از زمره نكاتي بودهاند كه در دوره طولاني تدوين نيمهنهايي و نهايي كتاب دل مشغول آن بودهايم. نكات و مواردي كه بهتر است خواننده اين كتاب از آن آگاه باشد را ميتوان به شرح زير برشمرد:
1ـ نام رسمي مسجد نامي خواهد بود كه بر سر در مسجد بر روي كاشي و يا تابلوي جداگانه آمده است. چنانچه نامي بر سر در مسجد نبود، از نامي كه در اسناد رسمي مانند وقفنامه يا فهرست ميراث فرهنگي و يا اداره اوقاف آمده است ملاك خواهد بود. سپس در توضيحات متن، در همان آغاز گزارش، به نامهاي ديگر به ترتيب اهميت اشاره خواهد شد.
2ـ تكرارها به طور كامل حذف شدهاند مگر موارد نادري كه در بازبينيهاي متعدد و متوالي پژوهشگران و ويراستاران از ديدها پنهان گرديد و مشمول تعبير «الا مازاغ عنهالبصر» شده است.
3ـ متن اصلي كه شامل شرح مفصل 72 مسجد است و كتاب با بخش پيوستها به پايان ميرسد. پيوستها در بردارنده اطلاعات مهمي هستند كه مكمل دادههاي اصلي كتاب خواهند بود. علاوه بر اين كه فهرستهايي كه توسط تدوينكنندگان فراهم آمده است، اطلاعات اساسي كل كتاب را به شكلي منسجم در اختيار خواننده قرار ميدهد، بخش پيوستها عبارتاند از:
فهرستها:
1. نامهاي دوم و سوم مساجد و قدمت نشاني هر يك.
2. جدول بانيان، معماران و هنرمندان و مديريت.
3. ملحقات مساجد.
4. مساجد ثبت شده در فهرست ميراث فرهنگي.
5. كتابنامه.
سخن را با بيان اين نكته به پايان ميبريم كه بنابر گفتهها و تحليلهاي بسياري از صاحبنظران، مسجدهاي دنياي اسلام و از جمله ايران از لحاظ هنري و فني در زمره نظرگيرترين نمونهها و جلوههاي هنر معماري اسلامي و ايرانياند. در جاي ديگر همين نوشته علاوه بر جنبه مذهبي و آييني مسجد از نقش مهم آن در امور فرهنگي و اجتماعي و سياسي و حتي اقتصادي سخن گفتهايم و از قول صاحبنظران ميگوييم كه مسجد خاصترين و خالصترين و آرمانيترين و محتواگراترين موضوع معماري در فرهنگ و تمدن ما ايرانيان است.
منبع: روزنامه اطلاعات
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید